سرمقاله : روزی نامه جمهوری " ناکامی آل سعود در مقابله با مقاومت"

روزی نامه ی  حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 4 آبان ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه  جمهوری " ناکامی آل سعود در مقابله با مقاومت"
سرمقاله نویس بدون توجه به حضور سپاه قدس درعراق وسوریه ویمن ومداخله گری درامورداخلی یمن وبحرین و عربستان و یمن که رژیم وارونه ی و لایت فقیه می کند . همچنین با نادیده ا نگاشتن اینکه عراق وسوریه جزو کشورهای عربی اند و مسایل داخلی شان به رژیم وارونه ی ولایت فقیه ندارد.
 مهمتراینکه سرمقاله نویس بافراموش کردن این واقعیت که چگونه طرح ترور عادل جبیر وزیرامور خارجه ی عربستان که قبلاً سفیرعربستان درآمریکا بود خنثی شد که از سوی سپاه قدس ویک باند مافیایی موادمخدر مکزیکی طراحی شده بود .ولی اکنون با پاک کردن صورت مسأله مقابل وزیر امورخارجه  عربستان موضع گیری ا نتقادی- تهدید وتحقیرآمیز اتخاذکرده است  که چرا  عادل الجبیر، وزیر خارجه  عربستان پس از دیداربا همتای آمریکائی خود «جان کری» رژیم وارونه ی ولایت فقیه  را در 3 مورد متهم ساخته است که شامل: اشغال سرزمین‌های عربی و دخالت در سوریه،‌ صادرات تروریسم و حمایت از آن!  همچنین در مورد آینده سوریه  با جان کری   محورتشکیل هیئت انتقالی حاکمیت و ضرورت کناره‌گیری بشار اسد رایزنی کرده  است .
ولیسرمقاله نویس وزیر خارجه عربستان را متهم کرده است  که  آشکارا به دخالت کشور متبوع خود در امور سوریه اعتراف نموده است. درصورتیکه سردمداران رژیم وارونه ی ولایت فقیه هرروز خبراز سرنگونی یا سقوط عربستان می دهند.
حتی اکنون سرمقانویس در دفاع از حوثی های یمنی  مدعی شده   در شرایطی که جنگنده‌های آل سعود هر روز ده‌ها نفر از مردم مظلوم و بی‌گناه یمن را بمباران می‌کنند و دولت عربستان با حمایت آشکار از تکفیری‌های تروریست در سوریه و عراق، این دو کشور را ناامن ساخته و جمعی از علماء و اعضاء خاندان سلطنتی عربستان خواستار کناره‌گیری شاه سلمان به همین دلایل از قدرت شده‌اند.
در ادامه افزوده  اگر عادل الجبیر، خام و تازه کار و فاقد تحلیل و قدرت پیش‌بینی حوادث است، مقامات ریاض می‌دانند که شکست و ناکامی آنها در این طرح‌های شیطانی از همان ابتدا قابل پیش‌بینی بود و در عین حال با تحریف واقعیت‌های عینی و ملموس هم نمی‌توانند تغییر محسوس و ملموسی در این زمینه را باعث شوند حتی اگر عادل الجبیر و شاهزادگان عیاش و بی‌کفایت آل سعود را هم خوش نیاید.

درست در شرایطی که جنگنده‌های آل سعود هر روز ده‌ها نفر از مردم مظلوم و بی‌گناه یمن را بمباران می‌کنند و دولت عربستان با حمایت آشکار از تکفیری‌های تروریست در سوریه و عراق، این دو کشور را ناامن ساخته و جمعی از علماء و اعضاء خاندان سلطنتی عربستان خواستار کناره‌گیری شاه سلمان به همین دلایل از قدرت شده‌اند، عادل الجبیر، وزیر خارجه تازه کار این کشور پس از دیدار با «جان کری» همتای آمریکائی خود جمهوری اسلامی ایران را در 3 مورد متهم ساخت: اشغال سرزمین‌های عربی و دخالت در سوریه،‌ صادرات تروریسم و حمایت از آن! طرفه اینکه وی در همین اظهارات خود، درخصوص سرنوشت سوریه گفت با جان کری در مورد آینده سوریه، تشکیل هیئت انتقالی حاکمیت و ضرورت کناره‌گیری بشار اسد رایزنی کرده و بدین ترتیب، آشکارا به دخالت کشور متبوع خود در امور سوریه اعتراف نموده است.
