اوین
نامه ی کیهان یکشنبه 16 خردادماه سال 1395
يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "راهبرد فراگير با جهاد كبير"
يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "راهبرد فراگير با جهاد كبير"
درست است
که خامنه ای رهبرولی فقیه انتصابی وغیر انتخابی مدعیست رهبرام القرای جهان اسلام است ولی وی ه
عربروعرب زبان نیست که عربی هم نمی داند.اما معلوم نیست برای چه نوچه قلم بردست
وهمکارسربازجوشریعت نداری ومداح وستایشگر خامنه ای به جای کاربرد شماره های
1و2.....بندهای یادداشت به حساب تحلیلی اش
اولاً .دوماً تا عاشراً بکاربرده است؟ در حالیکه بیشترین دشمنی تبلیغاتی وتهدیداتی
با عربستان می شود؟ همچتانکه شهروندان عرب زبان استان خوزستان پس از جنگ درشرایط
بسیار دشواری قرار دارند.
رهبر معظم
انقلاب در ديدار اعضاي مجلس خبرگان پنجم تاکيد کردند «جبهه استکبار ذاتا به دنبال
فراگير کردن سلطه به ملتهاست و هر کشور و دولتي که مقاومت نکند در دام آنها اسير
خواهد شد.»
رهبر معظم انقلاب در سالروز رحلت حضرت امام(ره) در مرقد مطهر ايشان نيز آنجا که شاخصه هاي انقلابي بودن را بيان مي کردند، از «حساسيت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعيت از او» با عنوان چهارمين شاخصه ياد کرده و فرمودند« قرآن اين عدم تبعيت را جهاد کبير نام نهاده است، من اين چند وقت، دو سه بار در اين باره صحبت کردم.»
گفتني است چند روز قبل سيدحسن نصرالله دبيرکل حزب الله لبنان نيز که از راهيان برجسته راه امام و رهبري است در سالروز آزادسازي جنوب لبنان که به کابوس صهيونيستها تبديل شده، تاکيد کرد «ما به دنبال مقاومتي فراگير در همه ابعاد اعم از نظامي، امنيتي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي ، تبليغاتي و رسانه اي، اقتصادي و مردمي هستيم.»
اين دو سخن حکايت از يک «راهبرد فراگير» دارد که در اين راهبرد فراگير اولا- بايد بينش و بصيرت فراگير داشت و ذات و نقشه هاي دشمن براي فراگير کردن سلطه خود در تمام زمينه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي - امنيتي را به خوبي شناخت و آنها را در جامعه و افکار عمومي به خوبي تبيين کرد.
بر همين اساس رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسين(95/3/3) تاکيد مي کنند: «امروز براي کشور ما احتمال وقوع جنگ نظامي بسيار ضعيف است... در مقطع فعلي، يکي از وظايف مهم همه دلسوزان، دوستداران و وفاداران به انقلاب، تبيين، روشنگري و آشنا کردن ذهنها با اعماق و ژرفاي حقايق و شعارهاي انقلاب است».
ثانيا - در اين راهبرد فراگير پس از شناخت ذات و نقشه هاي دشمن، بايد در مقابل تمام اين توطئه ها در تمام ابعادش ايستاد و «مقاومت فراگير» را در دستور کار قرار داد و اگر در يکي از اين ميدانها کوتاهي صورت گيرد، کل محور فراگير مقاومت را تحت تاثير قرار خواهد داد.
ثالثاً- جنگ بين نظام سلطه فراگير استکبار و مقاومت فراگير جمهوري اسلامي يک «جنگ نامتقارن» و «جنگ اراده ها» و فراتر از «جنگ نظامي» و نوعي «جهاد» است که به تعبير رهبر معظم انقلاب اگر اراده ما سست شود، قطعا شکست خواهيم خورد: «بايد مراقب بود تا تبليغات و وسوسه هاي دشمن در اراده مستحکم ما خللي ايجاد نکند.» (دانشگاه امام حسين - 95/3/3)
رابعاً - بسيج مردمي، 8 سال دفاع مقدس، فعاليت هاي هسته اي و غني سازي 20 درصد، ايستادگي در برابر تحريم ها، اقتصاد مقاومتي، ايستادگي در برابر حملات پيوسته سياسي - رسانه اي، و بسيج سازندگي و حضور سپاه در عرصه سازندگي و اقتصاد مقاومتي نمونه هايي از مقاومت فراگير در داخل کشور است و دقيقا به همين دليل است که نيروهاي مومن به انقلاب و بسيج و سپاه با جنگ رواني و رسانه اي جبهه استکبار مورد غضب قرار گرفته اند.
