30 تومن (گفت و شنود)

گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 18 آبان - 92
30 تومن (گفت و شنود)
گفتم : مقابل این شرط شدید ،  چه  گفته سربازجوی  پلید ؟
گفت :  سربازجوی نا بکار ، نقل کرده از یه بدهکار
طلبکارش می کرد اصرار ،  با وی گذاشت  قرار
تا  با رو درویی تن به تن   ، گوید طلب داری یه میلیون ازمن
 اینکه نداره سر و صدا ، چون نیمی از آن میدم فردا
سیصد هزاز تومان میدم پس فردا،  در ادامه داد ندا
9970 تومان میدم هفته آینده ، گفت چقدر باقیست  همراه با خنده
طلبکار گفت باقی میمونه 30 تومان ، یارو گفت خجالت نمی کشی بی ایمان!
 مثل  آدماهای بی سر وپا ، برای 30 تومان سر وصدا میکنی برپا 
گفت: از مذاکرات چه خبر؟! آمریکا در مقابل اقداماتی که از ایران مطالبه می‌کند چه امتیازی خواهد داد؟
گفتم: آمریکا می‌گوید اگر ایران پیشنهادات ما را بپذیرد، ما به تحریم‌های کنونی دست نمی‌زنیم ولی در عوض تحریم‌هایی را که قرار بود در آینده اعمال کنیم، به تعویق می‌اندازیم!
گفت: جداً که خسته نباشند! یعنی امتیاز نقد می‌خواهند و در مقابل وعده نسیه می‌دهند، آنهم وعده نسیه احتمالی!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو یک میلیون تومان بدهکار بود و هر چه طلبکار اصرار می‌کرد حاضر به پرداخت بدهی خود نبود. یک روز در خانه طلبکار رفت و گفت؛ پانصد هزار تومان از طلبت را فردا می‌دهم و سیصدهزار تومان دیگر را پس فردا و صد و نود و نه‌هزار و نهصد و هفتاد تومان را هفته دیگر و پرسید خب! حالا چقدر باقی می‌ماند؟ طلبکار گفت 30 تومان و یارو با عصبانیت گفت؛ خجالت نمی‌کشی واسه 30 تا تک تومنی اینهمه سر و صدا می‌کنی؟!
گفت : سربازجو رفته سر منبر ، تا از  باج خواهی   دهد خبر  
گفتم : نماینده ی ویژه رهبر ،   ازچه خبر داده که کرده از بر؟
گفت : سربازجو با لمپنی و ژازخواهی ، گزارش داده از باج خواهی
چون محور مذاکره ی هسته ای ، در ژنو بود پشت درب بسته ای
می گوید آمریکا طلب میکنه نقد ، صفر وعده میده مقابل طلب صد
چون  وزیر آمور خارجه اوباما ،  میگه رژیم تن بده به درخواست ما
متوقف کنه  اورانیوم غنی سازی،  خوش رقصی کنه بهر سازی
تا الگو  بشه   سر آغازی  ،  بتوان ادامه  داد  این بازی
تا  احتمالاً  داده بشه نوید ، به تعویق  افته تحریم جدید
گفتم : مقابل این شرط شدید ،  چه  گفته سربازجوی  پلید ؟
گفت :  سربازجوی نا بکار ، نقل کرده از یه بدهکار
طلبکارش می کرد اصرار ،  با وی گذاشت  قرار
تا  با رو درویی تن به تن   ، گوید طلب داری یه میلیون ازمن
 اینکه نداره سر و صدا ، چون نیمی از آن میدم فردا
سیصد هزاز تومان میدم پس فردا،  در ادامه داد ندا
9970 تومان میدم هفته آینده ، گفت چقدر باقیست  همراه با خنده
طلبکار گفت باقی میمونه 30 تومان ، یارو گفت خجالت نمی کشی بی ایمان!
 مثل  آدماهای بی سر وپا ، برای 30 تومان سر وصدا میکنی برپا