خامنه ای عقده ای وکینه ای قدرت پرست این حرف ها
سرش نمی شود. چون نه رفیق بقول خودش 59 ساله اش را حذف می کند که از سوی پاسداران حذف
کننده رفسنجانی مرده اش هم از سوی
پاسدارانی همچون حسن عباسی و سعید قاسمی و اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری لجن مال
می کند تاکسی از جناح وباندهای رقیب جرأت نکند از وی و نهادهای زیر کنترلش ا نتقاد
کند.
سخنان تازه سعید قاسمی درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی جنجالساز شده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «سياست اصلاحطلبان پدربزرگي داشت كه
قسمت است ديگر ... گفتهاند خدايا زير تريلي بروم در اين مسير در اين جادهها صاف
بشوم اما اين جور نشود كه ٢٠٠ تا باديگارد داشته باشم يك ماشين آمبولانس با چهار
تا، پنج تا دكتر ويژه كه ضربان قلبم رفت بالا آمد پايين بدوند. يك بيمارستان حضرت
امامي كه چهار تا خانه با خانه من فاصله داشته باشد و آن كادر بيمارستان ناراحتند.
ميگويند هر هفته كه اين خانواده ميآيند آنجا چكاپ نهايي ميشوند، آمرانه برخورد
ميكنند مثل ارباب - رعيت. اين را هم داشته باشيد. يك دفعه آخر كاري در استخر «ويآيپي»
فرح در سعدآباد سكته بزني كه ... و بعد بدوبدو نيمساعت هم طول بكشد كه لباس تنت
كنند ببرندت بيمارستان شهداي تجريش. معروف است، بيمارستاني كه سرما بخوري بروي آن
تو شكلاتپيچ برميگردي. وقتي ببرندت آنجا ميگويند يك ساعت است دير آوردهايد...
خدايا براي من يك فرصتي بده يك مدلي كه وقتي لا اله الا الله ميگويند در مسجد يا
هيات. نميخواهم. نخ تسبيح جريان انحرافي پاره شد. هر چي بخواهند بدوند اينها الان
آدم بتراشند، ديگه ما به آن مسير برنميگرديم.» اينها حرفهاي تازه سعيد قاسمي در
يك جمع عمومي عليه كسي است كه ديگر نيست. او شهريور ماه ٩٤ هم باز در يك جمع ديگري
كه ويدئو آن در سايت آپارات موجود است، هاشمي را به شمر بن ذيالجوشني تشبيه ميكند
كه در صفين كنار حضرت علي (ع) جنگيده، اما بعدا روي امام حسين(ع) شمشير ميكشد. به
برخي سخنان هاشمي از جمله ايده رهبري شورايي اشاره ميكند و با هيجان حرفهايي ميزند
كه قابل چاپ نيست.
سعيد قاسمي كمي تا قسمتي شبيه است به حسن عباسي. «تئوريسين دكترينال بدون
مرز» با اين تفاوت كه عباسي به سخنانش وجوه تئوريك - فكري ميدهد اما سخنوريهاي
سعيد قاسمي ساده و عاميانهتر است. از قضا در ماجراي دستگيري ٢٤ساعته حسن عباسي هم
از او به شدت حمايت كرد. در «ويكيپدياي» او آمده است: «استفاده از ادبیات کوچهبازاری
و دمیدن شور در مخاطبان با از کوره در رفتن، عصبانی شدن و کوبیدن روی میز از
جمله ویژگیهای سخنرانیهای قاسمی است.» مدرک کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه
علم و صنعت دارد. همدانشگاهي احمدينژاد بوده و بارها از او حمایت کرده است. هم
اكنون هم استاد معماری دانشگاه شهید رجایی است. او از فرماندهان جنگ و مسئول
اطلاعات عمليات لشكر ٢٧ محمد رسولالله(ص) بوده است. از منتقدان سرسخت دولت روحاني
است و سخنانش در رسانههاي اصولگرا بازتاب زيادي دارد. چندي قبل در يكي از
بزرگداشتهاي شهداي مدافع حرم گفت: «وزیر مسکن و شهرسازی از همان ابتدا هر کجا
رفت، اعلام کرد که مسکن مهر افتضاحترین و بدترین طرح در دوران جمهوری اسلامی بوده
است اما ما اعلام میکنیم بدتر از مسکن مهر، برجام است و برجام از نظر ما یکی از
نکبتبارترین، ذلتبارترین و سازشپذیرترین طرحهای جمهوری اسلامی در این ۳۷ سال بوده است. برجام برنامهای خسرانآور و ویرانگر بود و پیشمقدمه این
برجام یا همان برجام مقدماتی، قطعنامه ۵۹۸ و جام زهری بود که به
امام راحل خورانده شد و بعد از آن هم برجامهای چندگانه دیگری در برنامه ششم
نوشته و به مجلس داده شد که احتمالا رئیس مجلس این بار هم برای تصویب آن مساعدت
میکند.» با وجود همه اينها، اما اصولگرايان تمايلي به واكنش در برابر سخنان قاسمي
ندارند و به «شرق» هم توصيه ميكنند كه سخنان قاسمي را پوشش ندهد. ناصر ايماني،
روزنامهنگار اصولگرا، به «شرق» ميگويد: «من فرصت پرداختن و ديدن اين چيزها را
ندارم. اصولگراها هم از اين صحبتها نميكنند. از طرفي ديگر به نظر من نبايد هر
كسي هر حرفي زد، به آن پرداخت.»
