گزیده خبرهای 14 بهمن-
93 قسنت- 6
مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران ضمن
تشریح جزییاتی از مهمترین پروندههای روبهرو شده در طول 20 سال خدمتش در پزشکی
قانونی از ارجاع سالانه نزدیک به 10 هزار جسد به سالن تشریح پزشکی قانونی استان
تهران خبر داد. به گزارش ایسنا، دکتر بشیر نازپرور روز دوشنبه
در حاشیه افتتاح سوله مدیریت بحران در جمع خبرنگاران درباره اینکه چند سال سابقه
خدمت در پزشکی قانونی را داشته و در این مدت با چه پروندههای عجیبی روبهرو شده
است، گفت: 20 سال است که در پزشکی قانونی مشغول خدمت هستم و در طول این مدت طبیعی
است که با پروندههایی روبهرو شدم که متفاوت از دیگر پروندهها بوده است. وی ادامه
داد: به عنوان مثال در اواسط دهه هفتاد جسد سه نوزاد دو سر در بیابانهای اطراف
تهران کشف شد که برای بررسی این اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند یا به عنوان
مثال چند سال پیش در حالی که چند ساعت از مرگ متوفی نگذشته بود و هنوز عملیات
تشریح را شروع نکرده بودیم، پشت در سالن تشریح، دعوایی سخت میان فرزندان متوفی رخ
داد که بعد از مراجعه فهمیدیم این دعوا برسر تقسیم ارث و میراث بوده است!
مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران درباره اینکه تاکنون اجساد چه افراد مهمی به پزشکی قانونی این استان ارجاع شده و علت مرگشان تحت بررسی قرار گرفته است، گفت: البته افراد مختلفی به پزشکی قانونی ارجاع میشوند، اما خود من جسد مرحوم شهیدلاجوردی را معاینه کرده و پیکر شهیدصیاد شیرازی نیز به مرکز پزشکی قانونی ما منتقل شد.
نازپرور با بیان اینکه جسد مرحوم پوپک گلدره نیز جزو چهرههای معروفی بود که پس از چندین ماه به سر بردن در کما به پزشکی قانونی منتقل شد، گفت: یکی از موارد نادری که درباره یکی از ستارهها با آن روبهرو شدیم، ماجرای جسد مرحوم حسین پناهی بود که جسد این فرد پس از آنکه 10 روز از مرگش گذشته بود، به صورت ناشناس به پزشکی قانونی آمده و در آنجا متوجه شدیم که این فرد حسین پناهی است. وی درباره اینکه آیا شده مردهای پس از مرگش دوباره به زندگی بازگردد، گفت: اینطور نیست که بگوییم مردهای زنده شده است، اگر چنین اتفاقی هم بیفتد، قطعا در تشخیص مرگ اشتباهی رخ داده و معاینات کامل نبوده است وگرنه شدنی نیست یک نفر بمیرد و زنده شود. مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران درباره اینکه گفته میشود فردی در قبر زنده شده، گفت: چنین مواردی به نظر من صحت ندارد و اگر نخواهم آن را با قطعیت رد کنم، حداقل میتوانم بگویم که در دوران خدمت من چنین موضوعی وجود نداشته البته اساتید ما مواردی از زنده شدن جسد در پزشکی قانونی را تعریف کردهاند. نازپرور درباره یکی از مهمترین درسهایی که در طول 20 سال خدمت در پزشکی قانونی گرفته است، گفت: چندسال پیش وارد سالن تشریح شدم، دیدم که جسد مردی 90 ساله در کنار جسد یک نوزاد قرار دارد که این خودش یک درس است برای ما تا بدانیم مرگ پیر و جوان ندارد و همیشه باید برای روبهرو شدن با آن آماده باشیم.
مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران درباره اینکه تاکنون اجساد چه افراد مهمی به پزشکی قانونی این استان ارجاع شده و علت مرگشان تحت بررسی قرار گرفته است، گفت: البته افراد مختلفی به پزشکی قانونی ارجاع میشوند، اما خود من جسد مرحوم شهیدلاجوردی را معاینه کرده و پیکر شهیدصیاد شیرازی نیز به مرکز پزشکی قانونی ما منتقل شد.