خامساً - بر اساس همين راهبرد فراگير بود که حضرت امام(ره) طرح ايجاد هسته هاي مقاومت را در جهان مطرح و عملي کردند از جمله حزب الله در لبنان، حماس در غزه و اکنون نيز بر اساس بينش و بصيرت فراگير رهبر معظم انقلاب، هسته هاي مقاومت در سوريه و يمن و عراق و ديگر کشورها شکل گرفتند. سيدحسن نصرالله روايت شکل گيري هسته هاي مقاومت را اينگونه بيان مي کند: «قبل از آزادسازي جنوب لبنان که تعداد نيروهاي مقاومت فقط چند صد نفر بيشتر نبود، در ديداري که با امام خميني (ره) داشتيم به ما وعده پيروزي دادند و تاکيد کردند وظيفه شما آغاز مقاومت است، حتي با اين تعداد کم. و سپس فرمودند: من پيروزي را در چشمان شما مي بينم. به فاصله سه سال از اين سخنان امام، همگان شاهد آغاز آزادي سازي جنوب لبنان و شکست تاريخي رژيم صهيونيستي بودند.»
سادساً - بعد از نتايج ذلت بار سازش و پيروزي هاي مقاومت لبنان، فرهنگ مقاومت به عنوان فرهنگي فراگير در بين ملت هاي منطقه مطرح شد.
انتفاضه اول و دوم، آزادسازي جنوب لبنان و جنگ هاي 33 روزه و 22 روزه و 11 روزه شکست رژيم صهيونيستي در اين جنگ ها مصاديق مقاومت فراگير در منطقه است. لازم نيست براي صدور اسلام انقلابي، جنگ دولت هاي اسلامي عليه اسرائيل آغاز شود. با هر انتفاضه و حرکتي از طرف هسته هاي مقاومت چندين گام به پيروزي فراگير نزديک مي شويم.
جريان سياسي - رسانه اي که آمريکا و اسرائيل اکنون عليه حزب الله در منطقه و جهان راه انداخته اند، در حقيقت اين راهبرد فراگير جمهوري اسلامي را هدف قرار داده و هدف آن زدن عقبه هاي جمهوري اسلامي در ديگر کشورهاست، چون اين راهبرد فراگير مرکزيت نظام سلطه را هدف قرار داده است. اکنون که مدافعان حرم در مقابل تکفيري هاي صهيونيستي در سوريه و عراق ايستاده اند و جانفشاني مي کنند، بخشي از جبهه فراگير مقاومت هستند که مانع تحقق سلطه فراگير استکبار بر کشورهاي اسلامي و حتي غيراسلامي شده اند. اگر اين مقاومت فراگير در چارچوب راهبرد فراگير جمهوري اسلامي نبود، قطعا امروز بغداد و دمشق سقوط کرده بود و استکبار پشت دروازه هاي تهران خيمه زده بود.
سابعاً - شتاب گرفتن افول امپراطوري استکبار نتيجه راهبرد فراگير جمهوري اسلامي در سطح بين المللي و در جهان است تا جايي که نوام چامسکي نظريه پرداز معروف آمريکايي در کتاب جديدش به نام «چه کسي بر جهان حکومت مي کند» تاکيد مي کند: «جواب اين سوال ديگر آمريکا نيست، چون دوران تفکر همه چيز براي ما و هيچ براي ديگران به سر آمده.»
وي در اين کتاب تصريح مي کند: «در آينده آمريکا با يک ابرقدرت جديد که در حال شکل گيري است، روبروست و آن «فشار افکار عمومي» مي باشد که ملتها از سياست هاي پشت پرده و محرمانه آمريکا آگاهي پيدا مي کنند و به آنها واکنش نشان مي د هند و اجازه نمي دهند به راحتي اهداف آمريکا تحقق يابد.»
به گفته نوآم چامسکي اين ادعا را نظرسنجي هاي پنتاگون و وزارت دفاع انگليس تاييد مي کند که نشان مي دهد فقط 3 درصد مردم عراق حضور آمريکايي ها در کشورشان را موجه مي دانند و کمتر از يک درصد بر اين باورند که ائتلاف ضدداعش براي امنيت شان ممکن است خوب باشد، اما بيش از 80 درصد مخالف حضور نيروهاي آمريکايي در کشورشان هستند.
