دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 2 دیماه سال 1394
يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "اهداف و پيامدهاي ائتلاف سعودي ها:
براي مبارزه با تروريسم تاکنون سه ائتلاف تشکيل شده است که به رغم تشابه اسمي و اهداف ظاهري، اهداف اصلي متفاوتي را دنبال مي کنند. اولين ائتلاف را آمريکا فرماندهي مي کند. دومين ائتلاف را روسيه اداره مي کند. سومين ائتلاف نيز ائتلافي است که سعودي ها اعلام کردند. هرچند اطلاعات بيشتري درخصوص زواياي پنهاني ائتلاف سعودي ها منتشر نشده اما زمان اعلام اين ائتلاف ناگهاني به دلايل مختلف اهميت زيادي دارد که مي توان به آنها اشاره کرد: 1- يک طرح صددرصد آمريکايي: در اصل، ائتلاف سعودي را بايد بخش زميني ائتلاف آمريکايي دانست. استقبال فوري مقام هاي آمريکايي از اعلام تشکيل چنين ائتلافي از سوي عربستان در اين مسير قابل توجه است. به طوري که اشتون کارتر وزير دفاع آمريکا بلافاصله گفت ائتلاف عربستان براساس درخواست هاي واشنگتن براي مشارکت بيشتر کشورهاي سني است. جان کربي سخنگوي وزارت خارجه آمريکا هم گفت اين ائتلاف در جهت سياست هاي آمريکاست که به همپيمانانش در منطقه مي گفت تا انجام دهند. اوباما رئيس جمهور آمريکا نيز در اجلاس اخير جي20 در آنتالياي ترکيه از هم پيمانان عرب خود خواسته بود با تشکيل نيروي زميني به بهانه مبارزه با تروريسم در سوريه و عراق مداخله کنند. لذا چنين تلاشي را مي توان در مسير اجراي طرح هاي آمريکايي پس از ناکامي گروههاي تروريستي در عراق و سوريه ارزيابي کرد. 2- در جهت اهداف تجزيه طلبانه منطقه: هدف از تشکيل ائتلاف جديد سعودي تجزيه مذهبي منطقه براساس طرح سايکس پيکو است. آمريکا تلاش دارد براساس توافقنامه سايکس پيکو که صد سال پيش دولت عثماني را تجزيه کرد، کشورهاي منطقه و مشخصا عراق و سوريه را براساس نژاد و طايفه تجزيه کند. آن زمان هم کشورهاي عربي به ويژه عربستان فعالانه در اجراي توافقنامه سايکس پيکو با تحريک انگليس و فرانسه عمل کردند و اکنون همين کشورها با تحريک آمريکا تلاش مي کنند. عرب ها در توافقنامه سايکس پيکو فريب بزرگي خوردند که اکنون نيز قرار است همان فريب را بخورند. يعني شواهد و نشانه ها حاکي از آن است که آمريکا تلاش مي کند به دست کشورهاي منطقه، منطقه را تجزيه کند. اعزام نيروهاي زميني آمريکا به منطقه، حضور نيروهاي ترکيه در موصل و ائتلاف سعودي مقدمه اجراي اين طرح آمريکاست.جان بولتون سفير پيشين آمريکا در سازمان ملل هدف اين طرح را ايجاد «دولتي سني مذهب» در مناطقي از سوريه و عراق که در اشغال داعش است و به موازات آن «دولتي شيعي» در جنوب عراق و يک «دولت کردي» در شمال اين کشور بيان کرده است. 3- ماجراجويي با ايفاي نقش پليس منطقه - ائتلاف سعودي را بايد تنها يک اسم و ائتلافي نمادين دانست که هيچ اعتبار واقعي ندارد. چرا که اولاعربستان ابتدا در تماس با کشورهاي مختلف درباره يک «مرکز هماهنگي عليه تروريسم» سخن گفته بود اما در يک اقدام فريب کارانه محمد بن سلمان به طور ناگهاني در يک کنفرانس مطبوعاتي نيمه شبانه خبر تشکيل يک «ائتلاف نظامي اسلامي» را با حضور 34 کشور و حمايت 10 کشور ديگر اعلام کرد. به دليل فريب کاري عربستان بسياري از کشورها ابتدا با اظهار بي اطلاعي، مواضعي متعجبانه اتخاذ و سپس از آن دوري کردند تا جايي که اندونزي به عنوان بزرگترين کشور سني مذهب و پرجمعيت ترين کشور اسلامي