بزك كنندگان آمريكا دانشگاه را با آرايشگاه اشتباه گرفته اند!

اوین نامه ی کیهان 16 آذر – 94
گزارش خبري تحليلي كيهان 
بزك كنندگان آمريكا دانشگاه را با آرايشگاه اشتباه گرفته اند!
 نگاه کنید مفت خوران حوزوی مرتجع غیر مولد ضد علم و دانش ودانشگاه ودانشجو همراه با پاسداران  اطلاعاتی وامنیتی وبازجو  که روزنامه نگار وفعال سیاسی وتحلیل گر شده اند چه بر سر دانشگاه وجنبش دانشجویی آورده اند که بیش از 60 سال سابقه ی مبارزه باارتجاع داخلی و استعمار خارجی داشته است . در صورتیکه از سوی باندهای درگیر جنگ قدرت و ثروت  جنبش دانشجویی تبدیل به گوشت قربانی شده است  .چون سربازجو شریعت نداری  از موضع وکیل مدافع  دراوین نامه اش به مناسبت سالگرد 16 آذر به حساب خودش گزارش خبری تحلیلی داده است که در مورد مدعيان اصلاحات گفته است  که اینان جنبش دانشجويي را حرف مفت مي دانند و به سواري رايگان گرفتن از موج هاي دانشجويي شهره اند، در مراسم هاي روز دانشجو باز هم مهمان برخي دانشگاه ها شدند تا از اين فرصت براي بزک آمريکا و پادوهاي داخلي آن استفاده کنند.

مدعيان اصلاحات که جنبش دانشجويي را حرف مفت مي دانند و به سواري رايگان گرفتن از موج هاي دانشجويي شهره اند، در مراسم هاي روز دانشجو باز هم مهمان برخي دانشگاه ها شدند تا از اين فرصت براي بزک آمريکا و پادوهاي داخلي آن استفاده کنند.
    
سرويس سياسي- در نيمه آذر سال 1332 و تنها چند ماه پس از کودتاي آمريکايي-انگليسي آژاکس، لندن روابط خود را با رژيم پهلوي از سر گرفت و ريچارد نيکسون معاون رئيس جمهور وقت آمريکا اعلام کرد به تهران خواهد آمد. دانشجويان در اعتراض به اين تحولات اقدام به تظاهرات کردند. اعتراضي که پاسخي جز گلوله نداشت و سنگفرش دانشکده فني دانشگاه تهران به خون دانشجويان احمد قندچي، آذر (مهدي) شريعت رضوي و مصطفي بزرگ نيا آغشته و فرش قرمز معاون رئيس جمهور آمريکا شد. فرداي آن روز نيکسون به ايران آمد و دکتراي افتخاري در رشته حقوق را در دانشگاه تهران که در اشغال مشهود نيروهاي نظامي بود، دريافت کرد!
    
کمتر کسي پيش بيني مي کرد چند دهه پس از اتفاقاتي که منجر به پايه گذاري روز دانشجو شد، کساني پيدا شوند که با گستاخي تمام در سالروز شهادت دانشجوياني که خون خود را براي مبارزه با استعمار و استکبار نثار کردند، چهره کريه آمريکا و آلت دستهاي داخلي آن را بزک کنند!
    
در حالي که انتظار معقول و بجا آن است که متوليان دانشگاه و دست اندرکاران روز دانشجو، 16 آذر را به روز افشاي جنايات استکبار و بيداري دانشجو به عنوان پرچمدار ظلم ستيزي و عدالت طلبي تبديل کنند، روز گذشته برخي از دانشگاه هاي کشور شاهد حضور و سخنراني افراد و جرياناتي بود که نه تنها در اين مسير گام برنمي دارند بلکه نعل وارونه زده و با تبديل دانشگاه به آرايشگاه، اقدام به بزک آمريکا کردند.
    
در تهران ابراهيم اصغرزاده به دانشگاه تربيت مدرس رفت تا يک بار ديگر از گذشته انقلابي خود اعلام پشيماني و برائت کند. وي که پيش از اين از آمريکا به دليل تسخير لانه جاسوسي عذرخواهي کرده و از اين حرکت اعلام پشيماني کرده بود، در دانشگاه تربيت مدرس به بهانه حادثه اسيدپاشي در اصفهان و يک درگيري در زندان رجايي شهر، از اينکه انقلاب اسلامي سال 57 به رهبري روحانيت رخ داده است اعلام پشيماني کرد!
    
