انفجار بمب شايعه با باروت ناآگاهي شهروندان

انفجار بمب شايعه با باروت ناآگاهي شهروندان 3مهر-93
چرا به ریشه ی اصلی شیوع پدیده ی شایع اشاره نشده است که سرکوب و سانسور وعدم آزادی بیان و عقیده است .
از نظر جامعه شناسي، "شايعه" فرايندي است كه از طريق آن اخباري انتشار پيدا مي‌كند، بدون آنكه از مجراهاي رايج و رسمي باشد. شايعه مي‌تواند از يك اطلاع نادرست سرچشمه بگيرد يا آنكه منبع آن اطلاعي درست ولي اغراق آميز و در هم باشد. "شايعه" به عنوان معضلي اجتماعي كه از آبشخور ناآگاهي و بي‌اطلاعي شهروندان تغذيه مي‌كند، مي‌تواند آثار مخربي در جامعه به همراه داشته باشد؛ آثاري كه با احياي كاركرد رسانه‌هاي جمعي مبني بر اطلاع رساني و شفاف سازي به حداقل خواهد رسيد. خبرهاي بي‌اساسي چون احتمال وقوع سيل، سونامي، زلزله، شيوع بيماري‌هاي واگيردار، فساد مسوولان و... نمونه‌هايي از شايعه‌هايي هستند كه هر از گاهي به واسطه ناآگاهي و اطلاع كم مردم در جامعه رواج مي‌يابند و آرامش شهروندان را براي روزها و شايد هفته‌ها برهم مي‌زنند. كارشناسان در تعريف پديده "شايعه" مانند ديگر پديده‌هاي اجتماعي اختلاف نظر دارند؛ برخي كارشناسان شايعه را مقوله‌اي جامعه شناسانه و برخي ديگر آن را پديده‌اي در حوزه روان شناسي اجتماعي به حساب مي‌آورند. آنچه مسلم است اينكه شايعه خبري از نوع ابتدايي‌ترين خبرها است كه بر پايه هياهويي بي‌اساس پديد مي‌آيد. "گُردِن آل پُورت" نويسنده كتاب "روان شناسي شايعه" تعريفي دقيق‌تر از اين پديده اجتماعي ارايه داده است. بر اساس تعريف او "شايعه يك موضوع ويژه گماني بدون وجود ملاك‌هاي اطمينان بخش رسيدگي است كه معمولا به صورت شفاهي، از فردي به فرد ديگر انتقال مي‌يابد". از نظر جامعه شناسي، شايعه فرايندي است كه از طريق آن اخباري انتشار پيدا مي‌كند، بدون آنكه از مجراهاي رايج و رسمي باشد. شايعه مي‌تواند از يك اطلاع نادرست سرچشمه بگيرد يا آنكه منبع آن اطلاعي درست ولي اغراق آميز و در هم باشد. دامن زدن به شايعه رفتاري غير اخلاقي است كه در آموزه‌هاي مذهبي عملي نكوهيده تلقي مي‌شود. مقابله نكردن با رواج اين پديده در جامعه نيز به نوعي مشاركت در جرم و دوستي با مجرم اوليه محسوب مي‌شود. "امان‌الله قرايي مقدم" جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با ايرنا، شايعه را مانند موج آبي دانست كه هر لحظه تلاطم آن بيشتر مي‌شود تا جايي كه در موجهاي آخر خبرهاي اوليه كه موجب شايعه شده فراموش و حرف‌هاي جديدي در جامعه شكل مي‌گيرد.
