گزیده خبرهای ناامنی اجتماعی
18 آذر -92
درکشور مدعی امن ترین کشور
جهان ودمکرات ترین قدرت منطقه روزانه فراوان از چنین گزارشات قتل ومرگ وآتش سوزی
اتفاق می افتد که بخش کوچک آن بازتاب داده می شود.
مردی که زنی را بعد از مصرف شیشه به قتل رسانده بود در جریان تحقیقات
پلیسی دستگیر شد. به گزارش خبرنگار ما، کشف جسد زنی ساعت 14 روز
جمعه دو هفته پیش از طریق مرکز فوریتهای پلیسی110 به کلانتری جوادیه تهرانپارس
اعلام شد و پس از حضور ماموران و تیم بررسی صحنه قتل اداره دهم پلیس آگاهی در محل
و انجام بررسیهای اولیه مشخص شد جسد متعلق به زنی حدودا 38ساله است که هر دو پا
و دستانش با طناب بسته شده و آثار خفگی نیز در گردنش مشهود است. هیچ مدرک شناساییای همراه مقتول نبود و به همین
دلیل جنازه بهعنوان ناشناس به سردخانه پزشکیقانونی منتقل شد. کارآگاهان در گام
بعدی با بهرهگیری از بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار موفق شدند هویت مقتول را
شناسایی و فاش کنند. این زن سه مرتبه در سالهای 80، 87 و 90 به اتهام نگهداری و
مصرف موادمخدر دستگیر و روانه زندان شده بود. بررسی پزشکیقانونی نیز تایید کرد
متهم تا زمان مرگ به مصرف موادمخدر اعتیاد داشت. کارآگاهان با بررسی میدانی در محل کشف جسد و بررسی
تصاویر به دست آمده از دوربینهای برخی مراکز تجاری موفق به شناسایی فردی حدودا 40ساله
شدند که جنازه را با خودرو ال90 به آن محل منتقل کرده بود. همزمان با اقدامات
پلیسی برای شناسایی مردی که تصویرش به دست آمده بود یکی از شهروندان با مرکز فوریتهای
پلیسی 110 تماس گرفت و با ارایه اطلاعاتی اعلام کرد یکی از همسایگان محل سکونتش در
مجتمعی واقع در خیابان سراج را هنگام انتقال بستهای مشکوک به پارکینگ مشاهده کرده
است و احتمال میدهد داخل بسته، جسد بوده فرد تماسگیرنده به اداره دهم پلیس آگاهی
دعوت و تصاویر دوربینهای مداربسته به وی نشان داده شد. او به محض مشاهده تصاویر،
همسایه خود به نام میلاد را شناخت. ماموران بعد از شناسایی هویت قاتل او را دوروز قبل
دستگیر کردند اما میلاد در مراحل اولیه تحقیق منکر ارتکاب جنایت شد. این مرد بعد
از دیدن تصویرش در لحظه انتقال جسد به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. متهم در
اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «همراه مقتول در خانه در حال مصرف شیشه بودیم که
متوجه شدم وی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و قصد دارد با رشته طنابی که از داخل
کیفش درآورده مرا خفه کند. در حالیکه با یکدیگر درگیر شده بودیم، مقتول قصد داشت
با ایجاد سروصدا از خانه خارج شود که از ترس آنکه همسایگان و همسرم که آن زمان در
منزل پدرش بود، متوجه حضور این زن در خانه شوند همان رشته را به دور گردنش انداختم
و آنقدر فشار دادم تا از حرکت افتاد. پس از آن جسد را با آسانسور به پارکینگ منتقل
کردم، در صندوقعقب ماشین گذاشتم و در نهایت به خیابان اتحاد بردم و بدون آنکه
متوجه دوربینهای مداربسته واحدهای تجاری منطقه باشم، جسد را دقیقا جلو دوربینها
از ماشین بیرون آورده و روی زمین قرار دادم.» سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم
جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: « با توجه به اعتراف صریح
متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شده و متهم برای
انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره ویژه قتل پلیس آگاهی قرار گرفته است.»
