گزیده ها
14 بهمن - 95
سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
در واکنش به ادعاها مبنی بر انجام یک آزمایش موشکی جدید در ایران، تاکید کرد:
آزمایش موشکی در ایران نقض توافق هستهای نیست.
به گزارش ایسنا به نقل از شبکه بلومبرگ،
نبیله مسرالی، سخنگوی فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگو
با خبرنگاران در بروکسل در پاسخ به سوالی درباره ادعای یک مقام آمریکایی مبنی بر
انجام یک آزمایش موشکی جدید در ایران گفت: توافق هستهای سال 2015 با قدرتهای
جهانی شامل برنامه موشکی بالستیک ایران نمیشود، بنابراین آزمایشات آن نقض این
توافق نیست.
وی ادامه داد: این شورای امنیت است که باید درباره اینکه قطعنامه 2231 نقض شده است یا نه، تصمیمگیری کند.
بر اساس این گزارش، شبکه فاکس نیوز روز دوشنبه(۱۱ بهمن) به نقل از یک مقام آمریکایی ادعا کرد که ایران روز یکشنبه یک موشک بالستیک دور-برد آزمایش کرده که در یک سامانه موشکی در نزدیکی شهر سمنان واقع در شرق ایران انجام شده است.
شورای امنیت سازمان ملل نیز به درخواست آمریکا روز سهشنبه در یک نشست این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل در این نشست، آزمایش موشکی در ایران را مطلقا غیرقابل قبول خواند و مدعی شد: این آزمایش نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شواری امنیت است که در سال ۲۰۱۵ به تأیید رسیده و امضا شده است.
هیلی همچنین مدعی شد که چنین موشکی قابلیت حمل سلاح هستهای را دارد.
وی با ادعای اینکه آزمایش موشکی ایران تهدید ایجاد کرده، افزود: ما قوی خواهیم بود و اقدام خواهیم کرد و هر آنچه برای محافظت از شهروندان آمریکا لازم باشد را انجام خواهیم داد.
به گزارش ایسنا، این ادعاها در حالی مطرح میشود که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در واکنش به ادعای انجام آزمایش یک موشک بالستیک جدید در ایران که از سوی آمریکا و شورای امنیت اعلام شده است، گفت: دولت آمریکا در زمان مذاکرات و در چارچوب برجام به طور رسمی اعلام کرده است که موضوع موشک جزئی از برجام نیست.
وی گفت: در قطعنامه 2231 عبارتی درباره موشک بالستیک است که ایران موضع خود را در همان زمان تصویب قطعنامه در آن مورد اعلام کرد.
ظریف ادامه داد: در قطعنامه 2231 به موشک بالستیکی اشاره شده است که برای قابلیت حمل سلاح هستهای طراحی شده است و این نوع موشکها نباید مورد آزمایش قرار گیرند. ما همان موقع هم اعلام کردیم موشکهای ما با قابلیت حمل سلاح نیستند و برای حمل کلاهکهای متعارف طراحی و ساخته میشوند.
وی تاکید کرد: ایران به عنوان کشوری که بیشترین هزینه را از تروریسم بینالمللی و تجاوز کشورهای خارجی پرداخت کرده است و سابقه تاریکی از نحوه عملکرد جامعه بینالملل در تجاوز هشت ساله عراق به ایران در ذهن دارد دفاع از خود را به اجازه طرفهای دیگر موکول نمیکند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه علیه کشور دیگری از سلاح استفاده نکرده است مگر در دفاع از خود. ما هیچ وقت آغازگر جنگ نبودهایم اما در مقابل حملات کشورهای خارجی با شجاعت و به اتکا مردم از خود دفاع میکنیم.
بهرام قاسمی سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز بدون ورود به موضوع صحت و ماهیت اخبار منتشر شده، بر موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد و گفت: انجام هرگونه آزمایش موشک بالستیک توسط جمهوری اسلامی ایران، در تطابق کامل با حقوق مسلم و تعهدات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران است.
وی گفت: برنامههای موشکی جمهوری اسلامی ایران، صرفاً ماهیت دفاعی داشته و هیچ یک از موشکهای بالستیک ایران «برای برخوردار بودن از قابلیت حمل سلاح هستهای طراحی نشدهاند» و بنابراین در حوزه صلاحیت قطعنامه ۲۲۳۱ قرار نمی گیرند. آزمایشات موشکی حق ذاتی و مسلم جمهوری اسلامی ایران در دفاع از امنیت و منافع ملی خود بوده و اعلام نظر در مورد آنها خارج از صلاحیت هر کشور یا نهاد بینالمللی است.
