روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه
29 اردیبهشت ماه سال 1394
سرمقاله روزی نامه جمهوری " اجلاس نجات آدمکشان!
"
آتش بس اسمی 5 روزه در یمن در ساعت 23 روز یکشنبه
پایان یافت. نماینده موریتانیائیتبار سازمان ملل خواستار تمدید آتش بس شده تا
فرصتی برای رایزنیهای سیاسی فراهم گردد. تقریباً به طور همزمان عربستان با تشکیل
اجلاسی تحت عنوان «نجات یمن»! با گردآوری اشخاص و گروههای غیرمرتبط و بیتاثیر در
تدارک فضاسازی برای حال و آینده یمن برآمده است. اجلاس مورد نظر آل سعود مورد
تحریم طرفهای اصلی تاثیرگذار و پرنفوذ یمن قرار گرفته است. جنبش انصارالله و
قبایل پرنفوذ یمنی حاضر به شرکت در این اجلاس نشدهاند. استدلال امتناع کنندگان
اینست که اولاً عربستان بخاطر شرارتها و جنایات اخیر در موضعی نیست که خود را
«ناجی یمن» معرفی کند و نقشی در جهت برقراری تفاهم در یمن ایفا کند. ثانیاً اگر
قرار است جناحها، گروهها و قبایل یمنی برای برقراری صلح و تضمین تمامیت ارضی یمن
تلاش کنند، قاعدتاً فصل مشترک تمامی تلاشها باید دفع تجاوز دشمن، حفظ اتحاد و
یکپارچگی ملت و مقابله با طرحهای تجزیه یمن باشد که مشخصاً در جهت مقابله با
جنایات جنگی و توطئههای سیاسی آل سعود خواهد بود و دقیقاً باید طرحهای خائنانهای
که «عدن» را به کانون تجزیهطلبی تبدیل کرده، خنثی و عقیم سازد.
سران عربستان امید دارند هر آنچه از طریق جنگ و تجاوز و توسل به جنایات جنگی محقق نشد، از طریق رایزنیهای سیاسی و جوسازیهای رسانهای به دست آورند. آل سعود امیدوار است اجلاس نیم بند «نجات یمن»! به عنوان مکمل جنایات جنگی این رژیم عمل کند و اهداف آل سعود را محقق سازد و «نقاب ناجی یمن» را بر چهره آل سعود، تثبیت کند و بر آنهمه فجایع ضدانسانی در یمن سرپوش بگذارد. آنچه ماهیت واقعی اجلاس «نجات یمن» را آشکارتر میسازد، حضور «عبدربه» رئیسجمهور مخلوع و فراری یمن در این اجلاس است که به عنوان محور اصلی طرح نجات یمن مطرح شده و از حمایت طیف حامیان تجاوز به یمن نیز برخوردار است، حال آنکه اگر قرار باشد اجلاسی برای نجات واقعی یمن از بحران کنونی تشکیل گردد، قبل از هر چیز باید اهداف آن بر روی محاکمه و مجازات «عبدربه» رئیسجمهور خائن و فراری یمن و مقابله با تجاوزات و جنایات جنگی عربستان و حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی یمن استوار باشد. موضوع مهمتری که عموماً در تبلیغات رسانهای تعمداً به فراموشی سپرده شده، اصل برقراری آتش بسی است که هرگز محقق نشده و حتی برای لحظهای هم از جانب عربستان رعایت نگردیده است. به عبارت بهتر هیچگاه در جنگ آل سعود علیه یمن آتش بس برقرار نبوده که اکنون کسی خواستار تمدید آن باشد. بعلاوه آمار و ارقام مربوط به ویرانیها و تلفات انسانی در دوران قبل و بعد از 2 مورد آتشبس ادعائی عربستان گواه آنست که ماشین جنگی عربستان حتی پس از برقراری آتش بس ادعائی هم به جنایات ضدبشری و شرارتهای خود ادامه داده و بعضاً به صورت متمرکزی، آنرا تشدید هم کرده است.
گزارش منابع موثق نشان میدهد که از صعده، صنعا و اکثر مناطق شیعهنشین غیر از ویرانهای باقی نمانده و اصرار ریاض برای برقراری آتش بس بدین معنی است که اصولاً جای دیگری برای بمباران و حملات توپخانهای و موشکی باقی نمانده که ویران شود.
