دروغ نامه ی کیهان 19 فروردین -93
غار (گفت و شنود)
گفتم : اینکه نیست خلاف
، چرا سربازجوی علاف ؟
موجی شده و سرگردان ،
قاطی کرده این حیران
گفت : چون سربازجو کرده
قمار، باخته ، شده خمار
قیافه اش شده مثل
زهرمار ، از شیر گفته و غار
نقل کرده این جنایتکار ، دو نفر می رن شکار
اما حمله میکنه شیر ، دوتایی می کنن گیر
یکی که بوده ناقلا ، از یه درخت
میره بالا
دیگر توی غار میشه
حیرون ، هی از غار میزنه بیرون
دوستش میگه چرا مردک؟تو
نمی مونی می کشی سرک
جواب میده یارو ، آخه یه شیر بیرونه یکی رو برو
گفت:
یک هفتهنامه آمریکایی نوشته است،
پارلمان اتحادیه اروپا در حالی با صدور قطعنامه ایران را تهدید میکند که بیشتر کشورهای
اروپایی با مشکلات فراوان اقتصادی و نارضایتی گسترده مردمی روبرو هستند.
گفتم: چه عرض کنم؟! موش توی سوراخ نمیرفت، جارو هم به دُمش بسته بود.
گفت: این هفتهنامه مینویسد؛ کشورهای اروپایی با صدور این قطعنامه، تلاش ایران برای انتقام را به نارضایتی مردم کشورهای خود میافزایند.
گفتم: دو نفر رفته بودند شکار که یک شیر به آنها حمله کرد. اولی رفت بالای درخت و دومی وارد یک غار شد. کسی که وارد غار شده بود هر چند لحظه یکبار از غار بیرون میآمد و دوباره با غرش شیر وارد غار میشد. رفیقش از بالای درخت گفت؛ چرا درون غار نمیمانی؟ و یارو گفت؛ آخه یک شیر هم توی غاره
گفتم: چه عرض کنم؟! موش توی سوراخ نمیرفت، جارو هم به دُمش بسته بود.
گفت: این هفتهنامه مینویسد؛ کشورهای اروپایی با صدور این قطعنامه، تلاش ایران برای انتقام را به نارضایتی مردم کشورهای خود میافزایند.
گفتم: دو نفر رفته بودند شکار که یک شیر به آنها حمله کرد. اولی رفت بالای درخت و دومی وارد یک غار شد. کسی که وارد غار شده بود هر چند لحظه یکبار از غار بیرون میآمد و دوباره با غرش شیر وارد غار میشد. رفیقش از بالای درخت گفت؛ چرا درون غار نمیمانی؟ و یارو گفت؛ آخه یک شیر هم توی غاره
گفت : سربازجو با پررویی ، باخود
میکنه گفتگویی
تا باچرندوهرزه گویی ، لمپن گویی کنه
جای طنزگویی
پس درادامه ی وارونه گویی ، زبونی جا
زده زور گویی
گفتم : سربازجوی مکاره ، نوچه رهبر
همکاره
باز این ازگل بیچاره ، چه چرند گفته
دوباره؟
گفت:
این مرده ی نیمه جان ، عجیب آمده به هیجان
چون این دلقک بی سر وپا ،در مورد قطعنامه
اروپا
ازموضع التماس ولابه ، نقل کرده از یه هفته نامه
اقتصاد اروپاست خراب ، پس با رهنمود
ضد انقلاب
تصویب کرد یه قطعنامه ، آن تبدیل کرده
به بهانه
تاگوید رهبر با ایادی ، با دروغ و
شیادی
با مقاومت اقتصادی ، محو کرده آزادی
چون مردم ندارن رضایت ، گله دارند و شکایت
بالاخره کرده شلیک ، گفته انتخاب روحانی نبود دمکراتیک
گفتم : اینکه نیست خلاف ، چرا سربازجوی
علاف ؟
موجی شده و سرگردان ، قاطی کرده این
حیران
گفت : چون سربازجو کرده قمار، باخته ،
شده خمار
قیافه اش شده مثل زهرمار ، از شیر
گفته و غار
نقل کرده این جنایتکار ، دو نفر می رن شکار
اما حمله میکنه شیر ، دوتایی می کنن گیر
یکی که بوده ناقلا ، از یه درخت
میره بالا
دیگر توی غار میشه
حیرون ، هی از غار میزنه بیرون
دوستش میگه چرا مردک؟تو نمی مونی می کشی سرک
جواب میده یارو ، آخه یه شیر بیرونه یکی رو برو