روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی یکشنبه 2 مهرماه سال 1391
نقد و بررسی
: سر مقاله ی حکومتی جمهوری " فهرست بياعتبار"
سوزش و عصبیت وبدون ارائه دلیل سرمقاله
نویس ترمز بریده ودنده عقب کنده که بگوید که چرا نام مجاهدین توی لیست سیاه
تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا گذاشته شد که اکنون از خروج نام شان از توی لیست
سیاه بر آشفته شده وتعادلش بر هم زده شده است؟ یا اینکه بگوید که پیشنهاد دهنده گنجانیدن نام مجاهدین بر توی لیست گروه وسازمان
های تروریستی که بود وچه مغایرتی با ادعای مبارزه داشتن با شیطان بزرگ داشت؟
همچنین اکنون جایگاه این زد وبندچی خائن
کجاست و باوی چگونه رفتار می شود یا چه اتهاماتی به وی زده می شود؟ یاا ینکه
سرمقاله نویس ضد آمریکایی بگوید این چگونه ادا واطوار 33 ساله مبارزه با آمریکا کردنی
بوده است که در سال 65 و اوج جنگ وفریاد های گوش خراش مرگ بر آمریکا توی مدارس
ودانشگاه ها وخیابان و نماز جمعه ها سر دادن ولی ناگهان سر وکله مک فارلین نماینده
ویژه ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در تهران پیدا شد تا در دیدار خود با رفسنجانی
در تهران کتاب وکلت وکیک وقول موشنک های استینگر ضد هوایی در یافتی از
طریق مجاهدان افغانی را تحویل رفسنجانی
بدهد .ولی هزینه ی این دیدار را مهدی هاشمی
برادر داماد منتظری با تیرباران شدن داد .چونکه این دیدار را فاش نمود؟
همینطور بدون آنکه سر مقاله نویس خیلی ضد آمریکایی بگوید که این چگونه ادعای ضد آمریکایی کردنی می
باشد که پس از اشغال نظامی افغانستان رفسنجانی در خطبه نماز جمعه ی تهران خود خطاب
به رئیس جمهور وقت آمریکا گفت که وی می داند اگر چنانچه همکاری ما نبود هنوز هم طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود؟
مهمتر اینکه مشابه همین همکاری در اشغال نظامی
افغانستان درعراق از طریق احمد
چلبی جاسوس چندجانبه دنبال شد.البته در بین آخوند جماعت حکومتی به خصوص روز نامه نگار شده که تخصص در
عوامفریبی وتصویر مار کشیدن ومارقالب کردن دارند هر گز آخوندی در میان شان یافت
نمی شود تاکه خبره در وارونه گویی وتحریف گری و سناریو سازی نباشد . برای همین
سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید محمد رضا
سعادتی که بود .چند سال در زمان شاه زندان بود؟ چه مدت از زمان انقلاب گذشته بود
که وی از سوی ماشاء الله قصاب رئیس کمیته شماره 14 جنب سفارت آمریکا ربوده شد .
سپس با وجود اینکه محکوم به زندان شده بود ولی پس از 30 خرداد 60 همراه با سایر
قربانیان زندانی تیر باران شد؟ یا اینکه مدعی سرمقاله نویس وارونه گوی بگوید تا قبل از
30 خرداد 60 چه تعداد از دانش آموزان میلیشای دختر وپسر های نوجوانان هوادار
مجاهدین به اتهام فروش نشریه مجاهد یا بازوی کار بخش کارگری توی خیابان های شهرهای
مختلف ایران از سوی چماقداران حزب اللهی سازماندهی شده مورد تعقیب و تهاجم وضرب
وشتم واقع شده وبا تیغ موکت بری فجیع وجه ضد انسانی به شهادت رسیدند؟ یا اینکه قبل
از 30 خرداد چه تعداد هواداران مجاهدین در بند و زندان وزیر شکنجه بودند؟ یا اینکه
بگوید چرا تظاهرات مسالمت آمیز 500 هزار نفری مجاهدین در 30 خرداد 60 تهران به خاک
وخون کشیده شد وپس از آن چه تعداد روز وشب در زندان اوین به مسلخگاه برده می شدند
که منجر به تحمیل مقاومت مسلحانه مجاهدین شد؟ آری سرمقاله نویس بدون آنکه سخنی در مورد اقدام انفجاری مقر کماندوهای ضد دریایی
آمریکا در سواحل آبی بیروت بگوید که منتهی به کشته ومجروح شدن صد ها تن از
کماندوهای در یایی آمریکا شد .سپس محسن رفیقدوست که فرمانده وقت پاسداران بود روی
