قتل عام یک خانواده در ساختمان 4طبقه . 26 مهر -92
آنقدر ناامنی در امعه ی کشور ی افزایش یافته است که ادعای مذهبی و امن ترین کشور دارد و روزی
نیست که لیست بالا وبلندی از مرگ های گوناگون
گزارش نشود . بهرحال برخلاف ادعای مضحک وخلاف واقع رهبر و مسئولان رژیم عوامفرین فروش ووارونه گوی عدم
امنیت آشکار و انکار ناپذیر شده است که 3 اعضای
خانواده
که «فريده و دو فرزندش» محمد دانش آموز اول دبیرستان ومعصومه دانشجوی ریاضی وفیزیک که اعضای خانواده پنجنفرهيي بودند بعدازظهر سهشنبه در خانهشان در واحد آخر يك ساختمان چهار طبقه
با ضربات چوبدستي از پا در می آیند . عجیب اینکه نه اینکه هنگام ارتکاب قتل در طبقه 4 آپارتمان کسی متوجه این جنایت نمی شود
که با گذشت 48 ساعت از وقوع اين سه جنايت جزييات بيشتري از نحوه قتل و انگيزههاي
احتمالي قاتل يا قاتلان از ارتكاب اين جنايت بهدست نيامده و گزارش نشده است. فقط حدس زده شده که انگیزه ی قتل نه به نیت سرقت که از سوی آشنا بوده است که جای سئوال دارد
که این چگونه جامعه ای است که دامنه ی انتقام گیری خانوادگی ودوستی و آشنایی منجر
به قتل با شیوه ی وحشیانه ی ضدانسانی می شود؟ عجیب تر اینکه ماجرا از طریق صدای دختر 27ساله يكي از ساكنان اين كوچه كه با فرياد
و شيون از همسايهها طلب استمداد ميكرد فاش می شود!
معماي قتلعام خانوادگي در منطقه آذري
تهران در حالي از آخرين ساعات سهشنبه گذشته پيش روي كاراگاهان جنايي پايتخت قرار
گرفته كه هنوز مشخص نشده انگيزه قاتل يا قاتلان از ارتكاب سه فقره قتل چه بوده
است. «فريده و دو فرزندش» محمد ومعصومه سه تن از اعضاي
خانواده پنجنفرهيي بودند كه بعدازظهر سهشنبه گذشته در خانهشان در واحد آخر يك
ساختمان چهار طبقه با ضربات چوبدستي از پا درآمدند با اين حال با گذشت 48 ساعت از
وقوع اين سه جنايت جزييات بيشتري از نحوه قتل و انگيزههاي احتمالي قاتل يا قاتلان
از ارتكاب اين جنايت بهدست نيامده است.آنچه از ظاهر امر بر ميآيد حكايت از اين دارد كه اين سه
فقره قتل با انگيزهيي به جز سرقت به وقوع پيوسته چرا كه به نظر نميرسد شيء
باارزشي از خانه به سرقت رفته باشد. گرچه ساير شواهد
موجود از اين پرونده نشان ميدهد كه احتمالا جنايت از سوي فردي آشنا صورت گرفته
اما تحقيقات كارآگاهان تا روشن شدن تمام زواياي موجود در اين پرونده ادامه دارد.فريادهاي زنانه وقوع جنايتي را برملا كردساعت بيست
و يك و سي دقيقه شامگاه سهشنبه گذشته صداي جيغهاي زنانهيي توجه ساكنان كوچهيي
در منطقه آذري تهران را به خود جلب كرد. صدا از سوي دختر
27ساله يكي از ساكنان اين كوچه بود كه با فرياد و شيون از همسايهها طلب استمداد
ميكرد. در همين حين يكي از همسايهها كه متوجه اوضاع شده بود با اورژانس و
مركز فوريتهاي پليسي 110 تماس گرفت و از اتفاق ناخوشانيدي خبر داد كه براي اعضاي
يك خانواده به وقوع پيوسته بود.با
حضور ماموران كلانتري هفت چنار در محل مشخص شد سه تن از اعضاي خانوادهيي پنجنفره
توسط فرد يا افراد ناشناسي به قتل رسيدهاند. با تاييد اين خبر از سوي ماموران
كلانتري ماجراي اين جنايت به بازپرس ويژه كشيك قتل گزارش شد و حوالي ساعت 10 شب
تيمي از عوامل تشخيص هويت، اكيپ حفظ صحنه جرم و عوامل پزشكي قانوني به همراه
بازپرس رسولي رييس شعبه پنجم دادسراي جنايي ناحيه 27 تهران وارد كارزار شدند.سه قتل با ضربههاي چوبدستي.بررسيهاي
اوليه از صحنه جنايت حاكي از آن بود كه زني حدودا 45ساله به نام «فريده» به همراه
دختر 25سالهاش به نام «معصومه» و پسر 15سالهاش به نام «محمد» در حالي كه
اجسادشان در جاهاي مختلف خانه روي زمين افتاده بود به قتل رسيدهاند. گزارش اوليه
پزشكي قانوني نيز حكايت از برخورد جسم سخت به سر متوفيان داشت كه منجر به مرگ آنها
شده است.در ادامه
به دستور بازپرس رسولي، رييس شعبه پنجم دادسراي جنايي تيمي از كاراگاهان اداره دهم
مامور رسيدگي به اين پرونده شدند و اجساد مقتولان نيز براي انجام معاينات دقيقتر
و كالبد شكافي به پزشكي قانوني فرستاده شد.ماموران در بررسيهاي اوليه موفق به كشف چوبدستي
خون آلودي شدند كه در پشتبام خانه موردنظر افتاده بود و به اين ترتيب اين فرضيه
قوت گرفت كه قاتل يا قاتلان پس از ارتكاب اين جنايت در طبقه آخر اين ساختمان چهار
طبقه آلت قتل را در پشتبام خانه رها كرده و از همان راه گريختهاند.بازجوييهاي اوليه ماموران از پدر اين خانواده حكايت از اين داشت كه شغل وي به گونهيي است كه
شب كار است و به گفته خودش در زمان وقوع جنايت در محل كار خود حاضر بوده است.
