شعر (گفت و شنود)


روغ نامه ی کیهان 14 اردیبهشت – 92
شعر (گفت و شنود)
گفت : سر بازجوی دجال ، مثل همیشه شده نقال
جالبه شعرگفته این رمال ،   خروار جا زده  مثقال
گفتم : باز این لاشخور ، برای کی شده مرده خور؟
چگونه این مفتخور؟ سر فرو برده کدام آخور؟
گفت : دیگه نداره سئوال ، چون از رقیب گرفته حال
گفتم : چگونه با معرکه گیری؟ از رقیب کرده حال گیری
گفت: يکي از نامزدهاي احتمالي جبهه اصلاحات گفته است اگر رئيس جمهور بشوم اقتصاد کشور را ظرف چند ماه سر و سامان مي‌دهم.
گفتم: يکي ديگر از همين جبهه گفته است؛ گراني‌ها را در فاصله کوتاهي مهار مي‌کنم.
گفت: از عملکردشان در دوره‌هاي اصلاحات و سازندگي پيداست که الان هم دارند لاف مي‌زنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! به لاک‌پشت گفتند؛ شعر بخوان گفت؛ دويدم و دويدم، سر کوهي رسيدم
گفت : سر بازجوی دجال ، مثل همیشه شده نقال
جالبه شعرگفته این رمال ،   خروار جا زده  مثقال
گفتم : باز این لاشخور ، برای کی شده مرده خور؟
چگونه این مفتخور؟ سر فرو برده کدام آخور؟
گفت : دیگه نداره سئوال ، چون از رقیب گرفته حال
گفتم : چگونه با معرکه گیری؟ از رقیب کرده حال گیری
گفت : سربازجوی حراف،  میگه رقیب زده لاف
گفته راه حل داره برای درمان ،تا چند ماهه اقتصاد میده سامان
گرانی در کوتاه مدت میکنه مهار، اما سربازجوپاره کرده افسار
گفته  لاک پشت گفته شعر ، مثل سربازجو زده زِِِ ر
خونده دویدم  ودویدم ، تا سر کوهی رسیدم