صحنه آمد وبا افتخار اعتراف نمود که هم چاشنی ا نفجاری وهم ایدئولوژی این انفجار
از ایران به بیروت رفته بود . همچنین بدون اشاره به اقدامات مشترک پاسداران با اعضای القاعده و
طالبان برای کشتن نظامیان آمریکایی در عراق وافغانستان کند که با شدت وجدیت دنبال می شد .از طرف دیگر
آمریکا نه با اشغال نظامی افغانستان وعراق و بمباران قرار گاه های مجاهدین در عراق وخلع سلاح کردن
شان که مکمل توی لیست سیاه تروریستی گذاشتن شان از سوی وزارت خارجه امر یکا شد .چه
کمک شایان توجهی به تقویت رژیم بانکدار تروریست جهانی وبقای ننگینش نمود. برای
همین است که سر مقاله نویس از موضع طلبکارانه
نسبت به آمریکا و دشمنی وکینه ورزی کور با مجاهدین که سازمان قربانی جنایتکاران حاکم برایران است این چنین گستاخانه و وقیحانه از خبر خارج شدن نام مجاهدین از توی لیست سیاه
تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا به وحشت
افتاده است .طوری که از ابتدا تا انتهای سرمقاله اهانت وتوهین آمیز خود که همراه
با اتهام زدن ووارونه گویی است به وضوح خشم
و وحشت از مجاهدین و سوزش شدید از خارج شدن نام شان از توی لیست سیاه را به نمایش گذاشته است :
"خبرگزاريهاي غربي به
نقل از مقامهاي آمريكايي در يك آتش تهيه تبليغاتي گزارش دادند واشنگتن نام سازمان
تروريستي منافقين را از فهرست گروههاي تروريستي خارج ميكند. اين بنگاههاي
خبرپراكني به نقل از مقامهاي آمريكايي كه خواستهاند نامشان فاش نشود، اعلام
كردند: هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا تحت فشار شديد لابي صهيونيسم به رهبري
"جان بولتون" يهودي، سفير سابق آمريكا در سازمان ملل، كنگره را در جريان
اين تصميم قرار داده است و بدين ترتيب دولت آمريكا بنا دارد تا هفته آينده به طور
رسمي و علني اين سازمان را زير چتر حمايت سياسي، مالي و نظامي خود قرار داده و در
ادامه دشمنيهاي خود با ملت ايران و حمايت از تروريسم گزينشي، به سران و اعضاي
فعال اين گروهك پناهندگي اعطا كند. اين حركت مقدمهاي خواهد بود تا دفاتر منافقين
در نيويورك و واشنگتن داير شده و سركردگان اين سازمان، قدرت جولان و مانور بيشتري
براي فعاليت عليه جمهوري اسلامي ايران را بيابند. اينكه سازمان منافقين از چه سوابقي برخوردار
است، شايد كمتر كسي از آن بياطلاع باشد. اين گروهك منحرف با ايدئولوژي التقاطي طي
سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي مسئول ترورها و بمب گذاريهاي متعددي بوده و
هزاران نفر از هموطنان بيگناه و شهروندان عادي و همچنين دهها تن از مسئولان نظام
را به خاك و خون كشيده است. اعضاي گروهك نفاق پس از افشاي ماهيت پليدشان در اوايل
دهه شصت به آغوش دشمن حربي ملت ايران پناهنده شده و در سالهاي جنگ تحميلي به
عنوان مهره و مزدور صدام عفلقي با جمهوري اسلامي ايران جنگيدند. پس از زمين گير شدن ماشين جنگي
صدام، منافقين به نيابت از دشمنان نظام، عمليات مرصاد را از مرزهاي عراق عليه
شهرهاي مرزي ايران تدارك ديدند ولي رشادت جوانان اين مرز و بوم، مزدوران صدام را
تار و مار و وادار به عقب نشيني كرد. در سالهاي پس از جنگ تحميلي نيز
ظرفيت سازماندهي شده اين گروهك تروريستي در سركوب كردها و شيعيان عراق كه عليه
جنايات رژيم صدام به ستوه آمده بودند به كار گرفته شد و نقش آنها در سركوب قيام ملت
ايران بر كسي پوشيده نماند. پرونده قطور جنايات اين گروهك
تروريستي با ادامه عمليات آنان براي جاسوسي از فعاليتهاي هستهاي ايران و ترور
دانشمندان هستهاي ايران سنگينتر شد. متأسفانه در اين سالها سران گروهك منافقين كه
حيات تشكيلاتي و ماهيت ايدئولوژيك شان براساس جنايت و مزدوري بيگانگان نهاده شده
نه تنها هيچگونه اخطاري عملي و هشداري اساسي از سوي غرب دريافت نكردند بلكه با