گرچه اين نظريه پرداز آمريکايي اکنون به چالش برانگيز بودن آگاهي ملتها و فشار افکار عمومي براي نظام سلطه پي برده، اما امام خميني(ره) 50 سال قبل با نگاه عميق به آينده به آن پي برده بود و بر اساس همين راهبرد فراگير يعني آگاهي بخشي، ملت ايران را بيدار و بر تمام قدرتهاي جهاني پيروز کرد و تاکيد مي کردند تنها راه رهايي ملتها از زير يوغ استکبار، بيدار شدن ملتهاست. اکنون نيز نتيجه اين انديشه ژرف را در تحقق بيداري اسلامي در جهان اسلام شاهد هستيم.
ثامنا - نوآم چامسکي در پايان کتابش در بررسي چالش جهان اسلام براي آمريکا تاکيد مي کند «ايران تنها پيروز تحولات منطقه است.» (گاردين 9 مه 2016). اين همان واقعيتي است که سيدحسن نصرالله در سالروز آزادسازي جنوب لبنان بر آن تاکيد کرد: «من صادقانه مي گويم محور مقاومت در اين نبرد جاري در منطقه هرگز شکست نخواهد کرد و پيروز خواهد شد و در اين مرحله است که سرنوشت سوريه، لبنان، عراق، يمن، بحرين و فلسطين براي ده ها سال آينده تعيين خواهد شد.»
تاسعاً - اين مقاومت فراگير مرهون «تفکر انقلابي فکر کردن و انقلابي عمل کردن است و اين تفکر و روحيه مرهون «اسلام انقلابي» است و «اسلام انقلابي» نيز مرهون «انديشه امام خميني(ره)» است که به صورت نظام جمهوري اسلامي استقرار يافته و داراي ابزارهاي قدرت نظامي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و رسانه اي است: «امروز جمهوري اسلامي ايران يک قدرت اثرگذار در منطقه و در سطح جهان و به لحاظ جايگاه راهبردي و استراتژيکي گل منطقه است.» (مشهد مقدس - 95/1/1)
عاشراً - اينکه رهبر معظم انقلاب از «جهاد کبير» به عنوان تبعيت نکردن از دشمن و مقاومت در برابر سلطه و فزون خواهي هاي استکبار و در راس آن آمريکا به عنوان «شيطان اکبر» تاکيد مي کنند، دقيقا در چارچوب همين راهبرد فراگير قابل تحليل و تامل است: «با اين منطق، امکان آزادسازي همه دنياي تحت سلطه استکبار وجود دارد و هر ملتي که داراي اين منطق باشد قطعا مرعوب قدرت نظامي، مالي، تبليغاتي و سياسي قدرتها نخواهد شد.» (دانشگاه امام حسين - 95/3/3). نويسنده: دكتر محمدحسين محترم
رهبر معظم انقلاب در سالروز رحلت حضرت امام(ره) در مرقد مطهر ايشان نيز آنجا که شاخصه هاي انقلابي بودن را بيان مي کردند، از «حساسيت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعيت از او» با عنوان چهارمين شاخصه ياد کرده و فرمودند« قرآن اين عدم تبعيت را جهاد کبير نام نهاده است، من اين چند وقت، دو سه بار در اين باره صحبت کردم.»
گفتني است چند روز قبل سيدحسن نصرالله دبيرکل حزب الله لبنان نيز که از راهيان برجسته راه امام و رهبري است در سالروز آزادسازي جنوب لبنان که به کابوس صهيونيستها تبديل شده، تاکيد کرد «ما به دنبال مقاومتي فراگير در همه ابعاد اعم از نظامي، امنيتي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي ، تبليغاتي و رسانه اي، اقتصادي و مردمي هستيم.»
اين دو سخن حکايت از يک «راهبرد فراگير» دارد که در اين راهبرد فراگير اولا- بايد بينش و بصيرت فراگير داشت و ذات و نقشه هاي دشمن براي فراگير کردن سلطه خود در تمام زمينه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي - امنيتي را به خوبي شناخت و آنها را در جامعه و افکار عمومي به خوبي تبيين کرد.
بر همين اساس رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسين(95/3/3) تاکيد مي کنند: «امروز براي کشور ما احتمال وقوع جنگ نظامي بسيار ضعيف است... در مقطع فعلي، يکي از وظايف مهم همه دلسوزان، دوستداران و وفاداران به انقلاب، تبيين، روشنگري و آشنا کردن ذهنها با اعماق و ژرفاي حقايق و شعارهاي انقلاب است».