گفتوگو با متهم با مقتول چطور آشنا شدی؟
همسر و فرزندم را به خانه پدرزنم برده بودم و موقع برگشتن مقتول را
دیدم که کنار خیابان ایستاده بود. از او پرسیدم کجا میروی؟ جواب داد جای مشخصی
نمیروم. او را سوار کردم. آن موقع ساعت 11 و نیم شب بود تا یک ساعت در خیابان
ماندیم تا همسایهها بخوابند و ما را موقع ورود به خانه نبینند بعد وارد خانه
شدیم. من آن زن را نمیشناختم و فقط به من گفته بود دو خواهر دارد.
چرا آن زن را کشتی؟
بعد از اینکه با طناب به من حمله کرد اول کتکش زدم بعد به او تجاوز
کردم. داشت دادوفریاد میکرد آن موقع بود که او را از ترس همسایهها کشتم.
قتل چه ساعتی اتفاق افتاد؟
حدود 5 یا 6 صبح.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
قبل از اینکه دستگیر شوم همه همسایهها میدانستند جسدی را از خانه
بیرون بردم حتی یکی از همسایهها این موضوع را به من گفته بود.
پس چرا فرار نکردی؟
فکر میکردم اگر دستگیر شوم انکار میکنم و موضوع حل میشود.
کجا زندگی میکردی؟
در مجتمعی چهار طبقه و 20 واحدی در خیابان هنگام.
شغلت چه بود؟
شغلت چه بود؟
در بنگاه پدرزنم کار میکردم. خانه هم برای پدرزنم بود.
چند وقت قبل ازدواج کردی؟
چند وقت قبل ازدواج کردی؟
حدود 10 سال. دختری هشتساله دارم.
اعتیاد داری؟
اعتیاد داری؟
قبلا فقط حشیش میکشیدم اما آن شب شیشه و کراک را با هم کشیدم.
بعد از دستگیری همسرت را دیدهای؟
بعد از دستگیری همسرت را دیدهای؟
نه ولی باید خبر داشته باشد که چه اتفاقی افتاده است.
فکر میکنی چه واکنشی نشان بدهد؟
فکر میکنی چه واکنشی نشان بدهد؟
نمیدانم از خودش بپرسید.
ظاهرا از همسرت ناراحت هستی؟
ظاهرا از همسرت ناراحت هستی؟
اگر
من اینجا هستم او هم مقصر است..با حضور تیم گشت پاسگاه در محل و تحقیقات و مشاهدات ماموران پلیس
حکایت از آن داشت که یک کارگر 38 ساله به هویت معلوم حین کار در معدن زغال سنگ بر
اثر ریزش معدن زیر آوار مانده است.بنابر این گزارش فرد مصدوم با توجه به شدت جراحات
وارده جان خود را از داد که در این رابطه به کمک اهالی منطقه و ماموران جسد وی از
زیر آوار بیرون کشیده شد و با هماهنگی مقام قضایی برای بررسی بیشتر به پزشکی
قانونی منتقل شد.مطابق اظهار نظر پلیس تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.
مرد افغان که از ازدواج دخترانش با مرد ایرانی ناراحت بود همسرش را
قربانی خشم خود کرد و او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند.به گزارش خبرنگار ما، این مرد که جمعه نام دارد یک
سال پیش در اسلامشهر همسرش را هنگامی که در خواب بود با ضربات چاقو به قتل رساند و
دختر دیگرش را زخمی کرد اما گیسو - دختر جوان- جان سالم به در برد. نماینده دادستان در جلسه رسیدگی به این پرونده
گفت: جمعه، همسرش سوسن را یکسال قبل با ضربات چاقو در اسلامشهر به قتل رسانده و
دخترش گیسو را نیز با ضربات چاقو مجروح کرده است هرچند گیسو بهطرز معجزهآسایی
نجات پیدا کرد و زنده ماند اما سوسن جانش را از دست داد و با توجه به خواسته
اولیایدم درخواست صدور حکم قانونی را دارد. در ادامه اولیایدم که پنج دختر
مقتول و پدرش بودند در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. همچنین
گیسو دختر مجروح مقتول نیز خواستار دریافت دیه شد. گیسو در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: ما
همگی خواب بودیم که صدای ناله مادرم را شنیدم، صدای ضعیفی بود از اتاق بیرون رفتم
تا ببینم چه شده است دیدم پدرم بالای سر مادرم نشسته و مادرم خونآلود است پدرم
چاقو در دستش بود وقتی من را دید بلند شد و به سمتم آمد موهایم را دور دستش پیچید
و کشانکشان به سمت آشپزخانه برد چاقو را به سمت گلویم برد میخواست مرا هم بکشد
اما با او درگیر شدم و خودم را نجات دادم. پدرم چند ضربه چاقو به من زد که به خاطر
آن ضربات تا به حال پنجبار عمل شدهام و یکبار دیگر هم باید جراحی کنم چون دستم
حرکت ندارد و زیاد بالا نمیآید. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام
قتل را قبول کرد و گفت: سوسن زن فاسدی بود ما دوسال بود که با هم هیچ رابطهای
نداشتیم. او کارهای خلاف میکرد و من چندینبار دیده بودم سوار ماشین افرادی شده بود.