پناه گرفتن در سايه فهرست بيخاصيت و صرفاً تبليغاتي گروههاي تروريستي، همچنان از
حمايتهاي غرب بهرهمند بودند. سرمقاله نویس مشاور رفسنجانی بدلیل خب خروج نام مجاهدین ازتوی
لیست سیاه وزارت خارجه آمریکا که چاشنی آن خبر بازداشت فائزه رفسنجانی شده موجب شده است آنقدر دستپاچه وبهم ریخته شده است
که 15 سال توی لیست بودن مجاهدین را 5 سال الام کرده است .در مدت 5 سالي كه گروهك
منافقين به ظاهر در فهرست نمايشي گروههاي تروريستي آمريكا قرار داشتند، همواره تحت
حمايت پشت پرده آنان بوده و متقابلاً بهترين خدمات را به حاميان خود ارائه كردهاند
ولي آنچه موجب گرديده واشنگتن به عنوان عامل تروريسم و حامي گروههاي تروريستي براي
خارج ساختن گروهك منافقين از فهرست تروريسم تلاش كند، موضوع اخراج آنها از پادگان
اشرف در عراق بود. دولت عراق
كه پس از خروج نظاميان آمريكايي حاضر به تحمل منافقين در اين كشور نبود، با اعلام
ضرب الاجل به اين گروهك، آنها را از اردوگاه تروريستي اشرف اخراج كرد و آمريكائيها
در وهله نخست 3500 تن از اعضاي اين گروهك را در كمپ خود موسوم به ليبرتي در نزديكي
بغداد جا دادند. دقيقاً
از همان روزهاي به پايان رسيدن ضرب الاجل دولت عراق به منافقين ساكن پادگان اشرف و
مقدمات اخراج آنها، آمريكا در اقدامي كاملاً دلسوزانه! و لابد بدون هيچگونه شائبه
سياسي براي دادن پناهندگي سياسي به سركردگان گروهك تروريستي منافقين اعلام آمادگي
كرد كه شرط لازم اين كار، خارج كردن نام اين گروهك از فهرست گروههاي تروريستي بود. به همين
منظور "جيمز وولسي" و "پورترگاس" روساي سابق سيا، "لوئيس
فري" رئيس سابق "اف. بي. اي"، "مايكل موكاسي" دادستان
سابق آمريكا، "تام ريج" اولين وزير امنيت داخلي آمريكا پس از حادثه 20
شهريور 1380 (11 سپتامبر)، ژنرال "جيمز جونز" اولين مشاور امنيت ملي
اوباما و چند نماينده كنگره، با باراك اوباما براي خارج ساختن نام گروهك منافقين
از فهرست گروههاي تروريستي و اعطاي پناهندگي به آنها رايزني كردند. از سوي ديگر كاترين اشتون رئيس سياست خارجي
اتحاديه اروپا از كشورهاي عضو اتحاديه خواسته است به ساكنان اردوگاه اشرف پناهندگي
اعطا كنند و اين درحالي است كه ماهيت تروريستي اين سازمان در طول سالهاي اخير هيچ
تغييري نكرده تا دليلي هر چند ظاهري براي خارج شدن اين سازمان از فهرست گروههاي
تروريستي باشد. البته
اينكه آمريكا كه خود، اصليترين مصداق تروريسم در جهان محسوب ميشود، علاقه زيادي
براي خروج منافقين از فهرست گروهكهاي تروريستي دارد، علاوه بر اينكه اقدامي كاملاً
مضحك و مهوع است، برملا كننده علاقه وافر ساكنان كاخ سفيد به استفاده از بقاياي
منافقين و مهرههاي سوخته اين سازمان است. آمريكا قصد دارد با گستراندن چتر حمايتي خود
بر اين گروهك از آنها به عنوان عامل تروريسم به صورت فرامنطقهاي عليه جمهوري
اسلامي ايران استفاده كنند، ولي طبعاً نميتواند از تبعات استفاده ابزاري از
تروريسم و علاقه ويژه خود به گروهكهاي تروريستي براي پيشبرد مقاصد خويش در جهان
جلوگيري كنند. نگاه
ابزاري آمريكا به مقوله تروريسم و حمايتهاي مالي و تسليحاتي آنها از گروههاي
تروريست، افراط گرا و جنگافروز در سالهاي اخير نشان داده كه اين گروهك نيز به
عنوان دست پرورده سياستهاي استكباري درصورت خروج از فهرست بياعتبار آمريكاييها
نخواهند توانست سوابق تروريستي خود را نزد ملتها محو كرده و براي خود وجاهتي دست و
پا كند بلكه همچنان نزد افكار عمومي جهانيان به ويژه ملتهاي مسلمان ايران و عراق
منفور و مزدور باقي خواهد ماند"
هوشنگ
بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 2 مهرماه سال 1391
فهرست بياعتبار