دستگيري پدر پير شبكه نفوذ در ايران 8 اسفند -94
از نفوذ ديپلماتيك تا شبكه سازي اجتماعي
از نفوذ ديپلماتيك تا شبكه سازي اجتماعي
اطلاعات و امنیت پاسداران و خبرگزاری دروغ پرداز پاسداران فارس واوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری موفق نشدند باد ستگیری عبد النبی نمازی سناریوی تبلیغات انتخاباتی علیه ی روحانی- رفسنجانی- ومدعیان اصلاح طلبان را اجرا وبهره برداری کنند.
سرويس سياسي- دستگيري محمد باقر نمازي پس از ورود به کشور با هدف کشف لايه هاي پيچيده فساد اقتصادي و اطلاعاتي گسترده شبکه مرتبط با انگليس و آمريکا در ايران در حالي صورت گرفت که علت يابي بازگشت وي به کشور در شرايط کنوني مهم ارزيابي مي شود.
رسانه هاي انگليسي و آمريکايي طي دو روز گذشته تلاش کردند ضربه امنيتي بزرگ وارد شده به شبکه فساد اقتصادي و خرابکاري امنيتي انگليس و آمريکا در ايران را تحريف کرده و باقر نمازي را صرفا «پدر پير و مريض» سيامک نمازي با حق شهروندي آمريکا نمايش دهند!
هرچند پسر بازداشت شده وي از سوي رسانه هاي آمريکايي و انگليسي به عنوان شاه ماهي شکار شده دستگاه امنيتي ايران معرفي شده است اما بررسي و مرور پرونده «پدر» نشان مي دهد که «پسر» جاسوسي و عمليات نفوذ و براندازي را از پدر به خوبي فراگرفته است! در حقيقت اگر «سيامک» را سرشاخه برنامه نفوذ انگليسي- آمريکايي در ايران به شمار آوريم بي شک ريشه اين درخت فساد «باقر»، پدر وي خواهد بود. اما سوال اصلي اين است که چرا باقر نمازي 79 ساله، زندگي مرفه و کرسي مهم خود در انديشکده هاي ضد ايراني آمريکايي- صهيونيستي در کاليفرنيا را رها کرده و به فرودگاه «امام خميني» پا گذاشته است؟
قمار امنيتي پدر براي پسر
حقيقت ماجرا اين است که پس از دستگيري «جيسون رضائيان» دوست خانوادگي و همکار نمازي ها در پروژه جاسوسي مرکز امنيتي ناياک، موج حمايتي وسيعي در رسانه هاي غربي با توجه به عنوان پوششي خبرنگاري وي، به راه افتاد که سرانجام با مبادله اين جاسوس عالي رتبه پايان يافت. اما هويت امنيتي پنهان «سيامک نمازي»، منجر شد به جز عوامل ناياک و دستگاه سياست خارجي آمريکا، تکاپوي رسانه اي گسترده اي در مسير فشار بر ايران براي آزادسازي فرزند ارشد باقر نمازي صورت نگيرد. به نظر مي رسد همين موضوع موجب شده پدر مشهور و با سابقه سيامک، نقشه «قمار امنيتي» را با در نظر گرفتن موارد مهمي همچون پنهان شدن هويت حقيقي وي ذيل عنوان «پدر پير محکوم امنيتي دربند» و تاثير رواني «سالخوردگي» وي بر افکار عمومي جهاني، اجرايي کند و با پاسپورت آمريکايي به اميد آزادي سيامک، با فشار نهادهاي بين المللي، راهي ايران شود. مرور عناوين خبري رسانه هاي مشهور نزديک به لابي امنيتي ناياک از جمله سي ان ان، ان بي سي و گاردين، حکايت از تاييد گمانه مذکور دارد.
