روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی  یکشنبه 12 شهریور ماه سال 1391
نقد و بررسی : سرمقاله  روزی نامه حکومتی  جمهوری " آمانو، چرا گزارش‌هاي تكراري؟ "
"سرمقاله نویس  بدون توجه به اینکه از نظر کمیتی چه تعداداز مقامات بالای 120 عضو دراجلاس تهران حضور داشتند . یا اینکه سرمقاله نویس بگوید که قدرت عملی واجرایی این جنبش عدم تعهد ها به جز سخنرانی های متناقض شفایی چه کار برد عملی اجرایی دیگری دارد .ولی سرمقاله نویس   مدعی شده است که زمان انتشار گزارش دبيركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي درباره فعاليت‌هاي اتمي  رژیم فاشیستی مذهبی بانکدار تروریست جهانی ايران و همزماني آن با شروع به كار اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران  مي‌توان اين تأمل را داشت كه چون حضور هيأت‌هاي 120 كشور جهان آنهم در سطح بالا در تهران تأثير منفي در خنثي شدن فشارهاي سياسي و تبليغاتي آمريكا و ساير قدرت‌هاي غربي دارد، پس مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مأموريت يافت اين گزارش را درست در روز شروع اين اجلاس منتشر كند تا بلكه از آثار آن بكاهد. اما خوشبختانه بازتاب‌هاي اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران چنان گسترده بود كه همه چيز از جمله گزارش آمانو را تحت الشعاع قرار داد. یعنی فاش ساخته است که هدف اجلاس تهران پیرامون بحران هسته ای وتحریم ها بوده است . آنگونه که دفاع از سوریه هم در همین راستا بوده است"
سرمقاله نویس نه همچون دوران محمد البرادعی که زمان  تهیه وارائه گزارش که  از سوی آژانس بین المللی  انرژی اتمی بازتاب داده می شد . اگر چنانچه در گزارشات آژانس  به گوشه ای از واقعیات ها اشاره می شد که ناشی از سیاست پنهانکاری ووقت کشی می باشد وبوی اهداف غیر صلح آمیز به مشام می رسد .وی را  متهم به جاسوس آمریکا وانگلیس واسراییل می کرد .ولی اگر چنانچه در گزارشات خود تأکید بر عدم اهداف نظامی پروژه ی هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی می کرد در جا آن را حلوا حلوا می کرد و مانور تبلیغانی می داد که از موضع بشدت ضد آمریکایی وغربی مدعی می شد بلی آژانس هم پذیرفته است که اعتماد سازی شده و اهداف هسته ای نه نظامی که صلح آمیز است . اما اکنون  پس از 10 سال موش وگربه بازی  مذاکرات ماراتونی هسته ای و سیاست وقت کشی که همراه با باج دادن های کلان به روس ها وچینی ها وتهدید دیگر اعضای گروه 5+1 بوده است نخ نما شده است و دیگر جای ابهامی  نگذاشته است که  رهبر وسایر مسئولان رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای آنگونه جدی می باشند که تحریم نفت وشرایط رشد تورم و گرانی وفقر وبیکاری بیشتر  را به مردم  تحمیل  کرده  و اقتصاد کشور را با  ورشکستگی بیشتر  وابسته نموده است . بعلاوه پس از ما هها پاک سازی پارچین   تا آثار وعلایم فعالیت هسته ای محو شود . طوریکه در صورت  مجوز دادن به بازرسان آژانس  چیزی یافت نشود . حتی 600 میلیون دلاراختصاص به بر گزاری اجلاس غیر متعهد ها در تهران داده شد تا بدون  در نظر گرفتن اختلافات عمیقی که میان اعضای جنبش غیر تعهد وجودد ارد . یا بدون توجه به اینکه از نظر کمیتی چه تعداداز مقامات بالای 120 عضو دراجلاس تهران حضور داشتند . یا اینکه سرمقاله نویس بگوید که قدرت عملی واجرایی این جنبش عدم تعهد ها به جز سخنرانی های متناقض شفایی چه کار برد عملی اجرایی دیگری دارد .ولی سرمقاله نویس   مدعی شده است که زمان انتشار گزارش دبيركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي درباره فعاليت‌هاي اتمي  رژیم فاشیستی مذهبی بانکدار تروریست جهانی ايران و همزماني آن با شروع به كار اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران  مي‌توان اين تأمل را داشت كه چون حضور هيأت‌هاي 120 كشور جهان آنهم در سطح بالا در تهران تأثير منفي در خنثي شدن فشارهاي سياسي و تبليغاتي آمريكا و ساير قدرت‌هاي غربي دارد، پس مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مأموريت يافت اين گزارش را درست در روز شروع اين اجلاس منتشر كند تا بلكه از آثار آن بكاهد. اما خوشبختانه بازتاب‌هاي اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران چنان گسترده بود كه همه چيز از جمله گزارش آمانو را تحت الشعاع قرار داد. یعنی فاش ساخته است که هدف اجلاس تهران پیرامون بحران هسته ای وتحریم ها بوده است . آنگونه که دفاع از سوریه هم در همین راستا بوده است . بهر حال سرمقاله نویس برای اینکه جا بی اندازد اهداف پروژه ی هسته ای نه نظامی که صلح آمیز است .  با پاک کردن صورت مسأله این چنین وارونه گویی کرده  وآدرس غلط داده است :