در دانشگاه علامه طباطبايي نيز عليرضا محجوب از يکي از سران فتنه حمايت کرد و مدعي شد آرمان وي قانون بوده و مشکلات کشور ناشي از بي توجهي به اين آرمان است. محجوب اشاره نکرد اين چه آرماني است که حماسه بيش از 40 ميليوني انتخابات 88 را متهم به تقلب مي کند، در جمع هاي پشت پرده مي گويد تقلبي رخ نداده و جرات ندارد همين اعتراف را عمومي کند؟!
    
همچنين مصطفي معين که به اراک رفته بود در دانشگاه اين شهر به ايراد سخنراني پرداخت. مسئولين دانشگاه با اختلال در تلفن هاي همراه و کنترل شديد ورود و خروج دانشجويان به سالن مراسم، جوي شديداً امنيتي ايجاد کردند. 
    
معين که پايه گذار ستاره دار کردن دانشجويان است در سخناني درخصوص حصر سران فتنه مدعي شد آنان زحمت کش و به فکر مردم هستند و بعد از انتخابات بايد به اسم آشتي ملت و دولت، حصر برداشته شده و به وحدت برسيم!
    
معين توضيح نداد اين چه نوع زحمت کشي و فکر براي مردم است که ماه ها کشور را دچار آشوب و اغتشاش کرد، راي آنها را ناديده گرفت و با شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» مجري دستور العمل بيگانگان براي براندازي نظام بود! و اساساً مردم چگونه مي توانند به پادوهاي داخلي آمريکا اعتماد کرده و با آنها به وحدت برسند؟!
    
محمدرضا عارف هم که به دانشگاه صنعتي شريف رفته بود، در حمايت از فتنه آمريکايي-انگليسي-اسرائيلي، رفع حصر سران فتنه را وعده دولت يازدهم عنوان کرد و ابراز اميدواري کرد روحاني در مراسم 16 آذر اخبار خوشي در اين زمينه بدهد!
    
عارف گفت روزي مواضع خود را درقبال حوادث سال 88 و حصر سران فتنه اعلام خواهد کرد. در اين مراسم کليپي از سران فتنه نيز پخش شد.
    
علي مطهري هم که مهمان دانشگاه علامه بود مواضع سابق خود درباره سران فتنه را تکرار کرد و بدون توجه به نسبت سهم عوامل مختلف در شکل گيري فتنه 88 و جنايت و جرائم آشکار سران فتنه، خواهان حل موضوع حصر از طريق گفت و گو شد!
    
    
سواري رايگان از جنبشي که حرف مفت است!
    
نکته قابل توجه و تامل در اين ميان آن است که تقريباً تمامي اين افراد (به جز مطهري آن هم به صورت گذرا) در سخنان خود هيچ اشاره اي به پيشينه و ريشه تاريخي روز دانشجو نکردند که البته از مدعيان اصلاحات چنين برخورد و استفاده ابزاري از دانشجو و دانشگاه هيچ جاي تعجبي ندارد. اصلاح طلبان در دوران 8 ساله خود، دانشجويان را به واسطه روحيه جواني و هيجاني، ابزاري براي پيشبرد اهداف سياسي خود مي ديدند که اوج اين سوءاستفاده و نگاه ابزاري در فتنه 18 تير سال 78 خود را نمايان کرد و در نهايت سعيد حجاريان به عنوان تئوريسين جريان اصلاحات اذعان کرد از نگاه اين طيف؛ جنبش دانشجويي حرف مفت است!
    
پس از دوران اصلاحات، سازمان ادوار تحکيم وحدت در تحليلي با عنوان ( گام بزرگ جنبش دانشجويي ) با مرور «سواري رايگان» اصلاح طلبان بر روي موج هاي جنبش دانشجويي نوشته بود: دولتي ها و مجلسي هاي اصلاح طلب علاوه براينکه هيچ توجهي به خواسته هاي دانشجويان نکردند بلکه سعي نمودند تا حوزه کنترل دانشجويان را به تصرف خود درآورند. آنها با تصويب قوانين جديد و سپردن اختيارات به کميته هاي انضباطي و حراست دانشگاه ها تلاش کردند فشار مضاعفي را به دانشجويان وارد کنند.
    