همکار کارگزاران همراه اصلاحات
باقر نمازي استاندار استان مهم و نفتي خوزستان در دوره پهلوي، متولد 1315 و داراي مدرک دکتراي اقتصاد و تابعيت ايراني-آمريکايي است. نمازي و پسرانش، بلافاصله پس از بازگشت به ايران در دهه 70، به گروهي از دولتي هاي نشان دار متصل شدند. بابک و بيژن خواجه پور- داماد خانواده بزرگ نمازي- به مجمع تشخيص مصلحت نظام نزديک شدند و در نگارش قانون سرمايه گذاري خارجي و مسئوليت اجتماعي شرکتي در ايران مشارکت کردند و سيامک نيز مجموعه شرکت هاي گروه «آتيه» را با هدف ارائه خدمات دلالي به خارجي ها و اخذ پورسانت برخي دولتي هاي مشهور و آقازاده هايشان بنا نهاد! نمازي ها به محض فعاليت، بزرگ ترين قراردادهاي نفتي کشور را با شرکت هاي چندمليتي به خود اختصاص دادند و حتي شکل قراردادهاي نفتي ايران را به نيابت از زنگنه و همکاران در لندن ارائه کردند! تقريبا اکثريت قريب به اتفاق شرکت هاي سرمايه گذار نفتي چون استات اويل، BP ، شل، OMV؛ صنايع دارويي مانند گلاکسو اسميت کلاين، شرينگ، باير، سانوفي اونتس و فاربو؛ صنايعي همچون کاترپيلار، دايملر کرايسلر، تويوتا، ميتسوبيشي، هوندا، رنو، بي ام و؛ مخابراتي مثل MTN، نوکيا، ودافون، زيمنس؛ صنايع غذايي همچون نستله، صافولا، هوکلند، ميگراس، تتراپک و شرکت دخانيات بريتيش امريکن توباکو به واسطه خدمات دلالي انحصاري گروه آتيه به بازار ايران راه يافته اند.
قرق سياست خارجي
همچنين طيف مذکور از طريق گروهي از کارمندان آموزش ديده خود در تهران از جمله «تريتا پارسي»، «رضا مرعشي» و شخص «سيامک نمازي»، با مشارکت برخي از ديپلمات هاي مشهور «باند نيويورکي ها»، لابي امنيتي ناياک را با هدايت «گري سيک» و «زيبيگنيو برژينسکي» در آمريکا با هدف لابي گري اشتراکي ميان دولت ايران و دولت آمريکا به راه انداختند. قدرت لابي مذکور در آمريکا به حدي است که نقشه «سازش ايران و آمريکا و اسرائيل» را با انتشار کتاب «اتحاد خيانتکارانه ايران و آمريکا و اسرائيل» در ذيل مصاحبه با ديپلمات هاي متحد هر سه گروه، چند سال پيش رسما منتشر ساختند. نمايندگان لابي امنيتي نمازي ها در مذاکرات مستقيم ايران و آمريکا حضور داشته و پس از تصويب برجام، بنياد برادران راکفلر به نيابت از آنها به عنوان حامي مالي پروژه اعلام پيروزي نمود.
شبکه سازي اجتماعي- اقتصادي
باقر نمازي با همکاري «پري نمازي»، برادرزاده خود و همسرش «بيژن خواجه پور خويي» بستر سازمان هاي مردم نهاد وابسته به سازمان هاي خارجي را با هدف شبکه سازي اجتماعي و تاثيرگذاري بر تحولات داخلي جامعه ايران بنا نهاد. از مهم ترين طرح هاي اجرايي باقر نمازي با بودجه صندوق برادران راکفلر مي توان به «برنامه تحديد نسل ايرانيان» با هدف گذاري موفق 10 ساله اشاره کرد.
