تصویر کوچکترین کارتن خواب پایتخت 26آبان-93
در رژیم داعشی ولایت
فقیه وارونه نتیجه ی عملکرد نزدیک 36 ساله ی مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر
ومعتادین که همراه با موج بیشماردستگیر شدگان زندانی واعدامی های نگون بختان بوده
است. آنچنان بازده منفی بوده است که گذشته ازر شد تصاعدی اعتیاد وکاهش سن معتادین
مبلغ 3 میلیارد دلار درآمد باد آورده ناشی ازورود وتوزیع وفروش مواد مخدر نصیب
باندمافیایی موادمخدر پاسداران کرده است . از سوی دیگر اکنون گزارش شد است تخت يك،
اتاق شماره شش، بخش كودكان يك بيمارستان بزرگ و شلوغ تهران، ميزبان كودكي است كه
در روزهاي كم زندگانياش اتفاقات بزرگي را از سر گذرانده؛ كودكي كه متفاوت از كودك
من و شماست، كودكي كه در ميان بيغولههاي "خلازير" و به كمك مردان معتاد
و كارتنخواب به دنيا آمده است، پسري كه همدم روزهاي خماري مادرش بوده است.
این کودک 4 ماهه اين روزها بر روي تخت شماره يك بيمارستان بستري است و همه منتظر نتيجه تست اعتياد و ايدز او هستند. بيقرار است و با وجود سن كمش از بس آدمهاي متعدد ديده است، غريبي نميكند. برايش پرستاري كم سن و سال گذاشته اند؛ پرستاري كه خود نيز درد بيمادري و آوارگي را كشيده و از بچگي در بهزيستي بزرگ شده است. اين دو همديگر را خوب درك خواهند كرد و براي هم حرفهاي زيادي خواهند داشت.
چند هفته پيش بود كه شهردار تهران به آمار 15 هزار كارتنخوابي اشاره كرد كه در ميان آنها نويسنده، ليسانسه و... نيز هستند؛ اما او هيچگاه از كارتنخوابهاي كوچك سخن نگفت، كودكاني كه زود قد ميكشند و بزرگ شدن شان در ميان خماري پدران و مادرانشان ديده نخواهد شد. داشته باشد این نسل دوم نسلی است که خمینی شیاد به پدر ومادران شان وعده ی وارونه حکومت مستضعفان وپا برهنگان وسهم پول نفت وگاز داده بود.
این کودک 4 ماهه اين روزها بر روي تخت شماره يك بيمارستان بستري است و همه منتظر نتيجه تست اعتياد و ايدز او هستند. بيقرار است و با وجود سن كمش از بس آدمهاي متعدد ديده است، غريبي نميكند. برايش پرستاري كم سن و سال گذاشته اند؛ پرستاري كه خود نيز درد بيمادري و آوارگي را كشيده و از بچگي در بهزيستي بزرگ شده است. اين دو همديگر را خوب درك خواهند كرد و براي هم حرفهاي زيادي خواهند داشت.
چند هفته پيش بود كه شهردار تهران به آمار 15 هزار كارتنخوابي اشاره كرد كه در ميان آنها نويسنده، ليسانسه و... نيز هستند؛ اما او هيچگاه از كارتنخوابهاي كوچك سخن نگفت، كودكاني كه زود قد ميكشند و بزرگ شدن شان در ميان خماري پدران و مادرانشان ديده نخواهد شد. داشته باشد این نسل دوم نسلی است که خمینی شیاد به پدر ومادران شان وعده ی وارونه حکومت مستضعفان وپا برهنگان وسهم پول نفت وگاز داده بود.
تخت یک، اتاق شماره شش، بخش کودکان یک
بیمارستان بزرگ و شلوغ تهران، میزبان کودکی است که در روزهای کم زندگانیاش
اتفاقات بزرگی را از سر گذرانده؛ کودکی که متفاوت از کودک من و شماست، کودکی که در
میان بیغولههای خلازیر و به کمک مردان معتاد و کارتنخواب به دنیا آمده است، پسری
که همدم روزهای خماری مادرش بوده.او این روزها بر روی تخت شماره یک
بیمارستان بستری است و همه منتظر نتیجه تست اعتیاد و ایدز او هستند.بیقرار
است و با وجود سن کمش از بس آدمهای متعدد دیده است، غریبی نمیکند. برایش پرستاری
کم سن و سال گذاشته اند؛ پرستاری که خود نیز درد بیمادری و آوارگی را کشیده و از
بچگی در بهزیستی بزرگ شده است. این دو همدیگر را خوب درک خواهند کرد و برای هم حرفهای
زیادی خواهند داشت.
