(يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " موقعيت ايران و تركيه در تحولات


نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " موقعيت ايران و تركيه در تحولات "  
" یادداشت روز نویس غیر ایرانی  حمايت دولت اردوغان از معارضه مسلح سوري و حمايت از مخالفان عراقی که همچون مخالفان سوری متهم به تروريست شده اند  بحران را بر مرزهاي جنوبي تركيه مستولي كرده است و اين در حالي است كه روابط تركيه و رژیم فاشیستی مذهبی و منزوی در منطقه وجهان ايران هم طي دو سال اخير رو به نزول و فرسايش گذاشته است. بعلاوه بدون توجه به اوضاع بحرانی رو به سقوط بشار اسد جنایتکار  افزوده تحولات سوريه اثر زيادي بر حزب عدالت و توسعه و «تركيه اردوغان» برجاي گذاشت. برای اینکه  اردوغان در سر دوراهي ادامه رابطه حسنه سياسي و اقتصادي با «سوريه اسد» و يا همراه شدن با طرح غربي عربي عليه دمشق، بعد از يكي- دو ماه تامل، دومي را انتخاب كرد و شهرهاي جنوبي خود كه به دليل علوي بودن از حساسيت بالايي برخوردار بودند را در معرض جنگ و درگيري قرار داد.  بهرحال یادداشت روز نویس غیر ایرانی  از موضع ذوق زدگی  که هنوز بشار اسد جنایتکار سقوط نکرده مدعی شده دو سال پس از جنگيدن با سوريه، هنوز نشانه اي از فروپاشي دولت دمشق به چشم نمي خورد و اين در حالي است كه از اميد متحدين غربي عربي تركيه كاسته شده و بعضي از آنان صحنه را ترك گفته و بر توافق سياسي بين اسد و مخالفان او تاكيد مي نمايند."
یادداشت روز نویس غیر ایرانی بدون آنکه  تصویری از شرایط کنونی رژیم بانکدار تروریست جهانی ترسیم کند . ولی دوغ ودوشاب  را قاطی کرده است  وبا تناقض گویی آشکار که ناشی از ماهیت ارتجاعی و اصلاح ناشدنی رژیم فاشیستی مذهبی ایران است که مکمل سیاست صدور تروریسم وبحران به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه ها  شده است بنابراین اکنون وی  یادداشت روز خود را محور ساختار دولت  اردوغان وحزب عدالت وتوسعه  و مقایسه آن با اسلام رژیم بربر منش وتاریک اندیش ایران تهیه وتنظیم  و قلم فرسایی کرده است که متضاد با تحلیل قبل از بحران سوریه می باشد .زیرا پس از پیروزی اسلام گرایان در ترکیه برایش هورا کشیدن شروع شد واین پیروزی دیر هنگام را نتیجه بازتاب انقلاب 57 و دیدگاه ارتجاعی خمینی شیاد ارزیابی گردید. اما اکنون بدلیل اینکه ترکیه از مخالفان سوری وعراقی حمایت می کند وهمسو با کشور های عربستان وقطر ومصر می باشد که در تضاد با سیاست رژیم فاشیستی مذهبی ایران در منطقه می باشد . به ویژه اینکه بحران رو به سقوط هم پیمان بشار اسد جنایتکار از سوریه عبور کرده و ترکش خطر سقوط  نوری مالکی مزدور و دست نشانده نخست وزیر عراق اصابت کرده است .  بعلاوه یادداشت روز نویس غیرایرانی بدون توجه به انزوای منطقه ای و جهانی رژیم فاشیستی مذهبی که حضورش فقط از طریق صدور تروریسم وبحران و ارتجاع و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه می باشد با ترجیح بند اسلام  و عدم  هیچگونه فاکت مستند  مدعی شده است  به گواهي منابع مستقل- پيشرفت هاي رژیم فاشیستی مذهبی  ايران طي دو دهه گذشته در اكثر موارد از تركيه بيشتر است. همچنین در ادامه از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی و فرصت طلبی و موج سوارانه کرده و مانور تبلیغاتی محور جنبش بیداری اسلامی منطقه داده  است ونتیجه دلخواه گرفته چون ترکیه همسو با ناتو وغرب در روند تحولات کشورهای منطقه حرکت نمود ه است بنابراین دارای پایگاه  وحضور مشابه تأثیر گذار در جنبش بیداری منطقه همچون  عمل وواقعیت گرایی اسلامی رژیم فاشیستی مذهبی ایران در منطقه نمی باشد.