باقر نمازي پس از بازگشت به ايران، با همکاري جاسوسان نفوذي دولت اصلاحات از جمله سهراب رزاقي و برخي عوامل ملي- مذهبي، براساس برنامه ويژه تعريف شده در مجموعه سازمان هاي امنيتي آمريکايي و انگليسي، پروژه «سازمان هاي مردم نهاد وابسته به بيگانه» را با وسطه سازمان «همياران غدا» بنيان گذاشت و در شرايطي که حتي دولت اصلاحات از ارائه آمار دقيق تحولات NGO هاي ايران ناتوان بود، ضمن قانون گذاري داخلي، گزارش دقيق اقدامات نفوذي خود را در سازمان ملل ارائه کرد و جوايز بين المللي نيز به همين سبب کسب نمود!
به محض تشکيل زيرساخت مذکور، مجموعه بزرگي از سازمان هاي بين المللي، واريز وجوه قابل توجهي به داخل کشور به منظور آنچه «توانمند سازي جامعه مدني ايرانيان» مي ناميدند، آغاز کردند. نمازي در بخشي از اطلاعات ارائه شده به نهادهاي وابسته به سازمان ملل به عنوان سفارش دهندگان پروژه به وي، از همکاران آمريکايي- صهيونيستي خود پرده برمي دارد. وي آشکارا از نقش موثر نهادهايي همچون بنياد فورد، شواري جهاني جمعيت، انديشکده وودرو ويلسون، انديشکده آلتون جونز، بنياد فورد، خانه آزادي، سازمان صهيونيستي جستجوي زمينه هاي مشترک، بنياد اينتراکت، بنياد هيفوس،NED ؛ در اجراي پروژه هايي همچون برنامه تحديد نسل ايرانيان و پروژه «شبکه سازي اجتماعي» به نمايندگان سازمان ملل گزارش مي دهد و در عين حال به موضوعات مهمي همچون «تشکيل بانک اطلاعات» جمع آوري شده از افراد و سازمان هاي فعال غيردولتي در ايران اشاره مي کند.
مديريت شبکه نفوذ
بخشي از شبکه گسترده نمازي ها در ايران، در جريان فتنه 88 و پس از اقدامات ميداني بر ضد نظام در مديريت لشکرکشي سازمان يافته خياباني در قالب مجموعه سازمان هاي به اصطلاح مردم نهاد وابسته، از کشور گريختند، اما اطلاعات کيهان حکايت از آن دارد که بستر نفوذي کماکان به فعاليت خود ادامه مي دهد و هدف سيامک نمازي از بازگشت به کشور نيز مديريت شبکه نفوذ پس از دستگيري برخي از سرشاخه هاي پروژه «کارآفريني وزارت خارجه آمريکا» در ايران بوده است.
رسانه هاي انگليسي و آمريکايي طي دو روز گذشته تلاش کردند ضربه امنيتي بزرگ وارد شده به شبکه فساد اقتصادي و خرابکاري امنيتي انگليس و آمريکا در ايران را تحريف کرده و باقر نمازي را صرفا «پدر پير و مريض» سيامک نمازي با حق شهروندي آمريکا نمايش دهند!