"همزمان با افتتاح اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران "يوكيو آمانو" مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي گزارش جديدي را درباره فعاليت‌هاي اتمي ايران منتشر كرد كه تكرار گزارش‌هاي قبلي استآمانو، در اين گزارش بار ديگر خواستار دسترسي به مجتمع پارچين شد، از جمهوري اسلامي ايران خواست پروتكل الحاقي را اجرا كند و براي رفع نگراني‌هاي آژانس همكاري بيشتري به عمل آورد. آمانو اين خواسته‌هاي تكراري در بخش پاياني گزارش خود را در بندهاي 52 تا 55 اينگونه منعكس كرده است: "52. در شرايطي كه آژانس به تلاش براي تأييد عدم انحراف مواد و تأسيسات هسته‌اي اعلام شده از سوي ايران از پادمان ادامه مي‌دهد، از آنجا كه ايران همكاري‌هاي لازم را به عمل نمي‌آورد و از جمله پروتكل الحاقي را اجرا نمي‌كند، آژانس فاقد توانايي لازم براي ارائه تضمين معتبر درخصوص عدم وجود مواد و فعاليت‌هاي هسته‌اي اعلام نشده در ايران است؛ لذا نمي‌تواند تأييد كند كه تمام مواد هسته‌اي موجود در ايران صلح آميز هستند. 53. به رغم گفت و گوهاي فشرده بين آژانس و ايران از ژانويه 2012، هيچ توافق مشخصي براي حل مسائل باقي مانده حاصل نشده است. با توجه به ماهيت و مقدار اطلاعات دردسترس، آژانس بر اين نظر است كه براي ايران ضروري است تا بدون تأخير بيشتر درخصوص نگراني‌هاي آژانس به همكاري با آن بپردازد. بدون چنين همكاري، آژانس قادر نخواهد بود بر نگراني‌هاي مرتبط با برنامه هسته‌اي ايران فائق آيد؛ از جمله آن نگراني‌ها كه بايد برطرف شوند تا احتمال وجود ابعاد نظامي در برنامه هسته‌اي ايران منتفي شود. 55. همان گونه كه اجراي قطعنامه‌هاي شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و قطعنامه‌هاي الزام آور شوراي امنيت سازمان ملل متحد ايجاب مي‌كنند، مدير كل آژانس به توصيه ايران به برداشتن گام‌هايي در راستاي اجراي كامل وظايفش براساس توافقنامه حفاظتي و همكاري با آژانس تا رسيدن به نتايج روشن درخصوص تمام مسائل باقي مانده، ادامه دهد." .براساس همين انتظار غيرقانوني است كه مدير كل آژانس انرژي اتمي در بندهاي 53 و 54 ضمن مطرح ساختن "احتمال وجود ابعاد نظامي در برنامه هسته‌اي ايران" خواستار بازديد از پارچين شده است. پروتكل الحاقي، به آژانس اين امكان را مي‌دهد كه در هر زمان، هر نقطه از كشور مورد نظر را كه اراده كند بازرسي نمايد و آن كشور موظف است تمام امكانات را براي بازرسي‌ها فراهم سازدنكته قابل توجه در زمينه خواسته آژانس براي بازديد از پارچين اينست كه اولاً اين مكان قبلاً مورد بازديد بازرسان آژانس قرار گرفته و نشانه‌اي از وجود ابعاد نظامي در برنامه هسته‌اي ايران از اين مكان به دست نيامده و ثانياً آژانس چگونه از ايران كه "پروتكل الحاقي" را نپذيرفته انتظار دارد با اجراي اين پروتكل اجازه بدهد بازرسان آژانس بار ديگر از پارچين بازديد كنند؟ اين انتظار را در صورتي كه پارچين مورد بازرسي قرار نگرفته باشد و يا در بازديد قبلي نشانه‌اي از انحراف به دست آمده باشد، مي‌توان انتظاري منطقي دانست ولي درحالي كه طبق اعتراف مسئولان آژانس چنين نشانه‌اي وجود ندارد و جمهوري اسلامي ايران نيز "پروتكل الحاقي" را نپذيرفته طبعاً اين كشور اين حق را مي‌تواند براي خود محفوظ بداند كه هر وقت صلاح مي‌داند اجازه بازديد از پارچين را به بازرسان آژانس بدهد يا ندهددر مورد زمان انتشار گزارش دبيركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي درباره فعاليت‌هاي اتمي ايران و همزماني آن با شروع به كار اجلاس سران جنبش عدم تعهد در ايران نيز مي‌توان اين تأمل را داشت كه چون حضور هيأت‌هاي 120 كشور جهان آنهم در سطح بالا در تهران تأثير منفي در خنثي شدن فشارهاي سياسي و تبليغاتي آمريكا و ساير قدرت‌هاي غربي دارد، مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مأموريت يافت اين گزارش را درست در روز شروع اين اجلاس منتشر كند تا بلكه از آثار آن بكاهد. اما خوشبختانه بازتاب‌هاي اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران چنان گسترده بود كه همه چيز از جمله گزارش آمانو را تحت الشعاع قرار داد. با قطع نظر از اين نكته، و اين همزماني برنامه ريزي شده، اصولاً تجربه آژانس و دولت‌هائي كه آژانس را تحت سلطه خود دارند بايد به آنها فهمانده باشد كه جمهوري اسلامي ايران به راه خود كه استفاده صلح آميز از انرژي هسته‌اي است ادامه خواهد داد و گزارش‌هاي تكراري و دو پهلوي مدير كل آژانس نيز نمي‌تواند كمترين تأثيري در سياست هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران بگذاردبعيد است آقاي آمانو از اين واقعيت‌ها بي‌خبر باشد. با اينحال او چرا به گزارش‌هاي تكراري خود درباره فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران پايان نمي‌دهد؟ لابد پاسخ اين سؤال را بايد در بافت تحت سلطه آژانس و علاقه‌اي كه آقاي آمانو به صندلي مدير كلي دارد جستجو كرد، صندلي بي‌خاصيتي كه به هيچكس وفا نكرده است"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی  یکشنبه 12 شهریور ماه سال 1391
آمانو، چرا گزارش‌هاي تكراري؟