(تصاویر) بانوان پشت درهای ورزشگاه آزادی

تصاویر بانوان پشت درهای ورزشگاه آزادی ! 23تیر-92
 به تصاویر و پوشش بانوان نگاه  کنید.  شاید کمک کند به پاسخ سئوال که چرا زنان پشت درب سالن ورزشگاه ماندند؟ عجیب است  که  در مسابقات فوتبال جایی برای زنان نیست تا بعنوان تماشاگر حتی در کنار همسران شان حضور داشته باشند؟ بدتر اینکه استادیوم ورزشی هم جایی برای بانوان علاقمند به تماشای مسابقه تیم ملی والیبال ایران با تیم ملی فوتبال آلمان وجود نداشته است! برای چه درب سالن بسته شد ومانع از ورود بانوان به سالن ورزشی شد؟ نکند نیروی انتظامی ادامه طرح مبارزه با بی حجابی را اجراکرده است؟ یا نکند اینکه مخالف حضور بیشتر تماشاگر برای تشویق  تیم ملی والیبال تا مانع از شکست دورهدوم شود . یا اینکه اینگونه موانع ومحدودیت قائل شدن  تلافی  کردن حضور زنان و دختران در کنار مردان و پسران در 24 و 28 خرداد بوده است که توی خیابان ها سرازیر شدند ومراسم جشن وشادی برپا داشتند . بنابراین اکنون  برای اینکه زهر چشم گرفته شود و پیام  به روحانی داده شود اینگونه اقدام و تلافی شده  که تصور اشتباه نشود از 24 خرداد به بعد فضا عوض شده است. بهرحال اینگونه محدودیت ها ادامه  سیاست زن ستیزانه 35 ساله ووحشت از حضور اجتماعی زنان می باشد . همچنین تصاویر بخوبی گویاست ماهیت زن ستیزانه رژیم نامتعارف واصلاح ناشدنی چگونه می باشد؟
زن بودن اگر جرم است، من جرم شدم يکدست
ور خصم گلويم بست، از حرف نيفتادم




تیم ملی والیبال ایران که برای نخستین بار در رقابت‌های لیگ جهانی شرکت کرده بود در حالی این مسابقات را به پایان رساند که با درخشش خود و مغلوب کردن بزرگانی چون ایتالیا و کوبا عنوان پدیده را به خود اختصاص داده بود اما در آخرین گام برابر آلمان شکست خانگی را پذیرفت تا وداع تلخی با این رقابت‌ها داشته باشد.آخرین بازی تیم ملی والیبال کشورمان در لیگ جهانی با حاشیه‌های هم همراه بود که ماندن بسیاری از بانوان پشت درهای ورزشگاه و حضور برخی از آنها در ورزشگاره از جمله این حاشیه ها بود. تصاویر "تابناک" از حواشی بیرون ورزشگاه آزادی را می بینیم:
در تنگه خاموشی آزاد چنان بادم
آن سوی فراموشی صد حنجره فريادم

باورنکنی بشنو بی دغدغه و پروا
هر روزه پيامم را ، بر زنجره ها دادم

در حبس شدن پوچ است، انديشه چو در کوچ است
می شورم و می بالم، دشنام به شيادم

دشنام چه گفتم من، با دشنه ای از گفتن
ويرانه کنم خفتن، افشاگر بيدادم

زن بودن اگر جرم است، من جرم شدم يکدست
ور خصم گلويم بست، از حرف نيفتادم

آواز شدم يک سر، تاشهر کند باور
چون واژه گشايد در،از هرچه غم آزادم

زايم غزلی نم نم، آن سوی تر از ماتم
شيرينی پيکارم، سرسختی فرهادم

در ياد تو می مانم،کز عشق همی خوانم
بشنو سخن سرخم، شوريده چنان بادم