آشنايي با ريشه ضرب المثل ها:
"كلاهش پس معركه است" از كجا باب شد?12شهریور-92
"كلاهش پس معركه است" از كجا باب شد?12شهریور-92
اين ضرب المثل ناظر برشخصي است كه در اموري كه ديگران نيز شركت دارند
تنها او با وجود تلاش وفعاليت خستگي ناپذير به مقصود نرسد و از مساعي و زحمات خويش
بهره نگيرد. اگر كسي با وجود تلاش وفعاليت خستگي ناپذير به مقصود نرسد و از
مساعي و زحمات خويش بهره نگيرد. درچنين مورد گفته ميشود: فلاني كلاهش پس معركه است. يعني وضعش طوري است كه
احتمال موفقيت نميرود. در
ازمنه گذشته معمول بود كه دراويش وشعبده بازها در سر چهارراهها و معابرعمومي معركه
ميگرفتند و چند چشمه بازي ميكردند، يعني هنرها و شعبده بازيهاي خود را ضمن
اظهارمطالب مشروحي به تماشاچيان نشان ميدادندو به فراخور اهميت هنري كه عرضه ميكردند
از تماشاچيان مبلغي پول به عنوان چراغالله دريافت ميداشتند. دراويش معركه
گير كارشان شعبده بازي، مسئله گويي، مارگيري، مناقب خواني و شرح معجزات رسول اكرم
(ص) و اولياي دين، عمليات پهلواني، قصه گويي و از اين قبيل بوده است.شكل و ترتيب
معركه گيري به اين ترتيب بود كه بدواً درويش يا شعبده باز در وسط چهارراه و معبر
عمومي سفرهاي پهن ميكرد و با كمك معاون و دستيارش مشغول شعرخواني و سوال و جواب
ميشد كه آنرادر اصطلاح معركه گيران شيداللهي ميگفتهاند.آقاي ميرباقري در نمايش
معركه در معركه گوشههايي از اين رسم را به نمايش گذاشتند. به گزارش باشگاه
خبرنگاران، اطراف اين سفره تا مسافت و عمق يك الي دو متر كاملاً باز بود و جزء
حريم درويش معركه گير محسوب ميشد كه هنگام انجام برنامه در آن تردد ورفت وآمد ميكرده
است. خارج از اين محوطه تماشاچيان مجاز بودند دايره وار بايستند و هنرنمايي هاي
معركه گير را تماشا كنند. چنانچه بر تعداد تماشاچيان افزوده ميشد درويش معركه گير
دواير صفوف اول ودوم و سوم را تكليف ميكرد بنشينند تا بقيه تماشاچيان كه ديرتر
رسيده و در عقب جمعيت ايستاده بودند بتوانند بساط معركه گيري را ببينند و از نقالي
ها و عمليات و شيرين كاري هاي معركه گيراستفاده كنند. گاهي اتفاق ميافتاد
يكي از تماشاچيان كه در صف جلو نشسته بود با اطرافيان اختلاف پيدا ميكرد و يا
رفتاري ازاو سرمي زد كه موجب حواس پرتي معركه گر و اختلال نظم ميشد. در اين موقع
يكي ازتماشاچيان به منظور دفع شر، كلاه آن شخص مخل ومزاحم را كه در صف اول نشسته
بود بر ميداشت و به خارج ازدايره يعني پس معركه پرتاب ميكرد. پيداست شخص مزاحم كه كلاهش پس معركه افتاده بود براي
بدست آوردن كلاهش اضطراراً ازمعركه خارج ميشد و سايرين جايش را ميگرفتند و ديگر
نميتوانست به صف اول بازگردد.به طوريكه ملاحظه ميشود عبارت: كلاهش پس معركه است
از اين رهگذر وبساط معركه گيري به صورت ضرب المثل درآمد و در موارد مشابه به آن
استشهاد و تمثيل مي كنند.