روزی نامه حکومتی
جمهوری اسلامی 4 شنبه 22 آذر ماه سال 1391
نقدوبررسی
: سرمقاله روزی نامه حکومتی " آزمون تاريخي اخوان المسلمين "
"سرمقاله
نویس بدون توجه به این واقعیت که
حماس از تهران فاصله گرفته و به قطر و
قاهره نزدیک شده است .ولی در پایان از
موضع آمرانه و انتقادی و ضد اسراییلی ،
سخنگو و وکیل مدافع فلسطین شده و از هم
پیمان سوریه حمایت کرده و با دشمنی با
سکولاریسم رهنمود داده است که رئیس جمهور مصر باید تجديدنظر در پيمان سازش با رژيم
صهيونيستي کند و راهكارهاي عملي و بدون ملاحظه در كمك رساني به ملت فلسطين در پیش
بگیرد. به دليل اینکه جايگاه ويژه جغرافيايي و سياسي مصر اتخاذ سياستهاي
معقول در مسائل منطقه از جمله در سوريه، و دوري از قدرت طلبي و انحصارگرايي از
مواردي است كه ميتواند اخوان المسلمين را در جايگاه يك گروه سياسي اسلامي و
انقلابي قرار دهد. در غير اينصورت، ميداندار شدن
سكولارها و عناصر وابسته به رژيم گذشته به صحنه سياسي مصر و قدرت گرفتن آن دور از
انتظار نيست. ضمن اينكه بايد در نظر داشت كه جريان سكولار از حمايت كامل جبههاي
گسترده متشكل از قدرتهاي خارجي به خصوص صهيونيستها و متحدان غربي آنها برخوردار
است و قطعاً اين جبهه مايل نيست انقلاب مردم مسلمان مصر به اهداف نهايي و سرنوشتساز
خود برسد"
تاکنون تحلیل های سرمقاله نویس پیرامون تغییر
وتحولات مصر و رئیس جمهور مصر چنین بوده است که محمد مرسی وابسته به آمریکا و اسراییل است
. زیرا که نه قطع رابطه با اسراییل نکرده است ، بلکه به تفاهم و قرارداد صلح کمپ
دیوید با اسراییل پای بند می باشد . مهمتر اینکه محمد مرسی به جای حمایت از هم رئیس جمهور جنایتکار و پیمان سوریه بشار اسد از مخالفانش پشتیبانی
کرده است .اما اکنون بدون توضیح دچار چر خش
شده و تغییر جهت داده است و موضع نرم تر شده
و همچون گذشته انتقاد تیز از مرسی نمی کند . در عوض از مخالفان مسری با اتهام ضد انقلابی های وابسته به مبارک و
آمریکا واسراییل یاد کرده است. برای همین
ابتدا سرمقاله نویس آنگونه نظر داده که گفته شائبه هایی وجود دارد که حزب اخوان المسلمین و مسئولان آن به دنبال
تصاحب قدرت می باشند . گویی در ایران رقابت وا ختلافات ناشی از جنگ قدرت و ثروت با
شدت وجود ندارد . مهمتر اینکه انگاری در ایران پیشنهاد هر گونه همه پرسی که از سوی رد یا جریانی ارائه شود که پیرامون قانون اساسی و پروژه ی
هسته ای وجایگاه رهبر ولی فقیه باشد با موجی از اتهامات کلیشه ای مواجه نمی شوند بسویش پرتاب می شود و با پرونده
سازی جاسوسی و عامل دشمن بیگانه نه خفه ویا بازداشت وشکنجه ومجبور
به اعتراف نمی شوند که اکنون در مورد مصر شیپور از در گشادش نواخته و از موضع باز
جویی با مرسی برخورد کرده و گفته است که مرسی برای تقویت وتثبت قدرت خود ابتدا تقديم جايزه به بيوه انورسادات داد بابهانه
اينكه سادات در جنگ با رژيم صهيونيستي رشادت به خرج داد و نتیجه گرفته از جمله اين
یکس رفتارهاي سؤال برانگيز وی بوده است. همچنین