اعلام کرد «ما نمي خواهيم به يک ائتلاف نظامي ملحق شويم.» الجزاير بزرگ ترين کشور مسلمان آفريقا، عمان، پاکستان، بنگلادش، افغانستان و کشورهاي آسياي مرکزي نيز چنين مواضعي اتخاذ کردند. ثانيا قبل از اين نيز عربستان در تجاوز به يمن از ائتلاف گسترده اي عربي خبر داد و بدون کسب موافقت ديگر کشورها نام آنها را در ائتلاف عربي در جنگ يمن قرار داده بود اما بسياري از کشورها از جمله پاکستان و مصر حاضر به پيوستن به اين ائتلاف نشدند. ثالثا عربستان در حالي ادعا کرده که اين ائتلاف در عراق و سوريه با هماهنگي «جامعه بين الملل» و به صورت «مشروع» عمليات نظامي خواهد کرد که از خود اين کشورها که درگير با تروريسم هستند، براي حضور در اين ائتلاف دعوت نکرده است. رابعا عربستان که در سوريه و يمن نتوانسته به اهداف خود برسد، حال چگونه مي خواهد به اهدافي در سطح بين المللي که حتي آمريکا به آن نرسيده، برسد. علت نرسيدن به اهداف اعلام شده را نيز بايد در عدم صداقت و تناقض در ادعا و عمل آمريکايي ها و سعودي جستجو کرد. لذا ادعاي ناگهاني عربستان براي مقابله با تروريسم سوال برانگيز و در ماهيت شکلي و اهداف ترديدهايي را پديد آورده است. خامسا نکته قابل توجه اينکه در اهداف اين ائتلاف هيچ سخني از تروريسم اسرائيل به ميان نيامد به رغم اينکه گفته شد فلسطين نيز جزء اين ائتلاف است!!!. سادسا تشکيل ائتلاف سعودي نشانه ديگري از رويکرد مداخله جويانه عربستان است که مي خواهد نقش پليس منطقه را بازي کند و اين يک ماجراجويي بسيار خطرناک رياض محسوب مي شود که تلاش دارد هنوز جنگي را به پايان نرسانده، وارد جنگ ديگري شود. ثامنا آمريکا و کشورهاي عربي متحد او که در ميدان عمل نتوانستند به اهداف خود به ويژه در مبارزه با تروريست ها برسند، قصد دارند با اين گونه اقدامات نمادين و با فضاسازي هاي رسانه اي، شکست هاي خود را بپوشانند. رزمايش هوايي آمريکا و رژيم صهيونيستي با مشارکت برخي کشورهاي عربي از جمله عربستان نيز در اين جهت قابل ارزيابي است. تاسعا مشخص نيست هزينه ميليارد دلاري اين ائتلاف در شرايطي که قيمت نفت به زير سي دلار رسيده، چگونه توسط کشورهاي عربي تامين خواهد شد؟ 4- نجات تروريستها: اکنون که با تشکيل ائتلاف روسيه، ايران، عراق و سوريه راهبرد استفاده ابزاري از گروههاي تروريستي براي ساقط کردن دولت بشار اسد با شکست روبرو شده است به نظر مي رسد آل سعود در تلاش است براي جبران شکست هاي خود در منطقه به صورت مستقيم وارد سوريه و عراق شود و با ادعاي مبارزه با تروريسم فضاي پوششي براي تروريست ها فراهم کند و با کنترل مناطقي زمينه طرح هاي آمريکايي تجزيه طلبانه را محقق سازد. 5- تطهير چهره پدر تروريسم- به نظر مي رسد تطهير وجهه عربستان به عنوان پدر خوانده تروريسم تکفيري يکي از اهداف پشت پرده اين ترفند نمايشي باشد. پس از حوادث تروريستي در پاريس فشارها بر عربستان به عنوان منشاء تروريسم در غرب شدت گرفت، به طوري که بسياري از رسانه ها و محافل سياسي غرب فشار بر عربستان به عنوان تروريسم را به جاي مبارزه با معلول خواستار شدند. لذا اعلام ائتلاف سعودي براي تحت الشعاع قرار دادن حمايتهاي گسترده سعودي ها از تروريسم و اعتراض هاي جهاني و انحراف افکار عمومي صورت گرفته است. 6- پاسخ به فشارهاي غرب: در هفته هاي اخير، مقامات و سياستمداران غربي، عربستان را به دو دليل با ادعاي کم کاري در مبارزه با داعش تحت فشار گذاشتند.
