چگونگی دگر گونی ونابودی معیار و ارزش های اجتماعی وفرهنگ خانوادگی


چگونگی دگر گونی ونابودی  معیار و ارزش های اجتماعی وفرهنگ خانوادگی. 20 فروردین - 92
واقعاً که بیش از حد  گند تخریب و تعویض ارزش های اجتماعی در آمده است . زیراکه حاکمان دین فروش و عوامفریب وشیاد آنگونه فرهنگ وجامعه را آلوده و نابود ومنحرف کرده ند که دیگر هیچگونه معیار وارزش فرهنگی – اجتماعی سالم باقی نمانده است . بطور نمونه روز گذشته گزارش شده بود که دختر جوانی بدلیل اینکه بینی همسرش بزرگ است وهمسرش حاضر به عمل جراحی نشده تقاضای طلاق کرده و در خواست  500 سکه  طلا مهریه  اش کرده است تا همسرش را تنبیه و وادار به خواست وی کند . اکنون هم گزارش شده است که بخاطر جهیزیه چنینی تقاضای طلاق داده شده است .  
تازه دامادي در آستانه آغاز زندگي مشترک به خاطر اين که لوازم برقي جهيزيه همسرش چيني است به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق کرد.به گزارش خراسان، اين مرد جوان که بهروز نام دارد يک سال قبل، بعد از آشنايي با دختري جوان به نام مهسا از وي خواستگاري کرد و آنها خيلي زود پاي سفره عقد نشستند. چون آن زمان بهروز وضعيت مالي مناسبي نداشت برگزاري جشن عروسي به يک سال بعد موکول شد اما اين زن و شوهر چند روز قبل حين چيدن جهيزيه دچار اختلاف شدند. اختلاف بين آن ها آن چنان بالا گرفت که مرد جوان صبح ديروز به دادگاه خانواده شماره دو تهران رفت و درخواست طلاق کرد.اين مرد به قاضي پرونده گفت: قرار بود تا چند روز ديگر زندگي مشترکمان را آغاز کنيم اما وقتي خانواده مهسا جهيزيه اش را به خانه مان آوردند متوجه شدم بيشتر لوازم برقي آن چيني و بي کيفيت است. آنها با اين کارشان توهين بزرگي به من کردند. به همين دليل مي خواهم از او جدا شوم.بهروز ادامه داد: مهريه همسرم ۶۶۶ سکه بهار آزادي است. علاوه بر آن قرار شد جشن مفصلي بگيرم. فکر مي کردم آنها در مقابل توقعي که از من دارند جهيزيه خوبي تهيه مي کنند اما وقتي جهيزيه را آوردند فهميدم بيشتر وسايل بي کيفيت و چيني است. اين کار آنها عصباني ام کرد و تصميم گرفتم پيش از شروع زندگي مشترک از همسرم جدا شوم.براساس اين گزارش قاضي پرونده قرار است در جلسه آينده به اين درخواست رسيدگي کند.
این  تراژدی گزارش شده  هم مرتبط به خبر  قبلی می باشد . زیرا که در کشور مدعی امن ترین کشور جهان آنقدر ضریب امنیت و رفاه اجتماعی  و  اشتغال  و آزادی و  عدالت وعدم تبعیض و سایل تفریحی و سرگرمی و  حفظ ورعایت مسایل فر هنگی و خانوادگی و بالاخره نتایج  34 سال مبارزه با اعتیاد وفساد اخلاقی و ... بالا و رضایت بخش است که پدری  فرزند پسر 7 ساله اش را   خفه کرده است !
