سرمقاله ی جمهوری " آمريكا، تشديد جنگ نيابتي در سوريه


روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 14 بهمن ماه سال 1391
نقد وبررسی :  سرمقاله ی روزی نامه حکومتی جمهوری " آمريكا، تشديد جنگ نيابتي در سوريه "
"پر واضح است که حاکمان رژیم جنایتکاری که 34 سال است  کارنامه ننگین نقض مستمر حقوق بشر دارد وهرروز در ایران   بساط چوبه دار وجراثقال دار زدن در زندان و شهرهای کشور در ملاء عام بر پا کرده است  . چون وحشت از قیام ناراضیان دارد . همچنین به رقبای خودی و غیر خودی شده رحم نمی کند وهرروز یک توطئه و تهدید ودام جدیدی علیه شان تدارک می بیند .چگونه می توان باور نمود که حاکمان چنین رژیم نا متعارف ضدبشری  دایه مهربان تر از مادر برای ملت فلسطین داشته باشد ودوستدار ملت های عراق وسوریه و لبنان وبحرین ... باشد و خواهان حمایت جدی ودوستانه از هم پیمانان خود نه از موضع نیاز و سپر بلا شدن برای عبور از بحران ها به ویژه بحران هسته ای وتحریم  ها وعدم مشروعیت  باشد و از موضع انسان دوستانه وبدون هرگونه چشم داشتی  اتخاذ سیاست  می کند ؟  بهر حال در راستای اهداف ترسیم شده فوق می باشد که سرمقاله نویس از موضع وکیل مدافع ملت سوریه وسخنگوی دولت سوریه البته بدون اشاره داشتن به نقش مخرب حاکمان ایران در عراق وسوریه یا اینکه  چگونه همکاری با اشغال گران نظامی افغانستان و عراق شد .اما اکنون از موضع رادیکال ضد آمریکایی و ا سراییلی و عربستان و ترکیه و قطر که چرا از مخالفان سوری حمایت می کنند .تابلویی ترسیم کرده است که ناشی از شکست نظامی آمریکا در افغانستان و عراق بوده ونتیجه گیری کرده  است که اکنون  ادامه تابلوی این شکست در سوریه دارد برای آمریکا  وهم پیمانان منطقه اش تکرار وتکمیل می شود ".
گفته می شود رطب خورده نتواند منع رطب کند . سئوال است چگونه رژیم فاشیستی مذهبی ایران مجاز است که کمک مالی وتسلیحاتی ونیرویی به رئیس جمهور جنایتکار سوریه کند تا از طریق تهاجم موشکی  بمباران های هوایی خانه ای مسکونی و بیمارستان ونانوایی ها تخریب شوند تا هر روزز  تعداد بیشتری زن وکودک و پیر جوان سوری کشته شود ومردم بیشتری بی خانمان و آوره ومجبور به ترکی از سوریه گردند . همچنن از طریق نوری مالکی مزدور ودست نشانده و سپاه قدس و مزدورن عراقی وحزب الله لبنان یک نیروی ارتشی کمکی تشکیل تأسیس شود تا با عبور از مرز سوریه – عراق وارد خاک سوریه شوند و علیه مخالفان بشار اسد جنایتکار بجنگند ولی هیچ ایرادی ندارد . ولی اگر چنانچه  آمریکا بدلیل فشار مخالفان سوری و حامیان شان در منطقه نا چار به کمک به مخالفان سوری شود از منظر سرمقاله نویس ضد آمریکایی و اسراییلی وحامی بشار اسد جنایتکار آمریکا متهم به کمک به تروریست ها و خلاف تلاش راه حل سیاسی برای بحران سوریه از سوی آمریکا می با شد؟ مهمتر اینکه مگر هنوز شک یا ابهامی وجود دارد که در دفاع از پروژه ی هسته ای  و اهداف  نظامی آن است که بشار اسد دیکتاتور جنایتکار توی دامی افتاد که حاکمان ایران برایش گسترانیده بودند و با همان طناب پوسیده ای توی چاه فرو رفت که نوری مالکی مزدور و دست نشانده  قبلاًفرو رفته بود . زیرا ملت دو کشور عراق و سوریه از طریق بشار اسد ونوری مالکی تبدیل به گروگان های بحران هسته ای  خامنه ای وپاسداران شده اند . هردو کشور  نیز از سوی جنگ افروزان حاکم بر ایران وحمایت سپاه قدس  ویکه تازی وجنگ افروزی اش  باتلاق و ویران و شخم زده شدند . البته از حزب الله لبنان هم بعنوان بازوی نظامی تحریک کننده ناامنی وبی ثبات کننده در منطقه استفاده شده است .