اوین
نامه ی کیهان 9 بهمن -95
آمريكن اينترست فهرست قدرت هاي برتر جهان را اعلام كرد: سايه جنگ توهم
بود/ايران هفتمين قدرت برتر دنياست
از این مسخره ومضحک تر نمی توان ادعای وارونه کرد یاجوک بی مزه گفت .چون محال است در لیست
های جهانی رده بندی پیرامون موضوعات مهم که ارائه می شود که نام رژیم وارونه ولایت فقیه در
ته جدول یا پس از ردیف های 100 و 150 به
بعد نباشد .البته در برخی از موارد همچون محکومیت نقض مستمر حقوق بشر، اعدام ها،
فرار مغزها، مصرف مواد مخدر، سرکوب وسانسور مطبوعات و شبکه های ا جتماعی، زندانی
کردن خبر نگاران وروزنامه نگاران واهل قلم و تصادفات و مرگ و میرجاده ها.... آلودگی هوا و محیط زیست درردیف
های اول در جهان می باشد .ولی اکنون ادعا شده که پس از آمريکا، چين، ژاپن، در رده هاي اول تا سوم اين ليست قرار گرفته
اند و روسيه، و آلمان و هند رده چهارم تا ششم را تشکيل مي دهند رژیم وارونه ولایت فقیه بعد از اين کشورها در رده هفتم قدرت
سال 2017 قرار دارد و بعد از آن به رژيم اسراییل شاره شده است. یعنی جلوتر از کاناداو ایتالیا و استرالیا ونیوزلند و کشورهای
مرفه اسکاندیناوی قرار دارد. درحالی که 80% جمعیت کشور ایران زیر خط فقر اقتصادی
به سر میبرند.
يکي از مواردي که از آن براي توجيه برجام استفاده مي شد توهم
دور شدن سايه جنگ از سر ايران به واسطه اين توافق بود اين در حالي است که يک
پايگاه آمريکايي در گزارشي ايران را هفتمين قدرت برتر دنيا خوانده است.
سرويس سياسي- پايگاه «امريکن اينترست» در گزارشي تحت عنوان «هشت قدرت بزرگ 2017» به قدرت هاي برتر جهان پرداخته و در اين گزارش ايران را در شمار هشت قدرت برتر دنيا و در رده هفتم معرفي کرده و بالاتر از رژيم صهيونيستي (متحد نخست آمريکا) آورده شده است.
آمريکا، چين، ژاپن، در رده هاي اول تا سوم اين ليست قرار گرفته اند و روسيه، و آلمان و هند رده چهارم تا ششم را تشکيل مي دهند و ايران بعد از اين کشورها در رده هفتم قدرت سال 2017 قرار دارد و بعد از آن به رژيم صهيونيستي اشاره شده است.
در اين گزارش در قسمت مربوط به ايران آمده است: «جنگ هاي نيابتي بين ايران و عربستان در سال 2016 بيشتر از هر موقع ديگري در جريان بود و همينطور که به پايان سال 2016 و ابتداي سال 2017 نزديک شديم ايران در اين جدال بهتر عمل کرد و پيشي گرفت. با اين که عربستان داراي نيروي نظامي و ارتش قدرتمندي است اما نتوانست با ايران در طول اين 16ماه گذشته مقابله کند.»
اين گزارش ضمن اشاره به گسترش نفوذ ايران در خاورميانه مي افزايد: «تهران از انتخاب «ميشل عون» در لبنان و رشد قابل ملاحظه حزب الله بهره مند شد و از سوي ديگر عربستان با چشيدن طعم شکست در لبنان تمام کمک هاي مالي خود را به بيروت قطع کرد.»
اين رسانه در ادامه آورده است: «در سوريه متحدين شيعي به بشار کمک کردند تا «حلب» را از داعش پس بگيرد. ايران همينطور برنده جدال عراق بود و توانست اوضاع را به نفع خودش در آنجا به کنترل در آورد.»
امريکن اينترست در ادامه پيش بيني کرده است که سال 2017 ممکن است به دليل کناره گيري «باراک اوباما» رئيس جمهور سابق آمريکا از قدرت و روي کار آمدن «دونالد ترامپ» رئيس جمهور کنوني آمريکا سال سختي براي تهران باشد.
آنچه پليس بد مذاکرات القا کرد!