وقتی پدر خانه را تمیز کرد، لباس‌هایی که برای عید برای دانیال خریده ‌بود را تن پسرک کرد و موهایش را آب و شانه کرد. دانیال فکر کرد پدر قرار است او را به مسافرت ببرد و نمی‌دانست صورت غمگین پدر، خبر از مرگ می‌دهد. دانیال داشت به شادی‌هایی که قرار است با پدر داشته‌باشد، فکر می‌کرد که پدر بالش را روی دهانش گذاشت و فشار داد. نفس کشیدن برای دانیال سخت و صورتش سرخ بود و بدنش درد داشت. دانیال دستانش را به شلوار نویی که پدر برایش خریده‌بود فشار داد و وقتی سیاهی چشمان معصومش بالا رفت پدر فهمید که کار تمام است.به گزارش شرق، این تراژدی را نامادری دانیال به ماموران پلیس کیانشهرخبر داد. دو روز پیش زنی جوان در حالی‌که به شدت وحشت‌زده‌بود به ماموران مراجعه کرد و گفت دانیال هفت‌ساله کشته ‌شده‌است. وقتی ماموران به خانه این زن رفتند جسد کودک هفت‌ساله را پیدا کردند. کبودی صورت و حالتی که بدن پسرک گرفته بود نشان می‌داد او را خفه کرده‌اند. نامادری جوان دانیال گفت: من نمی‌دانم چه اتفاقی در خانه افتاده‌ است. شب قبل از حادثه شوهرم از من خواست خانه را ترک کنم. می‌گفت می‌خواهد به مشهد برود، اصرار کردم همراهش بروم. قبول نکرد و گفت سفری است که باید تنها برود. با اصرار همسرم به خانه یکی از اقوامم رفتم. فردای آن روز حوالی ظهر بود که مرتضی با من تماس گرفت و گفت مساله مهمی پیش آمده و باید او را ببینمگفتم مگر مسافرت نرفتی، گفت قبل از مسافرت باید من را ببیند. حتی اجازه نداد به خانه بروم و گفت باید قبل از اینکه به خانه بیایی همدیگر را ببینیم. نزدیکی خانه پارکی بود، آنجا با هم قرار گذاشتیم، مرتضی آمد. خیلی ناراحت بود، گریه می‌کرد و اصلا در حال خودش نبود. همه مدارک شناسایی را با خودش آورده‌بود؛ از کارت‌های بانکی گرفته تا شناسنامه همراهش بود. گفت می‌خواهد برود، هرچه پرسیدم چه شده نگفت و بدون اینکه به صدا زدن‌های من اعتنا کند، رفت. حالش خوب نبود و به شدت گریه می‌کرد، از من خواست اگر بدی کرده او را ببخشم. مدارکش را به من داد، گفت دانیال را کشته اما باور نکردم، فکر نمی‌کردم او را بکشد چون خیلی دوستش داشت.  وی ادامه داد: بعد از اینکه شوهرم رفت با عجله به خانه رفتم. نگران دانیال شده ‌بودم. وقتی وارد اتاق شدم دیدم جسدش روی زمین افتاده و مرتضی واقعا او را کشته‌است. بلافاصله بعد از دیدن این صحنه با ماموران تماس گرفتم و ماجرا را گفتم.پرونده به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و جسد دانیال هم برای مشخص شدن علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی فرستاده‌شد. ماموران بررسی صحنه جرم نیز گزارش خود را آماده کرده و به بازپرس کشیک ارایه دادند. در این گزارش آمده‌است: خانه بسیار مرتب است، هیچ‌چیز از جایش تکان نخورده و جارو شده ‌است. یک پتو و یک بالش در اتاقی که جسد دانیال پیدا شد وجود دارد که به نظر می‌رسد دانیال با همان بالش کشته‌شده‌است. کنار جسد دانیال نامه‌ای پیدا شد که به نظر می‌رسد مرتضی متهم پرونده آن را نوشته است. در این نامه آمده‌: «خیلی ناراحتم، می‌خواهم خودکشی کنم، کار دیگری نمی‌توانم بکنمپلیس در ادامه تحقیقات خود متوجه شد، مرتضی سال‌ها قبل با زنی ازدواج کرده که دانیال حاصل آن ازدواج بوده‌است. آنها چند سال قبل از هم جدا شدند و مرتضی با تلاش زیاد حضانت پسرش را برعهده گرفت. مادر دانیال بعد از این جدایی به شمال کشور رفت و با مرد دیگری ازدواج کرد. مرتضی هم با ناهید (همسر فعلی‌اش) ازدواج کرد. اما از مدتی قبل آنها ارتباط پنهانی خود را آغاز کردند و پیامک‌های زیادی برای هم فرستاده‌اند.همسر مرتضی در ادامه بازجویی‌ها به ماموران گفت: همسرم به مواد مخدر اعتیاد داشت و کمی عصبی بود، با این حال من دوستش داشتم و با هم درگیر نمی‌شدیم. رابطه من با دانیال هم خوب بود. گاهی دانیال را دعوا می‌کرد اما او را هم خیلی دوست داشت. عصبانیت مرتضی زمانی بود که مواد به او نمی‌رسید، اصلا نمی‌دانم چرا این‌کار را کرد. البته از ماجرای ارتباطش با همسر اولش هم خبر نداشتم و فکر می‌کردم با او گاهی به خاطر دانیال ارتباط دارد.روز گذشته پزشکی قانونی نیز اولین نظریه خود را اعلام کرد و گفت: دانیال بر اثر انسداد مجاری تنفسی که با جسمی نرم بسته‌شده جان خود را از دست داده ‌است. اظهارنظر دقیق‌تر به بررسی‌های بیشتر نیاز دارد که بعد از انجام آزمایشات سم‌شناسی اعلام خواهد شد.ماموران پلیس با توجه به مدارک و گفته‌های نامادری مقتول تحقیقات خود را برای پیدا کردن پدر دانیال و انگیزه او از قتل آغاز کردند. آنها همچنین مادر مقتول را برای تحقیقات بیشتر احضار کردند. بررسی‌ها در این خصوص در دادسرای جنایی تهران ادامه دارد