اوایل انکار میکرد اما این اواخر میگفت این مسایل به تو ربطی ندارد. هر بار هم
میگفتم کجا میروی جواب نمیداد. کاری کرده بود که دخترها هم با من بد شده بودند.متهم گفت: صبح روز حادثه تلفن همراهش زنگ زد من که
مطمئن شده بودم او با کسی رابطه دارد چاقو برداشتم و ضربات پیدر پی به او زدم.
در این هنگام قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه- گفت: میدانستی پشتخط کیست؟ متهم
جواب داد: متوجه نشدم اما مگر میشود به زنی قبل از ساعت هفت بدون دلیل زنگ زد آن
فرد مرد بود و حتما منظور داشت. قاضی گفت: شاید شماره را اشتباه گرفته یا
از محل کارش بودند تو که نمیدانستی چه کسی است چطور همسرت را متهم به فساد میکنی؟متهم
گفت: زنم دوسال بود که اصلا من را محل نمیگذاشت و مرتب با هم دعوا داشتیم به خاطر
همین هم به سراغ کارهای خلاف رفته بود.در این هنگام قاضی از دختر بزرگ مقتول که در جریان
درگیری پدر و مادرش بود خواست تا درباره علت قتل توضیح بدهد. این دختر گفت: من
متاهل هستم و زندگی جداگانهای دارم اما مادرم درباره مشکلاتش خیلی با من صحبت میکرد.
پدرم به دلیل اعتیاد، خرجی خانه را نمیداد. مادرم سالها بود که در خیاطی کار و
هزینه زندگی ما را تامین میکرد. چون ما شناسنامه نداشتیم و با کارت هویتی که از
سفارت گرفته بودیم در مدرسه ثبتنام میکردیم، از ما پول میگرفتند اما پدرم هیچ
پولی به ما نمیداد و مادرم بود که خرج مدرسه ما را تامین میکرد و برایمان کیف و
کفش میخرید. شوهر من ایرانی است و چون من خوشبخت بودم خواهرانم هم دوست داشتند
با مرد ایرانی ازدواج کنند. دو سال قبل برای خواهرم خواستگاری ایرانی آمد
خواهرم او را دوست داشت اما پدرم میگفت ایرانیان برای دختر پول نمیدهند و او
باید با مرد افغان ازدواج کند. خواهرم آن پسر را خیلی دوست داشت به همین دلیل
درگیری بین مادرم و پدرم به وجود آمد مادرم گفت چرا نمیگذاری بچهها خوشبخت شوند.