* زمينه‌هاي شكل‌گيري شايعه 
هر پديده اجتماعي براي پيدايي و رواج در جامعه، نيازمند فراهم بودن زمينه‌ها و بسترهاي ويژه‌اي است. شايعه نيز به عنوان يك پديده اجتماعي براي انتشار و پذيرش، نيازمند تحقق شرايطي است. "سيد هادي معتمدي" كارشناس آسيب شناسي اجتماعي نيز با اشاره به زمينه‌هاي شكل گيري شايعه در سطح جامعه، گفت: شايعه مانند ديگر مسايل اجتماعي نمي‌تواند معلول يك علت خاص باشد و بايد ريشه‌هاي آن را در عوامل مختلف و تاثير گذار بررسي كرد. اولين زمينه شكل گيري شايعه را بايد در نداشتن اطلاعات كافي از رخداد يا مساله‌اي از طرف مردم يك ناحيه يا جامعه جستجو كرد؛ به عنوان نمونه زماني كه در سال 2011 در كشور ژاپن سونامي رخ داد، برخي از شهروندان مناطق ساحلي كشور بدون اطلاع از چگونگي شكل گيري پديده سونامي و شرايط وقوع آن، دچار ترس و دلهره شدند. اهميت زياد يك مساله براي شهروندان و حساسيت آنها در مورد آن از ديگر دلايل رواج شايعه در جامعه محسوب مي‌شود. بر اساس نظر برخي از كارشناسان اجتماعي شايعه در شرايطي بروز مي‌كند كه موضوعي براي افكار عمومي مهم باشد، ولي اطلاعات كافي در باره آن وجود نداشته باشد يا اطلاعات موجود مبهم، ناقص و ناكافي باشد.
معتمدي در ادامه گفت و گو ناآگاهي و بي‌اطلاعي مردم نسبت به يك پديده را عامل تشديد شايعه دانست و گفت: تا زماني كه ما درباره مسايل مهمي چون "ايدز" و "فحشا" آمار و اطلاعات دقيقي به مردم ندهيم، شكل گيري شايعه در جامعه در مورد اين مسايل دور از انتظار نيست. قرايي مقدم نيز در ادامه گفت و گو بر رابطه عكس سطح دانش و اطلاعات افراد يك جامعه و زمينه‌هاي شكل گيري شايعه تاكيد كرد و با اشاره به وجود دو نوع شناخت احساسي (مبتني بر احساس) و ادراكي (مبتني بر منطق) در جامعه گفت: نبود اطلاعات زمينه‌هاي رواج شناخت احساسي را در جامعه گسترش مي‌دهد و در صورت برتري اين شناخت بر شناخت ادراكي، بازار شايعه گرم‌تر مي‌شود. كارشناسان از ويژگي‌هاي فرهنگي نيز به عنوان يكي از زمينه‌هاي شكل گيري شايعه در جامعه نام مي‌برند. "حميد عضدانلو" در كتاب آشنايي با "مفاهيم اساسي جامعه شناسي" تاكيد مي‌كند كه يكي از عوامل شايعه پراكني در ايران را مي‌توان در مشخصه بارز فرهنگي مردم ايران از گذشته تاكنون جست و جو كرد.
به نوشته عضدانلو، ايرانيان از گذشته‌هاي دور تاكنون، به منظور انتقال فرهنگ، آداب و رسوم و اطلاعات و اخبار، به طور برجسته‌اي از عامل "زبان" بهره مي‌جسته‌اند. همين امر، موجب كثرت و شيوع فراوان قصه و اسطوره در فرهنگ ايرانيان شده است و فرهنگ شفاهي به معناي "انتقال فرهنگ به نسل‌هاي بعدي از طريق كلام" رواج پيدا كرده است. اين فرهنگ شفاهي خود زمينه شكل گيري و رواج شايعه را فراهم مي‌كند. كم كاري و اطلاع رساني نادرست رسانه‌ها يكي ديگر از مهمترين عوامل زمينه ساز رشد شايعه در كشور محسوب مي‌شود. باوجود اينكه شفاف سازي و آگاهي بخشي يكي از مهمترين وظايف و كاركرد رسانه‌ها است، اما برخي از رسانه‌هاي داخلي با فراموش كردن رسالت خود، درگير بازي‌هاي سياسي و تجاري شده و از احوال و اتفاقاتي كه ممكن است در جامعه رخ دهد غافل مانده‌اند. اين امر سبب بي‌اعتمادي مخاطبان به اين دسته از رسانه‌هاي داخلي شده است، به طوري كه مردم به جاي توجه به اخبار پخش شده از رسانه‌هاي خودي به رسانه‌هاي خارجي روي مي‌آورند و اخبار مورد نياز خود را از منابع غير قابل استناد در سطح جامعه به دست مي‌آورند. معتمد در ادامه گفت و گو با اشاره به آفت سياسي كاري رسانه‌ها در جامعه، گفت: ورود رسانه‌ها به حوزه سياست و سياسي كاري، موجب شده است كه آنها رسالت اصلي خود را فراموش كرده و مردم نسبت به آنها كم