این نخستین بار نیست که رژیم آل سعود چنین اتهامات سخیف و اظهارات بی‌پایه‌ای را درخصوص عملکرد مسئولانه جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه مطرح می‌سازد. عادل الجبیر این روزها برای خوشایند اربابانش در واشنگتن و ریاض، اراجیفی را مطرح می‌کند که تکراری و ملال‌آور است و دیگر حساسیت کسی را برنمی انگیزد. وی اگرچه صندلی وزارت خارجه عربستان را در اختیار دارد ولی خود را به نادانی می‌زند و حاضر نیست از عملکرد جنایتکارانه ریاض در یمن، عراق،‌ بحرین، سوریه، لیبی، مصر و فلسطین سخنی بگوید و از جزئیات دخالت‌های ضدانسانی و جنایات آل سعود پرده بردارد، چرا که در غیر اینصورت چگونه ممکن است وزیر خارجه کشوری که خون اعراب و مسلمانان را مباح می‌داند و به هر توطئه و جنایتی برای تحقق اهداف پلید خود متوسل می‌شود، دیگران را متهم به دخالت کند؟ رژیم جنایتکاری که یمن و بحرین را اشغال کرده و به قتل عام اعراب مسلمان در منطقه سرگرم است، دیگران را عامل اشغال سرزمین‌های عربی می‌داند! وزیر خارجه این رژیم، با رژیم اشغالگر صهیونیستی نرد عشق می‌بازد، اشغال فلسطین را کم اهمیت جلوه می‌دهد و خواستار پیروزی تروریست‌های داعش و القاعده و تکفیری‌ها در سوریه و یمن است و آنرا از مسئله فلسطین هم با اهمیت‌تر و مهم‌تر ارزیابی می‌کند.
به راستی علت اصلی اینهمه شرارت و دشمنی آل سعود علیه مصالح امت اسلامی و دنیای عرب چیست و چگونه جنایات و خیانت‌های آشکار و نهان ریاض قابل توجیه و ردیابی است؟ در پاسخ به این سوال، بخشی از واقعیت را در پرتو شکست طرح مشترک آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی در جنگ 33 روزه علیه حزب‌الله لبنان و جنگ 22 روزه علیه مردم مظلوم غزه، می‌توان فهمید.
ایهود اولمرت، نخست‌وزیر وقت اسرائیل در توجیه علت آغاز و استمرار این دو جنگ به صراحت می‌گفت این جنگ و استمرار آن را دولت‌های عرب خواستارند و اصرار دارند که ادامه یابد. علائم و نشانه‌هائی که با رموز سیاسی توسط اولمرت و دیگر سران صهیونیست اعلام شد، ارتجاع عرب و مشخصاً دربار مفلوک ریاض را به عنوان «دشمن اصلی مقاومت» معرفی می‌کرد که خواهان ریشه کن ساختن مقاومت در لبنان و فلسطین بود.
مقامات ریاض قطعاً بخاطر دارند که سفیرشان در بیروت از طریق دریا و با قایق‌های تندرو از لبنان گریخت و خفت یک خروج حقیرانه را برای همیشه به نام سفیر آل سعود ثبت کرد. آل سعود بخاطر دارد که «ترکی الفیصل» و «بندر بن سلطان» شاهزادگان سعودی از صهیونیست‌ها عاجزانه می‌خواستند که یکبار دیگر جنگ علیه حزب‌الله و حماس را به خرج سعودی‌ها به راه بیندازند ولی اولمرت و دستیارانش جرات نکردند یکبار دیگر شانس خود را امتحان کنند.