هرچند پسر بازداشت شده وي از سوي رسانه هاي آمريکايي و انگليسي به عنوان شاه ماهي شکار شده دستگاه امنيتي ايران معرفي شده است اما بررسي و مرور پرونده «پدر» نشان مي دهد که «پسر» جاسوسي و عمليات نفوذ و براندازي را از پدر به خوبي فراگرفته است! در حقيقت اگر «سيامک» را سرشاخه برنامه نفوذ انگليسي- آمريکايي در ايران به شمار آوريم بي شک ريشه اين درخت فساد «باقر»، پدر وي خواهد بود. اما سوال اصلي اين است که چرا باقر نمازي 79 ساله، زندگي مرفه و کرسي مهم خود در انديشکده هاي ضد ايراني آمريکايي- صهيونيستي در کاليفرنيا را رها کرده و به فرودگاه «امام خميني» پا گذاشته است؟
قمار امنيتي پدر براي پسر
حقيقت ماجرا اين است که پس از دستگيري «جيسون رضائيان» دوست خانوادگي و همکار نمازي ها در پروژه جاسوسي مرکز امنيتي ناياک، موج حمايتي وسيعي در رسانه هاي غربي با توجه به عنوان پوششي خبرنگاري وي، به راه افتاد که سرانجام با مبادله اين جاسوس عالي رتبه پايان يافت. اما هويت امنيتي پنهان «سيامک نمازي»، منجر شد به جز عوامل ناياک و دستگاه سياست خارجي آمريکا، تکاپوي رسانه اي گسترده اي در مسير فشار بر ايران براي آزادسازي فرزند ارشد باقر نمازي صورت نگيرد. به نظر مي رسد همين موضوع موجب شده پدر مشهور و با سابقه سيامک، نقشه «قمار امنيتي» را با در نظر گرفتن موارد مهمي همچون پنهان شدن هويت حقيقي وي ذيل عنوان «پدر پير محکوم امنيتي دربند» و تاثير رواني «سالخوردگي» وي بر افکار عمومي جهاني، اجرايي کند و با پاسپورت آمريکايي به اميد آزادي سيامک، با فشار نهادهاي بين المللي، راهي ايران شود. مرور عناوين خبري رسانه هاي مشهور نزديک به لابي امنيتي ناياک از جمله سي ان ان، ان بي سي و گاردين، حکايت از تاييد گمانه مذکور دارد.
همکار کارگزاران همراه اصلاحات
باقر نمازي استاندار استان مهم و نفتي خوزستان در دوره پهلوي، متولد 1315 و داراي مدرک دکتراي اقتصاد و تابعيت ايراني-آمريکايي است. نمازي و پسرانش، بلافاصله پس از بازگشت به ايران در دهه 70، به گروهي از دولتي هاي نشان دار متصل شدند. بابک و بيژن خواجه پور- داماد خانواده بزرگ نمازي- به مجمع تشخيص مصلحت نظام نزديک شدند و در نگارش قانون سرمايه گذاري خارجي و مسئوليت اجتماعي شرکتي در ايران مشارکت کردند و سيامک نيز مجموعه شرکت هاي گروه «آتيه» را با هدف ارائه خدمات دلالي به خارجي ها و اخذ پورسانت برخي دولتي هاي مشهور و آقازاده هايشان بنا نهاد! نمازي ها به محض فعاليت، بزرگ ترين قراردادهاي نفتي کشور را با شرکت هاي چندمليتي به خود اختصاص دادند و حتي شکل قراردادهاي نفتي ايران را به نيابت از زنگنه و همکاران در لندن ارائه کردند! تقريبا اکثريت قريب به اتفاق شرکت هاي سرمايه گذار نفتي چون استات اويل، BP ، شل، OMV؛ صنايع دارويي مانند گلاکسو اسميت کلاين، شرينگ، باير، سانوفي اونتس و فاربو؛ صنايعي همچون کاترپيلار، دايملر کرايسلر، تويوتا، ميتسوبيشي، هوندا، رنو، بي ام و؛ مخابراتي مثل MTN، نوکيا، ودافون، زيمنس؛ صنايع غذايي همچون نستله، صافولا، هوکلند، ميگراس، تتراپک و شرکت دخانيات بريتيش امريکن توباکو به واسطه خدمات دلالي انحصاري گروه آتيه به بازار ايران راه يافته اند.
قرق سياست خارجي
همچنين طيف مذکور از طريق گروهي از کارمندان آموزش ديده خود در تهران از جمله «تريتا پارسي»، «رضا مرعشي» و شخص «سيامک نمازي»، با مشارکت برخي از ديپلمات هاي مشهور «باند نيويورکي ها»، لابي امنيتي ناياک را با هدايت «گري سيک» و «زيبيگنيو برژينسکي» در آمريکا با هدف لابي گري اشتراکي ميان دولت ايران و دولت آمريکا به راه انداختند. قدرت لابي مذکور در آمريکا به حدي است که نقشه «سازش ايران و آمريکا و اسرائيل» را با انتشار کتاب «اتحاد خيانتکارانه ايران و آمريکا و اسرائيل» در ذيل مصاحبه با ديپلمات هاي متحد هر سه گروه، چند سال پيش رسما منتشر ساختند. نمايندگان لابي امنيتي نمازي ها در مذاکرات مستقيم ايران و آمريکا حضور داشته و پس از تصويب برجام، بنياد برادران راکفلر به نيابت از آنها به عنوان حامي مالي پروژه اعلام پيروزي نمود.
