همه آدم‌های «بنی اعتماد»

درباره «قصه‌ها»
فراروملیکا زندیچی؛ آخرین ساخته رخشان بنی اعتماد بالاخره بعد از حاشیه‌های بسیار توانست به اکران عمومی برسد؛ فیلمی که چهار سال از سوی متصدیان دولت نادیده گرفته شد و در ‌‌نهایت با تلاش سازمان سینمایی دولت یازدهم که به گفته رییسش «امسال دیگر سال سکوت نیست» بر روی پرده سینما‌ها قرار گرفت.  نوشته زیر یادداشتی است درباره این فیلم و قصه‌هایش که شاید خواندن آن برای کسانی که فیلم را ندیده‌اند خطر لوث شدن داشته باشد.  رخشان بنی اعتماد بعد از ساخت «خون بازی» در سال ۸۵ از دنیای سینما و فیلمسازی فاصله گرفت. به گفته خودش نوعی خود تحریمی که نه به معنای استراحت بود و نه به معنای کناره گیری از سینما.  بعد از این فاصله او با یک کار بزرگ به سینما بازگشت. او شخصیت‌های فیلم‌های پیشینش را داستان «قصه‌ها» کرد. هفت داستان اجتماعی که سرنوشت شخصیتهای ساخته شده بنی اعتماد را در شرایط امروز دنبال می‌کند. در این ۷ اپیزود معصومه و عباس «زیر پوست شهر» (با بازی مهراوه شریفی نیا و محمدرضا فروتن) در کنار نوبر «روسری آبی» (فاطمه معتمدآریا)، سارای «خون بازی» (باران کوثری)، محمد جواد حلیمی در «خارج از محدوده» (مهدی هاشمی)، ادامه داستان «نرگس» (با بازی عاطفه رضوی) و توبای «بانوی اردیبهشت» (با بازی گلاب آدینه) قرار گرفته‌اند. چندین شخصیت که هر کدام نقش‌های اصلی اپیزودهای خودشان هستند. هفت فیلم کوتاهی که به یک فیلم داستانی بلند تقدیم شده است.  
با آنکه تمام شخصیت‌های فیلم از ساخته‌های قبلی این کارگردان است بهره گرفته شده‌اند اما الزامی برای آْشنایی با ساخته‌های قبلی بنی‌اعتماد برای درک این فیلم وجود ندارد. بلکه آشنایی با مجموعه آثار این فیلمساز درک عمیق‌تری را از آنچه در فیلم می‌گذرد به مخاطب ارائه می‌دهد. داده‌هایی از پیشینه تمام این شخصیت‌ها که با آنکه دیگر مشکلات گذشته خود را ندارند اما حال با مشکلاتی دیگر دست به گریبان هستند.
قصه ها
  مشکلات آنان در این فیلم رنگ عوض کرده اما تمام نشده است. چیزی که بنی اعتماد را متهم به روایت داستان‌هایی تمام سیاه کرد در واقع راهی است برای گفتن این حرف که برای از میان برداشتن مشکلات در اجتماع نیاز به زیر ساخت‌های زیادی است تا شاهد دگرگونی و تغییر در مشکلات باشیم. درست است که در قصه‌ها مشکلات تمام این شخصیت‌ها ادامه پیدا کرده است اما در مقابل تک تک آن‌ها با وجود داشتن مشکلات جدید اما همچنان در حال جنگیدن و ایستادگی هستنددر «قصه‌ها» گویی بنی اعتماد هنوز دلسوز و نگران و پیگیر آدم‌های فیلم‌های خود است. خود او در پاسخ به این سوال که چرا ساله است شخصیت‌های فیلم‌های شما به رستگاری نمی‌رسند گفت: «اگر رستگاری به معنای رهایی از شرایط سختی باشد که کاراکتر‌ها به آن دچارند باید تغییرات اساسی انجام شود.»  «قصه‌ها» در سال ۱۳۹۰ ساخته شد اما به خاطر مضمون اجتماعی و انتقادی‌اش و به اتهام «سیاه نمایی» از آن زمان تا امروز اجازه نمایش پیدا نکرد. بعد از اکران آن هم واکنش و انتقاد‌ها نسبت به نمایشش ادامه پیدا کرد. اما ایوبی در پاسخ به این انتقاد‌ها اعلام کرد که تمام مراحل اکران فیلم قانونی طی شده است. رخشان بنی اعتماد هم در واکنش به اکران عمومی فیلمش گفت: «مهم‌ترین موفقیت یک فیلم ایرانی، نمایش آن در ایران و برای هموطنان ایرانی است.»  