بعد از توافق برجام «دور شدن سايه جنگ» از سر ايران بارها از سوي دولتمردان و رسانه هاي حامي آنها مطرح شد و از اين موضوع براي توجيه توافق برجام استفاده کردند. اين در حالي بود که غربي ها و خاصه آمريکا در اجراي تعهداتشان بدعهدي مي کردند و «دور شدن سايه جنگ» در چنين حالي مي توانست به تنهايي توجيه خوبي براي برجام (حتي در شرايط بدعهدي طرف مقابل) باشد.
نخستين بار آقاي مجيد انصاري، معاون پارلماني رئيس جمهور در ارديبهشت ماه سال جاري و درمراسم تجليل از معلمان نمونه شهرستان اسلامشهر و چهاردانگه بود که از دستاورد جديد برجام رونمايي کرد! وي در آن مراسم گفته بود: «در ديدار آقاي روحاني با رئيس جمهوري فرانسه، ايشان به آقاي دکتر روحاني گفتند تصميم ما براي حمله به ايران قطعي بود ولي براي زمان آن ترديد داشتيم و انتخابات رياست جمهوري و توافق هسته اي سايه جنگ را از سر ايران برداشت.»
در ادامه اين روند رئيس جمهور هنگام سفر به همدان در شهريور ماه گفت: «امروز با حمايت شما مردم و تلاش دولتمرداني که از سوي شما انتخاب شده اند چهره واقعي ايران به دنيا معرفي شده و بعد از 22 ماه تلاش و مذاکره به نقطه اي رسيديم که توانستيم سايه شوم جنگ را از سر مردم برداشته و امنيت واقعي را به اين کشور بازگردانيم.»
توهمي به نام سايه جنگ
مجيد انصاري معاون حقوقي رئيس جمهور بار ديگر در 29 آذر ماه سال جاري، در مراسم رونمايي از منشور حقوق شهروندي که با حضور حسن روحاني برگزار شد گفت: «مسئله هسته اي کشور را تا آستانه جنگ پيش برد اما دکتر روحاني با تدبير خود و با انتخاب تيم شايسته از سوي رئيس جمهور نه تنها سايه جنگ برداشته شد، بلکه مردم ايران اولين ثمره استقرار يک رئيس جمهور حقوقدان را ديدند.»
مسعود سلطاني فر، وزير ورزش و جوانان دولت يازدهم نيز در اين زمينه برجام را موفق دانسته بود چرا که از نظر وي «در برجام توانستيم با درايت، توانمندي و تيزهوشي و همگرايي ارزشمند، قدرت سياسي و اجتماعي جمهوري اسلامي ايران را به رخ دنيا بکشيم و سايه جنگ از سر کشور برداشته شد.»
اينها نمونه هايي اندکي از گفته هاي دولتمردان پيرامون دور شدن سايه جنگ از ايران به واسطه برجام است. اما جالب آن است که در غرب رسانه ها و دولتمردانشان به هيچ عنوان به چنين گزينه اي باور نداشتند و آن را تنها خرج گفتارها و سخنراني هاي خود مي کردند.
سناي آمريکا: گزينه نظامي غيرممکن است
يکم مرداد 1394، نشستي در کميته روابط خارجي سنا با حضور «جان کري»، «ارنست مونيز» و «جک لوسناتور» برگزار شد. «باب کورکر»، رئيس کميته روابط خارجي مجلس سنا در ابتداي اين نشست به اقدام کنگره براي وضع برخي تحريم ها عليه ايران اشاره کرد و گفت کنگره هنگام وضع تحريم هايي که ايران را پاي ميز مذاکره کشاند، به قوه مجريه اختيار داد تحريم ها را تعليق و يا کشورها و موسسات را از اجراي آنها معاف کند.
«کورکر»، سپس از اظهارات مقامات دولت آمريکا که گفته اند گزينه جايگزين توافق هسته اي فعلي جنگ است، انتقاد کرد و گفت که گزينه سوم که توافق بهتر با ايران است، نيز وجود دارد.
به روايت رجا، 21 ارديبهشت 1394، جلسه بررسي طرح جنجالي «کروکر – منندز» در مجلس سناي آمريکا برگزار شد. سناتور «تام اودال»، «باب منندز» و «جف مرکلي» در دفاع از اين طرح در صحن سناي آمريکا سخناني را مطرح کردند که حقايق بسيار مهمي درباره عصاره راهبرد آمريکا در قبال برنامه هستهاي ايران در آن وجود دارد.