نازپرور با بیان اینکه جسد مرحوم پوپک گلدره نیز جزو چهرههای معروفی بود که پس از چندین ماه به سر بردن در کما به پزشکی قانونی منتقل شد، گفت: یکی از موارد نادری که درباره یکی از ستارهها با آن روبهرو شدیم، ماجرای جسد مرحوم حسین پناهی بود که جسد این فرد پس از آنکه 10 روز از مرگش گذشته بود، به صورت ناشناس به پزشکی قانونی آمده و در آنجا متوجه شدیم که این فرد حسین پناهی است. وی درباره اینکه آیا شده مردهای پس از مرگش دوباره به زندگی بازگردد، گفت: اینطور نیست که بگوییم مردهای زنده شده است، اگر چنین اتفاقی هم بیفتد، قطعا در تشخیص مرگ اشتباهی رخ داده و معاینات کامل نبوده است وگرنه شدنی نیست یک نفر بمیرد و زنده شود. مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران درباره اینکه گفته میشود فردی در قبر زنده شده، گفت: چنین مواردی به نظر من صحت ندارد و اگر نخواهم آن را با قطعیت رد کنم، حداقل میتوانم بگویم که در دوران خدمت من چنین موضوعی وجود نداشته البته اساتید ما مواردی از زنده شدن جسد در پزشکی قانونی را تعریف کردهاند. نازپرور درباره یکی از مهمترین درسهایی که در طول 20 سال خدمت در پزشکی قانونی گرفته است، گفت: چندسال پیش وارد سالن تشریح شدم، دیدم که جسد مردی 90 ساله در کنار جسد یک نوزاد قرار دارد که این خودش یک درس است برای ما تا بدانیم مرگ پیر و جوان ندارد و همیشه باید برای روبهرو شدن با آن آماده باشیم.
مرد جوانی که با ضرب گلوله باجناق خود
را به قتل رسانده و سپس جسد وی را دفن کرده بود دستگیر شد. در ساعت 17:30 روز 10
بهمن امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 کشف جسدی در زمین های زراعی جاده
موسوم به لوله گاز، به کلانتری 176 حسن آباد اعلام شد. با حضور مأموران
کلانتری در محل و بررسی مقدماتی از محل کشف جسد مشخص شد که جسد پیشتر در زیر زمین
مخفی شده اما قسمتی از آن، بوسیله حیوانات ولگرد از زیر زمین خارج شده و پس از آن
تعدادی از اهالی محل به صورت کاملا اتفاقی متوجه جسد شده و موضوع را به مرکز فوریت
های پلیسی 110 اطلاع داده اند. در بررسی مقدماتی جسد
و بدست آمدن مدارک شناسایی از داخل البسه متوفی، هویت مقتول بنام عزت الله (متولد
1358) نیز توسط مأموران کلانتری شناسایی شد.
با تأیید خبر کشف جسد و قطعی بودن وقوع جنایت (با توجه به نحوه کشف جسد) بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی و دادگاه فشافویه اعلام شد؛ با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور ریاست دادگاه عمومی و انقلاب فشافویه، پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با حضور کارآگاهان و تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی، چند پوکه متعلق به گلوله های شلیک شده از اسلحه جنگی کلاش از محل کشف جسد کشف شد؛ همچنین بررسی های صورت گرفته از سوی تیم تشخیص هویت نیز نشان داد که مقتول از قسمت های مختلف بدن مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.
با توجه به مشخص شدن هویت مقتول، کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل سکونت خانواده مقتول اطلاع پیدا کردند که باجناق مقتول بنام "رضا" ( 22 ساله ) چندی پیش با وی درگیر شده و طی آن مقتول و اعضای خانواده اش را به کشتن تهدید کرده؛ همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد که چندی پیش از جنایت، رضا با مسافرت به یکی از استان های غرب کشور اقدام به تهیه غیرقانونی یک قبضه اسلحه جنگی کلاش نموده است.
با توجه به تحقیقات بعمل آمده و احتمال وقوع جنایت توسط باجناق مقتول، کارآگاهان به محل سکونت "رضا" در منطقه حسن آباد مراجعه و اطلاع پیدا کردند که رضا از محل سکونتش متواری شده است؛ با وجود متواری بودن رضا، تحقیقات شبانه روزی پلیسی جهت دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته و نامبرده در ساعت یک بامداد مورخه 11/11/1393 در منطقه حسن آباد دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
رضا در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و مدعی می شود که در روز درگیر با مقتول تنها قصد داشته تا با تهدید به کشتن، مقتول و خانواده اش را بترساند.
با وجود انکار اولیه جنایت، رضا که چاره ای جز بیان حقیقت نداشت به ناچار به ارتکاب جنایت اعتراف کرد؛ با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، محل نگهداری اسلحه استفاده شده در جنایت در داخل موتورسیکلت سه چرخ متعلق به متهم که از آن جهت انتقال بار استفاده می کرد، شناسایی، اسلحه کشف و به پلیس آگاهی منتقل شد.
متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: شب جنایت با مراجعه به محل سکونت رضا و طرح ادعای [دروغ] در خصوص پیدا کردن مقداری طلا و جواهرات زیرخاکی، رضا را به بیابان های اطراف حسن آباد (محل کشف جسد) بردم؛ در حالیکه اسلحه را با طرح و نقشه قبلی برای انجام کشتن رضا در داخل موتورسیکلت پنهان کرده بودم، در یک لحظه با اسلحه و در حالت رگبار اقدام به شلیک چندین گلوله به سمت رضا نمودم که او بر روی زمین افتاد. پس از کشتن رضا، جسد را در زیر خاک پنهان کرده و از محل دور شدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اظهارات متناقض متهم در خصوص بیان انگیزه های مختلف در خصوص انگیزه جنایت، دستور بازداشت موقت از سوی ریاست محترم دادگاه فشافویه صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی انگیزه اصلی جنایت در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
با تأیید خبر کشف جسد و قطعی بودن وقوع جنایت (با توجه به نحوه کشف جسد) بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی و دادگاه فشافویه اعلام شد؛ با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور ریاست دادگاه عمومی و انقلاب فشافویه، پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با حضور کارآگاهان و تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی، چند پوکه متعلق به گلوله های شلیک شده از اسلحه جنگی کلاش از محل کشف جسد کشف شد؛ همچنین بررسی های صورت گرفته از سوی تیم تشخیص هویت نیز نشان داد که مقتول از قسمت های مختلف بدن مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.
با توجه به مشخص شدن هویت مقتول، کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل سکونت خانواده مقتول اطلاع پیدا کردند که باجناق مقتول بنام "رضا" ( 22 ساله ) چندی پیش با وی درگیر شده و طی آن مقتول و اعضای خانواده اش را به کشتن تهدید کرده؛ همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد که چندی پیش از جنایت، رضا با مسافرت به یکی از استان های غرب کشور اقدام به تهیه غیرقانونی یک قبضه اسلحه جنگی کلاش نموده است.
با توجه به تحقیقات بعمل آمده و احتمال وقوع جنایت توسط باجناق مقتول، کارآگاهان به محل سکونت "رضا" در منطقه حسن آباد مراجعه و اطلاع پیدا کردند که رضا از محل سکونتش متواری شده است؛ با وجود متواری بودن رضا، تحقیقات شبانه روزی پلیسی جهت دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته و نامبرده در ساعت یک بامداد مورخه 11/11/1393 در منطقه حسن آباد دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
رضا در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و مدعی می شود که در روز درگیر با مقتول تنها قصد داشته تا با تهدید به کشتن، مقتول و خانواده اش را بترساند.
با وجود انکار اولیه جنایت، رضا که چاره ای جز بیان حقیقت نداشت به ناچار به ارتکاب جنایت اعتراف کرد؛ با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، محل نگهداری اسلحه استفاده شده در جنایت در داخل موتورسیکلت سه چرخ متعلق به متهم که از آن جهت انتقال بار استفاده می کرد، شناسایی، اسلحه کشف و به پلیس آگاهی منتقل شد.
متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: شب جنایت با مراجعه به محل سکونت رضا و طرح ادعای [دروغ] در خصوص پیدا کردن مقداری طلا و جواهرات زیرخاکی، رضا را به بیابان های اطراف حسن آباد (محل کشف جسد) بردم؛ در حالیکه اسلحه را با طرح و نقشه قبلی برای انجام کشتن رضا در داخل موتورسیکلت پنهان کرده بودم، در یک لحظه با اسلحه و در حالت رگبار اقدام به شلیک چندین گلوله به سمت رضا نمودم که او بر روی زمین افتاد. پس از کشتن رضا، جسد را در زیر خاک پنهان کرده و از محل دور شدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اظهارات متناقض متهم در خصوص بیان انگیزه های مختلف در خصوص انگیزه جنایت، دستور بازداشت موقت از سوی ریاست محترم دادگاه فشافویه صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی انگیزه اصلی جنایت در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
کیروش هم مانند برانکو ممنوعالخروج میشود؟این
روزها البته بازار تک و پاتکهای مخالفان و موافقان کارلوس کیروش داغ داغ است.
پس از حذف تیم ملی از جام ملتها هم مربیان داخلی حسابی از خجالت کارلوس کیروش
درآمدند و هم کیروش در این دعوا پا پس نکشید و جواب همه را به تندی خودشان داد تا
روزهای بعد از جام ملتها، روزهای مصاحبههای فراوان و پیاپی مربیان باشد.