سر مقاله نویس در ادامه با نماینده فلسطین شدن افزوده رئيسجمهور اخواني مصر درحالي از سادات
تمجيد و تقدير کرد كه به گواه تاريخ،
سادات نه تنها حكومتي استبدادي در مصر برقرار كرد، بلكه با انعقاد پيمان ننگين
"كمپ ديويد" ضربه بزرگي به آرمان فلسطين و منافع دراز مدت جهان اسلام
وارد نمود. بهرحال سر مقاله نویس از موضع وارونه گویی و طلبکارانه و ضد اسراییلی
و جنگ افروزی مدعی شده تاكيد چندين باره مقامات دولت جديد مصر به پيمان كمپ ديويد و ادامه مناسبات ديپلماتيك
با رژيم صهيونيستي بپ پاي بند است آنهم بدون اينكه به افكار عمومي مصر مجال نظر دادن در
اين باره داده شود . پس این مورد هم در ادامه همان رفتارهاي سؤال برانگيز اخوانيها
قرار دارد. در دنبال افزوده در اينجا اين
سؤال پيش ميآيد كه مسئولان جديد مصر و شخص مرسي كه براي افزايش قدرت خود به سراغ
همه پرسي ميروند چرا براي سرنوشت پيمان ذلت بار كمپ ديويد و ادامه روابط با رژيم
صهيونيستي اقدام به همه پرسي نميكنند؟ بالاخره سر بازجو بدون آنکه بگوید قدرت واختیارات ما ورای قانون اساسی
که رهبر ولی فقیه همکاره دارد وبه هیچ مقام ومرجعی پاسخگوی نیست ولی اذعان نموده تصميم اخير رئيسجمهور مصر در اعطاي اختيارات فوق قانوني و
به خود كه در جهت ايجاد ديكتاتوري جديد در مصر است، نميتواند توجيه پذير باشد. بهرصورت سرمقاله نویس بدون توجه به این واقعیت که حماس از تهران فاصله گرفته و به قطر و قاهره نزدیک
شده است .ولی در پایان از موضع آمرانه و انتقادی و ضد اسراییلی، سخنگو و وکیل مدافع
فلسطین شده و از هم پیمان سوریه حمایت
کرده و با دشمنی با سکولاریسم رهنمود داده
است که رئیس جمهور مصر باید تجديدنظر در پيمان سازش با رژيم صهيونيستي کند و راهكارهاي
عملي و بدون ملاحظه در كمك رساني به ملت فلسطين در پیش بگیرد. به دليل اینکه جايگاه ويژه جغرافيايي و سياسي مصر اتخاذ سياستهاي
معقول در مسائل منطقه از جمله در سوريه، و دوري از قدرت طلبي و انحصارگرايي از
مواردي است كه ميتواند اخوان المسلمين را در جايگاه يك گروه سياسي اسلامي و
انقلابي قرار دهد. در غير اينصورت، ميداندار شدن سكولارها و عناصر وابسته به
رژيم گذشته به صحنه سياسي مصر و قدرت گرفتن آن دور از انتظار نيست. ضمن اينكه بايد
در نظر داشت كه جريان سكولار از حمايت كامل جبههاي گسترده متشكل از قدرتهاي خارجي
به خصوص صهيونيستها و متحدان غربي آنها برخوردار است و قطعاً اين جبهه مايل نيست
انقلاب مردم مسلمان مصر به اهداف نهايي و سرنوشتساز خود برسد:
"ادامه
اعتراض مخالفان محمد مرسي رئيسجمهور مصر كه از ديروز وارد مرحله جديدي شد، اوضاع
سياسي مصر را پيچيدهتر كرده است. اين، دور دوم از مرحله جديد اعتراضات مخالفان
است كه شروع شده و بيش از هر چيز، حاكميت اخوان المسلمين بر مصر را هدف قرار داده
است. هر چند عقب نشيني رئيسجمهور
مصر از تصميم بحث برانگيز وي در افزايش اختياراتش، تا حدود زيادي مانع از وخامت
بيشتر اوضاع و بروز يك درگيري داخلي تمام عيار شد ولي اين به مفهوم پايان يافتن