وی ادامه داد: این شورای امنیت است که باید درباره اینکه قطعنامه 2231 نقض شده است یا نه، تصمیمگیری کند.
بر اساس این گزارش، شبکه فاکس نیوز روز دوشنبه(۱۱ بهمن) به نقل از یک مقام آمریکایی ادعا کرد که ایران روز یکشنبه یک موشک بالستیک دور-برد آزمایش کرده که در یک سامانه موشکی در نزدیکی شهر سمنان واقع در شرق ایران انجام شده است.
شورای امنیت سازمان ملل نیز به درخواست آمریکا روز سهشنبه در یک نشست این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل در این نشست، آزمایش موشکی در ایران را مطلقا غیرقابل قبول خواند و مدعی شد: این آزمایش نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شواری امنیت است که در سال ۲۰۱۵ به تأیید رسیده و امضا شده است.
هیلی همچنین مدعی شد که چنین موشکی قابلیت حمل سلاح هستهای را دارد.
وی با ادعای اینکه آزمایش موشکی ایران تهدید ایجاد کرده، افزود: ما قوی خواهیم بود و اقدام خواهیم کرد و هر آنچه برای محافظت از شهروندان آمریکا لازم باشد را انجام خواهیم داد.
به گزارش ایسنا، این ادعاها در حالی مطرح میشود که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در واکنش به ادعای انجام آزمایش یک موشک بالستیک جدید در ایران که از سوی آمریکا و شورای امنیت اعلام شده است، گفت: دولت آمریکا در زمان مذاکرات و در چارچوب برجام به طور رسمی اعلام کرده است که موضوع موشک جزئی از برجام نیست.
وی گفت: در قطعنامه 2231 عبارتی درباره موشک بالستیک است که ایران موضع خود را در همان زمان تصویب قطعنامه در آن مورد اعلام کرد.
ظریف ادامه داد: در قطعنامه 2231 به موشک بالستیکی اشاره شده است که برای قابلیت حمل سلاح هستهای طراحی شده است و این نوع موشکها نباید مورد آزمایش قرار گیرند. ما همان موقع هم اعلام کردیم موشکهای ما با قابلیت حمل سلاح نیستند و برای حمل کلاهکهای متعارف طراحی و ساخته میشوند.
وی تاکید کرد: ایران به عنوان کشوری که بیشترین هزینه را از تروریسم بینالمللی و تجاوز کشورهای خارجی پرداخت کرده است و سابقه تاریکی از نحوه عملکرد جامعه بینالملل در تجاوز هشت ساله عراق به ایران در ذهن دارد دفاع از خود را به اجازه طرفهای دیگر موکول نمیکند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه علیه کشور دیگری از سلاح استفاده نکرده است مگر در دفاع از خود. ما هیچ وقت آغازگر جنگ نبودهایم اما در مقابل حملات کشورهای خارجی با شجاعت و به اتکا مردم از خود دفاع میکنیم.
بهرام قاسمی سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز بدون ورود به موضوع صحت و ماهیت اخبار منتشر شده، بر موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد و گفت: انجام هرگونه آزمایش موشک بالستیک توسط جمهوری اسلامی ایران، در تطابق کامل با حقوق مسلم و تعهدات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران است.
وی گفت: برنامههای موشکی جمهوری اسلامی ایران، صرفاً ماهیت دفاعی داشته و هیچ یک از موشکهای بالستیک ایران «برای برخوردار بودن از قابلیت حمل سلاح هستهای طراحی نشدهاند» و بنابراین در حوزه صلاحیت قطعنامه ۲۲۳۱ قرار نمی گیرند. آزمایشات موشکی حق ذاتی و مسلم جمهوری اسلامی ایران در دفاع از امنیت و منافع ملی خود بوده و اعلام نظر در مورد آنها خارج از صلاحیت هر کشور یا نهاد بینالمللی است.
دبیر جامعه اسلامی مهندسین گفت که همه
جناحهای سیاسی چه آنهایی که هاشمی را عالیجناب سرخپوش میدانستد و چه آنهایی که
او را مقصر پذیرش قطعنامه میخواندند به هاشمی بد کردند.
به گزارش ایسنا، باهنر در مراسم گرامیداشت
آیتالله هاشیم رفسنجانی که به همت انجمن حمایت از توسعه استان کرمان و کرمانیهای
مقیم تهران در ساختمان روزنامه اطلاعات برگزار شد، با گرامیداشت ایام دهه فجر
اظهار کرد: این اولین فجری است که عزیز از دست رفته ما در بین ما حضور ندارند.