همین مسأله موجب شد تا دو مربی موافق و مخالف کیروش در آخرین برنامه نود، عملکرد سرمربی تیم ملی را بررسی کنند؛ فارغ از بجا بودن یا نبودن انتقادات و حمایتهایی که از کارلوس کیروش در آن برنامه مطرح شد، اشاره به موضوع عدم پرداخت مالیات قرارداد کارلوس کیروش از سوی بیژن ذالفقارنسب، موجب گشت تا موج جدیدی در روزهای گذشته شکل گیرد.
ماجرای پرداخت و عدم پرداخت مالیات بازیکنان و مربیان فوتبال در ایران، پرونده تازهای نیست و سالهاست در خلال اخبار میشنویم که بازیکنان و مربیان مطرح فوتبال کشورمان به دلیل پرداخت نکردن مالیات ممنوع الخروج میشوند.
همچنین در زمانی که افکار عمومی به رقم قرارداد فوتبالیستها در ایران خیلی حساس شده بودند، یکی از موضوعاتی که به شدت مورد اعتراض قرار میگرفت، فرار مالیاتی فوتبالیستهایی بود که به راههای مختلف از پرداخت مالیات خودداری میکردند. در جامعهای که مالیات از حقوق کارمندان درست سروقت در ازای هر حقوق ماهانهشان کسر میشود، چندان پذیرفته نیست که فوتبالیستهای میلیاردر ایرانی از پرداخت مالیات سر باز بزنند.
بنا بر این گزارش، اما فوتبالیها در همه این سالها از یک ترفند مهم برای دور زدن پرداخت مالیات استفاده میکردند؛ ترفندی که آنقدر به کار رفته که گویا به یک رویه قانونی بدل شده است؛ اینکه باشگاه یا سازمان طرف قرارداد فوتبالیست یا مربی متعهد میشود که مالیات قرارداد او را پرداخت کند. در اینجا آنچه رخ میدهد، این است که باشگاهها و سازمانهایی که از پول دولت تغذیه میشوند، با همان بودجه دولت، مالیات را به دولت بازمیگردانند.
شاید بارزترین مثال این ماجرا، فرار مالیاتی برانکو ایوانکویچ باشد؛ مربی که سالها در ایران زندگی و مربیگری کرد و سرانجام با پرداخت نکردن مالیات از ایران رفت تا بازگشتش به ایران وابسته به پرداخت مالیاتش باشد، وگرنه او ممنوعالخروج است.
حالا اتفاقی به همین شکل برای کارلوس کیروش رخ داده است. بیژن ذالفقارنسب در برنامه نود پنجشنبه در این باره گفت: «او در ابتدا قراردادی با یک میلیون و ۴۰۰ هزار دلار بست که در تمدید آن این قرارداد به مبلغ یک میلیون و ۴۰۰ هزار یورو تبدیل شد که به این نحو ۳۰ درصد افزایش پیدا کرد. اتفاق عجیب قبول پرداخت مالیات کیروش از سوی فدراسیون بود، در حالی که خود فدراسیون از مخالفان پرداخت مالیات بازیکنان به وسیله باشگاههاست. وقتی فدراسیون ما نمیتواند یک مربی بزرگ را کنترل کند، همین اتفاقات میافتد».
تنها دو روز پس از سخنان ذالفقارنسب بود که علی عسکری، رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور در کنفرانس خبری خود اعلام کرد، کالوس کیروش در چهار سال حضور خود در ایران، هیچ مبلغی بابت مالیات پرداخت نکرده است، حال آنکه منابع غیر رسمی مبلغ قرارداد کیروش را در این چهار سال، چیزی نزدیک به پنجاه میلیارد تومان برآورد کردهاند.
بنا بر تعرفههای مالیاتی ۶۰ درصد درآمد فوتبالیستها مشمول دریافت مالیات میشود که از آن ۶۰ درصد طبق یک مدل پلکانی و بسته به سقف درآمد آنها تا ۳۵% مکلف به پرداخت مالیات میشوند که یک حساب سرانگشتی، نشان میدهد فدراسیون علاوه بر مبلغ بالایی که بابت قرارداد کارلوس کیروش پرداخت کرده است، باید یک مبلغ هنگفت دیگر هم بابت مالیات او به سازمان امور مالیاتی بپردازد.
