سرمقاله یر وزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی
"آمريكا، كاسب هستهاي " 27 خرداد-93
رئيس جمهور روحاني در مصاحبه با
خبرنگاران كه در آستانه پنجمين دور مذاكرات هستهاي با گروه 1+5 برگزار شد، با
تاكيد بر جديت ايران در گفتگوها گفت: "ما در مذاكرات بسيار جدي هستيم و اگر
طرف مقابل اراده لازم و حسننيت كافي را داشته باشد، توافق حاصل شدني است و ما ميتوانيم
طي 5 هفته آينده به توافق برسيم..." رئيسجمهور همچنين با اشاره به اينكه
شرايط به عقب باز نخواهد گشت درباره خطوط اساسي مورد نظر جمهوري اسلامي ايران گفت:
"دو مسأله قابل تغيير نيست، نخست اينكه در تداوم غني سازي هيچ بحثي وجود
ندارد و نبايد در مخيله هيچكس بيايد كه غنيسازي در ايران متوقف شود و مسأله دوم
نيز اينست كه اگر توافقي انجام شود بايد تحريمها لغو گردد، چرا كه يكي از بندهاي
توافق نهايي برداشته شدن كامل تحريمهاست."
اظهارات رئيسجمهور در مصاحبه مطبوعاتي اخير نشان دهنده ايستادگي بر اصول تغييرناپذير و حقوق هستهاي ملت ايران است و از جديت گروه مذاكره كننده كشورمان براي دستيابي به توافق هستهاي حكايت دارد به شرط آنكه طرف مقابل نيز از عزم لازم و جديت كافي برخوردار باشد. متأسفانه آنچه در ماه گذشته و در جريان مذاكرات وين 4 گذشت، خلاف اين امر را از ناحيه طرف مقابل گواهي داد.
درباره محتواي مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5 هر چند طرفين بارها اعلام كردهاند كه گفتگوها كاملاً محرمانه بوده و تا رسيدن به نتيجه نهايي، غيرقابل انتشار است ولي برخي از جنبههاي اين مذاكرات در رسانههاي غربي انعكاس يافت و مواردي از زيادهخواهيها و مطالبات غيرقابل قبول طرف مقابل در شروع مرحله چانهزني درباره نگارش متن توافق نهايي را نشان داد بطوري كه مطرح شدن بعضي از اين مطالبات، اصل توافق را تا حدودي به عقب برد، هر چند حدس زده ميشد با فرا رسيدن موعد نگارش متن توافق جامع، غربيها بويژه آمريكا مواضع سرسختانهتر و طلبكارانهتري اتخاذ خواهند كرد، ولي ميزان اين مطالبات و بالا رفتن لحظهاي آن، رنگ و بوي باج خواهانهاي به آن داد كه اصلاً قابل پذيرش نبود.
به عنوان نمونه، درحالي كه موضوع رآكتور اراك در مذاكرات حل شده بود و دو طرف درباره اصول يك راهحل كه ماهيت آب سنگين را حفظ كرده ولي پلوتونيوم خروجي آن را كاهش ميداد توافق كرده بودند، در وين 4، آمريكاييها دوباره مسأله تبديل شدن اين راكتور به يك رآكتور آب سبك را مطرح كردند! جالب آنكه آمريكا چندي پيش خود براي باز طراحي قلب رآكتور به منظور كاهش ظرفيت توليد پلوتونيوم آن پيش قدم شده و طرحي را ارائه كرده بود!
خواسته غيرقابل قبول ديگر آمريكا، كاهش ظرفيت غني سازي در ايران بود. در شرايطي كه گمان ميرفت آمريكائيها خود را براي پذيرش حداقل 5000 دستگاه سانتريفيوژ نسل اول در ايران آماده كردهاند؛ موضعي كه آنها در مذاكرات وين 4 گرفتند اين بود كه فقط ميتوانند وجود 500 سانتريفيوژ را در ايران بپذيرند!
اما مسائل اختلافي فقط همين موارد نبودند بلكه آمريكا موضوع برنامه موشكي ايران را نيز به فهرست مذاكره افزوده و خواستار بحث درباره برد و ظرفيت موشكي ايران به عنوان يك عامل احتمالي در پرتاب سلاحهاي هستهاي شد. اين درحالي است كه جمهوري اسلامي ايران از ابتدا فعاليتهاي هستهاي خود را به طور شفاف و بر مباني صلح آميز قرار داده و بازديدهاي بازرسان آژانس از مراكز هستهاي ايران وگزارشهاي آنها نيز همين روند را تأييد ميكند و بالاتر از همه اينكه براي كشوري كه فتواي فقهي رهبر آن بر حرمت ساخت و استفاده از سلاح هستهاي استوار است، اين بهانه جوييها صرفاً در راستاي باج خواهي با هدف كاهش ظرفيت دفاعي كشورمان قابل ارزيابي است.