هاشمی تاریخ گویای نهضت حضرت امام خمینی، تاریخ پیروزی انقلاب، تاریخ بعد از
انقلاب تا امروز و فرداها بوده و هست.
وی ادامه داد: نام هاشمی از فعالیتها و پیشرفتها جدا شدنی نیست و بعد از رحلتش گوشههای پنهان شخصیتی اش نمایان شده است. خیلی از محرمانهها و نا شنیدهها هست که شاید امروز و فردا مهلت بازگوییاش نباشد. و قبل از آن بعضی ها حدس و گمان هم نمیبردند که ایشان چنین فردی با چنین زوایای شخصیتی باشند.
این فعال سیاسی یادآورد شد: اگر امام خمینی را فرمانده انقلاب بدانید، هاشمی رئیس ستاد فرماندهی بود. از آغاز نهضت در کنار امام بود و کشور را پیش میبرد. زمانی به امام خمینی گفتند که سربازان شما کجا هستند و ایشان فرمودند سربازان من در گهوارهها هستند، بزرگوارانی مثل شهید باهنر، بهشتی، مفتح و مرحوم برقهای بخش آموزش و پرورش نسل انقلاب را بر عهده گرفتند.
وی افزود: دیگرانی مثل آیتالله هاشمی و آیتالله خامنهای نیز ماموریت افشاگری رژیم ستمگری را بر عهده گرفته و نهضت انقلاب را تبیین می کردند. دیدیم که آیت الله هاشمی به نحو احسن شورای انقلاب را اداره کردند.
این نماینده سابق مجلس تصریح کرد: بعد از انقلاب هم آیت الله هاشمی ماموریت های بسیاری را بر عهده گرفتند و در همه مسئولیتهایشان خوش درخشیدند. زمانی که مجلس شورای اسلامی تاسیس و افتتاح شد بزرگانی چون آیتالله خامنهای، چمران، باهنر و رجایی به اتفاق نظر رسیدند که هاشمی کسی است که میتواند امور مجلس را به خوبی اداره کند. آنها انتخاب دقیق، حساس و درستی انجام دادند.
دبیر جامعه اسلامی مهندسین یادآورد شد: آیتالله هاشمی رفسنجانی جانشینی فرمانده کل قوا را پس از عزل جانشین سابق در حالی پذیرفتند که ریاست مجلس را هم در دست داشتند. خدمات ایشان چه در جبهه و چه در امور داخلی کشور غیرقابل انکار است.
وی با بیان اینکه «آیت الله» مورد بیمهری و بدعهدی جناحهای مختلف سیاسی قرار گرفت، گفت: هاشمی رفسنجانی همواره مورد بیمهریهایی از سوی جناح های مختلف سیاسی قرار میگرفته است. به تازگی ما داستان پذیرش قطعنامه را شنیدیم که ایشان چه ایثار و از خود گذشتگیای کردند و چه پیشنهادی به حضرت امام خمینی دادند اما تا پیش از روشن شدن این موضوع همواره میگفتند که او قطعنامه را تحمیل کرده و امام را مجبور به نوشیدن جام زهر کرده است. بسیار مسائل از این دست که امروز توان افشا شدن ندارد.
این نماینده سابق مجلس با اشاره به خطبههای هاشمی رفسنجانی در نمازجمعههای تهران یادآور شد همه دنیا در زمان جنگ بر روی خطبههای هاشمی تمرکز میکردند تا بتوانند آینده جنگ را پیشبینی کنند. زمانی که شرایط ایران در جنگ خوب نبود، هاشمی چنان روحیهای از خود نشان می داد تا دیگران هم روحیه بگیرند.
وی افزود: ایشان حدود ۲۰ سال روز قدس، خطیب نماز جمعه بودند و هر سال یک حرفی جدیدی برای گفتن و یک تهدید جدید هم برای صهیونیستها داشتند. حتی یکی از مقامهای صیهونیست به تازگی گفت: یکی از دشمنترین دشمنهای صهیونیست فوت کرده است.
این نماینده سابق مجلس در بخش دیگری از این سخنرانی تصریح کرد: پس از دوران جنگ ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت برای ایران اعلام شد. مسئولیت سازندگی کشوری که هزار میلیارد دلار در جنگ خسارت دیده، بر عهده هاشمی قرار گرفت که انصافا هم خوب و خوش درخشید.
وی مجددا در ارتباط با ناملایماتی که به هاشمی میشد، گفت: نامهربانی هایی دربار ه ایشان رخ داد. جناحهای مختلف چه آنهایی که هاشمی را عالیجناب سرخپوش و مسئول قتلهای زنجیرهای میدانستند و چه آنهایی که او را مقصر قبول قطعنامه جنگ میخواندند، به او بد کردند. خوب است که حالا از قول حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری شنیدیم که هاشمی همان زمان به امام گفته بود: قطعنامه را من می پذیرم چرا که به نفع کشور است و بعدا مرا محاکمه و اعدام کنید.