تنش سياسي در مصر نميباشد. يكي از تبعات سوء تصميم
نسنجيده مرسي اين شد كه عناصر وابسته به رژيم سابق به طور جسورانه و طلبكارانه در
صحنه سياسي مصر ظاهر شدند و به جولان دادن پرداختند. به گفته محافل خبري، جريان ضدانقلاب و عناصر و
محافل وابسته به رژيم گذشته كه پس از قيام مردم به گوشهاي رانده شده بودند، در
طول دو هفته گذشته به طور گستردهاي در خيابانها حضور پيدا كردند. اين منابع
همچنين از خوشحالي "حسني مبارك" رئيس رژيم سابق از تحولات اخير خبر دادهاند. اين درحالي است كه تنش در صحنه
سياسي مصر همچنان ادامه دارد و در تازهترين تحول "جبهه نجات ملي" كه
گروههاي ليبرال و ملي گرا در آن اكثريت دارند پس از لغو اصلاحيه قانون اساسي،
اكنون خواستار لغو همه پرسي شدهاند. اين جبهه تاكيد كرده است تا رسيدن به اهدافش
به اعتراضات ادامه خواهد داد. دولت مرسي
پس از آن حاضر شد اصلاحيه الحاقي خود به قانون اساسي را لغو كند كه با فشارهاي
شديد و اعتراض گروههاي سياسي مصر مواجه شد، اعتراضاتي كه مرسي و اخوانيها پيشبيني
نميكردند تا به اين حد گسترده و شديدباشد. در جريان دور اول اين اعتراضات 7 نفر
كشته شدند و صدها نفر نيز مجروح گرديدند. دور تازه تنش سياسي در مصر، به عنوان
بزرگترين بحران سياسي پس از سقوط رژيم سابق، پس از آن آغاز شد كه محمد مرسي رئيسجمهور
جديد مصر در سوم آذر ماه در اقدامي غيرمنتظره، طي حكمي دادستان مصر را بركنار كرد
و اصلاحيهاي به پيش نويس قانون اساسي اضافه نمود كه براساس آن، رئيسجمهور از
اختيارات فراقانوني برخوردار ميشد. اخوانيها
كه هم اكنون در صحنه سياسي مصر اكثر مراكز قدرت را دردست دارند پيشبيني كرده
بودند بدون مشكل، در اين همه پرسي پيروز خواهند شد ولي واكنش گسترده مخالفان، اين
برنامه را برهم زد. تصميم
شتاب زده و نسنجيده مرسي و عقب نشيني بعدي وي، تحولات مصر را وارد مرحله جديدي
كرده است. اين تحولات، به اعتبار مرسي و حزب اخوان المسلمين ضربه وارد ساخت. اكنون
اين ذهنيت در افكار عمومي مردم مصر قوت گرفته است كه آيا اخوانيها وارث مناسبي
براي انقلاب مردم مصر هستند؟ ترديدي
نيست كه منشا و زمينه انقلاب مردم مصر، همچون ساير انقلابهاي منطقه، بر اسلام
خواهي استوار است ولي حزب اخوان المسلمين به عنوان تشكيلاتي اسلام گرا، سياست و
رفتارهايي را در طول سالهاي منتهي به انقلاب مردم مصر و پس از آن اتخاذ كردهاند
كه مورد انتقاد بخش اعظمي از جامعه مصر، به ويژه اقشار دانشگاهي و نخبگان سياسي ميباشد. واقعيت
اين است كه حزب اخوان المسلمين در طول 80 سال موجوديت خود فراز و فرودهاي زيادي
داشته است و به جرأت ميتوان گفت اخوان المسلمين امروز با
آنچه بنيان گذاران آن، حسن البناء، در نظر داشت فاصله زيادي دارد. امروزه از اخوان
المسلمين سياستهائي مشاهده ميشود كه اين شائبه را تقويت ميكند كه اين حزب و
مسئولان آن، به دنبال تصاحب قدرت ميباشند. رفتارهاي پرتناقض اين حزب، شائبه مذكور
را تقويت كرده است. تقديم