نکته اما اینجاست که چرا فدراسیون فوتبال زیر بار این قرارداد رفته تا مالیات کارلوس کیروش را بپردازد؟ چرا مالیات به راحتی از قشرهای دیگر در سایر صنوف دریافت میشود، ولی نمیتوان از کارلوس کیروش مالیات گرفت؟ آیا اگر یک ایرانی در پرتغال یا یک کشور اروپایی شروع به فعالیت کند، از نظر دولت آن کشور مشمول مالیات نمیشود؟
پاسخ همه این پرسشها روشن است، ولی باز هم معلوم نیست با اینکه پرداخت مالیات از سوی کیروش و همه مربیان داخلی و خارجی از واضحات است، چرا این مربی مالیاتی پرداخت نکرده است. آیا کیروش هم قرار است به سرنوشت بانکو دچار شود و بعد از رفتن از ایران ممنوع الخروج شود؟منبع: تابناک
همین مسأله موجب شد تا دو مربی موافق و مخالف کیروش در آخرین برنامه نود، عملکرد سرمربی تیم ملی را بررسی کنند؛ فارغ از بجا بودن یا نبودن انتقادات و حمایتهایی که از کارلوس کیروش در آن برنامه مطرح شد، اشاره به موضوع عدم پرداخت مالیات قرارداد کارلوس کیروش از سوی بیژن ذالفقارنسب، موجب گشت تا موج جدیدی در روزهای گذشته شکل گیرد.
ماجرای پرداخت و عدم پرداخت مالیات بازیکنان و مربیان فوتبال در ایران، پرونده تازهای نیست و سالهاست در خلال اخبار میشنویم که بازیکنان و مربیان مطرح فوتبال کشورمان به دلیل پرداخت نکردن مالیات ممنوع الخروج میشوند.
همچنین در زمانی که افکار عمومی به رقم قرارداد فوتبالیستها در ایران خیلی حساس شده بودند، یکی از موضوعاتی که به شدت مورد اعتراض قرار میگرفت، فرار مالیاتی فوتبالیستهایی بود که به راههای مختلف از پرداخت مالیات خودداری میکردند. در جامعهای که مالیات از حقوق کارمندان درست سروقت در ازای هر حقوق ماهانهشان کسر میشود، چندان پذیرفته نیست که فوتبالیستهای میلیاردر ایرانی از پرداخت مالیات سر باز بزنند.
بنا بر این گزارش، اما فوتبالیها در همه این سالها از یک ترفند مهم برای دور زدن پرداخت مالیات استفاده میکردند؛ ترفندی که آنقدر به کار رفته که گویا به یک رویه قانونی بدل شده است؛ اینکه باشگاه یا سازمان طرف قرارداد فوتبالیست یا مربی متعهد میشود که مالیات قرارداد او را پرداخت کند. در اینجا آنچه رخ میدهد، این است که باشگاهها و سازمانهایی که از پول دولت تغذیه میشوند، با همان بودجه دولت، مالیات را به دولت بازمیگردانند.
شاید بارزترین مثال این ماجرا، فرار مالیاتی برانکو ایوانکویچ باشد؛ مربی که سالها در ایران زندگی و مربیگری کرد و سرانجام با پرداخت نکردن مالیات از ایران رفت تا بازگشتش به ایران وابسته به پرداخت مالیاتش باشد، وگرنه او ممنوعالخروج است.
حالا اتفاقی به همین شکل برای کارلوس کیروش رخ داده است. بیژن ذالفقارنسب در برنامه نود پنجشنبه در این باره گفت: «او در ابتدا قراردادی با یک میلیون و ۴۰۰ هزار دلار بست که در تمدید آن این قرارداد به مبلغ یک میلیون و ۴۰۰ هزار یورو تبدیل شد که به این نحو ۳۰ درصد افزایش پیدا کرد. اتفاق عجیب قبول پرداخت مالیات کیروش از سوی فدراسیون بود، در حالی که خود فدراسیون از مخالفان پرداخت مالیات بازیکنان به وسیله باشگاههاست. وقتی فدراسیون ما نمیتواند یک مربی بزرگ را کنترل کند، همین اتفاقات میافتد».
تنها دو روز پس از سخنان ذالفقارنسب بود که علی عسکری، رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور در کنفرانس خبری خود اعلام کرد، کالوس کیروش در چهار سال حضور خود در ایران، هیچ مبلغی بابت مالیات پرداخت نکرده است، حال آنکه منابع غیر رسمی مبلغ قرارداد کیروش را در این چهار سال، چیزی نزدیک به پنجاه میلیارد تومان برآورد کردهاند.