نكته قابل تأمل اينكه اين ادعاها عليه جمهوري اسلامي ايران توسط كشور و يا كشورهايي صورت ميگيرد كه خود، بيشترين سلاحهاي مرگبار هستهاي و زرادخانههاي اتمي را در اختيار دارند و قادرند كره زمين و ميلياردها نفر ساكنين آنرا بارها منهدم كرده و به كام مرگ بكشانند و حتي سابقه استفاده از اين سلاحهاي خانمانسوز را در آسيا و در جريان جنگ جهاني دوم دارند.
اينكه قدرت موشكي و هستهاي آمريكا و زرادخانههاي اين كشور به سوي كشورهاي جهان نشانه رفته و سايه مرگ را بر بشريت افكنده، نكته پنهاني نيست و همه ملتهاي جهان خطر هستهاي آمريكا را به عنوان يك واقعيت ملموس و جدي احساس ميكنند. چندش آور است در چنين شرايطي دولتمردان آمريكائي ضمن ادامه دادن به ماجراجوييهاي هستهاي و لشكركشيهاي نظامي و حمايت از رژيمهاي ديكتاتوري به خود اجازه ميدهند دم از حقوق بشر زده و خود را حامي صلح و ثبات جهاني قلمداد كنند!
اكنون نيز همزمان با آغاز مذاكرات وين 5 كه گروه مذاكره كننده ايراني آماده است براساس توافقات اوليه، وارد مرحله نگارش پيش نويس توافق جامع شود، دور از انتظار نيست كه تداوم بهانهگيريها، فضاسازيها و زيادهخواهيهاي آمريكا و برخي هم پيمانان غربياش بخواهد اين دور از مذاكرات را نيز با مشكل مواجه سازد. البته درك اين نكته كه چرا آمريكا عليرغم توافق و پيشرفت نسبي در سه دور نخست مذاكرات اكنون و در آستانه تدوين پيشنويس توافق نهايي به چنين بهانههاي غيرمنطقي و ارائه مطالبات پلكاني متوسل شده و برخلاف رفتارهاي اعتمادساز طرف ايراني، با برخوردهاي غيرصادقانه درصدد باج خواهي برآمده، براي ملت ما كاملاً روشن است زيرا آنها كه همواره دشمني خود را با قدرت و استقلال جمهوري اسلامي ايران بيان كرده و مقابله با آنرا به عنوان يك هدف استراتژيك دنبال ميكنند، اين بار با در پيش گرفتن يك تاكتيك مذاكراتي به دنبال بالا بردن مطالبات خود و افزايش قدرت چاني زني در جريان گفتگوها هستند و هنوز هم در اين فضاي خيالي سير ميكنند كه چون مذاكره كنندگان ايراني به اين توافق نياز دارند، به محض مشاهده دورنماي از دست رفتن شانس حصول به توافق جامع، آماده هرگونه امتيازدهي خواهد بود. آمريكا اميدوار است با به حاشيه راندن نقش روسيه و چين در مذاكرات بتواند حداكثر امتياز را از ايران بگيرد، درحالي كه همانگونه كه دكتر روحاني رئيسجمهور در آستانه مذاكرات وين 5 تصريح كرد، طرف مقابل ما نياز بيشتري به اين توافق دارد، زيرا ملت ايران در عين حال كه از عدم امكان بازگشت وضعيت تحريم به گذشته مطمئن است، خود را براي شرايط مختلف براساس اقتصاد مقاومتي كه زيربناي آنرا ميگذارد، آماده ميكند.
طبعاً طرفهاي غربي نيز در اين سالها ما را به خوبي آزموده و دريافتهاند كه ملت ايران تسليم باجخواهيها و مطالبات غيرمنطقي نخواهد شد و نه به آمريكا و نه به هيچكس ديگر اجازه عبور از خطوط قرمز و منافع ملياش را نميدهد. كشورهاي غربي اگر به واقع خواهان دستيابي به توافق پايدار هستهاي با ايران هستند، بايد بدانند براي خروج از وضعيتي كه خودشان را به آن گرفتار كردهاند، ناگزير به پذيرش حقوق هستهاي ملت ايران، به رسميت شناختن حق مسلم ما در دستيابي به فناوري صلحآميز هستهاي و ادامه غني سازي هستند.