آن خشم و کینه انباشته اکنون باعث بی‌تابی و شرارت آل سعود علیه «محور مقاومت» شده و آتش انتقام از حلقوم آل سعود و وزیر تازه کارش زبانه می‌کشد. بدین ترتیب روشن است که آل سعود از طریق همدستی با اشغالگران صهیونیست و تامین اهداف و برنامه‌های اسرائیل و حامیانش از طریق تروریست‌های داعش و تکفیری‌ها «تروریست‌پرور» است نه کسانی که شجاعانه به یاری مظلومان شتافته و پوزه تروریست‌ها را به خاک مالیده‌اند. آل سعود با اشغال یمن و بحرین و اعزام تروریست‌های داعش برای اشغال سوریه و عراق اشغالگرند نه کسانیکه علیه اشغال سرزمین‌های عربی و اسلامی از فلسطین و لبنان و یمن گرفته تا سوریه و عراق به نخستین مسئولیت‌های شرعی و قانونی خود عمل کرده‌اند. و مگر حزب‌الله کیست بجز دلاوران دلسوخته‌ای که بدون کمک هیچ یک از ارتشهای عرب توانستند اشغالگران صهیونیست و نیروهای مداخله‌گر چند ملیتی ارتش‌های ناتو را در لبنان، به فرار از این کشور وادار سازند و حال آنکه بیش از سه چهارم کل خاک لبنان در اشغال صهیونیست‌ها بود. ولی هرگز ندیدیم آل سعود علیه اشغال لبنان موضع بگیرد و مدافعان دلیر و جان برکف را ستایش کند.
برای آل سعود بسیار شرم آور است که نیروهای مقاومت و مدافعان حریم لبنان و سوریه و عراق را «تروریست» معرفی و به همدستی با اشغالگران صهیونیست افتخار کند و خود را نیازمند الگوی صهیونیستی بداند و به آموزش و تجهیز و سازمان‌د‌هی تروریست‌های داعش و تکفیری‌ها بپردازد.
آل سعود با این اراجیف، ابعاد جاهلیت خود را به نمایش می‌گذارد. تاریخ در صفحات خود ثبت می‌کند که آل سعود با ثروت‌ها و فرصت‌ها و زمینه‌های رشد و بالندگی دنیای اسلام و دنیای عرب چگونه رفتار کرد و چگونه خواست مشتی تروریست وحشی را بر مقدرات دنیای عرب حاکم سازد ولی نتوانست و ناکام شد و در انتقام جوئی از جبهه مقاومت، از همیشه رسواتر شد.
شکست و شرمندگی ناشی از بی‌اعتباری آل سعود است که این روزها باعث عربده‌جوئی عادل الجبیر شده و ایران را به اشغال سرزمین‌های عربی متهم می‌کند. تصادفی نیست که آمریکا، صهیونیست‌ها و ارتجاع عرب یکصدا علیه شریف‌ترین عناصر مقاومت عربده می‌کشند و آنها را تروریست معرفی می‌کنند ولی تروریست‌های وحشی را نیروهای معتدل و میانه‌رو قلمداد می‌نمایند.
اگر عادل الجبیر، خام و تازه کار و فاقد تحلیل و قدرت پیش‌بینی حوادث است، مقامات ریاض می‌دانند که شکست و ناکامی آنها در این طرح‌های شیطانی از همان ابتدا قابل پیش‌بینی بود و در عین حال با تحریف واقعیت‌های عینی و ملموس هم نمی‌توانند تغییر محسوس و ملموسی در این زمینه را باعث شوند حتی اگر عادل الجبیر و شاهزادگان عیاش و بی‌کفایت آل سعود را هم خوش نیاید.