ایمیل
دریافتی : 21 آبان -92
"نرمش قهرمانانه"
قسمت دوم
آسید علی ناله کنان امشب بخواب نمی رود
آینده اش تیره وتار به مقصدش نمیرسد
اوکه تمام عمر خود زخون خلق وضوگرفت
خاروخفیف شده کنون به همه چیز نمیرسد
نَف س جفاگرش گاهی شمار معکوس میزند
یقین بدان که این پلید به چند صباح دگرنمیرسد
نماینده خدا است روی زمین، فساد بی حد میکند
زمفسدی تُکُ ه وشیخهای عرب هم به اونمیرسند
تانفس شومش بجا است ریختن خون خلق مباح ست
تشنه خون مردم است به همه دستش اما نمیرسد
در طالع وبختش فرجام نامیمون است عیان
از مصطفی وآرضا اثر دعایی به او نمیرسد
اوکه از رح م مادر علی گویا ن شده جدا
عل ی عرب چرا کنون بداد او نمی رسد؟
درزمستان عمردرحص ر طوفان خیزمردم است
درزورق طوفان زده، دست کمک به اونمیرسد
درعمر خطا کارش شتاب بی حساب گرفت
قافله خطاکاران دراین شتاب به گرداونمیرسد
از دست آن روباه پیرغافلانه معجونی خورده است
زبانش اینک قاصر شده به همه جاش نمیرسد
عهد بسته بود روزی صد تن کند کم از شمارخلق
دژم شده کنون، به همه چرا طناب دار نمیرسد ؟
جلاد پرورده همه عمردرپشتشان گرفته سنگر
گوکه دراین زمانه جلاد پروری بجایی نمیرسد
ازخونخوارگان پرورده دامن خود میبرد التجابخدا
شاکیست چرایکی دوجام خون بیشتربه اونمیرسد
دایم زپی زروزور خون میچک زچنگش
دستش اماکوتاه ست به همه جا نمیرسد
ازسرپنجه بیداد ستمش همه نالان محزونند
عیش ونوش گذشته بکامش دگر نمیرسد
اوموش دل خطرزجان نمی کند قالب تهی میکند زترس
درقضای حاجت
شب باید دستش بدست عیال
برسد