ثانيا - در اين راهبرد فراگير پس از شناخت ذات و نقشه هاي دشمن، بايد در مقابل تمام اين توطئه ها در تمام ابعادش ايستاد و «مقاومت فراگير» را در دستور کار قرار داد و اگر در يکي از اين ميدانها کوتاهي صورت گيرد، کل محور فراگير مقاومت را تحت تاثير قرار خواهد داد.
ثالثاً- جنگ بين نظام سلطه فراگير استکبار و مقاومت فراگير جمهوري اسلامي يک «جنگ نامتقارن» و «جنگ اراده ها» و فراتر از «جنگ نظامي» و نوعي «جهاد» است که به تعبير رهبر معظم انقلاب اگر اراده ما سست شود، قطعا شکست خواهيم خورد: «بايد مراقب بود تا تبليغات و وسوسه هاي دشمن در اراده مستحکم ما خللي ايجاد نکند.» (دانشگاه امام حسين - 95/3/3)
رابعاً - بسيج مردمي، 8 سال دفاع مقدس، فعاليت هاي هسته اي و غني سازي 20 درصد، ايستادگي در برابر تحريم ها، اقتصاد مقاومتي، ايستادگي در برابر حملات پيوسته سياسي - رسانه اي، و بسيج سازندگي و حضور سپاه در عرصه سازندگي و اقتصاد مقاومتي نمونه هايي از مقاومت فراگير در داخل کشور است و دقيقا به همين دليل است که نيروهاي مومن به انقلاب و بسيج و سپاه با جنگ رواني و رسانه اي جبهه استکبار مورد غضب قرار گرفته اند.
خامساً - بر اساس همين راهبرد فراگير بود که حضرت امام(ره) طرح ايجاد هسته هاي مقاومت را در جهان مطرح و عملي کردند از جمله حزب الله در لبنان، حماس در غزه و اکنون نيز بر اساس بينش و بصيرت فراگير رهبر معظم انقلاب، هسته هاي مقاومت در سوريه و يمن و عراق و ديگر کشورها شکل گرفتند. سيدحسن نصرالله روايت شکل گيري هسته هاي مقاومت را اينگونه بيان مي کند: «قبل از آزادسازي جنوب لبنان که تعداد نيروهاي مقاومت فقط چند صد نفر بيشتر نبود، در ديداري که با امام خميني (ره) داشتيم به ما وعده پيروزي دادند و تاکيد کردند وظيفه شما آغاز مقاومت است، حتي با اين تعداد کم. و سپس فرمودند: من پيروزي را در چشمان شما مي بينم. به فاصله سه سال از اين سخنان امام، همگان شاهد آغاز آزادي سازي جنوب لبنان و شکست تاريخي رژيم صهيونيستي بودند.»
سادساً - بعد از نتايج ذلت بار سازش و پيروزي هاي مقاومت لبنان، فرهنگ مقاومت به عنوان فرهنگي فراگير در بين ملت هاي منطقه مطرح شد.
انتفاضه اول و دوم، آزادسازي جنوب لبنان و جنگ هاي 33 روزه و 22 روزه و 11 روزه شکست رژيم صهيونيستي در اين جنگ ها مصاديق مقاومت فراگير در منطقه است. لازم نيست براي صدور اسلام انقلابي، جنگ دولت هاي اسلامي عليه اسرائيل آغاز شود. با هر انتفاضه و حرکتي از طرف هسته هاي مقاومت چندين گام به پيروزي فراگير نزديک مي شويم.
جريان سياسي - رسانه اي که آمريکا و اسرائيل اکنون عليه حزب الله در منطقه و جهان راه انداخته اند، در حقيقت اين راهبرد فراگير جمهوري اسلامي را هدف قرار داده و هدف آن زدن عقبه هاي جمهوري اسلامي در ديگر کشورهاست، چون اين راهبرد فراگير مرکزيت نظام سلطه را هدف قرار داده است. اکنون که مدافعان حرم در مقابل تکفيري هاي صهيونيستي در سوريه و عراق ايستاده اند و جانفشاني مي کنند، بخشي از جبهه فراگير مقاومت هستند که مانع تحقق سلطه فراگير استکبار بر کشورهاي اسلامي و حتي غيراسلامي شده اند. اگر اين مقاومت فراگير در چارچوب راهبرد فراگير جمهوري اسلامي نبود، قطعا امروز بغداد و دمشق سقوط کرده بود و استکبار پشت دروازه هاي تهران خيمه زده بود.
