طنز الان هم بگویم بگم بگم؟


برای لوث کردن افشاگری های احمدی نژاد بهو جود  افشاگری آخرش که در مورد مداخله گری ارگان فاشیستی سپاه پاسداران در امورد داخلی برگزار انتخابات صنفی نظام پزشکی بود که احمدی نژاد گفت غیر قانونی بوده است . اکنون تهدید به افشاگری های وی در پوشش شعر طنز به تمسخر گرفته شده است .
آیدین سیارسریع در روزنامه قانون نوشت:
دکتر احمدی‌نژاد در حاشیه‌ افتتاح دو شبکه تماشا و سلامت پس از مشاهده‌ پورحسین، رئیس شبکه چهار (و همچنین مجری مناظره‌ها) به مزاح گفت: می‌خواهید الان هم بگویم بگم بگم؟
خبرنگار طنزانه ادامه‌ی گفت‌وگوی رئیس دولت با رئیس شبکه چهار را این‌گونه نقل می‌کند:
دکتر: الان هم بگویم بگم بگم؟
پورحسین: وا... چی بگم؟ بفرمایید
دکتر (با لبخند): بگم بگم؟
پورحسین که در شرایط سختی قرار گرفته لبخند می‌زند و وانمود می‌کند این امر موجب انبساط خاطرش شده است.
دکتر ادامه می‌دهد: حالا می‌خواهم مزاح دیگری با شما کنم!
پورحسین: بفرمایید.
دکتر: تورم 2 درصد است. هه‌هه هه‌هه.
پورحسین لبخندی به پهنای صورت می‌زند: بله. صد درصد
دکتر: صددرصد نه، 2 درصد
پورحسین: صحیح، 2 درصد
دکتر: حالا یه مزاح دیگر
پورحسین با لبخند سر تکان می‌دهد.
دکتر: همه علیه من شده‌اند و نمی‌گذارند عدالت را خوب بگسترانم.
پورحسین و دکتر دوتایی قاه‌قاه می‌زنند زیر خنده.
دکتر: تازه ... یه چیز جدید یاد گرفتم...انسان آزاد خلق شده و باید آزاد باشه
پورحسین شکمش را می‌گیرد و می‌گوید: دکتر اذیت نکن تو رو خدا.
دکتر ولی بی‌رحمانه ادامه می‌دهد: یک طرحی در دست بررسی داریم که یک میدان بزنیم به اسم «قانون»، بعد با ماشین برویم هی این میدان را دور بزنیم، مجسمه‌ آقای میم را هم به‌عنوان نماد دورزنی قانونی وسط میدان بگذاریم! (لبخند)
پورحسین (که همچنان شکمش را گرفته و از خنده دولا شده): جااان من؟ ها ها ها ها. نگو نگو ... هاهاها.
دکتر گوشی موبایلش را از جیب کتش بیرون می‌آورد و اینباکس اس‌ام‌اس‌ها را باز می‌کند و با لبخند می‌خواند:
- حالا اینو گوش کن. جدیده... میگه: چیه؟ فکر کردی پراید داری پولداری؟ ما تو خونه مون 30 کیلو پسته داریم. برو از خدا بترس!
پورحسین نمی‌تواند جلوی خنده‌اش را بگیرد و در حالی که آثار کبودی بر صورت وی ظاهر شده روی زمین می‌افتد و از شدت خنده خودش را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد، دکتر هم کنارش ایستاده و غش غش دارد می‌خندد.
- چه زود حالت بد شد پورحسین جان! تازه می‌خواستم ببرمت مجلس که یه کمی با اونا شوخی کنیم جیگرت حال بیاد. اصل خنده اونجاست!
پورحسین که از شدت انبساط خاطر توانایی تکلمش را از دست داده با دست اشاره می‌کند که دیگر توانایی خنده‌های بیشتر ندارد و به دکتر می‌گوید هر چه زودتر تمامش کن. ولی دکتر یک شوخی ظریف دیگر هم می‌کند تا این که ناگهان خنده‌های پورحسین قطع شده و بیهوش می‌شود. دکتر کتش را درست می‌کند و دستانش را می‌تکاند و به همراهان می‌گوید: خب این هم از این! مناظره‌ها مجری خودش رو از دست داد، این دوره کمِ کمش 50 دقیقه می‌تونیم افشاگری کنیم!