هورا کشی با سور زدن سربازجو شریعتمداری به همپالگی اش در آمریکا

گفته می شود یک روزی یک روسی و انگلیسی پیرامون آزادی کشورشان با هم دیگر بحث و گفتگو می کردند . انگلیسی در جواب سئوال روسی  محور آزادی در انگلیس گفت من هرزمان دوست داشته باشم چارپایه ام  را می برم وسط  هایدپارک لندن و می روم بالای آن و با دستم  رو به کاخ ملکه انگلیس هرچه دوست باشم می گویم . سپس روسی گفت اینکه چیزی نیست من در روسیه آنقدر آزادی دارم  که هر زمان دلم به خواهد صندلی ام را باخودم می برم  هرجای پارک نزدیک کاخ کرملین که بخواهم  و می روم روی آن و انگشت دستم را از آنجا  بسوی کاخ ملکه انگلیس  نشانه می گیرم و هر چه دلم بخواهد بهش می گویم . حال داستان یک عضو مؤسس کانون نویسندگان و مدیر وب سایت سکولار مقیم آمریکاست که از موضع ضد آمریکایی و نماینده ملت ایران شدن  هر اتهام  وچرندی که خواسته به مجاهدین  به ویژه مریم رجوی زده است . واقعاً رژیم ضد بشری  قرون وسطایی  چگونه توی بن بست گیر کرده  و در بحران های داخلی و خارجی محاط شده است که  با همه توطئه و دسیسه های زنجیره ای گوناگون  که علیه  مجاهدین  می کند . بازهم آنقدر مقابل اینان عاجز و درمانده  شده است که نیاز به آویزان شدن  بهر خس وخاشاک  وکس وناکسی دارد تا به آن چنگ بزند . طوریکه اکنون  سربازجو شریعتمداری که از روی ذوق زدگی و سیاست دو لپی  توبره و آخورخوری کردن  متوجه نشده است  که از موضع ضد آمریکایی چگونه  اوج  کودنی اش را به نمایش گذاشته و پته سرباز گمنام امام زمان  مدعی ضد آمریکایی مقیم آمریکا راهم بر روی آب ریخته و  به ابله بودن و وارونه گویی اش سور  زده است . چون اصطلاح توی کشتی نشستن و با نا خدا جنگیدن را عریان کرده است .  برای اینکه عضو مؤسس کانون نویسندگان بی نام ونشان ضد آمریکایی همسو خامنه ای و احمدی نژاد وهم لهجه سربازجو شریعتمداری  شده است . البته گفته شده وی  مدیر وب سایت سکولار نو  و  مقیم آمریکا می باشد و مأموریت داشته است تا با نادیده گرفتن مأموران اعزامی رژیم  به آمریکا که  فعالانه بعنوان لابی  برای رژیم فاشیستی مذهبی فعالیت می کنند .اما وی درپوشش ضدیت با آمریکا   بدلیل دیدار برخی از سناتورهای  کنگره آمریکا  که در پاریس با مریم رجوی داشتند . برای تلافی کردن   از سنگر ضد آمریکایی  از ابتدا تا انتهای فحش نامه ی  ضد مجاهدینی اش  یک کیفرخواست  علیه شان تنظیم  کرده است و  آنچنان سخت  پاچه گیری از مجاهدین کرده است که  هم لهجه اش سربازجو شریعتمداری ضمن رله کردن سفارش نامه نویسی اش در دروغ نامه ی کیهان و هورا کشیدن  برایش قاطی کرده وگیج شده استدر پایان  رله کردن فحش نامه اش وی را عضو منحله کانون نویسند گان  معرفی کرده است . البته  نه مدعی و نه سربازجو شریعتمداری نگفته  اند که چگونه این مدعی  که مقیم آمریکا می باشد  ولی  به آسانی علیه اش جیغ های بنفش ضد آمریکایی ولی فقیه گونه کشیده تا علیه مجاهدین  لغزخوانی و لجن پراکنی کرده باشد . اگر چنانچه آمریکا آنگونه است که وی تابلویش را ترسیم کرده است خوب وی  در آمریکا چه می کند ؟چرا نمی رود ایران در نماز جمعه های تهران همصدا با خامنه ای و امام جمعه های تهران و ساندیس خوران  فریاد مرگ بر آمریکا و منافقین و با اسراییل بزند؟ یا اینکه چرا زحمت نکشیده تا بگوید چرا هرچه ضد آمریکایی امثال این مدعی  در ایران است همه تلاش می کنند به سر زمین شیطان آمریکا بیایند؟ البته شک نیست که  ادعای ضد آمریکایی این مدیر وب سایت سکولارنو مقیم آمریکا مشابه  زندانی بودن اکبر گنجی و کتاب مانیفست نویسی وی در زندان اوین است که موجب مشهور شدن و در یافت جوایز واقامت آمریکا شد .
مورچه سازمان و كله پاچه آلترناتيو(خبر ويژه) 20 اسفند-91
 يك عضو موسس كانون نويسندگان مي گويد سران سازمان مجاهدين خلق (منافقين) قباحت خيانت علني به ملت ايران را شكسته اند و از آمريكا مي خواهند آنان را به عنوان آلترناتيو در نظر بگيرد. نوري علا معتقد است همين درخواست از آمريكا نشان مي دهد كه سازمان مذكور پايگاهي در ميان مردم ايران ندارد.وي با اشاره به لابي هاي علني مريم رجوي - در غياب مسعود رجوي - با برخي اعضاي كنگره آمريكا در پاريس نوشت: مي توان به راحتي ديد كه «پديده دست نشانده بيگانگان بودن» همواره پديده اي زشت و قبيح محسوب مي شده است.اگر امروز رضاشاه را دست نشانده انگليس ها، و محمدرضاشاه را دست نشانده آمريكائيان مي دانند، اگر امروز حزب توده بدنامي وابستگي به شوروي را در تاريخ خود دارد، و اگر مجاهدين بخاطر رفتن به زير چتر حمايتي صدام و مشاركت با او در جنگ با حكومت اسلامي در ايران مورد شماتت قرار دارند، همه بخاطر وجود آن عنصر «قباحت» در امر «دست نشاندگي» است.مدير وبسايت «سكولاريسم نو» كه در آمريكا اقامت دارد، با اشاره به سوابق خيانت سازمان مجاهدين (منافقين) مي افزايد: چرا روندي را كه از جانب مريم رجوي علني شده بايد در رديف رفتارهاي قبيح گذاشت و خوشحال نبود؟ اگر آنها به راستي آلترناتيو حكومت بودند، خانم رجوي چه نيازي داشت كه از سناتورهاي آمريكايي بخواهد تا سازمان را به عنوان آلترناتيوي در نظر بگيرند؟ آلترناتيو را ما نمي سازيم. سازمان ها را شفافيت و اعتماد مردم تاييد مي كند و در غياب اين تاييد مردم هرگونه ادعائي پوچ و بي معني و از سر خودستايي است. بقول ملك الشعراي بهار، بايد به اين مدعيان بي پشتوانه گفت كه «غوره نشده مويز گشتي؟ احسنت!» در غياب اين فعاليت و تاييد مردمي است كه آنها وارد معامله با بيگانه مي شوند.عضو كانون منحله نويسندگان از سران سازمان منافقين به عنوان چلبي هاي ايراني ياد كرد و نوشت: پاكي و شفافيت در چلبي ها نيست چرا كه از ابتدا براي خيانت به مردم خود و بر باد دادن حيثيت و منفعت كشور خويش پاي به ميدان نهاده اند.