همچنين مشخص شد دختر بزرگ اين خانواده به تازگي ازدواج كرده و شب قبل از وقوع اين
جنايت همه اعضاي خانواده در خانه دختر تازه عروسشان مهمان بودهاند.
تحقيقات ماموران همچنين حاكي از آن است كه معصومه كه يكي
از قربانيان اين جنايت بوده است در رشته رياضي و فيزيك در دانشگاه مشغول به تحصيل
بوده و محمد نيز دانشآموز سال اول دبيرستان بوده است.خانوادهيي كه بيآزار بودندپيگيريهاي
خبرنگار «اعتماد» از جزييات اين ماجرا نيز حكايت از اين دارد كه قريب به اتفاق
همسايهها از اين خانواده با عنوان همسايههاي بيآزار ياد ميكردند. يكي از
ساكنان كوچه فلاحنژاد در همين رابطه به خبرنگار ما گفت: شناخت زيادي از اين
خانواده نداشتيم آنها سرشان در لاك خودشان بود و من فقط گاهي خانم خانه را ميديدم
كه با ماشين پرايد نقرهيي در كوچه حركت ميكرد. معصومه خانم خيلي زن موقري بود.
وي درباره جزييات ماجراي سهشنبه شب نيز گفت: ما آن موقع در خانه بوديم و از
سروصداي حضور ماموران پليس و آمبولانس متوجه شديم كه اتفاقي افتاده است.من و همسرم اول فكر كرديم كه فرد پيري فوت كرده است اما به
كوچه كه آمديم متوجه شديم اعضاي اين خانواده را كشتهاند. مرد همسايه ادامه داد:
سهشنبه شب اينجا حسابي بازار شايعات داغ بود و هركسي چيزي ميگفت اما من واقعا
نميدانم كه چه كسي ميتوانسته به اين خانواده آسيبي بزند چون اين خانواده واقعا
بيآزار بودند و كاري با كسي نداشتند. يكي از ساكنان ساختمان چهار طبقه كه اين
جنايت در آنجا اتفاق افتاد نيز به خبرنگار «اعتماد» گفت: ساعت حدود شش بعدازظهر
بود كه من و همسرم در خانه بوديم كه ناگهان صداي افتادن جسم سنگيني در خانه به گوش
رسيد. اين صدا دوبار آمد اما بعد از آن ديگر صدايي نيامد ما هم فكر كرديم شايد
چيزي را جابهجا ميكنند. پيگيريهاي خبرنگار ما همچنين حكايت از اين دارد كه از
داخل اين خانه ظاهرا چيزي به سرقت نرفته است به اين ترتيب فرضيه قتل از سوي افراد
ناشناس با انگيزه سرقت كمرنگتر دنبال ميشود.آيا خواهرزاده مقتول چيزي ميداند؟گرچه تا به
حال از پدر و دختر بزرگ اين خانواده كه تنها بازماندگان اين جنايت خانوادگي هستند
تحقيق شده است تا جزييات اين پرونده مشخص شود اما شنيدهها حكايت از حضور جوان
ديگري در اين ماجرا دارد كه در زمان حادثه در محل بوده است. يكي از كسبه خيابان
كاظمي در اين باره به خبرنگار ما گفت: جلوي در مغازه ايستاده بودم كه ديدم پسر
جواني كه لباس سفيد رنگي نيز بر تن داشت هراسان و رنگ پريده وارد دفتر املاك سر
كوچه شد و در خواست كرد تا يك تلفن بزند وقتي صاحب مغازه ماجرا را از او جويا شد
او گفت كه براي خاله و پسرخاله و دختر خالهاش اتفاق ناگواري افتاده و ميخواهد
موضوع را به پليس گزارش دهد. شايد
بازجويي و تحقيق از خواهرزاده مقتول كه مشخص نيست به چه دليلي در زمان حادثه در
محل حضور داشته، بتواند از اين معماي جنايي رمزگشايي كند. از آنجا كه زمان تقريبي
فوت ساعت 6 بعدازظهر اعلام شده است و همچنين چيز با ارزشي نيز از خانه مقتولان
به سرقت نرفته اين فرضيه مطرح ميشود كه احتمالا قاتل يا قاتلان از آشنايان
متوفيان بودهاند كه بعدازظهر زماني كه هوا كاملا روشن بوده بدون هيچ مقاومتي وارد
خانه شده و يكي از مقتولان در را بر روي او گشوده است.اين فرضيه زماني قوت ميگيرد كه به جز صداي افتادن شيء روي
زمين كه توسط يكي از ساكنان خانه چهار طبقه شنيده شد ساير همسايهها صدايي نشنيده
بودند و در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» بر اين نكته تاكيد ميكردند كه اين قتلها
در نهايت آرامش و بدون هيچ سر و صدايي به وقوع پيوسته است. در حال حاضر سه خانواده
ديگري كه ساكن اين ساختمان چهار طبقه بودند به علت ترس و واهمه از آنچه سهشنبه شب
در اين ساختمان به وقوع پيوسته خانههايشان را براي مدتي رها كردهاند و به خانه
اقوامشان رفتهاند. تحقيقات كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي پايتخت براي رمزگشايي
از اين سه جنايت ادامه دارد و اين پرونده در شعبه پنجم دادسراي جنايي مفتوح است.