ريشي كه نتراشيد
از سعيد قاسمي سخنان عجيب در اين سالها كم منتشر نشده است اما عجيبترين
واكنشهاي او رو به سوي خانواده هاشمي و شخص هاشمي رفسنجاني بوده است. مثل قولي
كه درباره تراشيدن ريشش داده بود و زيرش زد. او در ماجراي صدور حكم براي فائزه
هاشمي، در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفته بود: «اگر این خانم [فائزه
هاشمي] نصف روز زندان رفت، من ریشم را میتراشم!» آیتالله صادق آملی
لاریجانی هم چند ماه پس از سخنان حاج سعید در سیزدهمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان
مستقل دانشگاههای سراسر کشور در واکنش به سخنان او گفت: «شنیدهام یکی از دوستان بیان
كرده است که اگر نیم روز فلانی را به زندان
بیندازند، ریشش را خواهد تراشید. من به آن عزیز میگویم که مطمئن باشید
چند وقت دیگر که محاسنتان بلندتر میشود، قطعا باید همه
آنها را بتراشید!»
نامه سرگشاده به ملت
او چند وقت قبل هم نامهاي سرگشاده درباره هاشمي خطاب به ملت ايران نوشت كه
خبرگزاري اصولگراي تسنيم بازنشرش داده بود. بهانه نامه او هم اين سخن هاشمي بود كه
گفته بود: «اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند،
اینها بعد از جنگ جهانی دوم از این که نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند.
نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این
اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانشبنیان
برای خود درست کردند. بنابراين دیگر آسیبپذیر هم نیستند. این راه در ایران باز
شده است و مدیران و دلسوزان و معلمان باید وارد این فضا شوند. مطمئنم دوره دوم
دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.»
او از آن چند جمله هاشمي ٢٠ غلط در نامهاش گرفته و گفته بود: «نمرهاش صفر
است.»
تندروها هم صداي او را نميشنوند
اصلاحطلبان اما متفقاند شنيده شدن چنين سخناني بعد از فوت هاشمي بيراه
نيست. «عبدالله ناصري» به «شرق» ميگويد: «با در نظر گرفتن اتفاقات بعد از فوت
هاشمی به ویژه حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع و خاکسپاری ایشان که در کنار
مزار امام انجام شد، پیشبینی میشد پیامدهای خاص خود را برای جامعه رادیکال و
مخالف هاشمی داشته باشد. طیف تندرو بعد از دیدن صحنههای تشییع پیکر هاشمی، اکنون
نگران هستند این حضور مردم در مراسم تشيیع هاشمی، در آستانه انتخابات پشتوانه رأی
برای روحانی باشد. این طیف با این موضوع مخالف است و این مخالفت را به این شکل
ابراز میکند. به همین دلیل این موضوع در آستانه انتخابات تشدید خواهد شد.»
ناصري ميگويد: «با این حال معتقدم صدای سعید قاسمی درون جامعه تندرو هم
شنیده نمیشود. صدای قاسمی، صدای بخش عظیم اصولگرایی نیست؛ چرا که بخش عظیمی از
اصولگرایان چهرههای معتدلی هستند. حتی کسانی که بعد از ٨٨ با برخی از مواضع هاشمی
مخالف بودند، بعد از مرگ او نگران هستند؛ چرا که معتقدند مقام معظم رهبری هم
پشتوانهای را از دست دادهاند. با این حال سعید قاسمی فقط صدای اقلیت تندرویی
است که سخنانش نه تأثیرگذار است و نه شنیده میشود. از سویی هر قدر هم که جلوتر
برویم و فقدان هاشمی آثار خود را نشان دهد، صدای امثال او در جریان اصولگرایی هم
با واکنشهایی مواجه خواهد شد و در صورت تکرار چهبسا در سطوحی بالا هم با عکسالعملهایی
مواجه شود.»
مراسم تشييع هاشمي عصبانيشان كرده است
علي تاجرنيا هم با اشاره به اين كه در آموزههای دینی و فرهنگی ایران ما
همواره بر رعایت احترام درگذشتگان تأکید شده است و حتی در فرهنگ شیعی هم اگر زمانی
به میّتی توهین شده از جانب مخالفان مذهبی و دینی بوده، گفت: «بنابراین، این نوع
سخنان در تعارض با فرهنگ دینی و مذهبی ماست. این سخنان نشاندهنده کینه دستهای از
مخالفان با هاشمی به عنوان شناسنامه انقلاب است و کسانی که به شناسنامه انقلاب
توهین میکنند، کسانی هستند که حتی به شعارهای اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی و
جمهوری اسلامی پایبند نیستند. هاشمی کسی بود که در سالهای آخر عمر خود، به شدت
نگران تضعیف شدن شعارهای اولیه انقلاب و حقوق مردم بود. به همین دلیل این هجمهها
نشاندهنده مخالفت منتقدان او با شعارهای انقلاب و جمهوریت نظام است.»
تاجرنيا افزود: «نکته آخر این که ما در ابتدای سال ٨٤ شاهد بودیم توهینها
و هتک حرمتها و اباحهگری از زمان محمودی احمدینژاد آغاز شد و به نظر میرسد
نیروهای تندروی جریان راست به غلط گمان میکردند، مردم ممکن است در مراسم تشییع
آن طور که برگزار شد از هاشمی تجلیل نکنند اما وقتی آن مراسم را دیدند، عصبانی
شدند. مهم این است که زندگی و طرز فکر هاشمی باید برای ما الگو باشد و مسئولان
باید از حضور مردم در مراسم تشییع جنازه او درس بگیرند. یعنی بدانند مردم به
راحتی افرادی را که در کنارشان هستند، فراموش نمیکنند. از طرفی اصولگرایان هم
باید به این سخنان واکنش نشان دهند و سعی کنند از تند شدن فضای سیاسی جامعه
جلوگیری کنند. با این همه معتقدم سخنان سعید قاسمی به خودی خود توجيهشدني نیست.»