بالاخره یادداشت روز نویس غیر ایرانی پس از گرد وخاک برپا نمودن ومقایسه کردن اسلام رژیم ضد بشری وقرون وسطایی ایران  با نوع نگرش اسلام  حزب عدالت وتوسعه حاکم ترکیه  وجایگاه دو نظام در منطقه به هدف مورد نظرخود اشاره کرده است .یعنی  به نوع سیاست  اعمال شده مقابل دو هم پیمان سوریه و عراق ترکیه پرداخته است . بنابراین مدعی قلم بردست بدون آنکه اشاره ای به نقش حمایت مالی – تسلیحاتی – نیرویی حاکمان ایران به بشار اسد جنایتکار کند  گفته روابط  ترکیه با سوريه و عراق - تنها دو كشور عرب همسايه تركيه است که تا پيش از اين جنگ داخلی سوریه عادي بوده و تركيه مهمترين طرف تجاري اين دو كشور بوده است اما  امروز در وضعيت جنگي قرار دارد چون  حمايت دولت اردوغان از معارضه مسلح سوري و حمايت از مخالفان عراقی که همچون مخالفان سوری متهم به تروريست شده اند  بحران را بر مرزهاي جنوبي تركيه مستولي كرده است و اين در حالي است كه روابط تركيه و رژیم فاشیستی مذهبی و منزوی در منطقه وجهان ايران هم طي دو سال اخير رو به نزول و فرسايش گذاشته است. بعلاوه بدون توجه به اوضاع بحرانی رو به سقوط بشار اسد جنایتکار  افزوده تحولات سوريه اثر زيادي بر حزب عدالت و توسعه و «تركيه اردوغان» برجاي گذاشت. برای اینکه  اردوغان در سر دوراهي ادامه رابطه حسنه سياسي و اقتصادي با «سوريه اسد» و يا همراه شدن با طرح غربي عربي عليه دمشق، بعد از يكي- دو ماه تامل، دومي را انتخاب كرد و شهرهاي جنوبي خود كه به دليل علوي بودن از حساسيت بالايي برخوردار بودند را در معرض جنگ و درگيري قرار داد.  بهرحال یادداشت روز نویس غیر ایرانی  از موضع ذوق زدگی  که هنوز بشار اسد جنایتکار سقوط نکرده مدعی شده دو سال پس از جنگيدن با سوريه، هنوز نشانه اي از فروپاشي دولت دمشق به چشم نمي خورد و اين در حالي است كه از اميد متحدين غربي عربي تركيه كاسته شده و بعضي از آنان صحنه را ترك گفته و بر توافق سياسي بين اسد و مخالفان او تاكيد مي نمايند:
"اسلام گرايي «حزب عدالت و توسعه» در تركيه، مدت هاست كه در كانون تجزيه و تحليل محافل سياسي قرار دارد و درباره ريشه ها، هويت و افق آن مباحث گوناگون و گمانه زني هاي متضادي مطرح شده است. گمانه زني ها تا آنجا از يكديگر فاصله دارند كه گروهي اسلام گرايي تركيه را يك جريان كاملا اصيل و ديني مي خوانند و گروهي ديگر آن را محصول دستگاه هاي اطلاعاتي سياسي غرب به منظور مهار اسلام گرايي در جهان اسلام به حساب مي آورند. با توجه به تحولات بزرگي كه طي 3-2 سال اخير در بخش وسيعي از جهان اسلام روي داده و حكومت هايي را ساقط يا در آستانه سقوط قرار داده و حكومت هاي بالنسبه جديدي را جايگزين نموده، تجزيه و تحليل مدل اسلام گرايي حزب عدالت و توسعه اهميت بيشتري پيدا كرده است.حزب عدالت و توسعه ( AKP) كه در سال 1381 روي كار آمده است، بدون شك محصول رشد و فرهمند شدن تفكر اسلام گرايي در تركيه است. حزب عدالت و توسعه اگرچه هيچگاه از تاسيس حكومت ديني سخن نگفته و در طول نزديك به 12 سال حكومت خود هيچ اقدامي در جهت اسلامي كردن قانون و يا قوه مجريه انجام نداده اما از آنجا كه با اعمال محدوديت عليه نمادها و جلوه هاي مذهبي از جمله حجاب مخالفت كرده و نسبت به آن دسته از رخدادهاي خارجي كه ظواهر و نمادهاي ديني را نشانه مي روند، موضع گيري مي نمايد و با گروه هاي اسلامي در داخل و خارج