شبکه سازي اجتماعي- اقتصادي
باقر نمازي با همکاري «پري نمازي»، برادرزاده خود و همسرش «بيژن خواجه پور خويي» بستر سازمان هاي مردم نهاد وابسته به سازمان هاي خارجي را با هدف شبکه سازي اجتماعي و تاثيرگذاري بر تحولات داخلي جامعه ايران بنا نهاد. از مهم ترين طرح هاي اجرايي باقر نمازي با بودجه صندوق برادران راکفلر مي توان به «برنامه تحديد نسل ايرانيان» با هدف گذاري موفق 10 ساله اشاره کرد.
باقر نمازي پس از بازگشت به ايران، با همکاري جاسوسان نفوذي دولت اصلاحات از جمله سهراب رزاقي و برخي عوامل ملي- مذهبي، براساس برنامه ويژه تعريف شده در مجموعه سازمان هاي امنيتي آمريکايي و انگليسي، پروژه «سازمان هاي مردم نهاد وابسته به بيگانه» را با وسطه سازمان «همياران غدا» بنيان گذاشت و در شرايطي که حتي دولت اصلاحات از ارائه آمار دقيق تحولات NGO هاي ايران ناتوان بود، ضمن قانون گذاري داخلي، گزارش دقيق اقدامات نفوذي خود را در سازمان ملل ارائه کرد و جوايز بين المللي نيز به همين سبب کسب نمود!
به محض تشکيل زيرساخت مذکور، مجموعه بزرگي از سازمان هاي بين المللي، واريز وجوه قابل توجهي به داخل کشور به منظور آنچه «توانمند سازي جامعه مدني ايرانيان» مي ناميدند، آغاز کردند. نمازي در بخشي از اطلاعات ارائه شده به نهادهاي وابسته به سازمان ملل به عنوان سفارش دهندگان پروژه به وي، از همکاران آمريکايي- صهيونيستي خود پرده برمي دارد. وي آشکارا از نقش موثر نهادهايي همچون بنياد فورد، شواري جهاني جمعيت، انديشکده وودرو ويلسون، انديشکده آلتون جونز، بنياد فورد، خانه آزادي، سازمان صهيونيستي جستجوي زمينه هاي مشترک، بنياد اينتراکت، بنياد هيفوس،NED ؛ در اجراي پروژه هايي همچون برنامه تحديد نسل ايرانيان و پروژه «شبکه سازي اجتماعي» به نمايندگان سازمان ملل گزارش مي دهد و در عين حال به موضوعات مهمي همچون «تشکيل بانک اطلاعات» جمع آوري شده از افراد و سازمان هاي فعال غيردولتي در ايران اشاره مي کند.
مديريت شبکه نفوذ
بخشي از شبکه گسترده نمازي ها در ايران، در جريان فتنه 88 و پس از اقدامات ميداني بر ضد نظام در مديريت لشکرکشي سازمان يافته خياباني در قالب مجموعه سازمان هاي به اصطلاح مردم نهاد وابسته، از کشور گريختند، اما اطلاعات کيهان حکايت از آن دارد که بستر نفوذي کماکان به فعاليت خود ادامه مي دهد و هدف سيامک نمازي از بازگشت به کشور نيز مديريت شبکه نفوذ پس از دستگيري برخي از سرشاخه هاي پروژه «کارآفريني وزارت خارجه آمريکا» در ايران بوده است.