شمارش ! (گفت و شنود)
گفت : سربازجو با کنه حیوانی ، باز گو کرده خاطره از دوره جوانی
گفتم : خوب خاطره این تروریست ،بازگو کن تا معلوم بشه چیست؟
گفت: در دوره جوانی میره بازار مال فروشان ،تا الاغش را بفروشه این در مانده و پریشان
بدلیل خستگی می رود به خواب ،  کابوس می بینه  میشه بی تاب
بیدار میشه کوفته با  لرزش وخارش ،می بینه الاغ داره پول میکنه شمارش
گفت: يكي از ضدانقلابيون فراري در صفحه فيس بوك خود نوشته است: آنچه باعث شد درباره ممنوع التصويري «عروسك جيگر» گند بزنيم اين بود كه براي فرار از اخبار اجلاس تهران دستپاچه بوديم!
گفتم: منظورش همون «عروسك الاغ» در مجموعه كلاه قرمزي است؟!
گفت: آره! نوشته براي ما به عنوان گروه هاي اپوزيسيون رژيم خيلي افت داشت كه همه سايت هاي خودمان را به اعتراض درباره خبر جعلي ممنوع التصوير شدن عروسك يك الاغ اختصاص بدهيم! باور كنيد عروسك الاغ سرمان را كلاه گذاشت.
گفتم: يارو رفته بود الاغش رو بفروشه، خسته بود يك چرتي زد. وقتي بيدار شد ديد الاغ افسار خودشو به گردن يارو بسته و خودش داره پول مي شمره!
گفت : سربازجو با کنه حیوانی ، باز گو کرده خاطره از دوره جوانی
گفتم : خوب خاطره این تروریست ،بازگو کن تا معلوم بشه چیست؟
گفت: در دوره جوانی میره بازار مال فروشان ،تا الاغش را بفروشه این در مانده و پریشان
بدلیل خستگی می رود به خواب ،  کابوس می بینه  میشه بی تاب
بیدار میشه کوفته با  لرزش وخارش ،می بینه الاغ داره پول میکنه شمارش
  متوجه میشه نماینده رهبر بطورناگهان ، افساربر گردنشه این  مدیر مسئول کیهان
گفتم : یعنی  مدافع شکنجه و سانسور؟  فهمیده  الاغ اینو فروخته بهش زده سور
گفت : بلی این پالان عوض کرده خر ، وارونه جفتک میزنه و میکنه عر عر
برای پاچه گیری از رقیب نداره راه دیگر ، تا الاغ را پیوند بزند به عروسک و جیگر