روابط دارد، «اسلام گرا» خوانده شده است. اين خوانش عمدتا در نسبت سنجي با حكومت ها در ساير مناطق اسلامي كه اساسا هيچ كاري به دين ندارند، صورت گرفته است. اسلام گرايي اردوغان و حزب او هيچ نسبت روشني با خود اسلام ندارد تا بتوان مباني حكومتي و يا دستاوردهاي خوب يا بد او را به حساب اسلام يا نوع خاصي از تفكر اسلامي گذاشت. به عنوان مثال حزب عدالت و توسعه در بحث اقتصاد هيچ كاري به نگرش اسلام و الزامات فقهي آن ندارد. اين نوع از اسلام گرايي يا اسلام را فاقد قواعد و قوانين قابل اجرا براي «امروز» مي داند و يا اين كه پياده كردن آن را از توان خود خارج مي داند. كما اينكه در عرصه امنيت، فرهنگ، اجتماع و سياست خارجي هم اينگونه است. تركيه البته در دوره حزب عدالت و توسعه، ثبات قابل قبولي پيدا كرده و عمر دولت در اين كشور بعد از سال ها كه دولت ها عمري بين 6 ماه تا 2 سال داشته اند به حدود 12 سال رسيده و اين براي تركيه و منطقه متلاطمي كه در آن قرار دارد، مغتنم شمرده شده است. دقيقا از همين منظر روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه از نظر جمهوري اسلامي ايران يك فرصت نسبتا خوب تلقي و جمعبندي شده و هنوز هم يك فرصت به حساب مي آيد. روابط ايران و تركيه در دهه اخير از توازن و رشد مناسب برخوردار بوده و عملكرد تركيه در اين دوره از اكثر كشورهاي اسلامي مناسب تر بوده است. اگر حزب عدالت و توسعه في الواقع هم دنبال اسلام و شريعت اسلامي بود بطور قطع موفقيت بسيار بيشتري داشت و مي توانست استحكام و دوام بيشتر داشته باشد همانگونه كه -به گواهي منابع مستقل- پيشرفت هاي ايران طي دو دهه گذشته در اكثر موارد از تركيه بيشتر است و حال آنكه تركيه در يك بستر همگرا با عرصه بين المللي و منطقه اي حركت مي كرده و ايران در وضعيت واگرا با دولت هاي محور در غرب بوده است.ظرفيت تركيه در جريان خيزش بزرگ بيداري اسلامي به هيچ وجه در خدمت جهان اسلام و مقاومت اسلامي قرار نگرفت. اردوغان مانند كسي كه از قبل از حوادث، برگه اي دريافت كرده باشد، خود را با روند غربي- عربي همراه كرد. هواپيماهاي جنگي تركيه به بهانه اينكه تركيه بخشي از ساختار ناتو است، در اختيار غرب كه جهان اسلام آن را دشمن خود مي داند، قرار گرفت. ظرفيت سياسي تركيه براي عدم تغيير واقعي در مصر، تونس و ليبي پاي كار آمد و تركيه به پاي ثابت تخريب مهمترين دژ ضد اسرائيلي جهان عرب- يعني سوريه- تبديل گرديد. با نگاهي واقع بينانه بايد بگوئيم از نظر حزب عدالت و توسعه و دولت برآمده از آن، اسلام گرايي در منطقه اي كه تركيه در آن زندگي مي كند يك واقعيت بزرگ است و در عين حال يك فرصت هم به حساب مي آيد. بزرگ بودن واقعيت اسلام گرايي مانع آن مي شود كه حزب مزبور خود را از آن جدا كند در عين حال از آنجا كه براي غرب و همگرايان منطقه اي آن يك «تهديد بزرگ» هم تلقي مي شود و از اين رو اولويت اول امنيتي آنان را شكل داده و فعال مي كند، تركيه ابزار امنيتي خود را براي دريافت سهم وارد ميدان مي نمايد. تركيه اردوغان گمان مي كرد كه مي تواند با ايفاي نقش «پل بين المللي» بين اسلام و غرب هم حمايت مسلمانان و هم حمايت غرب را بدست آورده و به قدرت اول در جهان اسلام و منطقه تبديل شود از اين رو تركيه در دوره اردوغان در تحولات مختلف بين المللي پا به پاي غرب پيش رفت و تغييري در نگاه سنتي ترك ها مبني بر پيوستن به اتحاديه اروپا نداد و در همان حال با طرح شعار «بدون مشكل با كشورهاي ديگر» رفع اختلافات تركيه با كشورهاي همسايه را