باهنر همچنین افزود: برای انقلاب خیلیها حاضر بودند شهید شوند اما هرکسی حاضر نیست تا به خاطر انقلاب و نظام بدنام شود. هاشمی این روحیه را داشت.
وی در بخش دیگری از این سخنرانی با اشاره به ارتباط نزدیک آیت الله هاشمی رفسنجانی با مقام معظم رهبری اظهار کرد: خود آقای هاشمی تعریف می کردند که در زمان ریاست جمهوری ایشان چند مورد اختلاف نظر با رهبری داشتند. چند جلسهای هم صحبت کرده بودند و هیچ کدام قانع نشده بودند. ایشان به رهبری گفتند که شما رهبری و رهرو هستم در نهایت هرچه شما بگویید همان کار را میکنیم. در همین رابطه بارها گفته شده بود که هاشمی همواره تاکید میکرد نظام جمهوری اسلامی و رهبری آن خطوط قرمز او هستند.
دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین تاکید کرد که جانشینی برای هاشمی سراغ ندارم.
وی افزود: البته انقلاب ما انقلاب ریزشها ورویشهاست امیدواریم نیروهای دلسوز انقلاب و سربازانی که برای این انقلاب فداکاری میکنند، فضا را برای رویشها مهیا سازند.
وی ادامه داد: نام هاشمی از فعالیتها و پیشرفتها جدا شدنی نیست و بعد از رحلتش گوشههای پنهان شخصیتی اش نمایان شده است. خیلی از محرمانهها و نا شنیدهها هست که شاید امروز و فردا مهلت بازگوییاش نباشد. و قبل از آن بعضی ها حدس و گمان هم نمیبردند که ایشان چنین فردی با چنین زوایای شخصیتی باشند.
این فعال سیاسی یادآورد شد: اگر امام خمینی را فرمانده انقلاب بدانید، هاشمی رئیس ستاد فرماندهی بود. از آغاز نهضت در کنار امام بود و کشور را پیش میبرد. زمانی به امام خمینی گفتند که سربازان شما کجا هستند و ایشان فرمودند سربازان من در گهوارهها هستند، بزرگوارانی مثل شهید باهنر، بهشتی، مفتح و مرحوم برقهای بخش آموزش و پرورش نسل انقلاب را بر عهده گرفتند.
وی افزود: دیگرانی مثل آیتالله هاشمی و آیتالله خامنهای نیز ماموریت افشاگری رژیم ستمگری را بر عهده گرفته و نهضت انقلاب را تبیین می کردند. دیدیم که آیت الله هاشمی به نحو احسن شورای انقلاب را اداره کردند.
این نماینده سابق مجلس تصریح کرد: بعد از انقلاب هم آیت الله هاشمی ماموریت های بسیاری را بر عهده گرفتند و در همه مسئولیتهایشان خوش درخشیدند. زمانی که مجلس شورای اسلامی تاسیس و افتتاح شد بزرگانی چون آیتالله خامنهای، چمران، باهنر و رجایی به اتفاق نظر رسیدند که هاشمی کسی است که میتواند امور مجلس را به خوبی اداره کند. آنها انتخاب دقیق، حساس و درستی انجام دادند.
دبیر جامعه اسلامی مهندسین یادآورد شد: آیتالله هاشمی رفسنجانی جانشینی فرمانده کل قوا را پس از عزل جانشین سابق در حالی پذیرفتند که ریاست مجلس را هم در دست داشتند. خدمات ایشان چه در جبهه و چه در امور داخلی کشور غیرقابل انکار است.
وی با بیان اینکه «آیت الله» مورد بیمهری و بدعهدی جناحهای مختلف سیاسی قرار گرفت، گفت: هاشمی رفسنجانی همواره مورد بیمهریهایی از سوی جناح های مختلف سیاسی قرار میگرفته است. به تازگی ما داستان پذیرش قطعنامه را شنیدیم که ایشان چه ایثار و از خود گذشتگیای کردند و چه پیشنهادی به حضرت امام خمینی دادند اما تا پیش از روشن شدن این موضوع همواره میگفتند که او قطعنامه را تحمیل کرده و امام را مجبور به نوشیدن جام زهر کرده است. بسیار مسائل از این دست که امروز توان افشا شدن ندارد.