در مفصلترين بخش از اين اظهارات، سناتور دموکرات جف مرکلي اثبات ميکند که چرا گزينه مذاکره با ايران آن هم به شيوه کنوني، پر منفعتترين گزينه براي آمريکا خواهد بود.
«مرکلي» سه راهکار اصلي پيش روي آمريکا براي تقابل با ايران هستهاي را 1) تشديد تحريمها 2).مذاکره و توافق ديپلماتيک 3)حمله نظامي عنوان ميکند.
او مستند به گزارش منابع امنيتي آمريکا از غيرقابل کنترل بودن واکنش به حمله نظامي سخن گفته و آن را غير ممکن اعلام ميکند و با وجود تهديدهاي نظامي آن روزهاي آمريکا به صراحت اعلام مي کند: «بنابراين اجازه دهيد از گزينه استفاده از زور کنار رويم.»
آمريکايي که در عراق و افغانستان در باتلاق فرو رفته
سال 1393، عدم توافق ميان وزارت دفاع و کنگره که بودجه نظامي را به کمترين سطح رسانده بود حضور نظامي آمريکا را در خارج از اين کشور سنگين و پرهزينه نشان مي داد به طوري که آمريکا ديگر توانايي تامين مالي تمام جنگ ها و ماجراجويي هاي خارجي جديدي را ندارد.
در آذرماه سال جاري، روزنامه انگليسي تلگراف در يادداشتي با صحه گذاشتن بر انتقادهاي دونالد ترامپ، رئيس جمهور منتخب آمريکا نوشته که وي نبايد اين توافق را «دور بيندازد.»
ترامپ در کارزار انتخابات رياست جمهوري توافق هسته اي ايران و گروه 1+5 را بدترين توافق به دست آمده با مذاکره خوانده بود.
رفع سايه جنگ فريب اوباما
در اين يادداشت به قلم «اميلي لانداو» استدلال شده که دولت ترامپ بايستي در توافق هسته اي بازنگري کرده و براي بهبود اوضاع پيرامون آن تلاش کند. وي مي نويسد: «کارهاي زيادي هست که مي توان براي تقويت اين توافق انجام داد؛ هم از حيث ابعاد هسته اي و هم از حيث نگرش هاي دولت آمريکا در قبال ايران.»
در بخش ديگر اين يادداشت آمده است: «دولت اوباما يک توافق هسته اي مشکل دار با ايران امضا کرد و طي سال گذشته مواضع آمريکا در برابر ايران را تضعيف کرد.»
تلگراف در ادامه مي نويسد: «دولت آمريکا براي ايجاد بازارگرمي براي اين توافق با معرفي آن به عنوان انتخابي بين جنگ و توافق عموم مردم را فريب داد و گفت که پذيرفتن اين توافق مي تواند به ايجاد روابط بهتر با ايران منجر شود، اگرچه هيچ نشانه اي مبني بر واقعي بودن اين انتظار وجود نداشت.»
قدرت بازدارندگي از قول مذاکره کنندگان
در آبان ماه 1395 آنچنان که مشرق گزارش داده است، محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه در جمع وابستگان نظامي و نمايندگان دفاعي و انتظامي کشور با تاکيد بر توان بالاي قدرت نظامي کشور گفت : «قدرت استراتژيک ايران را برجام ايجاد نکرد، آنها فکر مي کردند با اين همه قطعنامه شوراي امنيت ديگر ايران نمي تواند قدرت استراتژيک خود را بازيابي و اعمال کند. اما به يک باره ديدند که همه محاسباتي که بر پايه پروژه ايران هراسي و تخليه توان استراتژيک داشتند، به هم ريخته و مشاهده کردند که توان استراتژيک ايران هم قدرت سخت و هم قدرت نرم به قول رئاليست ها، يا به عبارت دقيق تر ابعاد مادي قدرت ايران و قدرت معنايي ايران، هر 2 اينها به ناگهان دوباره ظهور و بروز کرد.»
در بخش هاي ديگر صحبت هاي ظريف آمده بود: «ادعا نمي کنم مذاکرات هسته اي براي ايران قدرت آفريد، چرا که قدرت ايران قبل از مذاکرات وجود داشت و همان طور که گفتم، موضوع هسته اي براي تخليه قدرت ايران بود. واقعاً بايد باور کنيم که آمريکا قدرقدرت نيست.»