تو نباید مانع ازدواج آنها بشوی. پدرم گفت به شرطی که یکی از دخترها زن فردی شود
که من میگویم اجازه میدهم گلناز هم با پسر ایرانی که دوست دارد ازدواج کند. گیسو
خواهرم قبول کرد با مرد افغان ازدواج کند و خواستگاری را که پدرم معرفی کرده بود
پذیرفت. پدرم از نامزد خواهرم 30میلیون تومان گرفت درواقع
گیسو را به او فروخت. مدتی بعد گیسو و نامزدش به مشکل برخوردند گیسو خیلی اذیت میشد
نامزدش اذیتش میکرد و نمیتوانستند با هم کنار بیایند. این در حالی بود که گلناز
با پسر ایرانی نامزد کرده بود. مادرم به گیسو گفت اگر مرد افغان را دوست ندارد میتواند
نامزدی را به هم بزند. او از گیسو حمایت کرد و نامزدی به هم خورد. پدرم که فکر میکرد
این اتفاق یک دسیسه است عصبانی شد و گفت شما دست به یکی کردید تا گلناز به نامزد
ایرانیاش برسد. میخواست زندگی گلناز را به هم بزند اما مادرم
اجازه نداد. پدرم حتی در مراسم عقد و عروسی گلناز حاضر نشد. با اینکه من و خواهرم
که شوهر ایرانی داریم خوشبخت هستیم اما چون شوهرانمان پولی به پدرمان ندادند و
پدرم نتوانست ما را به آنها بفروشد ناراحت بود. درگیری مادر و پدرم از اینجا آغاز
شد و به همین خاطر هم گیسو و مادرم را با چاقو زد.او درباره روابط مادرش گفت: مادرم زن بسیار پاکی
بود ما مرتب به محل کارش رفتوآمد داشتیم چند بار صاحبکارش او را به خانه رساند
یا اگر کاری داشت تماس میگرفت. پدرم همین را بهانه کرده بود درحالیکه خودش هم
میدانست چیزی نیست و میخواست انتقام پولهایی را که نتوانست به دست آورد از ما
بگیرد. سپس وکیل متهم دفاعیات خود را مطرح کرد و آخرین دفاع هم از متهم
گرفته شد. هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از حریق گسترده
در یک ساختمان مسکونی 20 واحدی در خیابان پیروزی خبر داد.سید جلال ملکی در گفتوگو با ایسنا، در این باره
گفت: وقوع یک مورد حادثه حریق در ساعت 15:34 عصر امروز به سامانه 125 اطلاع داده
شده است. در پی آن ستاد فرماندهی آتشنشانان ایستگاه 2، 3، 31 و نجات یک را به
همراه دو دستگاه خودروی حامل تجهیزات تنفسی و نردبان به محل حادثه در خیابان
پیروزی، خیابان منتظری اعزام کرد.وی افزود: پس از حضور آتشنشانان در محل مشاهده شد
که در طبقه 1- یک ساختمان تجاری مسکونی پنج طبقه 20 واحدی دو دستگاه خودروی سواری
هیوندا و پرشیا کاملا شعله ور شده و شعلههای آتش در حال سرایت به سه خودروی دیگر
و طبقات فوقانی است.ملکی با اشاره به محبوس شدن تعدادی از شهروندان در طبقات این ساختمان
اظهار کرد: آتشنشانان با تقسیم شدن به دو گروه عملیات نجات شهروندان و اطفای حریق
را آغاز کرده و با رفتن به طبقات 35 تن از ساکنان این ساختمان که عمدتا از زنان
خانه دار بودند را از میان دود خارج کرده و به فضای باز منتقل کردند.وی با بیان اینکه گروه دیگری از آتشنشانان شعلههای
آتش در پارکینگ این مجتمع مسکونی را مهار و به طور کامل اطفاء کردند گفت: آتش
نشانان در ساعت 16:45 به عملیات خود در این محل پایان دادند.سخنگوی سازمان آتش نشانی
و خدمات ایمنی شهرداری تهران با بیان اینکه این حادثه مورد مصدوم و فوتی نداشته
است، گفت: علت این حریق از سوی کارشناسان در دست بررسی است.
کارگر 38 ساله هنگام کار در معدن زغال سنگ دچار حادثه شد و جان خود
را از دست داد.به گزارش مهر، ساعت 20 و 35 دقیقه روز شنبه در پی اعلام مرکز 110
مبنی بر یک فقره مرگ مشکوک مردی 38 ساله در روستای باغ بالا شهرستان کوهدشت
بلافاصله اکیپهای گشت پاسگاه انتظامی سرکوهمیان برای بررسی موضوع به محل اعزام
شدند.با حضور تیم گشت پاسگاه در محل و تحقیقات و مشاهدات ماموران پلیس
حکایت از آن داشت که یک کارگر 38 ساله به هویت معلوم حین کار در معدن زغال سنگ بر
اثر ریزش معدن زیر آوار مانده است.بنابر این گزارش فرد مصدوم با توجه به شدت جراحات
وارده جان خود را از داد که در این رابطه به کمک اهالی منطقه و ماموران جسد وی از
زیر آوار بیرون کشیده شد و با هماهنگی مقام قضایی برای بررسی بیشتر به پزشکی
قانونی منتقل شد.مطابق اظهار نظر پلیس تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.