سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی  جمهوری " اخوان المسلمين و تحولات اردن "
"سرمقاله نویس همچون سایر مسئولان رژیم فاشیستی مذهبی مثل گربه گرسنه ای که پرسه زنان و بوکشان دنبال گوشت  دواند  و بهرسوراخ پی موش می گردد اکنون  وی سراسیمه  دچار چنین حالتی شده است چونکه نشان داده که  ذوق زده شده است که چگونه پس از دوسال که از تغییر وتحولات منطقه می گذرد . بقول وی در اردن روز جمعه تظاهرات عظیم  برپا شد و برای وی بهانه ای شده است تا مدعی شود معترضان شخص پادشاه را خطاب قرار دادند زیرا که  خواهان تغییر نظام اردن شدند. به ویژه اینکه اردن همسایه هم پیمان سوریه است که رئیس جمهور جنایتکار بشار اسد با کمک همه جانبه حاکمان ایران فقط با جنایت هر بیشتر کشتن ومجروح نمودن مردم سوریه و ویران کردن خانه های شان  توانسته تا کنون مانع از سقوط  خود شود..."
 سرمقاله نویس همچون سایر مسئولان رژیم فاشیستی مذهبی مثل گربه گرسنه ای که پرسه زنان و بوکشان دنبال گوشت  دواند  و بهرسوراخ پی موش می گردد اکنون  وی سراسیمه  دچار چنین حالتی شده است چونکه نشان داده که  ذوق زده شده است که چگونه پس از دوسال که از تغییر وتحولات منطقه می گذرد . بقول وی در اردن روز جمعه تظاهرات عظیم  برپا شد و برای وی بهانه ای شده است تا مدعی شود معترضان شخص پادشاه را خطاب قرار دادند زیرا که  خواهان تغییر نظام اردن شدند. به ویژه اینکه اردن همسایه هم پیمان سوریه است که رئیس جمهور جنایتکار بشار اسد با کمک همه جانبه حاکمان ایران فقط با جنایت هر بیشتر کشتن ومجروح نمودن مردم سوریه و ویران کردن خانه های شان  توانسته تا کنون مانع از سقوط  خود شود. بنابراین به نظر می رسد که سرمقاله نویس کیسه گشاد  برای  اوضاع و وقایع اردن دوخته  است . برای همین  تلاش می کند سیاست  دامن  زدن به ناامنی در اردن را دنبال کند شاید تبدیل به بحران در اردن  شود و راه برون رفت برای دیکتاتور جنایکار بشار اسد رئیس جمهور سوریه وبحران هسته ای رژیم بانکدار تروریست جهانی  ایران به وجود آید . پس بدون توجه به نقش ولی فقیه مطلق یا استبداد دینی آشکار همکاره و قانون شکن و عدم پاسخ گوی به هیچ مرجع و مقامی یا با نادیده گرفتن نقش تشریفاتی ودکوری نهادهای حکومتی  مدعی شود  حكومت اردن در ظاهر يك پادشاهي مشروطه است ولي عملاً همه اختيارات را شخص شاه در دست دارد و هيأت وزيراني كه وي انتخاب مي‌كند مجري فرمان او هستند. هر چند در قانون اساسي اردن آمده است كه دو سوم اعضاي مجلس مي‌توانند رأي و حكم شاه را وتو كنند ولي با توجه به نحوه تشكيل مجلس و گزينش نمايندگان، مجلس هرگز از اقتدار لازم براي چنين كاري برخوردار نمي‌باشد. در ادامه با فراموش کردن تظاهرات ضد حکومتی چند روز پیش بازاریان وشهروندان ناراضی تهرانی  اما محور  شكل كنوني تحولات اردن را اینگونه تشبیه ومقایسه کرده است. كاملاً به ماه‌هاي پاياني عمر حاكمان ديكتاتور مصر، يمن، ليبي و تونس شبيه شده است. در اين ميان، آنچنانكه منابع غربي گزارش داده‌اند ارتش و دستگاه امنيتي اردن اصرار دارند وضعيت فوق‌العاده اعلام وحكومت نظامي تشكيل شود تا از وخيم‌تر شدن اوضاع پيشگيري گردد ولي عجیب است که بر خلاف ادای سرمقاله نویس  شخص شاه تاكنون زير بار اين راه حل به دليل خطرناك بودن آن نرفته است .برای  نكته مهمي كه درباره تحولات اردن بايد مورد توجه قرار گيرد، نقش عمده گروه اخوان المسلمين در اردن است که سهمی از قدرت را دارد و سرمقاله نویس افزوده   اخوان المسلمین در تحولات كشورهاي عربي در دو سال اخير  دخیل بوده و در همين مدت و بعد از رسيدن به حكومت و قدرت چرخش غيرمنتظره‌اي داشته كه زمينه را براي ايجاد زاويه ميان اين گروه و انقلابيون جهان عرب فراهم ساخته است  جالب اینکه  سرمقاله نویس در پایان کیسه گشادی که برای بهره برداری در اردن دوخته خودش سوراخش کرده است چون  دانسته چیزی در آن نیست که برای رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متارف  بماند. زیرا که این چنین اعتراف کرده  است  اكنون سؤال مهم‌تر اينست كه سرنوشت انقلاب‌هاي جهان عرب با توجه به چرخش اخوان المسلمين به كجا خواهد انجاميد؟ و آيا همين چرخش عاملي براي سرد شدن تنور اين انقلاب‌ها و در نتيجه، نجات عناصري همچون شاه عبدالله اردني نخواهد شد؟
