این شیوه بر خورد کردن سربازجو شریعتمداری  با عبدالله نوری کهوزیر کشور دوران خاتمی  بود سپس بدلیل افشاگری قطره ای در روزنامه توقیف شده خرداد زندانی شد . اکنون بدلیل اینکه از خط قرمز عبور کرده و تقاضای همه پرسی برای پروژه ی هسته ای کرده است . بنابراین سر باز جو شریعتمداری عجیب غافلگیر شده و وحشت  از زدن زیرآ ب ادعای پوشالی انرژی هسته ای حق مسلم ماست شده که به نمایندگی از سوی مردم بیان می شود . به ویژه پس از اینکه شکبه ی خبر نظر سنجی 63% مخالف غنی سازی اورانیوم و89% مخالف مسدود شدن تنگه هرمز بازتاب داده شد . در صورتی که تهدید آبکی بستن تنگه هرمز پاسخ فرار به جلو به تحریم نفتی به اروپاست که  ناشی از اصرار غنی سازی اورانیوم است که مرتبط به تلاش دست یابی به سلاح هسته ای می باشد . بنابراین اکنون که سر بازجو پاسدار شریعتمداری  بطور وحشت زده و دستپاچگی وارد صحنه شده است تا که با شیوه ی همشیگی زندان اوینی و دخمه ی دروغ نامه ی کیهانی اتهام زنی و فحاشی و گفتار لمپنی  به عبداله نوری کند و وی را تهدید وتحقیر نماید که چرا چنین پیشنهادی داده است تا وی مجبور به این موضع گیری شود . یعنی باگلاب زدن افتضاح آمیز لو  دهد که ادعای دروغین از سوی ملت دادن که پشتیبان پروژه ی هسته ای هستند و  تأکید رشد  گرانی وتورم ربطی به تحریم ها ندارد چقدر پوچ و وارونه می باشد؟
 عبدالله نوري كه اين روزها با اظهارات گوناگون خود سعي مي كند بار ديگر به صحنه بازگردد، اين بار در اقدامي عجيب و سوال انگيز، ادعاي مضحك مقامات رژيم صهيونيستي درباره برنامه هسته اي كشورمان را -آگاهانه يا ناخودآگاه و انشاءالله ناخودآگاه- به فارسي دوبله كرده و به عنوان نظر خود! ابراز كرد. اظهارات عبدالله نوري بلافاصله و با سرعتي كم سابقه به تيتر اول رسانه هاي بيگانه و سايت هاي ضدانقلاب تبديل شد.وزير كشور دولت خاتمي در ديدار با چند تن از دانشجويان در منزل خود گفت، «نظام بايد ادامه فعاليت هسته اي را به رفراندوم بگذارد»! اين اظهارات در حالي است كه مردم ايران با هر سليقه سياسي بارها بر ضرورت برخورداري ايران اسلامي از فناوري صلح آميز هسته اي تاكيد ورزيده اند كه از جمله آنها مي توان به حضور بي نظير و چند ده ميليوني مردم در حماسه بي نظير 22بهمن، انتخابات 12 اسفند و... اشاره كرد.اين حضور حماسي در حالي بود كه دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها، بي پرده و با بهره گيري از صدها رسانه مكتوب و ديداري و شنيداري اعلام كرده بودند مردم ايران از ادامه برنامه هسته اي كشورشان ناراضي هستند!و پيش بيني كرده بودند كه عدم حضور مردم در راهپيمايي 22 بهمن و انتخابات 12 اسفند مي تواند نشان دهنده اين نارضايتي باشد! ولي بعد از حماسه هاي ياد شده به اشتباه محاسباتي خود اعتراف كردند و خانم هيلاري كلينتون در پاسخ به سوال خبرنگاران كه به اين تناقض ميان ادعاي آمريكا و واقعيات ايران اشاره كرده بودند، بي آن كه اصرار مردم بر برخورداري از فعاليت هسته اي را نفي كند- كه قابل نفي نبود- گفت؛ البته اكثر مردم ايران هنوز نمي دانند كه مسئولان كشورشان در پي توليد بمب هسته اي هستند و اگر از اين تصميم باخبر شوند از اصرار خود دست خواهند كشيد!