پر واضح است که حاکمان رژیم جنایتکاری که 34 سال است  کارنامه ننگین نقض مستمر حقوق بشر دارد وهرروز در ایران   بساط چوبه دار وجراثقال دار زدن در زندان و شهرهای کشور در ملاء عام بر پا کرده است  . چون وحشت از قیام ناراضیان دارد . همچنین به رقبای خودی و غیر خودی شده رحم نمی کند وهرروز یک توطئه و تهدید ودام جدیدی علیه شان تدارک می بیند .چگونه می توان باور نمود که حاکمان چنین رژیم نا متعارف ضدبشری  دایه مهربان تر از مادر برای ملت فلسطین داشته باشد ودوستدار ملت های عراق وسوریه و لبنان وبحرین ... باشد و خواهان حمایت جدی ودوستانه از هم پیمانان خود نه از موضع نیاز و سپر بلا شدن برای عبور از بحران ها به ویژه بحران هسته ای وتحریم  ها وعدم مشروعیت  باشد و از موضع انسان دوستانه وبدون هرگونه چشم داشتی  اتخاذ سیاست  می کند ؟  بهر حال در راستای اهداف ترسیم شده فوق می باشد که سرمقاله نویس از موضع وکیل مدافع ملت سوریه وسخنگوی دولت سوریه البته بدون اشاره داشتن به نقش مخرب حاکمان ایران در عراق وسوریه یا اینکه  چگونه همکاری با اشغال گران نظامی افغانستان و عراق شد .اما اکنون از موضع رادیکال ضد آمریکایی و ا سراییلی و عربستان و ترکیه و قطر که چرا از مخالفان سوری حمایت می کنند .تابلویی ترسیم کرده است که ناشی از شکست نظامی آمریکا در افغانستان و عراق بوده ونتیجه گیری کرده  است که اکنون  ادامه تابلوی این شکست در سوریه دارد برای آمریکا  وهم پیمانان منطقه اش تکرار وتکمیل می شود :
"وليدالمعلم، وزير خارجه سوريه، در پايان ديدار از تهران ضمن انتقاد از سياست دولت آمريكا در قبال بحران سوريه، تعبير "سلاح غيرمرگبار" را كه "جان كري" وزير امورخارجه جديد آمريكا از آن براي كمك‌هاي نقدي به مخالفان دولت بشار اسد استفاده كرده نامفهوم دانست. جان كري، در اولين سفر كاري خود به اروپا و خاورميانه با شركت در اجلاس ايتاليا در كنار دشمنان سوريه، از كمك 60 ميليون دلاري به مخالفان بشار اسد خبر داده بود. وي، در ديدار با معاذالخطيب و ساير سران گروه‌هاي مخالف دولت سوريه رسماً اعلام كرد: آمريكا كمك به اين گروهها را دو برابر كرده و به 60 ميليون دلار افزايش داده است. وي براي اينكه ناسازگاري كمك به تروريست‌ها را با تعبير "سلاح غيرمرگبار"براي كمك دولت آمريكا به مخالفان دولت سوريه را به نوعي توجيه نمايد و افكار عمومي را فريب دهد مدعي شد اين كمك‌ها شامل تجهيزات نظامي نيست و فقط در پوشش مواد غذايي و دارويي خواهد بود. وزير خارجه آمريكا در ادامه، پا را از اين فراتر گذاشت و در چارچوب دخالت‌هاي واشنگتن در امور داخلي سوريه گفت: "بشار اسد بايد از رياست جمهوري كناره گيري كند، چرا كه دوران وي به پايان رسيده است." جان كري، در اظهارات پيش از سفر دوره‌اي خود هر چند بر يافتن راه حل سياسي براي بحران سوريه متمركز بود ولي در جريان نشست دشمنان سوريه در ايتاليا و ديدار با مخالفان بشار اسد،‌ همزمان با درخواست ديگر مقام‌هاي غربي مبني بر افزايش فشارها بر دولت سوريه، اعلام كرد حاضر به افزايش كمك‌هاي خود به تروريست‌هاست. وي هر چند مدعي شد اين كمك‌ها هرگز جنبه تسليحاتي ندارد و صرفاً شامل كمك‌هاي دارويي و پشتيباني به شورشيان است ولي نفس هرگونه كمك، اعم از تسليحاتي، لجستيك، اطلاعاتي، سياسي، آموزشي و حتي دارويي و غذايي، دامن زدن به آتش تروريسم و ناامني در منطقه است و هرگز نمي‌تواند بر ماهيت سياست مداخله جويانه آمريكا در سوريه سرپوش بگذارد.