مدعيان اصلاحات برخلاف ادعاهاي خود مبني بر احترام به مخالف، دفاع از آزادي بيان، قانون گرايي و... در طول دوره حيات خود نشان داده اند عملاً هيچگونه پايبندي به اين شعارها ندارند و در مراسمات دانشجويي نيز با هوچي گري و جنجال سعي دارند وانمود کنند فضاي دانشگاه را در دست دارند و سايرين در اقليت محض هستند. 
        
دعوت از پادوي قديمي آمريکا!
    
اما اين تمام ماجرا نيست. امروز و همزمان با روز دانشجو، دانشگاه تهران در اقدامي عجيب و قابل تامل از ابراهيم يزدي براي مراسم 16 آذر دعوت به عمل آورده است. آن هم با عناويني مانند مشاور امام(ره)!!
    
در حالي که اعضاي نهضت آزادي علنا و حتي تا به امروز هميشه از لفظ آقاي خميني(ره) استفاده کرده اند و هيچگاه عنوان امام را براي بنيانگذار فقيد انقلاب استفاده نکرده اند، استفاده از چنين عنواني، منافقانه و رياکارانه است و از نفوذ جريان ضدانقلاب نهضت آزادي -که امام انحراف آنان را خطرناک تر از ديگر دشمنان انقلاب دانسته- در مجموعه وزارت علوم و آموزشي حکايت دارد. 
    
کارنامه نهضت آزادي، کارنامه تاريخي با لکه هاي سياه فراوان است. نهضت آزادي عليرغم اعتماد امام در سال هاي اوليه انقلاب نه تنها نتوانست خود را با انقلاب همراه کند، بلکه با توطئه هاي فراوان عليه انقلاب، در سالهاي بعد از استعفاي دولت موقت، کار را به جايي رساند که امام در سخنراني علني و در دوران حيات رهبر اصلي اين جريان يعني مهندس بازرگان اعلام کند: «والله قسم، من با نخست وزيري بازرگان مخالف بودم
    
بازرگان اگرچه خود تصريح کرده بود که به هيچ وجه انقلابي نيست و تمايلي به رفتن شاه ندارد، و حتي در ديدار با امام در مهر 57، گفته بود: «آقا! ايران سه رکن دارد: شاه، ارتش و آمريکا. شما مي گوييد شاه برود، اولاکجا برود؟ شاه رفتني نيست، به فرض برود، با آمريکا و ارتش چه مي کنيد؟ فکر دو رکن ديگر را کرده ايد؟».
    
در واقع او به عنوان يک مصدقي، اعتماد به نفس اداره حکومت و مملکت داري بي اذن و دخالت آمريکا را نداشت. اگرچه خيلي ها بازرگان را يک موحد مسلمان تلقي مي کردند، اما در حقيقت او به کدخدايي آمريکا بيش از مصدق اعتبار مي بخشيد و اعتماد داشت.
    
بيراهه نيست اگر او را مصداق اين جمله امام دانست که «آنها که خواب آمريکا را مي بينند، خدا بيدارشان کند». بازرگان در حمله اي صريح به دانشجويان خط امام بي ادبانه آنان را «بي شرف»، خطاب مي کند و طي يک سخنراني در مسجد نارمک مي گويد: «...اسم خودشان را مي گذارند خط امام. خط شيطانند اينهايي که افشا مي کنند. فلان فلان شده ها. بي شرفند اينهايي که مي گويند ما با آمريکا راه کج رفته ايم
    
حال دعوت از عضو چنين جرياني که سرکرده آنان سال ها پيش دانشجويان انقلابي را اينگونه توهين آميز خطاب کرده بود، چه معنايي دارد و آن را بايد نشانه کدام نفوذ و انحراف دانست. امام راحل مي فرمود هر چه فرياد داريد بر سر آمريکا بکشيد، حال بايد ديد امروز اين مشاور ساختگي ايشان درباره آمريکا چه خواهد گفت! شايد هم دانشجويان مومن و انقلابي اجازه ندهند پادوهاي آمريکا خود را به نام مشاور امام(ره) جا زده، در دانشگاه نفوذ کرده و اصلي ترين دشمن امام و انقلاب را بزک کنند و البته از سوي بي بي سي و رسانه هاي زنجيره اي داخلي و برخي مسئولين غافل، به افراطي گري نيز متهم شوند!