چند هفته پیش بود که شهردار تهران به
آمار 15 هزار کارتنخوابی اشاره کرد که در میان آنها نویسنده، لیسانسه و... نیز
هستند؛ اما او هیچگاه از کارتنخوابهای کوچک سخن نگفت، کودکانی که زود قد میکشند
و بزرگ شدنشان در میان خماری پدران و مادرانشان دیده نخواهد شد.اما در
مورد کودک چهارماهه کارتنخواب گزارش ما، سعید شاهمیر مدیر اداره فوریتهای خدمات
اجتماعی شهرداری تهران، در تشریح جزئیات چگونگی جذب و انتقال او به مراکز درمانی
میگوید: گشتهای فوریتی خدمات اجتماعی شهرداری تهران روزانه در سه شیفت ماموریتی
اقدام به گشتزنی در سطح شهر میکنند.وی با بیان اینکه یک مددکار اجتماعی، یک
ضابط قضایی و راننده افرادی هستند که اقدام به شناسایی و جذب مددجویانی همچون
کارتن خواب و کودکان خواب میکنند، میافزاید: چندی پیش در محله «خلازیر» ماموران
گشت فوریتهای خدمات اجتماعی متوجه وجود یک نوزاد به همراه مادر معتادش در وضعیت
بسیار نامناسب شدند. اما هنگامی که مددکار مرکز سعی داشت تا نسبت به جذب این مادر
و کودک اقدام کند، مصرفکنندگان و موادفروشان این منطقه به ماموران حمله و زمینه
فرار مادر و کودک را به وجود آوردند.مدیر اداره فوریتهای خدمات اجتماعی
شهرداری تهران با بیان اینکه طی ماههای اخیر مددکاران فوریتهای این مرکز سعی در
یافتن مادر و کودک داشتند میگوید: نهایتا روز پنجشنبه یکی از مددجویانی که در
منطقه «خلازیر» در حال مصرف و استعمال مواد مخدر بود به مددکار این مرکز پیامکی
مبنی بر اینکه این کودک و مادرش در حال مصرف مواد مخدر مشاهده شدهاند میفرستد و
از مددکاران میخواهد نسبت به گرفتن بچه اقدام کنند.وی با بیان اینکه در ساعت 15 عصر پنج
شنبه ماموران به منطقه «خلازیر» اعزام شدند میگوید: از آنجایی که فاصله بین مصرف
کننده و فروشندگان مواد مخدر و مادر این کودک زیاد بود مددکاران فوریتهای اجتماعی
با همراهی ضابط قضایی توانستند نسبت به جذب این مادر و کودک اقدام کنند.
شاهمیر با بیان اینکه پس از اطلاع
موادفروشان از جذب مادر و کودکش که «معین» نام دارد آنها به ماشین گشت حمله کردند
میافزاید: خوشبختانه مددکاران توانستند با سلامت این مادر و کودک را از منطقه
آلوده دور، مادر این کودک را به یک کمپ معرفی و کودک را به بیمارستان منتقل کنند.به گفته
شاهمیر این کودک در وضعیت بسیار نامناسبی قرار داشته است.مدیر اداره فوریتهای خدمات اجتماعی
شهرداری تهران در ادامه با بیان اینکه مادر این کودک به شدت به هروئین و شیشه
اعتیاد دارد، میگوید: احتمال اعتیاد کودک نیز وجود دارد اما باید آزمایشات مربوطه
از این کودک 4 ماهه اخذ شود اما بر اساس اعلام پزشک معالج این کودک بیقرار است.وی در مورد
خراشیدگی روی صورت معین نیز میگوید: بر اساس گفته مادر این کودک، این خراشیدگی
ناشی از گازگرفتگی سگ است و از آنجایی که احتمال عفونت وجود دارد، تیم پزشکی تلاش
بسیاری برای درمان کودک دارد.وی در پاسخ به این سوال که آیا میزان
زایمان زنان کارتنخواب معتاد افزایش یافته است یا خیر؟ هم میگوید: آماری در این
خصوص ندارم اما رفتارهای پرخطر و ارتباطات جنسی نامشروع ناشی از اعتیاد موجبات
بارداری خواسته و ناخواسته را در میان این زنان فراهم میکند.شاهمیر در پایان با بیان اینکه بر اساس
اعلام پزشک معالج، معین میتواند از بیمارستان ترخیص شود میگوید: با هماهنگیهای
انجام شده قضایی و از آنجایی که پدر این کودک مشخص نیست، معین به بهزیستی سپرده
خواهد شد.
معین حالا در بخش کودکان یکی از بیمارستانهای دولتی بستری است و فریبا دختری که خود نیز بی سرپرست بزرگ شده، پرستاری از وی را پذیرفته. قطعا این روزها معین و فریبا حرفهای ناگفته زیادی از نامهربانی والدین و زندگی بدون آنها دارند. اما بیایید کمی متفاوتتر فکر کنیم، من و شما نیز میتوانستیم سرنوشتی مشابه این کودک داشته باشیم؛ کودکان کارتنخواب در این روزهای سرد، حال خوبی ندارند.
معین حالا در بخش کودکان یکی از بیمارستانهای دولتی بستری است و فریبا دختری که خود نیز بی سرپرست بزرگ شده، پرستاری از وی را پذیرفته. قطعا این روزها معین و فریبا حرفهای ناگفته زیادی از نامهربانی والدین و زندگی بدون آنها دارند. اما بیایید کمی متفاوتتر فکر کنیم، من و شما نیز میتوانستیم سرنوشتی مشابه این کودک داشته باشیم؛ کودکان کارتنخواب در این روزهای سرد، حال خوبی ندارند.