اعتماد شوند. قرايي مقدم نيز در ادامه گفت و گوي خود با اشاره به رشد فضاهاي رسانه‌اي و مجازي در دنيا گفت: يكي از مهمترين زمينه‌هاي رشد شايعه در كشور، رسانه‌هاي دشمن (معاند) است كه سعي در تخريب نظام و بر هم زدن انسجام كشور دارند. حرف و حديث‌هايي كه ممكن است درباره يك مقام ملي يا محلي در سطح جامعه مطرح شود نيز يكي ديگر از مهمترين زمينه‌هاي شكل گيري شايعه است. اين مساله دركشورهاي جهان سوم رواج بيشتري دارد زيرا در اين كشورها بسياري از مقام‌ها با استفاده از قدرت و جايگاه خود اقدام به كارهايي در خلاف جهت قوانين و مقررات جامعه مي‌كنند. البته اين شايعه تا زماني ادامه مي‌يابد كه فرد مورد اتهام نتواند روشنگري‌هايي درباره خود انجام دهد و اين امر خود زمينه‌هاي شكل گيري شايعه‌هاي گسترده‌تر را فراهم مي‌كند. نمونه‌هايي از اين دست در جامعه ما فراوان است كه با نگاهي گذرا به عنوان روزنامه‌ها و رسانه‌ها مي‌توان به آن پي برد. حس بي‌اعتمادي يكي ديگر از مهمترين زمينه‌هاي پذيرش شايعه درباره مسوولان است. تا زماني كه ميان مردم و مسوولان حس اعتماد متقابل وجود نداشته باشد، نمي‌توان از رواج شايعه جلوگيري كرد.
شفاف سازي نكردن برخي دستگاه‌ها در مورد عملكرد خود نيز از ديگر زمينه‌هاي شكل گيري شايعه محسوب مي‌شود. 
قرايي مقدم در ادامه گفت و گو با بيان اينكه امروزه برخي از دستگاه‌ها در مورد وظايف و عملكرد خود براي مردم شفاف سازي نمي‌كنند گفت: با نگاهي به برخي از پرونده‌ها مانند پرونده معاون اول دولت پيشين و پرونده "سعيد مرتضوي" قاضي تعليق شده كهريزك و تاخير در اجراي احكام آنها، مردم نسبت به اين امر شك كرده و شايعه سازي درباره احكام آنها بيشتر مي‌شود.
* پيامدهاي نامطلوب شايعه 
رواج شايعه در جامعه پيامدهاي نامطلوب بي‌شماري به همراه دارد، اگرچه در مواردي مسوولان با به كارگيري هدفمند آن به عنوان ابزاري براي دستيابي به پيامدهاي مطلوب ملي استفاده مي‌كنند. يكي از آثار مخرب شايعه، ايجاد فضاي ناسالم و انحراف افكار عمومي از اهداف اصلي به سوي اهداف جزيي و تفرقه است. "ادموند تايلور" در كتاب خود به نام "راهبُرد وحشت" توضيح مي‌دهد كه در جريان جنگ دوم جهاني، چگونه آلمان‌ها هنگام آماده شدن براي حمله، قربانيان خود را در داستان‌هاي وحشت آور و مطالب القا‌كننده احساس شكست، غرق مي‌كردند. آنها با استفاده از راديو، شايعاتي را در كشورهاي هدف، پخش مي‌كردند. اين نوع داستان‌ها هم زمان با طرح قريب الوقوع بودن تهاجم نظامي، خبر نزديك بودن مذاكرات صلح را نيز پخش مي‌كردند. شايعات با توجه به ماهيت و قدرت تاثيرگذاري آن مي‌توانند اضطراب اجتماعي را افزايش داده و ميزان بهره وري و توليد را كاهش دهد. اين كاركرد منفي در زمان بحران‌هاي اقتصادي بيشتر خودنمايي مي‌كند و بازار اقتصادي در اين شرايط زير تاثير شايعه قرار مي‌گيرد. قرايي مقدم بر اين باور است كه رواج شايعه در زمان بحران‌هاي اقتصادي خود يك بحران محسوب مي‌شود، تا جايي كه برخي از شايعه‌ها در اثر تكرار به جزيي از زندگي تبديل مي‌شود و رنگ واقعيت به خود مي‌گيرد. يكي ديگر از پيامدهاي شايعه خارج شدن كنترل امور از دست مسوولان است. در برخي از مواقع شايعه آنچنان در سطح يك جامعه يا كشور رواج پيدا مي‌كند كه با بيانيه‌هاي رسمي مقام‌هاي ملي و يا محلي نيز نمي‌توان آن را كنترل كرد. در اين پيوند "قرايي مقدم" با تاكيد تاثير منفي شايعه بر نظام‌هاي سياسي گفت: آثار تخريبي شايعه در جامعه به قدري زياد است كه در بسياري از مواقع موجب برهم زدن نظم سياسي حكومت‌ها مي‌شود و اين پديده براي كشورهاي جهان سوم كه رفتار احساسي بر ادراكي آنها غلبه دارد بيشتر به چشم مي‌آيد.