"تظاهرات روز جمعه مردم اردن كه در آن با شعار "الشعب يريد اسقاط النظام" خواستار تغيير نظام حكومتي اين كشور شدند را بايد نقطه عطفي در روند اعتراضات داخلي در اين كشور، كه از دو سال قبل و از زمان شروع قيام‌هاي مردمي در كشورهاي عربي آغاز شد، به حساب آورد. در اين تظاهرات، اولاً جمعيت عظيمي شركت داشتند و ثانياً شعارها مستقيماً متوجه شخص شاه عبدالله بود و معترضين علناً خواستار سقوط وي بودندپس از اين تظاهرات، اكنون عبدالله دوم شاه اردن در شرايط بسيار حساسي قرار گرفته و اگر چاره‌اي نينديشد بدون ترديد بايد با تاج و تخت شاهي وداع كند و به همان سرنوشتي دچار شود كه همتايانش در مصر، تونس، يمن وليبي گرفتار شدند. نكته مهم اينست كه شاه اردن نيز بعيد است بتواند راهي براي حفظ تاج و تخت خود پيدا كند همچنانكه ساير ديكتاتورهاي عرب نيز نتوانستند براي باقي ماندن در قدرت و نجات از سقوط كاري از پيش ببرند. پيام مهم و ناخوشايند تظاهرات اخير براي شاه اردن اين بود كه شعارها و خواسته‌هاي مردم اكنون از ايجاد اصلاحات به سقوط رژيم تغيير يافته و اين همان كابوسي است كه شاه عبدالله از به واقعيت پيوستن آن وحشت داشتعبدالله دوم، شاه اردن، روابط نزديكي با آمريكا و غرب دارد و درحال حاضر يكي از مطرح‌ترين متحدان آمريكا در منطقه مي‌باشد ولي آيا اين موضوع مي‌تواند براي وي نقطه اتكاي مطمئني باشد؟ تحولات سال‌هاي اخير، به خصوص نحوه برخورد آمريكا با رژيم مبارك، كه متحد ارزشمندتري براي آمريكا بود، نشان مي‌دهد كه آمريكائيها هرگز براي حكام وابسته منطقه حامي وفاداري نيستند و به محض اينكه احساس نمايند شرايط ايجاب مي‌كند، در خالي كردن پشت متحدين خود ترديد به خود راه نمي‌دهند. در شرايط كنوني دو وضعيت پيش روي شاه عبدالله قرار دارد. وي يا بايد انتخابات را با همين وضع و بدون حضور مخالفان برگزار كند كه در آن صورت بايد منتظر عواقب بسيار خطرناك آن باشد چرا كه گروه‌هاي مخالف تهديد كرده‌اند زنجيره‌اي از تظاهرات هر روزه را تا رسيدن به اهداف خود به راه خواهند انداخت. گزينه دوم براي شاه اين است كه از بخشي از قدرت خود صرفنظر كند و عملاً به صورت واقعي مخالفان را در قدرت شركت دهد كه اين گزينه نيز با مشكلات مربوط به خود مواجه است چرا كه ارتش اردن به شدت مخالف شركت مخالفان به ويژه اسلام گرايان در قدرت است و علاوه بر آن، تضميني نيست كه گروههاي مخالف به مشاركت در بخشي از قدرت موافقت نمايند و چه بسا با توجه به قدرت نمايي‌هاي اخير خود خواستار كل حكومت باشندحكومت اردن در ظاهر يك پادشاهي مشروطه است ولي عملاً همه اختيارات را شخص شاه دردست دارد و هيأت وزيراني كه وي انتخاب مي‌كند مجري فرمان او هستند. هر چند در قانون اساسي اردن آمده است كه دو سوم اعضاي مجلس مي‌توانند رأي و حكم شاه را وتو كنند ولي با توجه به نحوه تشكيل مجلس و گزينش نمايندگان، مجلس هرگز از اقتدار لازم براي چنين كاري برخوردار نمي‌باشدشكل كنوني تحولات اردن كاملاً به ماه‌هاي پاياني عمر حاكمان ديكتاتور مصر، يمن، ليبي و تونس شبيه شده است. در اين ميان، آنچنانكه منابع غربي گزارش داده‌اند ارتش و دستگاه امنيتي اردن اصرار دارند وضعيت فوق‌العاده اعلام وحكومت نظامي تشكيل شود تا از وخيم‌تر شدن اوضاع پيشگيري گردد ولي شخص شاه تاكنون زير بار اين راه حل به دليل خطرناك بودن آن نرفته استنكته مهمي كه درباره تحولات اردن بايد مورد توجه قرار گيرد، نقش عمده گروه اخوان المسلمين در تحولات كشورهاي عربي در دو سال اخير بوده و در همين مدت و بعد از رسيدن به حكومت و قدرت چرخش غيرمنتظره‌اي داشته كه زمينه را براي ايجاد زاويه ميان اين گروه و انقلابيون جهان عرب فراهم ساخته است. براين اساس، اكنون سؤال مهم‌تر اينست كه سرنوشت انقلاب‌هاي جهان عرب با توجه به چرخش اخوان المسلمين به كجا خواهد انجاميد؟ و آيا همين چرخش عاملي براي سرد شدن تنور اين انقلاب‌ها و در نتيجه، نجات عناصري همچون شاه عبدالله اردني نخواهد شد؟"
هوشنگ بهداد
 روزی نامه ی جمهوری اسلامی 3 شنبه 18 مهرماه سال 1391
اخوان المسلمين و تحولات اردن