قصه ها
حبیب رضایی در این فیلم نقش مستندسازی را بازی می‌کند که در حین ساخت مستندش دوربینش توسط حراست توقیف می‌شود. او در دیالوگی می‌گوید که به این شرایط عادت کرده و ناامید نخواهد شد. او می‌گوید: «هیچ فیلمی، هیچ وقت، تو هیچ کُمُدی نمونده، بالاخره یه روز، یه جایی دیده می‌شه، چه سازنده‌اش زنده باشد، چه مرده»  این دیالوگ‌‌ همان دیالوگ مشهوری است که رخشان بنی اعتماد در یادداشت و سخنرانی‌هایش به عدم نمایش فیلمش حتی در پردیس سینمایی قلهک و... به کار برد و بازتاب گسترده‌ای هم داشت.
 «
قصه‌ها در سی و دومین جشنواره فجر به نمایش درآمد و از نگاه منتقدان و مخاطبان هم بسیار مورد توجه قرار گرفت اما در‌‌ همان دوران هم نقدهایی پیرامون آن گفته شد. از ماجرای سیاه نمایی و سیاسی بودن گرفته تا طرح این ادعا که اگر کسی فیلم‌های پیشین را ندیده باشد از داستان سر در نمی‌آورد. مثلا مسعود فراستی گفت: «بهتر بود در پوستر‌ها و اعلان‌ها و در آغاز فیلم جمله یی می‌آمد که: «کسانی که فیلم‌های قبلی فیلمساز را ندیده‌اند به دیدن این فیلم نیایند.»  بنی اعتماد هم در برابر این انتقاد اعلام کرد که فیلم کاملا استقلال خودش را دارد و مطلقا هیچ موقعیتی موکول به شناخت و دیده شدن فیلم‌های قبلی نشده است. او گفت: «ما هر کدام از این قصه‌های کوتاه را به شکلی پیش بردیم که شناسنامه هر یک از کارکتر‌ها در داستانک‌ها موجود باشد. در یکی دو جا خواندم که نوشته بودند مگر قرار است همه فیلم‌های قبلی بنی‌اعتماد را دیده باشند که حالا او این فیلم را ساخته است. این نشان می‌دهد که آنان اصلا فیلم را یا ندیده‌اند یا درست ندیده‌اند.»  
قصه ها
اما شاید اصلیترین ایرادی که می‌شود به فیلم بنی اعتماد گرفت نگاه مطلق سیاه او به جامعه است. روایت داستان‌هایی تلخ و سیاه که هیچ راه فراری هم از آن متصور نیست. فیلم او مجموعه‌ای از تمام معضلات اجتماعی است. اعتیاد، خشونت خانگی، خیانت، حقوق کارگران، مشکلات دانشجویی و.. همه در داستانک‌های بنی اعتماد در میان انبوهی از شخصیت‌ها به تصویر کشیده می‌شوند. شاید تنها نقطه روشن فیلم اپیزود آخر آن باشد با بازی پیمان معادی و باران کوثری که از نظر بسیاری از منتقدان هم بهترین قسمت فیلم شناخته شده است. صحبت‌های آنان و بازی‌های کلامی و کل کل‌هایشان رنگی متفاوت از سایر اپیزودها دارد.  
قصه ها
علاوه بر آن اصلیترین دلیل موفقیت فیلم بازی‌های خوب و روان آن است. هر کدام از این شخصیت‌های زیاد فیلم نقش اول‌های داستانک‌های خود هستند که قصه‌ها را از نظر بازیگری در رتبه بسیار بالایی قرار می‌دهد. ‌«قصه‌ها» برنده جایزه بهترین فیلنامه در جشنواره فیلم ونیز و برنده مسابقات پاسیفیک شد. در این فیلم حبیب رضایی، محمدرضا فروتن، مهراوه شریفی‌نیا، گلاب آدینه، مهدی هاشمی، حسن معجونی، بابک حمیدیان، نگار جواهریان، شاهرخ فروتنیان، ریما رامین‌فر، عاطفه رضوی، پیمان معادی، باران کوثری، خسرو شهراز، فاطمه معتمدآریا، صابر ابر و فرهاد اصلانی نقش آفرینی کرده‌اند.