در كنار كاركردهاي منفي رواج شايعه در جامعه، گاهي از اين پديده اجتماعي به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف معين استفاده شود. 
برخي از انديشمندان حوزه رفتار شناسي از شايعه به عنوان پادزهري براي كنترل استرس ياد مي‌كنند. در زمان بحران‌هاي اجتماعي و اقتصادي كه موجب فشارهاي رواني زيادي براي افراد جامعه است، شايعه‌هاي اميدوار‌كننده مي‌توانند نقش مهمي در افزايش اميد به زندگي افراد داشته باشند.
يكي ديگر از كاركرد‌هاي مثبت شايعه، سنجش ميزان محبوبيت مسوولان كشور و يا سازمان‌ها ميان افكار عمومي است؛ برخي از مديران از ايجاد شايعه در مورد استعفاي خود به عنوان ابزاري براي سنجش ميزان محبوبيت خود استفاده مي‌كنند.
* راهكارهاي رويارويي با شايعه 
قدرت شايعه با توجه به ماهيت و گستردگي آن در ميان گروه‌هاي مختلف مردم به گونه‌اي است كه مي‌تواند اضطراب اجتماعي را افزايش و ميزان بهره وري و توليد را كاهش دهد. شايعه همچنين مي‌تواند چرخه اقتصاد را فلج كند و اعتبار اجتماعي افراد يا نهادها و سازمانها و موسسات را خدشه‌دار سازد؛ بنابراين مسوولان و نخبگان جامعه وظيفه دارند با ارايه راهكارهاي مناسب، زمينه‌هاي شايعه سازي و شايعه پراكني را از بين برده و پيامدهاي آن را خنثي كنند. نخستين اقدام براي رويارويي با هر خبر بي‌اساس يا شايعه‌اي پيشگيري است؛ روزنامه‌ها و رسانه‌هاي نوشتاري و ديداري بايد از انتشار اخبار بدون منبع و به نقل از افراد غير مطلع خودداري كنند تا جامعه از خطر شايعه مصون بماند. آگاه نگاه داشتن اقشار مختلف مردم نسبت به رويدادهاي گوناگوني كه از نظر آنها بسيار مهم بوده و به گونه‌اي با زندگي روزمره و آينده شغلي و حرفه‌اي و حيات اجتماعي آنها مرتبط است از ديگر راهكارهاي رويارويي با ايجاد شايعه محسوب مي‌شود. به سخن ديگر تقويت اطلاع رساني صحيح و به موقع در جامعه، اصلي‌ترين زمينه براي پيش گيري از فرايند شايعه سازي و شايعه پردازي است. امروزه يكي از سياست‌هاي مهمي كه از طرف برخي رسانه‌ها طرح مي‌شود بحث شبهه افكني درباره مسوولان است؛ يكي از مهمترين راهكارها براي خنثي سازي اين ترفند رسانه يي، ايجاد اعتماد دوسويه ميان مردم و مسوولان است. قرايي مقدم در ادامه گفت و گو، ايجاد اعتماد عمودي ميان مردم و مسوولان را كه در نظريه "فوكوياما" جامعه شناس ژاپني نيز به آن اشاره شده است، براي جلوگيري از رواج شايعه در جامعه ضروري دانست. شفاف سازي دستگاه‌هاي حكومتي چون دستگاه قضايي در مورد عملكرد خود نيز يكي ديگر از راهكارهاي رويارويي با رواج شايعه در جامعه است.