بنا بر تعرفههای مالیاتی ۶۰ درصد درآمد فوتبالیستها مشمول دریافت مالیات میشود که از آن ۶۰ درصد طبق یک مدل پلکانی و بسته به سقف درآمد آنها تا ۳۵% مکلف به پرداخت مالیات میشوند که یک حساب سرانگشتی، نشان میدهد فدراسیون علاوه بر مبلغ بالایی که بابت قرارداد کارلوس کیروش پرداخت کرده است، باید یک مبلغ هنگفت دیگر هم بابت مالیات او به سازمان امور مالیاتی بپردازد.
نکته اما اینجاست که چرا فدراسیون فوتبال زیر بار این قرارداد رفته تا مالیات کارلوس کیروش را بپردازد؟ چرا مالیات به راحتی از قشرهای دیگر در سایر صنوف دریافت میشود، ولی نمیتوان از کارلوس کیروش مالیات گرفت؟ آیا اگر یک ایرانی در پرتغال یا یک کشور اروپایی شروع به فعالیت کند، از نظر دولت آن کشور مشمول مالیات نمیشود؟
پاسخ همه این پرسشها روشن است، ولی باز هم معلوم نیست با اینکه پرداخت مالیات از سوی کیروش و همه مربیان داخلی و خارجی از واضحات است، چرا این مربی مالیاتی پرداخت نکرده است. آیا کیروش هم قرار است به سرنوشت بانکو دچار شود و بعد از رفتن از ایران ممنوع الخروج شود؟منبع: تابناک
حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در
بخشی از دیدار با استاندار و مدیران استان قم که به مناسبت دهه فجر انقلاب برگزار
شد، خاطرات کوتاهی را از رهبر کبیر انقلاب اسلامی مطرح کرد. متن این خاطرات که
بخشی از فیلم آن را جماران منتشرکرده، به شرح زیر است: «ابوی
ما گفتند: ما در هواپیما که نشستیم برای پرواز به تهران تقریبا حدود ساعت 12 - 1
شاید کمی دیرتر یا زودتر به وقت فرانسه پرواز به سمت ایران شروع شد. هواپیما دو
طبقه بود؛ طبقه بالا مخصوص امام بود و طبقه پایین مخصوص بقیه کسانی که در هواپیما
بودند.
ابوی ما میگفتند: من رفتم بالا جای امام را پهن کردم. گفتم که شما میخوابید؟ گفتند آری. دراز کشیدند؛ روی صندلی، نه روی زمین.
گفتند: من آمدم پایین یادم افتاد چیزی جا گذاشتم، برگشتم از این پلهها بالا دیدم امام خوابند؛ مثل اینکه در تخت خود در نجف یا در شرایط بسیار عادی خوابیده باشند. بعد هم مطابق معمول وقت خود از خواب بیدار شدند. معمولا این وقتها آدم بیشتر یاد خدا میافتد، نماز و ذکر و ... اما عبادت معمولشان هم بیشتر نشد، بعد هم آمدند پایین صبحانه خوردند.» این آرامش ناشی از چیست؟ ناشی از یک روز و دو روز نیست ناشی از یک عمر با خدا زیستن است. «مرحوم آقای پسندیده تنها کسی بوده که از داخل - البته آقای مطهری هم بودند - دو نفر بودند که از داخل ایران وارد هواپیما شدند. اگر آن بالا آقای مطهری را میبینید آقای مطهری با پرواز نیامدند از داخل ایران رفتند بالا. آقای پسندیده و آقای مطهری رفتند بالا. خب حالا حال و احوال و خوش و بش و اون پایین چه خبره. گفتند آقا بفرمایید برویم. امام گفتند من جلوتر از آقای پسندیده نمیروم، ایشان برادر بزرگتر است، شما بفرمایید. خود آقای پسندیده قبل از همه گفته خب معنا نداره من بیفتم جلو شما پشت سرمان بالاخره این صحنه، صحنهای است که جزو آن عکسهای قرن است در ایران، عکس قرن بیستم است. امام گفتند نه.» اخلاق دیروز و امروز ندارد، جایی که باید رعایت شود همه جاست. «امام نیامدند جلو. ابوی ما گفتهاند پس راه حل این است که من آقای پسندیده را میبرم پایین توی ماشین مینشانم بر میگردم بالا، در محضر شما میرویم پایین. امام قبول میکند.»
ابوی ما میگفتند: من رفتم بالا جای امام را پهن کردم. گفتم که شما میخوابید؟ گفتند آری. دراز کشیدند؛ روی صندلی، نه روی زمین.