آل سعود تصور نکند که چهره کریه و ضدانسانی خود را میتواند در پشت نقاب صلحطلبی و نجات یمن مخفی کند. هیچ فرد شرافتمندی که بوئی از انسانیت برده باشد، نمیتواند بر جنایات جنگی و شرارت آل سعود صحه بگذارد و از کنار اینهمه جنایت و وحشیگری بگذرد و علیه آن فریاد اعتراض سر ندهد. البته اوباما، اولاند و سایر دشمنان انسانیت برای دریافت سهم بیشتری از درآمدهای قارونهای نفتی منطقه بر شرارت ائتلاف صحه میگذارند و آنرا تایید میکنند ولی شعلههای خشم و انتقامی که فردا از پشت مرزهای طولانی عربستان با یمن زبانه خواهد کشید، دودمان پلید آل سعود را ریشهکن خواهد کرد و به آنان خواهد فهماند که فقط خود را فریب دادهاند و در کام حوادث پرشتاب منطقه آنچنان گرفتار خواهند شد که هیچ یاوری و هیچ راه نجاتی برای آن قابل تصور نیست.
سران عربستان امید دارند هر آنچه از طریق جنگ و تجاوز و توسل به جنایات جنگی محقق نشد، از طریق رایزنیهای سیاسی و جوسازیهای رسانهای به دست آورند. آل سعود امیدوار است اجلاس نیم بند «نجات یمن»! به عنوان مکمل جنایات جنگی این رژیم عمل کند و اهداف آل سعود را محقق سازد و «نقاب ناجی یمن» را بر چهره آل سعود، تثبیت کند و بر آنهمه فجایع ضدانسانی در یمن سرپوش بگذارد. آنچه ماهیت واقعی اجلاس «نجات یمن» را آشکارتر میسازد، حضور «عبدربه» رئیسجمهور مخلوع و فراری یمن در این اجلاس است که به عنوان محور اصلی طرح نجات یمن مطرح شده و از حمایت طیف حامیان تجاوز به یمن نیز برخوردار است، حال آنکه اگر قرار باشد اجلاسی برای نجات واقعی یمن از بحران کنونی تشکیل گردد، قبل از هر چیز باید اهداف آن بر روی محاکمه و مجازات «عبدربه» رئیسجمهور خائن و فراری یمن و مقابله با تجاوزات و جنایات جنگی عربستان و حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی یمن استوار باشد. موضوع مهمتری که عموماً در تبلیغات رسانهای تعمداً به فراموشی سپرده شده، اصل برقراری آتش بسی است که هرگز محقق نشده و حتی برای لحظهای هم از جانب عربستان رعایت نگردیده است. به عبارت بهتر هیچگاه در جنگ آل سعود علیه یمن آتش بس برقرار نبوده که اکنون کسی خواستار تمدید آن باشد. بعلاوه آمار و ارقام مربوط به ویرانیها و تلفات انسانی در دوران قبل و بعد از 2 مورد آتشبس ادعائی عربستان گواه آنست که ماشین جنگی عربستان حتی پس از برقراری آتش بس ادعائی هم به جنایات ضدبشری و شرارتهای خود ادامه داده و بعضاً به صورت متمرکزی، آنرا تشدید هم کرده است.
گزارش منابع موثق نشان میدهد که از صعده، صنعا و اکثر مناطق شیعهنشین غیر از ویرانهای باقی نمانده و اصرار ریاض برای برقراری آتش بس بدین معنی است که اصولاً جای دیگری برای بمباران و حملات توپخانهای و موشکی باقی نمانده که ویران شود.
آل سعود تصور نکند که چهره کریه و ضدانسانی خود را میتواند در پشت نقاب صلحطلبی و نجات یمن مخفی کند. هیچ فرد شرافتمندی که بوئی از انسانیت برده باشد، نمیتواند بر جنایات جنگی و شرارت آل سعود صحه بگذارد و از کنار اینهمه جنایت و وحشیگری بگذرد و علیه آن فریاد اعتراض سر ندهد. البته اوباما، اولاند و سایر دشمنان انسانیت برای دریافت سهم بیشتری از درآمدهای قارونهای نفتی منطقه بر شرارت ائتلاف صحه میگذارند و آنرا تایید میکنند ولی شعلههای خشم و انتقامی که فردا از پشت مرزهای طولانی عربستان با یمن زبانه خواهد کشید، دودمان پلید آل سعود را ریشهکن خواهد کرد و به آنان خواهد فهماند که فقط خود را فریب دادهاند و در کام حوادث پرشتاب منطقه آنچنان گرفتار خواهند شد که هیچ یاوری و هیچ راه نجاتی برای آن قابل تصور نیست.