جايزه توسط مرسي به بيوه انورسادات، به بهانه اينكه سادات در جنگ با رژيم
صهيونيستي رشادت به خرج داده است از جمله اين رفتارهاي سؤال برانگيز است. رئيسجمهور
اخواني مصر درحالي از سادات تمجيد و تقدير ميكند كه به گواه تاريخ، سادات نه تنها
حكومتي استبدادي در مصر برقرار كرد بلكه با انعقاد پيمان ننگين "كمپ
ديويد" ضربه بزرگي به آرمان فلسطين و منافع دراز مدت جهان اسلام وارد نمود. همچنين تاكيد چندين باره مقامات
دولت جديد، بر پايبندي به پيمان كمپ ديويد و ادامه مناسبات ديپلماتيك با رژيم
صهيونيستي، بدون اينكه به افكار عمومي مصر مجال نظر دادن در اين باره داده شود در
ادامه همان رفتارهاي سؤال برانگيز اخوانيها قرار دارد. در اينجا اين سؤال پيش ميآيد
كه مسئولان جديد مصر و شخص مرسي كه براي افزايش قدرت خود به سراغ همه پرسي ميروند
چرا براي سرنوشت پيمان ذلت بار كمپ ديويد و ادامه روابط با رژيم صهيونيستي اقدام
به همه پرسي نميكنند؟ اگرچه ميتوان
خوش بين بود كه هنوز حزب اخوان المسلمين مجال پياده كردن سياستهاي اصولي خود را
پيدا نكرده است و چه بسا در آينده به دنبال تحقق خواست و نظر ملت مصر در مقولههاي
مذكور بر آيد ولي تصميم اخير رئيسجمهور مصر در اعطاي اختيارات فوق قانوني و به
خود كه در جهت ايجاد ديكتاتوري جديد در مصر است، نميتواند توجيه پذير باشد. اين حركت نسنجيده مرسي، موجب شد تا گروههايي
هم كه اساساً در تقابل، انقلاب مردم مصر قرار دارند و وابستگان رژيم مبارك نيز
مجال جولان و قدرت نمايي پيدا كرده و از لاك خود خارج شوند. سياستهاي بحث برانگيز اخوان المسلمين مصر به
همين مورد محدود نميشود. اخوانيها در بحبوحه انقلاب مردم مصر عليه رژيم مبارك
نيز آنچنانكه متناسب با توان اين حزب بود وارد نشدند و طلايهدار انقلاب، جوانان
دانشجويي بودند كه وابستگي به اين حزب نداشتند. در جريان اعتراضات در دوران حاكميت
شوراي نظامي دست نشانده مبارك نيز، اخوان المسلمين نه تنها در تظاهرات حضور
نداشتند بلكه آنرا حركتي "نامناسب" دانستند. تجديدنظر در پيمان سازش با رژيم صهيونيستي، در
پيش گرفتن راهكارهاي عملي و بدون ملاحظه در كمك رساني به ملت فلسطين به دليل
جايگاه ويژه جغرافيايي و سياسي مصر اتخاذ سياستهاي معقول در مسائل منطقه از جمله
در سوريه، و دوري از قدرت طلبي و انحصارگرايي از مواردي است كه ميتواند اخوان
المسلمين را در جايگاه يك گروه سياسي اسلامي و انقلابي قرار دهد. در غير اينصورت، ميداندار شدن سكولارها و
عناصر وابسته به رژيم گذشته به صحنه سياسي مصر و قدرت گرفتن آن دور از انتظار
نيست. ضمن اينكه بايد در نظر داشت كه جريان سكولار از حمايت كامل جبههاي گسترده
متشكل از قدرتهاي خارجي به خصوص صهيونيستها و متحدان غربي آنها برخوردار است و
قطعاً اين جبهه مايل نيست انقلاب مردم مسلمان مصر به اهداف نهايي و سرنوشتساز خود
برسد"
هوشنگ
بهداد
آزمون تاريخي اخوان المسلمين
روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 22 آذر ماه سال 1391