گفتند: من آمدم پایین یادم افتاد چیزی جا گذاشتم، برگشتم از این پلهها بالا دیدم امام خوابند؛ مثل اینکه در تخت خود در نجف یا در شرایط بسیار عادی خوابیده باشند. بعد هم مطابق معمول وقت خود از خواب بیدار شدند. معمولا این وقتها آدم بیشتر یاد خدا میافتد، نماز و ذکر و ... اما عبادت معمولشان هم بیشتر نشد، بعد هم آمدند پایین صبحانه خوردند.» این آرامش ناشی از چیست؟ ناشی از یک روز و دو روز نیست ناشی از یک عمر با خدا زیستن است. «مرحوم آقای پسندیده تنها کسی بوده که از داخل - البته آقای مطهری هم بودند - دو نفر بودند که از داخل ایران وارد هواپیما شدند. اگر آن بالا آقای مطهری را میبینید آقای مطهری با پرواز نیامدند از داخل ایران رفتند بالا. آقای پسندیده و آقای مطهری رفتند بالا. خب حالا حال و احوال و خوش و بش و اون پایین چه خبره. گفتند آقا بفرمایید برویم. امام گفتند من جلوتر از آقای پسندیده نمیروم، ایشان برادر بزرگتر است، شما بفرمایید. خود آقای پسندیده قبل از همه گفته خب معنا نداره من بیفتم جلو شما پشت سرمان بالاخره این صحنه، صحنهای است که جزو آن عکسهای قرن است در ایران، عکس قرن بیستم است. امام گفتند نه.» اخلاق دیروز و امروز ندارد، جایی که باید رعایت شود همه جاست. «امام نیامدند جلو. ابوی ما گفتهاند پس راه حل این است که من آقای پسندیده را میبرم پایین توی ماشین مینشانم بر میگردم بالا، در محضر شما میرویم پایین. امام قبول میکند.»
جانشین پلیس آگاهی ناجا پرده از انهدام
باند کلاهبرداری میلیاردی برداشت و جزئیات فعالیت و سپس انهدام این باند بزرگ
کلاهبرداری ارزی را تشریح کردبه گزارش فارس، سرهنگ مسعود منفرد جانشین پلیس آگاهی
ناجا پرده از انهدام باند کلاهبرداری میلیاردی برداشت.جانشین پلیس آگاهی در تشریح این پرونده
اظهار داشت: نوسانات ارزی در سالهای اخیر زمینه مناسبی را برای سودجویی برخی افراد
شیاد فراهم کرده است. این افراد با ترفندهای مختلف طعمه هایشان را به دام می
اندازند و به بهانه های گوناگون از آنها کلاهبرداری های ارزی می کنند.وی گفت: به
تازگی کارآگاهان پلیس آگاهی موفق شدند اعضای باند بزرگ کلاهبرداری ارزی که وانمود
می کردند افراد با نفوذی هستند را شناسایی و دستگیر کنند. هرچند هنوز تحقیقات از
دستگیرشدگان ادامه دارد، اما بررسیهای اولیه نشان می دهد این افراد تاکنون
میلیاردها تومان کلاهبرداری کرده اند.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: یکی
از نهادهای دولتی کشور در خصوص فروش پالتهای ارز که مبالغ آن قابل توجه بود گزارشی
تهیه کرد. بر اساس این گزارش فروشندگان ادعا می کردند همه اقدامات شان قانونی و با
مجوز رسمی بانک مرکزی است و از طرفی هم خودشان را از وابستگان برخی از ارگانها یا
مسئولان بلند پایه کشور معرفی می کردند که بعد از بررسی های اولیه سردار احمدی
مقدم، فرمانده ناجا به پلیس آگاهی دستور دادند تحقیقات جامعی در این باره
انجام شود.
سرهنگ منفرد ادامه داد: در برخی موارد
شاهد هستیم افراد شیاد با معرفی خود به عنوان نزدیکان مسئولان کشوری و لشکری افراد
مختلف را فریب می دهند و در این میان بسیاری از افراد هم در چنین دام هایی گرفتار
می شوند و اموال شان را از دست می دهند. کلاهبرداری ارزی اخیر نیز چنین شرایطی
داشت.در این مورد با توجه حساسیت های ویژه پرونده همکاری نزدیکی بین نیروی انتظامی
و قوه قضاییه وجود داشت و زوایای پنهان پرونده به طور کامل کشف شد.
جانشین پلیس آگاهی ناجا اظهار داشت:
سرکرده این باند که خودش را یکی از کارشناسان بلند پایه بانک مرکزی معرفی می کرد
یکی از کلاهبرداران سابقه دار بود که 14فقره سابقه کیفری در پرونده اش به ثبت
رسیده است و پرونده های متعددی در دادسراهای کشور دارد.
او برای رسیدن به مقاصد خود از
افرادی استفاده کرده بود که به خاطر نوسانات ارزی و مشکلات اقتصادی ورشکسته شده و
سعی در جبران کسری ورشکستگی خودشان داشتند.