رفتار طرف مقابل ما در مذاكرات وين 4 چنين نشان داد كه آمريكا به دنبال حل نهايي مشكل هستهاي با ايران نيست بلكه با بهانه قرار دادن مسائل هستهاي، درصدد تحميل خواستههاي نامشروع خود هستند و به همين دليل تيم مذاكره كننده ايراني در مقابل اين زيادهخواهيها ايستاد و بر اجراي توافقات اوليه تاكيد نمود. اكنون به نظر مي رسد بايد منتظر ماند و ديد دور پنجم مذاكرات ايران و 1+5 در وين چگونه پيش ميرود و آيا آمريكائيها حاضرند دست از كاسب كاريهاي هستهاي خود بردارند يا نه؟
اظهارات رئيسجمهور در مصاحبه مطبوعاتي اخير نشان دهنده ايستادگي بر اصول تغييرناپذير و حقوق هستهاي ملت ايران است و از جديت گروه مذاكره كننده كشورمان براي دستيابي به توافق هستهاي حكايت دارد به شرط آنكه طرف مقابل نيز از عزم لازم و جديت كافي برخوردار باشد. متأسفانه آنچه در ماه گذشته و در جريان مذاكرات وين 4 گذشت، خلاف اين امر را از ناحيه طرف مقابل گواهي داد.
درباره محتواي مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5 هر چند طرفين بارها اعلام كردهاند كه گفتگوها كاملاً محرمانه بوده و تا رسيدن به نتيجه نهايي، غيرقابل انتشار است ولي برخي از جنبههاي اين مذاكرات در رسانههاي غربي انعكاس يافت و مواردي از زيادهخواهيها و مطالبات غيرقابل قبول طرف مقابل در شروع مرحله چانهزني درباره نگارش متن توافق نهايي را نشان داد بطوري كه مطرح شدن بعضي از اين مطالبات، اصل توافق را تا حدودي به عقب برد، هر چند حدس زده ميشد با فرا رسيدن موعد نگارش متن توافق جامع، غربيها بويژه آمريكا مواضع سرسختانهتر و طلبكارانهتري اتخاذ خواهند كرد، ولي ميزان اين مطالبات و بالا رفتن لحظهاي آن، رنگ و بوي باج خواهانهاي به آن داد كه اصلاً قابل پذيرش نبود.
به عنوان نمونه، درحالي كه موضوع رآكتور اراك در مذاكرات حل شده بود و دو طرف درباره اصول يك راهحل كه ماهيت آب سنگين را حفظ كرده ولي پلوتونيوم خروجي آن را كاهش ميداد توافق كرده بودند، در وين 4، آمريكاييها دوباره مسأله تبديل شدن اين راكتور به يك رآكتور آب سبك را مطرح كردند! جالب آنكه آمريكا چندي پيش خود براي باز طراحي قلب رآكتور به منظور كاهش ظرفيت توليد پلوتونيوم آن پيش قدم شده و طرحي را ارائه كرده بود!
خواسته غيرقابل قبول ديگر آمريكا، كاهش ظرفيت غني سازي در ايران بود. در شرايطي كه گمان ميرفت آمريكائيها خود را براي پذيرش حداقل 5000 دستگاه سانتريفيوژ نسل اول در ايران آماده كردهاند؛ موضعي كه آنها در مذاكرات وين 4 گرفتند اين بود كه فقط ميتوانند وجود 500 سانتريفيوژ را در ايران بپذيرند!
اما مسائل اختلافي فقط همين موارد نبودند بلكه آمريكا موضوع برنامه موشكي ايران را نيز به فهرست مذاكره افزوده و خواستار بحث درباره برد و ظرفيت موشكي ايران به عنوان يك عامل احتمالي در پرتاب سلاحهاي هستهاي شد. اين درحالي است كه جمهوري اسلامي ايران از ابتدا فعاليتهاي هستهاي خود را به طور شفاف و بر مباني صلح آميز قرار داده و بازديدهاي بازرسان آژانس از مراكز هستهاي ايران وگزارشهاي آنها نيز همين روند را تأييد ميكند و بالاتر از همه اينكه براي كشوري كه فتواي فقهي رهبر آن بر حرمت ساخت و استفاده از سلاح هستهاي استوار است، اين بهانه جوييها صرفاً در راستاي باج خواهي با هدف كاهش ظرفيت دفاعي كشورمان قابل ارزيابي است.
نكته قابل تأمل اينكه اين ادعاها عليه جمهوري اسلامي ايران توسط كشور و يا كشورهايي صورت ميگيرد كه خود، بيشترين سلاحهاي مرگبار هستهاي و زرادخانههاي اتمي را در اختيار دارند و قادرند كره زمين و ميلياردها نفر ساكنين آنرا بارها منهدم كرده و به كام مرگ بكشانند و حتي سابقه استفاده از اين سلاحهاي خانمانسوز را در آسيا و در جريان جنگ جهاني دوم دارند.
