اتوبوس ( گفت و شنود)

 اتوبوس ( گفت و شنود)
گفت:  یک مسافر اتوبوس بیابانی ، باگفتن چیزی راننده  می کرد عصبانی
مسافران از راننده کردند سئوال ، مگه چه میگه، از تو می گیره حال؟
راننده گفت مرتیکه بی ترمز ودنده ،میگه اتوبوس را چپ کن برای خنده
گفت: برخی از مدعیان اصلاحات به آقای روحانی پیشنهاد کرده‌اند که به جای مسائل اقتصادی، دست به توسعه سیاسی بزند!
گفتم: یعنی همان کاری که دولت و مجلس اصلاحات کردند و در عوض خدمت به مردم، هر روز یک تنش آفریدند.
گفت: این طیف از اصلاح‌طلبان می‌گویند خدمات دولت احمدی‌نژاد به اندازه‌ای زیاد است که هیچ دولتی به گرد آن هم نمی‌رسد و هر کاری هم که بکند در مقابل کار احمدی‌نژاد، به چشم نمی‌آید.
گفتم: ولی رئیس‌جمهور منتخب تاکید کرده است که به وعده‌های خود وفادار است.
گفت: خب! معلومه، آقای روحانی خیلی زرنگ‌تر از آن است که گول آنها را بخورد.
گفتم: چه عرض کنم؟! می‌گویند نیمه‌های شب، مسافر یک اتوبوس بیابانی، از ته اتوبوس می‌رفت جلو و در گوش راننده چیزی می‌گفت و راننده با عصبانیت می‌گفت؛ مرد حسابی! خجالت بکش! ولی یارو ول‌کن نبود. مسافرها پرسیدند مگه چی می‌گه؟! راننده گفت؛ می‌گه اتوبوس رو چپ کن، یک کمی بخندیم!
گفت : کشف کرده سربازجوی شیاد ،یکی از مدعیان  اصلاح طلب داده پیشنهاد
روحانی بهتر ه به جای مسایل اقتصادی ،از توسعه سیاسی دوره خاتمی کند یادی
گفتم : مگر توسعه سیاسی خاتمی؟ دولت احمدی نژاد  را نداشت پیامی
توسعه سیاسی در رژیم اصلاح ناپذیر ، معنی نداره جز اینکه کشیده بشه بزیر
گفت:  یک مسافر اتوبوس بیابانی ، باگفتن چیزی راننده  می کرد عصبانی
مسافران از راننده کردند سئوال ، مگه چه میگه، از تو می گیره حال؟
راننده گفت مرتیکه بی ترمز ودنده ،میگه اتوبوس را چپ کن برای خنده