سابعاً - شتاب گرفتن افول امپراطوري استکبار نتيجه راهبرد فراگير جمهوري اسلامي در سطح بين المللي و در جهان است تا جايي که نوام چامسکي نظريه پرداز معروف آمريکايي در کتاب جديدش به نام «چه کسي بر جهان حکومت مي کند» تاکيد مي کند: «جواب اين سوال ديگر آمريکا نيست، چون دوران تفکر همه چيز براي ما و هيچ براي ديگران به سر آمده.»
وي در اين کتاب تصريح مي کند: «در آينده آمريکا با يک ابرقدرت جديد که در حال شکل گيري است، روبروست و آن «فشار افکار عمومي» مي باشد که ملتها از سياست هاي پشت پرده و محرمانه آمريکا آگاهي پيدا مي کنند و به آنها واکنش نشان مي د هند و اجازه نمي دهند به راحتي اهداف آمريکا تحقق يابد.»
به گفته نوآم چامسکي اين ادعا را نظرسنجي هاي پنتاگون و وزارت دفاع انگليس تاييد مي کند که نشان مي دهد فقط 3 درصد مردم عراق حضور آمريکايي ها در کشورشان را موجه مي دانند و کمتر از يک درصد بر اين باورند که ائتلاف ضدداعش براي امنيت شان ممکن است خوب باشد، اما بيش از 80 درصد مخالف حضور نيروهاي آمريکايي در کشورشان هستند.
گرچه اين نظريه پرداز آمريکايي اکنون به چالش برانگيز بودن آگاهي ملتها و فشار افکار عمومي براي نظام سلطه پي برده، اما امام خميني(ره) 50 سال قبل با نگاه عميق به آينده به آن پي برده بود و بر اساس همين راهبرد فراگير يعني آگاهي بخشي، ملت ايران را بيدار و بر تمام قدرتهاي جهاني پيروز کرد و تاکيد مي کردند تنها راه رهايي ملتها از زير يوغ استکبار، بيدار شدن ملتهاست. اکنون نيز نتيجه اين انديشه ژرف را در تحقق بيداري اسلامي در جهان اسلام شاهد هستيم.
ثامنا - نوآم چامسکي در پايان کتابش در بررسي چالش جهان اسلام براي آمريکا تاکيد مي کند «ايران تنها پيروز تحولات منطقه است.» (گاردين 9 مه 2016). اين همان واقعيتي است که سيدحسن نصرالله در سالروز آزادسازي جنوب لبنان بر آن تاکيد کرد: «من صادقانه مي گويم محور مقاومت در اين نبرد جاري در منطقه هرگز شکست نخواهد کرد و پيروز خواهد شد و در اين مرحله است که سرنوشت سوريه، لبنان، عراق، يمن، بحرين و فلسطين براي ده ها سال آينده تعيين خواهد شد.»
تاسعاً - اين مقاومت فراگير مرهون «تفکر انقلابي فکر کردن و انقلابي عمل کردن است و اين تفکر و روحيه مرهون «اسلام انقلابي» است و «اسلام انقلابي» نيز مرهون «انديشه امام خميني(ره)» است که به صورت نظام جمهوري اسلامي استقرار يافته و داراي ابزارهاي قدرت نظامي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و رسانه اي است: «امروز جمهوري اسلامي ايران يک قدرت اثرگذار در منطقه و در سطح جهان و به لحاظ جايگاه راهبردي و استراتژيکي گل منطقه است.» (مشهد مقدس - 95/1/1)
عاشراً - اينکه رهبر معظم انقلاب از «جهاد کبير» به عنوان تبعيت نکردن از دشمن و مقاومت در برابر سلطه و فزون خواهي هاي استکبار و در راس آن آمريکا به عنوان «شيطان اکبر» تاکيد مي کنند، دقيقا در چارچوب همين راهبرد فراگير قابل تحليل و تامل است: «با اين منطق، امکان آزادسازي همه دنياي تحت سلطه استکبار وجود دارد و هر ملتي که داراي اين منطق باشد قطعا مرعوب قدرت نظامي، مالي، تبليغاتي و سياسي قدرتها نخواهد شد.» (دانشگاه امام حسين - 95/3/3). نويسنده: دكتر محمدحسين محترم