این مقام ارشد انتظامی در پاسخ به
سئوالی در مورد عوامل فریب مالباختگان بیان داشت: این افراد به خاطر طمع زیاد و
رسیدن به پول های کلان، فریب خورده و از طرفی به دلیل پوشش افراد کلاهبردار و
دفتری بسیار شیک که از قبل طراحی شده بود هیچ وقت فکر نمی کردند که همه این مسائل
نقشه ای برای کلاهبرداری از آنها است. از سویی بعد از انجام کلاهبرداری هم مالباختگان
چون فکر می کردند کلاهبرداران واقعا افراد بانفوذی هستند جرات شکایت و پیگیری
پرونده را نداشتند. به همین دلیل سعی می کردند به ارتباط شان با اعضای این
باند ادامه دهند تا بتوانند بخشی از سرمایه از دست رفته شان را به دست آورند.
جانشین پلیس آگاهی ناجا افزود: یکی از
نمونه های ظاهر سازی متهمان این بود که آنها برای فریب طعمه های شان تعداد زیادی
از چمدانهای حمل پول را در اتاق رئیس باند طراحی کرده و یکی از این چمدانها را با
دلارهای اجاره ای پر کرده و به مراجعان و متقاضیان نشان می دادند. اگر متقاضی
درخواست اخذ ارزها را می کرد ادعا می کردند ارزها امانت است و مربوط به درخواست
کننده های قبلی است و به این شیوه مبالغ هنگفتی از متقاضیان دریافت و ملک های آنها
را به نام افراد دیگری که به ظاهر هیچ گونه نسبت و مراوده ای با آنان نداشتند
واگذار و پول فروش ملک را به این افراد می دادند.
سرهنگ منفرد در ادامه به عدم شکایت
مالباختگان نیز اشاره و تصریح کرد: اگر مالباختگان که زندگی خود را باخته بودند
تهدید به شکایت می کردند متهمان افراد ورزیده و قوی هیکلی را در دفترشان داشتندکه
با استفاده از آنها مالباختگان را تهدید می کردند و با نشان دادن مدارک جعلی آنها
را از تهدید و از انجام شکایت منصرف می کردند.جانشین پلیس آگاهی ناجا به چگونگی
عملی شدن نقشه کلاهبرداران پرداخت و گفت: ماجرا از این قرار بود که آنها برگه هایی
را به طعمه های شان نشان میدادند که ثابت می کرد آنها می توانند مبالغ زیادی ارز
از خارج کشور وارد کنند.
آنها برای تایید این
برگه ها فردی را که از نظر اطلاعات حقوقی و بانکی بسیار مسلط بود را در جلسه ای به
عنوان یکی از مسئولان بانکی معرفی می کردند و با صحنه سازی تلاش می کردند اعتماد
طعمه شان را جلب کنند. به این ترتیب مبلغ مورد نظر را دریافت می کردند و در ادامه
به مشتری شان وعده و وعید می دادند.وی ادامه داد: سر دسته باند به نام
«الف-ن» هم در کل کشور به عنوان فردی که چندین سابقه اتهامی از جمله جعل
،کلاهبرداری ،سوءاستفاده از عناوین مختلف و در واقع جعل عنوان داشت برای فریب
مشتری ها از سربرگ بانک مرکزی به عنوان تعهد نامه رسمی استفاده می کرد. در اسنادی
که از این افراد کشف شده نامه هایی به دست آمده که نشان می دهد آنها مبالغی بالای
هزار میلیارد تومان در حساب بانک مرکزی وجه رایج دارند. اما همه این نامه ها و چک
ها جعلی و برای فریب مردم بود. سرهنگ منفرد در خاتمه
به افرادی که نیاز به تهیه ارز دارند توصیه کرد:حتما در صرافی هایی که مجوز رسمی
از مراجع ذی صلاح دارند و شناخته شده هستند این معاملات انجام شود و به هیچ عنوان
از افرادی که شناختی از آنان ندارند خرید انجام ندهند و فریب ظاهر و ارزان بودن
ارزهای پیشنهادی یا وابسته بودن به ارگان یا سازمانهای دولتی را نخورند چراکه تنها
متولی خرید و فروش قانونی ارزهای رایج درکشور بانکهای رسمی یا صرافی های
مجاز است.جانشین پلیس آگاهی ناجا خاطرنشان کرد: عوامل این پرونده با اقدامات
اطلاعاتی و تلاشهای شبانه روزی همکارانم شناسایی، دستگیر و تسلیم مقامات قضایی
شدند.