در هر صورت هرچه زمان بيشتري از آغاز اجرايي شدن برجام گذشت، از ميزان هماهنگي سخنان دولتي ها درباره آمريکا و فوايد برجام براي ايران کاسته شد و دولتي ها به واقعيت هاي بيشتري درباره ناکارآمدي برجام، دست يافتند؛ واقعيت هايي نظير بدعهدي آمريکا و عدم امنيت کشورها در زير چتر آنها،عدم قدرت برتر بودن آمريکا در جهان و درنهايت قدرت نظامي ايران و توان بازدارندگي در برابر قدرت هاي پوشالي از جمله آمريکا.
همچنان که آقاي عباس عراقچي عضو ارشد تيم مذاکره کننده هسته اي در چهل و نهمين نشست اجلاس معاونان حقوقي دستگاه هاي اجرايي کشور گفته بود: « با اطمينان مي گويم که اگر توانمندي دفاعي ما نبود آنها سعي مي کردند به طريق نظامي اين مسئله را حل کنند و ما اين را مديون تمامي نيروهاي نظامي اعم از سپاه، بسيج، ارتش و توانمندي موشکي هستيم.»
سرويس سياسي- پايگاه «امريکن اينترست» در گزارشي تحت عنوان «هشت قدرت بزرگ 2017» به قدرت هاي برتر جهان پرداخته و در اين گزارش ايران را در شمار هشت قدرت برتر دنيا و در رده هفتم معرفي کرده و بالاتر از رژيم صهيونيستي (متحد نخست آمريکا) آورده شده است.
آمريکا، چين، ژاپن، در رده هاي اول تا سوم اين ليست قرار گرفته اند و روسيه، و آلمان و هند رده چهارم تا ششم را تشکيل مي دهند و ايران بعد از اين کشورها در رده هفتم قدرت سال 2017 قرار دارد و بعد از آن به رژيم صهيونيستي اشاره شده است.
در اين گزارش در قسمت مربوط به ايران آمده است: «جنگ هاي نيابتي بين ايران و عربستان در سال 2016 بيشتر از هر موقع ديگري در جريان بود و همينطور که به پايان سال 2016 و ابتداي سال 2017 نزديک شديم ايران در اين جدال بهتر عمل کرد و پيشي گرفت. با اين که عربستان داراي نيروي نظامي و ارتش قدرتمندي است اما نتوانست با ايران در طول اين 16ماه گذشته مقابله کند.»
اين گزارش ضمن اشاره به گسترش نفوذ ايران در خاورميانه مي افزايد: «تهران از انتخاب «ميشل عون» در لبنان و رشد قابل ملاحظه حزب الله بهره مند شد و از سوي ديگر عربستان با چشيدن طعم شکست در لبنان تمام کمک هاي مالي خود را به بيروت قطع کرد.»
اين رسانه در ادامه آورده است: «در سوريه متحدين شيعي به بشار کمک کردند تا «حلب» را از داعش پس بگيرد. ايران همينطور برنده جدال عراق بود و توانست اوضاع را به نفع خودش در آنجا به کنترل در آورد.»
امريکن اينترست در ادامه پيش بيني کرده است که سال 2017 ممکن است به دليل کناره گيري «باراک اوباما» رئيس جمهور سابق آمريکا از قدرت و روي کار آمدن «دونالد ترامپ» رئيس جمهور کنوني آمريکا سال سختي براي تهران باشد.
آنچه پليس بد مذاکرات القا کرد!
بعد از توافق برجام «دور شدن سايه جنگ» از سر ايران بارها از سوي دولتمردان و رسانه هاي حامي آنها مطرح شد و از اين موضوع براي توجيه توافق برجام استفاده کردند. اين در حالي بود که غربي ها و خاصه آمريکا در اجراي تعهداتشان بدعهدي مي کردند و «دور شدن سايه جنگ» در چنين حالي مي توانست به تنهايي توجيه خوبي براي برجام (حتي در شرايط بدعهدي طرف مقابل) باشد.
نخستين بار آقاي مجيد انصاري، معاون پارلماني رئيس جمهور در ارديبهشت ماه سال جاري و درمراسم تجليل از معلمان نمونه شهرستان اسلامشهر و چهاردانگه بود که از دستاورد جديد برجام رونمايي کرد! وي در آن مراسم گفته بود: «در ديدار آقاي روحاني با رئيس جمهوري فرانسه، ايشان به آقاي دکتر روحاني گفتند تصميم ما براي حمله به ايران قطعي بود ولي براي زمان آن ترديد داشتيم و انتخابات رياست جمهوري و توافق هسته اي سايه جنگ را از سر ايران برداشت.»
