هرکنشی را واکنشی وهر معلولی را علتی است . بنابراین برای بررسی پدیده های
اجتماعی می بایست شیوه ی رابطه ی علت ومعلولی مورد بررسی وارزیابی
قرار گیرد .در صورتی که در رژیم ولایت فقیه این مقوله نه جایگاهی ندارد که بطور
وارونه معلول گرایی می شود تا مسئولان حکومتی تبرئه و متهمان یا قربانیان متهم
ومقصر قلمداد شوند. بطور نمونه بدون آنکه گفته شود زمیینه گرایش به مصرف مواد مخدر و اعتیاد در
جامعه چیست؟ چند سال است مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین چه بوده است؟ یا
اینکه قربانیانش از کدامین قشر جامعه اند . ولی گزارش شده است که جوانی به فورت 110 پلیس زنگ می ز ند و می گوید
"من مادرم را کشتم!" در ادامه برابر
اعترافات تنظیم شده از سوی پسر مقتوله
مشخص شد که متهم با فشار دادن شریان تنفسی گردن مادرش اقدام به خفه کردن مقتوله کرده است. دررابطه با بررسی فاجعه اشاره شده که قاتل گفته زمانی که در سال 84
پدرم به اتهام مواد مخدر روانه زندان شد، مادرم به صورت غیابی از وی متارکه کرد و
این درحالی بود که تمامی اموال و دارایی‌های پدر نیز در اختیار مادرم قرار گرفته
بود و همین موضوع باعث شده بود تا پس از مدتی کوتاه، با توجه به اخلاق مادرم که
دائما و به بهانه‌های مختلف به من گیر می‌داد، اختلاف شدیدی میان ما ایجاد شود و
محورارتکاب جنایت نیز گفته اختلافات شدید من و مادرم بویژه در زمینه مسائل
مالی ادامه داشت تا اینکه در روز جنایت، مادرم در حالی که در حال تماشای تلویزیون
بودم در مقابل تلویزیون ایستاد و به بهانه نداشتن کار و ماندن من در خانه اقدام به
شکستن تلویزیون کرد. در یک لحظه دیگر متوجه هیچ چیزی نشدم و زمانی متوجه موضوع شدم
که گردنش در بین دستانم قرار داشت. یعنی بهمین سادگی به دلیل سالی 3 میلیارد در
آمد فروش مواد مخدر باند مافیایی مواد مخدر پاسداران و رشد اعتیاد در کشور یک
خانواده از هم می پاشد و به یک فاجعه دراماتیک منتهی می شود
در ساعت 15 بیستم بهمن ماه سال جاری،
تماسی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گرفته شد که طی آن تماس
گیرنده اعلام کرد: "من مادرم را کشتم!" بلافاصله موضوع به
کلانتری 125 یوسف‌آباد اعلام و مأموران با حضور در یک منزل مسکونی واقع در خیابان
کاج شمالی، با جسد زنی 45 ساله روبرو شدند که توسط پسر 28 ساله‌اش به قتل رسیده
بود.به گزارش ایسنا، با تأیید خبر قتل و اعلام آن به پلیس
آگاهی، تیم بررسی صحنه اداره دهم و عوامل تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل حاضر و در
همان بررسی‌های اولیه و برابر اعترافات پسر مقتوله مشخص
شد که متهم با فشار دادن شریان تنفسی گردن اقدام به خفه کردن مقتوله کرده است.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و
به دستور شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده به همراه متهم
پرونده در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.متهم پس از
انتقال به اداره دهم، در اعترافات خود با اشاره به اختلاف شدید با مادرش به
کارآگاهان گفت: زمانی که در سال 84 پدرم به اتهام مواد
مخدر روانه زندان شد، مادرم به صورت غیابی از وی متارکه کرد و این درحالی بود که
تمامی اموال و دارایی‌های پدر نیز در اختیار مادرم قرار گرفته بود و همین موضوع
باعث شده بود تا پس از مدتی کوتاه، با توجه به اخلاق مادرم که دائما و به بهانه‌های
مختلف به من گیر می‌داد، اختلاف شدیدی میان ما ایجاد شود.متهم در خصوص ارتکاب جنایت نیز به کارآگاهان گفت: اختلافات
شدید من و مادرم بویژه در زمینه مسائل مالی ادامه داشت تا اینکه در روز جنایت،
مادرم در حالی که در حال تماشای تلویزیون بودم در مقابل تلویزیون ایستاد و به
بهانه نداشتن کار و ماندن من در خانه اقدام به شکستن تلویزیون کرد. در یک لحظه
دیگر متوجه هیچ چیزی نشدم و زمانی متوجه موضوع شدم که گردنش در بین دستانم قرار
داشت.سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم
جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم
به ارتکاب جنایت و صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده، متهم پرونده جهت
انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است