این نماینده سابق مجلس با اشاره به خطبههای هاشمی رفسنجانی در نمازجمعههای تهران یادآور شد همه دنیا در زمان جنگ بر روی خطبههای هاشمی تمرکز میکردند تا بتوانند آینده جنگ را پیشبینی کنند. زمانی که شرایط ایران در جنگ خوب نبود، هاشمی چنان روحیهای از خود نشان می داد تا دیگران هم روحیه بگیرند.
وی افزود: ایشان حدود ۲۰ سال روز قدس، خطیب نماز جمعه بودند و هر سال یک حرفی جدیدی برای گفتن و یک تهدید جدید هم برای صهیونیستها داشتند. حتی یکی از مقامهای صیهونیست به تازگی گفت: یکی از دشمنترین دشمنهای صهیونیست فوت کرده است.
این نماینده سابق مجلس در بخش دیگری از این سخنرانی تصریح کرد: پس از دوران جنگ ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت برای ایران اعلام شد. مسئولیت سازندگی کشوری که هزار میلیارد دلار در جنگ خسارت دیده، بر عهده هاشمی قرار گرفت که انصافا هم خوب و خوش درخشید.
وی مجددا در ارتباط با ناملایماتی که به هاشمی میشد، گفت: نامهربانی هایی دربار ه ایشان رخ داد. جناحهای مختلف چه آنهایی که هاشمی را عالیجناب سرخپوش و مسئول قتلهای زنجیرهای میدانستند و چه آنهایی که او را مقصر قبول قطعنامه جنگ میخواندند، به او بد کردند. خوب است که حالا از قول حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری شنیدیم که هاشمی همان زمان به امام گفته بود: قطعنامه را من می پذیرم چرا که به نفع کشور است و بعدا مرا محاکمه و اعدام کنید.
باهنر همچنین افزود: برای انقلاب خیلیها حاضر بودند شهید شوند اما هرکسی حاضر نیست تا به خاطر انقلاب و نظام بدنام شود. هاشمی این روحیه را داشت.
وی در بخش دیگری از این سخنرانی با اشاره به ارتباط نزدیک آیت الله هاشمی رفسنجانی با مقام معظم رهبری اظهار کرد: خود آقای هاشمی تعریف می کردند که در زمان ریاست جمهوری ایشان چند مورد اختلاف نظر با رهبری داشتند. چند جلسهای هم صحبت کرده بودند و هیچ کدام قانع نشده بودند. ایشان به رهبری گفتند که شما رهبری و رهرو هستم در نهایت هرچه شما بگویید همان کار را میکنیم. در همین رابطه بارها گفته شده بود که هاشمی همواره تاکید میکرد نظام جمهوری اسلامی و رهبری آن خطوط قرمز او هستند.
دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین تاکید کرد که جانشینی برای هاشمی سراغ ندارم.
وی افزود: البته انقلاب ما انقلاب ریزشها ورویشهاست امیدواریم نیروهای دلسوز انقلاب و سربازانی که برای این انقلاب فداکاری میکنند، فضا را برای رویشها مهیا سازند.
در حالی که تهران را بهعنوان شهری
برخوردار میشناسیم اما وضعیت فرسودگی مراکز درمانی پایتخت بسیار حادتر از بسیاری
از شهرهای کشور است.
به گزارش هفتهنامه جامعه پویا، «مجتمع عظیم پلاسکو در چند دقیقه فروریخت اما هنوز هم پایههای اهمال برخی مسئولان فرونریخته است. در «پنجشنبه سیاه» پایتخت، دهها آتشنشان زیر هزاران تن آوار تیرآهنهای زنگزده، سنگ و آجرهای ۶۰ سال ساخت، بلوکهای قدیمی و بیمسئولیتیها گرفتار شدند تا کمکاریهای تاریخی در حوزه ایمنسازی شهرها با پرکاری آتشنشان شهید و فداکار هم جبران نشود.
مسئولان شهرداری اعلام کردهاند که بارها نسبت به ایمن نبودن این مجتمع تجاری هشدار دادهاند اما سؤال اینجاست که چرا هرگز این ساختمان تجاری به مرز تعطیلی کشانده نشد و فقط به هشداردادن اکتفا شده است. این داستان تلخ فقط به مجتمع تجاری پلاسکو محدود نمیشود. پاساژ علاءالدین هم به عنوان یکی از قطبهای اقتصادی پایتخت وضعیتی به مراتب بدتر از پلاسکو دارد. حدود سه سال از موج هشدارها و تهدید به تعطیلی این مجتمع تجاری میگذرد اما این پاساژ فرسوده نه تنها رنگ تعطیلی به خود ندیده است؛ بلکه حتی مالکان آن دو طبقه دیگر به این مجتمع تجاری اضافه کردهاند.