نكته درخور توجهي كه احتمال وجود رابطه ميان اظهارات مضحك عبدالله نوري با كانون هاي بيروني را قوت مي بخشد، استدلال وي است كه دقيقا و بي كم و كاست با آرزوي بر باد رفته آمريكا و متحدانش نه فقط همخواني بلكه انطباق كامل دارد. عبدالله نوري مي گويد؛ «آسيب ها، زيان ها و فشارهايي كه به بهانه پروژه هسته اي به ايران وارد مي شود از حد گذشته است و حكومت بايد براي خروج از اين بن بست اقدام كند»!حالا به اظهارات نتانياهو به نقل از روزنامه صهيونيستي و انگليسي زبان «جروزالم پست» توجه كنيد «مذاكره با ايران بي فايده است و 1+5 بايد تحريم ها و فشارها بر ايران را به سطحي از افزايش برساند كه مردم در ايران احساس بن بست كنند و به حاكمان براي خروج از بن بست، فشار بياورند تا فعاليت هسته اي خود را متوقف سازند»!اما، شنيدني است كه همين روزنامه اسرائيلي بعد از راهپيمايي حماسي 22 بهمن و انتخابات 12 اسفند 90 و نهايتا ناكامي تحريم ها براي ايجاد نارضايتي در مردم، مي نويسد «تهران در هفته هايي كه گذشت -منظورش خرداد 91 است- كاملا آرام بود و شهر شادابي هميشگي خود را داشت. اين آرامش دهن كجي به تحريم هاست و سوال از 1+5 اين است كه با اين وجود چگونه مي توان گفت تحريم ها اثر خود را گذاشته است»؟!درباره ديكته جديد عبدالله نوري اين 3 پرسش نيز مطرح است. اول؛ در حالي كه اصحاب فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88، داعيه تقلب در انتخابات را دارند و آقاي عبدالله نوري به خاتمي اعتراض مي كند كه چرا با شركت در انتخابات، كليد رمز فتنه، يعني تقلب را زير سؤال برده است، پيشنهاد رفراندوم از كدام موضع مطرح شده است؟! و دوم؛ اين كه رفراندوم راه كار تعريف شده اي در قانون دارد و سران و عوامل فتنه 88 كه به قانون اساسي و قوانين جاري تن نداده اند چگونه پيشنهاد رفراندوم مي دهند؟! و سوم؛ ممكن است شيخ دوم اصلاحات ادعا كند كه قانون اساسي را قبول دارد. در اين صورت بايد دوسوم نمايندگان مجلس پيشنهاد رفراندوم را مطرح كنند.حالا ممكن است بگويد اصحاب فتنه فاقد نماينده- يا با عرض پوزش از نمايندگان و صرفا براي روشن شدن موضوع- فاقد اين تعداد از نماينده در مجلس هستند. در اين صورت اگر نمايندگان مجلس را نماينده مردم مي دانند بايد به اين واقعيت ملموس هم اعتراف كنند كه فتنه گران پايگاه مردمي ندارند و اگر آنها را نماينده مردم مي دانند كه بايد اذعان كنند باز هم مثل هميشه، آرزوهاي خود را به مردم نسبت مي دهند... گفتني است؛ تنها برخي از مقامات رژيم صهيونيستي- و نه همه آنها- مدعي مخالفت مردم ايران با فعاليت هسته اي هستند و حتي انگليس و آمريكا نيز به اين ادعا بي اعتنايي مي كنند و بارها از اين كه تمامي ايرانيان با هر عقيده و سليقه اي در برخورداري كشورشان از فناوري هسته اي اتفاق نظر دارند، ابراز نگراني كرده اند.