دنبال مي كرد. اما اگر نگاهي به وضع فعلي تركيه بياندازيم در مي يابيم كه هيچكدام از اين دو به جايي نرسيدند. از يك سو تركيه هنوز به عضويت اتحاديه اروپا درنيامده و از سوي ديگر اختلافات آن با همسايگانش نه تنها حل نشده بلكه شدت يافته و بعضاً به سمت بحران پيش رفته است. روابط با سوريه و عراق - تنها دو كشور عرب همسايه تركيه- كه تا پيش از اين عادي بوده و تركيه مهمترين طرف تجاري اين دو كشور بوده است، امروز در وضعيت جنگي قرار دارد، حمايت دولت اردوغان از معارضه مسلح سوري و حمايت از تروريست هاي عراق، بحران را بر مرزهاي جنوبي تركيه مستولي كرده است و اين در حالي است كه روابط تركيه و ايران هم طي دو سال اخير رو به نزول و سايش گذاشته است. كما اينكه هيچ بهبودي در روابط غيردوستانه ميان تركيه با يونان، قبرس، ارمنستان و... به وجود نيامده است. اين وضع و نتايج سياست خارجي دولت اردوغان است.تحولات سوريه اثر زيادي بر حزب عدالت و توسعه و «تركيه اردوغان» برجاي گذاشت. اردوغان در سر دوراهي ادامه رابطه حسنه سياسي و اقتصادي با «سوريه اسد» و يا همراه شدن با طرح غربي عربي عليه دمشق، بعد از يكي- دو ماه تامل، دومي را انتخاب كرد و شهرهاي جنوبي خود كه به دليل علوي بودن از حساسيت بالايي برخوردار بودند را در معرض جنگ و درگيري قرار داد. اردوغان گمان مي كرد كه موج عربي، سوريه را هم دربر گرفته و حكومت اسد فرو مي پاشد اما عليرغم اين تصور، دو سال پس از جنگيدن با سوريه، هنوز نشانه اي از فروپاشي دولت دمشق به چشم نمي خورد و اين در حالي است كه از اميد متحدين غربي عربي تركيه كاسته شده و بعضي از آنان صحنه را ترك گفته و بر توافق سياسي بين اسد و مخالفان او تاكيد مي نمايند. اما اردوغان و حزب عدالت و توسعه احساس مي كنند كه نتايج انتخابات آينده كاملا به پيروزي در جنگ با دولت اسد در سوريه وابسته است چرا كه هيچ اجماع نظري در تركيه براي رفتار ضد سوري آنكارا وجود ندارد كما اين كه گفته مي شود دستگاه هاي نظامي و امنيتي تركيه نيز اقدامات اردوغان عليه بشار اسد را افراط گرايانه تعبير مي نمايند.اين روزها تحليل هايي در داخل كشور و در محافل بيروني مبتني بر موفقيت مدل تركيه در مقابل مدل ايران منتشر مي شوند و نوعا ناظر به رفت و آمدهاي ديپلماتيك است. اين گروه معتقدند تركيه به دليل اين كه به سمت ائتلاف رفته و از تك روي پرهيز نموده و از اين طريق اعتبار بين المللي كسب كرده است، توانسته روند سياسي تحولات منطقه عربي را در دست بگيرد و بعد نتيجه گرفته اند كه ايران به دليل تاكيد بر استانداردهاي داخلي خود و فاصله گرفتن از استانداردهاي جهاني در تحولات منطقه به حاشيه رفته است. اين تحليلگران بدون توجه به محتوا، اندازه و ارزش رخدادها و براساس حدسيات خود گمانه زني كرده و آن را به گونه اي «قطعي» به خورد مخاطب مي دهند و حال آنكه اگر به درون صحنه نگاه كنيم، علاقه به حاكم شدن شريعت اسلامي، بدبيني مردم نسبت به غرب، مخالفت با غرب گراهاي سكولار را به وضوح مي بينيم كما اين كه خود موسسات تحقيقاتي غرب ده ها سند كه مويد اين گزاره هاست را منتشر كرده اند. با اين وجود آيا مي توان در اين مسئله بديهي ترديد كرد كه مدل تركيه و مدل عربستان به فرض مدل بودن با اين گزاره ها تناسب نداشته و ايران متناسب ترين گزاره ها با بنيان ها و هويت انقلاب اسلامي است؟"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی حکومتی کیهان شنبه 24 فروردین ماه سال 1392
موقعيت ايران و تركيه در تحولات (يادداشت روز)