به گفته محسن پیرهادی، عضو شورای شهر تهران، در محدوده خیابان جمهوری، حدود ۴۰ درصد از مجتمعهای تجاری، اخطارهای ایمنی دریافت کردهاند اما هیچکدام از این اخطارها باعث نشده است که یک مجتمع تجاری به دلیل ناایمن بودن تعطیل شود.
خلأ قانونی و ضعف نظارتهای جدی باعث شده برای سودجویان روزنههایی به وجود بیاید. به طور مثال ابوالفضل قناعتی، عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران انتقاد کرده که پرونده پلمب پاساژ علاءالدین حدود سه سال است که بسته نشده و مالکان با سوءاستفاده از خلأهای قانونی، مانع از تعطیلی این مجتمع شدهاند.
علیرضا سرحدی، کارشناس شهری و عضو هیاتمدیره انجمن صنفی مهندسان صنعت ساختمان هم در گفتوگو با «جامعه پویا» به وجه دیگری از دلایل وقوع فاجعه پلاسکو میپردازد و میگوید: این که مدیریت شهری فقط وظیفهاش را در اخطار دادن به ساختمانهای ناایمن خلاصه کند، هیچ معنایی جز کمکاری ندارد؛ در حالی که مدیریت شهری باید قاطعانهتر با تخلفها برخورد کند و اجازه ندهد که مجتمعهای ناایمن، بدون توجه به هشدارها به فعالیتشان ادامه بدهند.
نبود مدیریت واحد و یکپارچه شهری که در برابر هر حادثه و اهمالی پاسخگو باشد، فقدانی است که به گفته سرحدی میتواند باز هم فجایعی مشابه پلاسکو را به وجود بیاورد.
حال در این شرایط تصور کنید اگر حادثهای مشابه «پلاسکو» در بیمارستانهای فرسوده ما اتفاق بیفتد، چه فاجعه عظیمتری در انتظار خواهد بود. بر اساس گفتههای محمد آقاجانی، معاون درمان وزارت بهداشت، بیش از ۶۵ درصد بیمارستانهای کشور فرسوده هستند؛ یعنی عمری بالای ۵۰ سال دارند. در حال حاضر ۵۷۰ بیمارستان دولتی و ۳۳۷ بیمارستان خصوصی در کشور فعال هستند که فرسودگی ۶۵ درصد از این بیمارستانها به معنی یک تهدید جدی و ملموس برای سلامت مردم است. شاید بتوان با تخلیه کردن ساکنان مجتمعهای تجاری فرسوده، آسیبهای جسمی حوادثی مثل پلاسکو را کاهش داد اما بیگمان خارج کردن بیماران از بیمارستانهای فرسوده، فرایندی بسیار دشوار و گاه نشدنی است.
فرسودگی بیمارستانها استخوانی در گلوی نظام سلامت
باور رایج در بین ایرانیها که حتی در ذهن برخی مسئولان هم ریشه دوانده است، ایمنسازی ساختمانها و بناهاست که آن را نوعی فعالیت فانتزی و پول خرجکردنهای اضافی میداند. شاید همین باور غلط موجب شد ۱۷ طبقه مجتمع پلاسکو به تلی از خاک بدل شود و بیش از هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان ضربه اقتصادی به بار بیاورد؛ در حالی که اگر همان کسبه مجتمع، فقط یک درصد از درآمد سالانه خود را صرف ایمنی مجتمع میکردند، حالا آتشنشانان شهید ما امروز به جای سینه سرد خاک در کنار اعضای خانوادهشان بودند.
نداشتن سیستم ضد حریق ساده در مجتمعهای تجاری و بیمارستانهای فرسوده، آتشی زیر خاکستر است که دیر یا زود میتواند سلامت جامعه را بر باد دهد.
فرسودگی بیمارستانها موجب شده در برابر حادثهای شبیه پلاسکو و حتی در برابر یک زلزله خفیف، مقاومت لازم را نداشته باشند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، حدود ۸۸ درصد از بیمارستانهای کشور در برابر وقوع زلزله آسیبپذیر هستند، حتی فرسودگی ۶۵ درصد از بنای بیمارستانها به حدی حاد است که گفته میشود بازسازی این بیمارستانها دیگر صرفه اقتصادی ندارد و باید کاملا کوبیده و از نو ساخته شود.