در ادامه اين روند رئيس جمهور هنگام سفر به همدان در شهريور ماه گفت: «امروز با حمايت شما مردم و تلاش دولتمرداني که از سوي شما انتخاب شده اند چهره واقعي ايران به دنيا معرفي شده و بعد از 22 ماه تلاش و مذاکره به نقطه اي رسيديم که توانستيم سايه شوم جنگ را از سر مردم برداشته و امنيت واقعي را به اين کشور بازگردانيم.»
توهمي به نام سايه جنگ
مجيد انصاري معاون حقوقي رئيس جمهور بار ديگر در 29 آذر ماه سال جاري، در مراسم رونمايي از منشور حقوق شهروندي که با حضور حسن روحاني برگزار شد گفت: «مسئله هسته اي کشور را تا آستانه جنگ پيش برد اما دکتر روحاني با تدبير خود و با انتخاب تيم شايسته از سوي رئيس جمهور نه تنها سايه جنگ برداشته شد، بلکه مردم ايران اولين ثمره استقرار يک رئيس جمهور حقوقدان را ديدند.»
مسعود سلطاني فر، وزير ورزش و جوانان دولت يازدهم نيز در اين زمينه برجام را موفق دانسته بود چرا که از نظر وي «در برجام توانستيم با درايت، توانمندي و تيزهوشي و همگرايي ارزشمند، قدرت سياسي و اجتماعي جمهوري اسلامي ايران را به رخ دنيا بکشيم و سايه جنگ از سر کشور برداشته شد.»
اينها نمونه هايي اندکي از گفته هاي دولتمردان پيرامون دور شدن سايه جنگ از ايران به واسطه برجام است. اما جالب آن است که در غرب رسانه ها و دولتمردانشان به هيچ عنوان به چنين گزينه اي باور نداشتند و آن را تنها خرج گفتارها و سخنراني هاي خود مي کردند.
سناي آمريکا: گزينه نظامي غيرممکن است
يکم مرداد 1394، نشستي در کميته روابط خارجي سنا با حضور «جان کري»، «ارنست مونيز» و «جک لوسناتور» برگزار شد. «باب کورکر»، رئيس کميته روابط خارجي مجلس سنا در ابتداي اين نشست به اقدام کنگره براي وضع برخي تحريم ها عليه ايران اشاره کرد و گفت کنگره هنگام وضع تحريم هايي که ايران را پاي ميز مذاکره کشاند، به قوه مجريه اختيار داد تحريم ها را تعليق و يا کشورها و موسسات را از اجراي آنها معاف کند.
«کورکر»، سپس از اظهارات مقامات دولت آمريکا که گفته اند گزينه جايگزين توافق هسته اي فعلي جنگ است، انتقاد کرد و گفت که گزينه سوم که توافق بهتر با ايران است، نيز وجود دارد.
به روايت رجا، 21 ارديبهشت 1394، جلسه بررسي طرح جنجالي «کروکر – منندز» در مجلس سناي آمريکا برگزار شد. سناتور «تام اودال»، «باب منندز» و «جف مرکلي» در دفاع از اين طرح در صحن سناي آمريکا سخناني را مطرح کردند که حقايق بسيار مهمي درباره عصاره راهبرد آمريکا در قبال برنامه هستهاي ايران در آن وجود دارد.
در مفصلترين بخش از اين اظهارات، سناتور دموکرات جف مرکلي اثبات ميکند که چرا گزينه مذاکره با ايران آن هم به شيوه کنوني، پر منفعتترين گزينه براي آمريکا خواهد بود.
«مرکلي» سه راهکار اصلي پيش روي آمريکا براي تقابل با ايران هستهاي را 1) تشديد تحريمها 2).مذاکره و توافق ديپلماتيک 3)حمله نظامي عنوان ميکند.
او مستند به گزارش منابع امنيتي آمريکا از غيرقابل کنترل بودن واکنش به حمله نظامي سخن گفته و آن را غير ممکن اعلام ميکند و با وجود تهديدهاي نظامي آن روزهاي آمريکا به صراحت اعلام مي کند: «بنابراين اجازه دهيد از گزينه استفاده از زور کنار رويم.»