اينكه قدرت موشكي و هستهاي آمريكا و زرادخانههاي اين كشور به سوي كشورهاي جهان نشانه رفته و سايه مرگ را بر بشريت افكنده، نكته پنهاني نيست و همه ملتهاي جهان خطر هستهاي آمريكا را به عنوان يك واقعيت ملموس و جدي احساس ميكنند. چندش آور است در چنين شرايطي دولتمردان آمريكائي ضمن ادامه دادن به ماجراجوييهاي هستهاي و لشكركشيهاي نظامي و حمايت از رژيمهاي ديكتاتوري به خود اجازه ميدهند دم از حقوق بشر زده و خود را حامي صلح و ثبات جهاني قلمداد كنند!
اكنون نيز همزمان با آغاز مذاكرات وين 5 كه گروه مذاكره كننده ايراني آماده است براساس توافقات اوليه، وارد مرحله نگارش پيش نويس توافق جامع شود، دور از انتظار نيست كه تداوم بهانهگيريها، فضاسازيها و زيادهخواهيهاي آمريكا و برخي هم پيمانان غربياش بخواهد اين دور از مذاكرات را نيز با مشكل مواجه سازد. البته درك اين نكته كه چرا آمريكا عليرغم توافق و پيشرفت نسبي در سه دور نخست مذاكرات اكنون و در آستانه تدوين پيشنويس توافق نهايي به چنين بهانههاي غيرمنطقي و ارائه مطالبات پلكاني متوسل شده و برخلاف رفتارهاي اعتمادساز طرف ايراني، با برخوردهاي غيرصادقانه درصدد باج خواهي برآمده، براي ملت ما كاملاً روشن است زيرا آنها كه همواره دشمني خود را با قدرت و استقلال جمهوري اسلامي ايران بيان كرده و مقابله با آنرا به عنوان يك هدف استراتژيك دنبال ميكنند، اين بار با در پيش گرفتن يك تاكتيك مذاكراتي به دنبال بالا بردن مطالبات خود و افزايش قدرت چاني زني در جريان گفتگوها هستند و هنوز هم در اين فضاي خيالي سير ميكنند كه چون مذاكره كنندگان ايراني به اين توافق نياز دارند، به محض مشاهده دورنماي از دست رفتن شانس حصول به توافق جامع، آماده هرگونه امتيازدهي خواهد بود. آمريكا اميدوار است با به حاشيه راندن نقش روسيه و چين در مذاكرات بتواند حداكثر امتياز را از ايران بگيرد، درحالي كه همانگونه كه دكتر روحاني رئيسجمهور در آستانه مذاكرات وين 5 تصريح كرد، طرف مقابل ما نياز بيشتري به اين توافق دارد، زيرا ملت ايران در عين حال كه از عدم امكان بازگشت وضعيت تحريم به گذشته مطمئن است، خود را براي شرايط مختلف براساس اقتصاد مقاومتي كه زيربناي آنرا ميگذارد، آماده ميكند.
طبعاً طرفهاي غربي نيز در اين سالها ما را به خوبي آزموده و دريافتهاند كه ملت ايران تسليم باجخواهيها و مطالبات غيرمنطقي نخواهد شد و نه به آمريكا و نه به هيچكس ديگر اجازه عبور از خطوط قرمز و منافع ملياش را نميدهد. كشورهاي غربي اگر به واقع خواهان دستيابي به توافق پايدار هستهاي با ايران هستند، بايد بدانند براي خروج از وضعيتي كه خودشان را به آن گرفتار كردهاند، ناگزير به پذيرش حقوق هستهاي ملت ايران، به رسميت شناختن حق مسلم ما در دستيابي به فناوري صلحآميز هستهاي و ادامه غني سازي هستند.
رفتار طرف مقابل ما در مذاكرات وين 4 چنين نشان داد كه آمريكا به دنبال حل نهايي مشكل هستهاي با ايران نيست بلكه با بهانه قرار دادن مسائل هستهاي، درصدد تحميل خواستههاي نامشروع خود هستند و به همين دليل تيم مذاكره كننده ايراني در مقابل اين زيادهخواهيها ايستاد و بر اجراي توافقات اوليه تاكيد نمود. اكنون به نظر مي رسد بايد منتظر ماند و ديد دور پنجم مذاكرات ايران و 1+5 در وين چگونه پيش ميرود و آيا آمريكائيها حاضرند دست از كاسب كاريهاي هستهاي خود بردارند يا نه؟