اولاآمريکا و کشورهاي غربي به دليل عملکردشان در مبارزه با تروريستها تحت فشار افکار عمومي هستند. ثانيا مي خواهند از ظرفيتهاي کشورهاي منطقه براي رسيدن به اهدافشان هر چه بيشتر استفاده کنند. کشورهاي غربي براي دخالت نظامي در سوريه و عراق بنا ندارند در خط مقدم از نيروهاي زميني خود استفاده کنند، بلکه تلاش دارند نيروهاي زميني کشورهاي خليج فارس را درگير ماجراجويي هاي خود کنند. چنان که جان مک کين رئيس کميته نظامي کنگره گفته آمريکا درصدد تشکيل نيرويي زميني متشکل از صد هزار نفر از نيروهاي ارتش هاي عربي است. 7- طرحي براي نشان دادن خوش خدمتي به آمريکا: آمريکايي ها از وزير کشور و وليعهد عربستان يعني محمد بن نايف استقبال گرمي کردند و او را قهرمان جنگ با تروريسم توصيف کردند. اين موضع غربي ها بدان معني است که او براي رهبري عربستان سزاوارتر از محمد بن سلمان است و از طرف ديگر از محمدبن سلمان در گزارشهاي سازمان اطلاعات آلمان و برخي مطبوعات آمريکايي به عنوان کودک بي باکي صحبت مي شود که خطري براي عربستان است. لذا اعلام تشکيل ائتلاف جديد را بايد حرکت نمايشي مايوسانه اي توصيف کرد که محمدبن سلمان تلاش مي کند ثابت کند از محمدبن نايف نيرومندتر است و مي تواند غربي ها را در پيروزي بر تروريسم راضي تر کند. محمد بن سلمان با اعلام تشکيل اين ائتلاف گويا به آمريکا و غرب مي گويد اگر نايف بر تروريسم در عربستان پيروز شد من بر تروريسم در سراسر جهان اسلام پيروز خواهم شد. 8- امتياز گرفتن پاي ميز مذاکرات سياسي: آمريکا و عربستان در تلاشند تا با فضاسازي و القاء پيروزي از چنين اقداماتي به عنوان اهرم فشاري در ژنو و وين و نيويورک استفاده کنند. بعد از موفقيت هاي ارتش سوريه در تحولات ميداني به نظر مي رسد آمريکا کنفرانس نيويورک را برگزار کرد تا مانع تلاش هاي جدي براي تحقق مذاکرات سوري - سوري که در نشست وين مطرح شده بود، شود. به ويژه که کري در سفر سه ساعته به مسکو نتوانست به نتيجه دلخواه برسد و با واکنش سرد پوتين مواجه شد. از سوي ديگر حملات «طوفان قاطعيت» نتايج عکس داد. کسب پيروزي هاي اخير يمني ها و عمليات مقاومت يمن در داخل خاک عربستان و سقوط پايگاههاي سعودي و انهدام زرادخانه آمريکا، قبل از اينکه کشورهاي ائتلاف عربي را نگران کند، حامي آنها يعني آمريکا را نگران کرد که ممکن است شهرها و مناطق سعودي بيشتري سقوط کند. بر همين اساس آمريکا و عربستان که نتوانستند به اهداف خود در يمن برسند، تن به مذاکرات يمني - يمني دادند. لذا اعلام تشکيل ائتلاف سعودي همزمان با مذاکرات سوري - سوري و يمني - يمني در وين و ژنو و نيويورک تنها در چارچوب فشار براي باج خواهي سر ميز مذاکره است. نويسنده: دكترمحمدحسين محترم