دکتر محمدحسین قربانی، نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با «جامعه پویا»، فرسودگی بیمارستانها را یکی از مهمترین مشکلات حوزه سلامت میداند و میگوید: این که بیش از نیمی از بیمارستانهای کشور فرسودهاند، نشان میدهد نتوانستهایم در حوزه سختافزاری، گامهای جدی در حوزه سلامت برداریم.
به گفته قربانی بسیاری از بیمارستانهای کشور در برابر حوادثی مثل زلزله بسیار ناایمن هستند و تحمل حوادث غیرمترقبه را ندارند.
این موضوع که بیمارستانهای فرسوده باید هر چه سریعتر اصلاح شوند، مسئلهای است که همه کارشناسان نظام سلامت بر آن اتفاق نظر دارند اما این نماینده مجلس تأکید دارد این کار نیازمند تخصیص اعتبارات قابل توجه است و بدون تخصیص این اعتبارات، صحبت از رفع فرسودگی بیمارستانها در حد شعار باقی میماند.
به قول او برای تجهیز بیمارستانهای فرسوده، حداقل به سالی ۱۰هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است تا بتوان اوضاع فرسوده مراکز درمانی را اصلاح کرد و به استانداردهای جهانی نزدیک شد.
اما با وجود اعتبارات فعلی نظام سلامت، تخصیص چنین اعتباراتی برای بازسازی بیمارستانهای فرسوده اتفاقی در حد محال است. باید در نظر داشت که کل بودجه طرح تحول سلامت در سال ۹۵ به عنوان بزرگترین طرح اجتماعی دولت در نهایت به چهار هزار میلیارد تومان میرسد که طبیعی است این اعتبارات نمیتواند حتی پاسخگوی بازسازی تعداد محدودی از بیمارستانهای فرسوده باشد.
قربانی معتقد است در این شرایط باید از بخش خصوصی کمک گرفت و با ترغیب آنان به سرمایهگذاری در حوزه سلامت، امکانی را فراهم کرد که سرمایهگذاران برای اصلاح زیرساختهای نظام سلامت راغب باشند اما به باور این نماینده مجلس، به این فرایند علمی و جهانی بیتوجهی شده است؛ طوری که همیشه انتظار داشتهایم با اعتبارات دولتی به جنگ زوال تدریجی بیمارستانهای فرسوده برویم.
سیامک مرهصدق، دیگر عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در گفتوگو با «جامعه پویا» به شکل دیگری به ضرورت نوسازی مراکز درمانی فرسوده میپردازد و میگوید: همیشه هم نباید منتظر یک اتفاق ناگوار باشیم که در پی آن به فکر نوسازی بیمارستانهای فرسوده بیفتیم. حتی اگر هیچ اتفاقی هم رخ ندهد، باید به فکر شأن و منزلت بیماران باشیم و برای احترام به بیمار هم که شده، فرسودگی بیمارستانها را ترمیم کنیم.
به گفته این نماینده مجلس، بیمار حق دارد در بیمارستانی مجهز و غیر فرسوده خدمات درمانی دریافت کند. این که فکر کنیم ظاهر بیمارستان اهمیت ندارد، تصور کهنهای است که باعث نارضایتی بیمار میشود حتی اگر بهترین خدمات درمانی را هم به بیمار ارائه دهیم.
پلاسکوی بیمارستانی، بیماران را زنده به گور میکند
وقتی پلاسکو در چشمبرهمزدنی فرو ریخت. هیچکس قبل از آن فکر نمیکرد که روزی ضربان قلب پوشاک پایتخت برای همیشه در زیر حجمی از دود و آتش و آوار خاموش شود. برای خیلی از بیمارستانهای فرسوده هم تصور دیوارهای فروریخته، بیماران مدفونشده در زیر آوار، شعلههای سرکشیده و تجهیزات پزشکی ذوبشده تصوری محال به نظر میرسد اما کافی است در همین شهر تهران، زلزلهای شش ریشتری اتفاق بیفتد تا همه این صحنههای به ظاهر محال را به نظاره بنشینیم.
در حالی که تهران را به عنوان شهری برخوردار میشناسیم اما وضعیت فرسودگی مراکز درمانی پایتخت بسیار حادتر از بسیاری از شهرهای کشور است.
چندی قبل، سعید شریفزاده، مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با ارائه آماری قابل تأمل اعلام کرد در بیمارستانها بیماران و افراد ناتوان حضور دارند که در زمان بروز حادثه یا حریق نمیتوانند به خودشان کمک کنند. این موضوع مشکلی است که شامل ۹۰ درصد بیمارستانهای تهران میشود.
