گفت و شنود (قلعه)

دروغ نامه ی کیهان 1 خرداد - 93
گفت و شنود  (قلعه)
گفتم : مگر سربازجوی پتیاره؟ وی هست چکاره؟
بطور  صعودی و نزولی ، در همه موارد میکنه فضولی
گفت : آخه این در بدر ، نقل کرده از قلعه با سپر
 چگونه مشتی  اراذل اوباش، مثل این مفت خور وکلاش
حمله کردند به قلعه ای ، اما یه نگهبان یک دفعه ای
 سریع و بی درنگ  ،برملاج یکی شون زد سنگ
ناگهان بانگ زد یارو ، مگه ندیدی سپر از روبرو؟
چرا به جای سپر؟ نشانه گرفتی سر
گفت: روزنامه آمریکایی «یو.اس.ای.‌تودی» طی مقاله‌ای از مقاومت تیم هسته‌ای ایران در برابر پیشنهادات آمریکا ابراز تعجب کرده است.
گفتم: چرا از باج‌خواهی آمریکا و متحدانش ابراز تعجب نکرده است.؟!
گفت: نوشته است، ایران به جای پاسخگویی به پرسش‌های 5+1 درباره برنامه هسته‌ای خود، مسائل دیگری را مطرح کرده است!
گفتم: ایران که طی 11 سال گذشته به همه پرسش‌ها پاسخ داده است و آنهمه بازرسی‌ها نیز انجام شده و روسیاهی حریف را در پی داشته است.
گفت: چه عرض کنم؟! پس این کابوهای وحشی آمریکایی چه می‌گویند؟!
گفتم: از این که ایران به خال زده است عصبانی هستند. آن قدیم ندیم‌ها، عده‌ای اوباش رفته بودند قلعه‌ای را فتح کنند، یکی از نگهبانان قلعه با سنگ زد وسط ملاج سرکرده اوباش، و یارو در حالی که از سرش خون می‌چکید به نگهبان قلعه گفت؛ مگه سپر به این بزرگی را نمی‌بینی که سنگ را توی ملاج من می‌زنی؟!
گفت : سربازجوی وامانده ، مثل رهبر درگل مانده
این ترمز بریده بی دنده ، هذیان گفته برای خنده
گفتم : برای چه این پلید؟ چرند گفته جدید
گفت : رژیم در هم شکسته ای ، محور توافق هسته ای
چون مواجه شده با بن بست  ، پس سربازجوی زنگی مست
این منفور پلید پست ، تیغ نهاده برکف دست
مدعی شده این شیاد ، چرا آمریکا داده پیشنهاد؟
تیم مذاکره کننده ،شده اسیر فشار خزنده
چون جای پاسخ به سئوالات؟ انحرافی  داده اطلاعات
گفتم : مگر سربازجوی پتیاره؟ وی هست چکاره؟
بطور  صعودی و نزولی ، در همه موارد میکنه فضولی
گفت : آخه این در بدر ، نقل کرده از قلعه با سپر
 چگونه مشتی  اراذل اوباش، مثل این مفت خور وکلاش
حمله کردند به قلعه ای ، اما یه نگهبان یک دفعه ای
 سریع و بی درنگ  ،برملاج یکی شون زد سنگ
ناگهان بانگ زد یارو ، مگه ندیدی سپر از روبرو؟
چرا به جای سپر؟ نشانه گرفتی سر