شهروندان کدام شهرها خشن‌تر هستند/ افزایش ناهنجاری در شهرهای زشت


در گفت‌وگو با بهرام کلهرنیا مطرح شد؛
یک طراح گرافیک گفت: در یک شهرِ واقعی؛ هویت بصری، گرافیک و دیداری اتفاق می‌افتد. متاسفانه این پدیده در تهران و در هیچیک از شهرهای دیگر ما وجود ندارد.
بهرام کلهرنیا در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا؛ با اشاره به اینکه وقتی از بی‌ریختی یک شهر سخن گفته می‌شود در حقیقت درباره نبود شرایط بسامان در آن شهر صحبت می‌کنیم، گفت: چشم ما به طور دائم در حال سنجش و اندازه کردن علامت‌های محیط، نقش و نگارها، فرم‌ها، زباله‌ها، درختان است که در یک ترکیب هدفمند می‌توانند در کنار هم قرار بگیرند یا می‌توانند هدفی نداشته و نظامی آشفته را دنبال کنند.
او ادامه داد: بیننده نیز بدون اینکه بداند به سبب طبعیت‌اش وقتی به یک نظام آشفته می‌رسد از همان تبعیت می‌کند یعنی آرایه‌های وجودی، عواطف و اندیشه‌های ببیننده که به تبع آن ساخته می‌شود نابسامان و بهم ریخته می‌شوند و شاهد رفتار نادرست ضدانسانی هستیم.
این طراح گرافیست تاکید کرد: این کشمکش‌های اجتماعی که توسط انسان رخ می‌دهد؛ ناشی از نابسامانی فرم، شکل، رنگ، ریخت و نشانه‌هایی است که در پیرامون ما وجود دارد. مجموعه عواملی که در طول یک روز در برابر یک فرد قرار می‌گیرد بخشی از آن شامل یک نظام گرافیکی است و این نظام شامل موارد متعددی ازجمله تابلوها و خطوط راهنمایی و رانندگی، مبلمان شهری، تبلیغات و ... می‌شود و این عناصر خود را با زورگویی و نیرومندی به مردم تحمیل می‌کند.
کلهرنیا بیان کرد: قاعدتا یکی از وظایف مدیریت شهری برای ساماندهی این عناصر و همراه کردن آن‌ها با لحن و لهجه انسانی حتی بومی، ایرانی و ملی‌ست و باید در این راه کوشش کند که متاسفانه در برخی موارد شاهد هستیم که انجام نمی‌شود. متاسفانه‌ها در طول سالیان بارها در این‌باره گفت‌وگو شده اما سامان گرافیک شهر یک سامان‌ بی‌انضباط، بی‌هدف و آشفته است.
او با اشاره به یک شهر واقعی گفت: یک شهرِ واقعی شهری است که هویت بصری، گرافیک، دیداری و ... در او اتفاق می‌افتد متاسفانه این پدیده در تهران و در هیچیک از شهرهای دیگر ما وجود ندارد در حالی‌که یکی از الزامات زندگی در شهر نو به سبب اینکه به طور دائم در تکاپو است و تغییرات در آن بوجود می‌آید ایجاد یک هویت پایدار و قابل فهم است.
این هنرمند با بیان اینکه شهر باید دارای هویت باشد، افزود: شهر ما هویت مشخصی ندارد و نمی‌دانیم که شهر علم است، یا اقتصاد یا فرهنگ وقتی یک نام ساده برای شهری انتخاب شود می‌توان با آن نام برای احراز هویت شهر اندیشید و از طراحان خواست با ارائه طرح‌هایی و تغییر و تحول او بهبودی‌هایی را به سود زندگی انسان بوجود آورند.
کلهرنیا با بیان اینکه انسان ذاتا زیبایی را درک می‌کند، تصریح کرد: متاسفانه در شهر زیبایی نادیده گرفته شده و نه تنها زیبایی ندارد بلکه به ناهنجاری هم کشیده شده. همه این‌ها مانند زخم‌هایی است که روی پوست شهر می‌نشیند و آدم را به موجودی ناآرام و غیرقابل کنترل تبدیل می‌کند. اگر در این شهر رفتارهای زشت می‌بینیم، اگر دشنام می‌شنویم و عصبانیت می‌بینیم، یکی از دلایلش مربوط به این موضوع می‌شود.
او با اشاره به اینکه شهرداری تهران در دو دوره نگارخانه به وسعت یک شهر را برگزار کرد، گفت: این پروژه با دشواری‌های غیرعادی و اعتراضات و انتقادهای شدیدی قرار گرفت که ممکن است این اعتراضات مانع ادامه این روند شود و این بسیار تاسف‌آور است در حالی‌که در دیگر شهرهای جهان می‌توانیم تئاتر خیابانی، آثار هنری را در معابر شهری ببینیم و قطعا وقتی عابری که به سرعت در حرکت است نیم‌نگاهی به این آثار بیاندازد؛ روز دلپذیری خواهد داشت.
این هنرمند ادامه داد: محیط زندگی شهری با ظرفیت‌یابی از طریق آثار هنری که به‌طور متفاوت در شهر به نمایش درمی‌آیند قدرتمند می‌شود افراد در کنار یک اثر هنری که دارای اصالت است؛ رفتاری نرم پیدا کرده و با احترام متقابل به دیگران راه می‌دهد درحالی‌که امروز در تهران همه رقیب هم هستند. این موضوع را ما در هنگام رانندگی به خوبی نشان می‌دهیم.
کلهرنیا تاکید کرد: ما به شدت نیاز داریم که آثار هنری را در ابعاد محیطی به نمایش بگذاریم. شهر ما و محله‌های ما باید نیرومند باشند و هنرمندان مورد پشتیبانی قرار بگیرند تا بتوانند در ابعاد دیگری بیاندیشند تمام هدف هنرمند دیده شدن است تا بتواند از آن معنا و حرفش را منتقل کند به هر حال در محیط شهری قطعا افراد بیشتری می‌توانند حرف یک هنرمند را بشنوند. تجهیزات، نیروها و منابع مالی در اختیار نیروهایی است که شاید آگاهی لازم را در این زمینه ندارند.