بررسي نقش آمريكا در بحران‌هاي اخير منطقه‌اي اين واقعيت را آشكار مي‌كند كه پس از ورود بي‌محاباي كاخ سفيد به دو باتلاق بزرگ افغانستان و عراق و اشغال اين دو كشور به بهانه مبارزه با تروريسم، نه تنها موفقيتي در اين راه عايد سياستمداران آمريكايي نشد بلكه دامنه ناامني به ساير كشورها نيز گسترش يافت و دولت آمريكا حتي از ايجاد امنيت براي جان نظاميان خود در اين دو كشور عاجز ماند. صرف ميلياردها دلار از ماليات شهروندان آمريكايي در مسير توسعه‌طلبي و جنگ افروزي بي‌حاصل سران كاخ سفيد، سرانجام سردمداران نظام استكباري آمريكا را ناچار به اتخاذ موضعي كرد كه با پذيرش شكست، عليرغم ميل باطني شان تن به خروج از افغانستان و عراق داده و در واكنش به فشار اقتصادي داخلي و نارضايتي افكار عمومي از درگير شدن آمريكا در جنگ‌هاي فرسايشي و بي‌نتيجه خودداري كرده و در ماجراي حمله به ليبي نيز از مشاركت مستقيم پاپس كشيده و اجراي نقش نظامي را به ناتو و مشخصاً به اروپائي‌ها واگذار كند و صرفاً همكاري فكري، برنامه ريزي و بخش‌هاي مربوط به طراحي‌ها را برعهده بگيرد. در ماجراي سوريه نيز آمريكا با چنين راهكاري وارد ماجرا شد و از روز اول به جاي حضور محسوس در اين بحران، از طريق عوامل منطقه‌اي خود مانند عربستان، قطر و تركيه وارد عمل شد. مقامات آمريكائي پس از 24 ماه تجربه حمايت همه جانبه از مخالفان دولت سوريه و تروريست‌ها به اين نتيجه رسيدند كه از توان و قابليت لازم براي حذف دولت بشار اسد برخوردار نيستند و جنگ نيابتي رياض، دوحه و آنكارا و تجهيز شورشيان با سلاح، آموزش و كمك‌هاي اطلاعاتي نيز نمي‌تواند كاري از پيش ببرد. به همين جهت، از چند ماه پيش سران كاخ سفيد طرح مداخله مستقيم در سوريه را براي پايان دادن سريع به جنگ فرسايشي ارائه كرده و روي ميز قرار دادند ولي به دليل عواقب سنگين و احتمال گسترش جنگ به ديگر كشورها، مجبور شدند اين پرونده بلند پروازانه را فعلاً بسته نگه دارند. اين عدم موفقيت در سرنگوني نظام حكومتي سوريه باعث شد مقامات آمريكائي از دو ماه پيش كمك مستقيم تسليحاتي به شورشيان و آموزش نظامي آنها را دردست بررسي قرار دهند لذا در چارچوب اين برنامه، ارسال سلاح‌هاي نيمه سنگين از قبيل زره‌پوش و موشكهاي زمين به هوا آغاز گرديد ولي نتيجه ملموسي عايد آنها نشد. از اين زمان به بعد بود كه آمريكائي‌ها به عنوان بحران آفرينان اصلي ماجراي سوريه، خواستار مذاكره براي حل موضوع شدند و مدتي نيز اين راهكار را در پيش گرفتند ولي اظهارات اخير وزيرخارجه آمريكا نشان داد دولتمردان آمريكائي در اين مسير نيز صادق نبوده و همچنان به اجراي سياست دوگانه خود در سوريه ادامه مي‌دهند. دولت جديد آمريكا با عملكرد نامتوازن و دوگانه خود در ماجراي سوريه عملاً آشكار ساخت كه از طريق دامن زدن به آتش افروزي در سوريه و به خاك و خون كشيدن مردم و مخالفان، تلاش مي‌كند برگ برنده‌اي به دست بياورد تا در ميز مذاكره از آن بهره‌برداري نمايد. نشانه‌هاي اين رويكرد سياسي كاخ سفيد درباره سوريه، آنگاه آشكار‌تر مي‌شود كه طبق اطلاعات مختلف، تجهيز مخالفان سوريه به سلاح‌هاي مرگبار كه مي‌تواند باعث به وقوع پيوستن اتفاقاتي در ميدان نبرد در سوريه شود، آغاز شده و اين اقدام،‌ ماهيت كشورهاي حامي تروريست‌ها را افشا خواهد كرد. "
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 14 بهمن ماه سال 1391
نقد وبررسی : آمريكا، تشديد جنگ نيابتي در سوريه