آمريکايي که در عراق و افغانستان در باتلاق فرو رفته
سال 1393، عدم توافق ميان وزارت دفاع و کنگره که بودجه نظامي را به کمترين سطح رسانده بود حضور نظامي آمريکا را در خارج از اين کشور سنگين و پرهزينه نشان مي داد به طوري که آمريکا ديگر توانايي تامين مالي تمام جنگ ها و ماجراجويي هاي خارجي جديدي را ندارد.
در آذرماه سال جاري، روزنامه انگليسي تلگراف در يادداشتي با صحه گذاشتن بر انتقادهاي دونالد ترامپ، رئيس جمهور منتخب آمريکا نوشته که وي نبايد اين توافق را «دور بيندازد.»
ترامپ در کارزار انتخابات رياست جمهوري توافق هسته اي ايران و گروه 1+5 را بدترين توافق به دست آمده با مذاکره خوانده بود.
رفع سايه جنگ فريب اوباما
در اين يادداشت به قلم «اميلي لانداو» استدلال شده که دولت ترامپ بايستي در توافق هسته اي بازنگري کرده و براي بهبود اوضاع پيرامون آن تلاش کند. وي مي نويسد: «کارهاي زيادي هست که مي توان براي تقويت اين توافق انجام داد؛ هم از حيث ابعاد هسته اي و هم از حيث نگرش هاي دولت آمريکا در قبال ايران.»
در بخش ديگر اين يادداشت آمده است: «دولت اوباما يک توافق هسته اي مشکل دار با ايران امضا کرد و طي سال گذشته مواضع آمريکا در برابر ايران را تضعيف کرد.»
تلگراف در ادامه مي نويسد: «دولت آمريکا براي ايجاد بازارگرمي براي اين توافق با معرفي آن به عنوان انتخابي بين جنگ و توافق عموم مردم را فريب داد و گفت که پذيرفتن اين توافق مي تواند به ايجاد روابط بهتر با ايران منجر شود، اگرچه هيچ نشانه اي مبني بر واقعي بودن اين انتظار وجود نداشت.»
قدرت بازدارندگي از قول مذاکره کنندگان
در آبان ماه 1395 آنچنان که مشرق گزارش داده است، محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه در جمع وابستگان نظامي و نمايندگان دفاعي و انتظامي کشور با تاکيد بر توان بالاي قدرت نظامي کشور گفت : «قدرت استراتژيک ايران را برجام ايجاد نکرد، آنها فکر مي کردند با اين همه قطعنامه شوراي امنيت ديگر ايران نمي تواند قدرت استراتژيک خود را بازيابي و اعمال کند. اما به يک باره ديدند که همه محاسباتي که بر پايه پروژه ايران هراسي و تخليه توان استراتژيک داشتند، به هم ريخته و مشاهده کردند که توان استراتژيک ايران هم قدرت سخت و هم قدرت نرم به قول رئاليست ها، يا به عبارت دقيق تر ابعاد مادي قدرت ايران و قدرت معنايي ايران، هر 2 اينها به ناگهان دوباره ظهور و بروز کرد.»
در بخش هاي ديگر صحبت هاي ظريف آمده بود: «ادعا نمي کنم مذاکرات هسته اي براي ايران قدرت آفريد، چرا که قدرت ايران قبل از مذاکرات وجود داشت و همان طور که گفتم، موضوع هسته اي براي تخليه قدرت ايران بود. واقعاً بايد باور کنيم که آمريکا قدرقدرت نيست.»
در هر صورت هرچه زمان بيشتري از آغاز اجرايي شدن برجام گذشت، از ميزان هماهنگي سخنان دولتي ها درباره آمريکا و فوايد برجام براي ايران کاسته شد و دولتي ها به واقعيت هاي بيشتري درباره ناکارآمدي برجام، دست يافتند؛ واقعيت هايي نظير بدعهدي آمريکا و عدم امنيت کشورها در زير چتر آنها،عدم قدرت برتر بودن آمريکا در جهان و درنهايت قدرت نظامي ايران و توان بازدارندگي در برابر قدرت هاي پوشالي از جمله آمريکا.
همچنان که آقاي عباس عراقچي عضو ارشد تيم مذاکره کننده هسته اي در چهل و نهمين نشست اجلاس معاونان حقوقي دستگاه هاي اجرايي کشور گفته بود: « با اطمينان مي گويم که اگر توانمندي دفاعي ما نبود آنها سعي مي کردند به طريق نظامي اين مسئله را حل کنند و ما اين را مديون تمامي نيروهاي نظامي اعم از سپاه، بسيج، ارتش و توانمندي موشکي هستيم.»