مسئله فرسودگی و قدیمی بودن تأسیسات بیمارستانهای پایتخت دامن محیط زیست را هم گرفته است؛ به طور مثال بر اساس آمارهای اعلام شده، شهر تهران با دارا بودن حدود ۱۵۰ بیمارستان، حدود هشت درصد از بیمارستانهایش فاقد سیستم تصفیه فاضلاب و حدود ۳۴ درصد دارای تصفیهخانه با عملکرد ناقص هستند. به تعبیر دیگر میتوان گفت حدود ۴۰ درصد بیمارستانهای پایتخت، فاقد مراکز تصفیهخانه استاندارد هستند و فاضلابهای خطرناک بیمارستانی را به شبکه آبهای سطحی و چاهها سرازیر میکنند.
علاوه بر این که سازه بسیاری از بیمارستانهای کشور فرسوده است، تختهای بیمارستانی هم با فرسودگی گلاویز هستند. به گفته وزیر بهداشت، هماکنون ۶۲ درصد تختهای بیمارستانی کشورمان فرسودهاند که حتی این آمار در تهران به ۶۴ درصد میرسد.
دکتر علیرضا فهیمزاده، فوقتخصص بیماریهای عفونی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی هم در گفتوگو با «جامعه پویا» به رابطه مستقیم افزایش عفونتهای بیمارستانی با تشدید فرسودگی مراکز درمانی اشاره میکند و میگوید: شکی نیست که هر چقدر بیمارستانها فرسودهتر و تجهیزات آنها قدیمیتر باشند، سطح ایمنی و بهداشت در آن بیمارستانها هم افت میکند.
به گفته این استاد دانشگاه نمیتوان انتظار داشت وقتی در بیمارستانی فرسوده ابتداییترین تجهیزات برای ارتقای ایمنی و بهداشت هم وجود ندارد، عفونت بیمارستانی اتفاق نیفتد.
نکته دیگری که این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بر آن تأکید دارد، تأثیر منفی بیمارستانهای فرسوده در جذب بیماران داخلی و خارجی است. در شرایطی که مراکز درمانی جهان تلاش دارند با تجهیز بیمارستانها به جذب گردشگر سلامت روی بیاورند، بیمارستانهای فرسوده ما نمیتوانند جذابیتی برای بیماران خارجی داشته باشند.
نکته قابل تأمل دیگری که بحران بیمارستانهای فرسوده را تشدید میکند، افزایش سالانه تعداد این بیمارستانهاست. به گفته وزیر بهداشت، بیمارستانهایی در استانهای مختلف داریم که ۲۸سال پیش ساخت آنها شروع و نیمهتمام رها شده است. حال تصور کنید وقتی همین بیمارستانهای نیمهکاره که تعدادشان هم کم نیست، بخواهند افتتاح شوند، در همان لحظه افتتاح، فرسوده به حساب میآیند!
روند طولانی افتتاح بیمارستانهای نیمهکاره و بالارفتن طول عمر بیمارستانهای فعال، دو عامل حیاتی است که باعث میشود آمار بیمارستانهای فرسوده و در معرض خطر، نهتنها کمتر نشود؛ بلکه سالبهسال هم شیب صعودی داشته باشد.»
روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت: با بدرقه
پرشکوه شهدای آتشنشان توسط مردم قدرشناس، تجلیل از فداکاران به کمال رسید و اکنون
با گذشت زمان فرصتی به دست آمده است که صاحبنظران، مسئولان و سازمانهای مرتبط به
لایههای زیرین حادثه بپردازند و با کنکاش و پیگیریهای کارشناسی، به مسئولیتهای
تعطیلناپذیر خود عمل کنند.
اگرچه در طول این روزهای پس از فرو ریختن ساختمان پلاسکو، اولویت نخست را مهار آتش، نجات مصدومان، آواربرداری و ایمنسازی محیط تشکیل میداد ولی از این پس اولویتها به کلی متفاوت خواهد بود.
اگرچه در طول این روزهای پس از فرو ریختن ساختمان پلاسکو، اولویت نخست را مهار آتش، نجات مصدومان، آواربرداری و ایمنسازی محیط تشکیل میداد ولی از این پس اولویتها به کلی متفاوت خواهد بود.
طبعاً انتظار افکار عمومی این است که از مسائل مرتبط با این فاجعه آگاه شوند و مشخصاً برای مردم به وضوح آشکار شود که این فاجعه معلول تصور یا تقصیر چه کسانی بوده و کدام سازمانها و نهادها در این زمینه باید پاسخگو باشند؟ در مقطع کنونی، حتی پاسخگویی هم بهتنهایی کافی به نظر نمیرسد بلکه سؤال اساسی این است که برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، چه راهکارهایی وجود دارد؟ چگونه کشور را میتوان برای پیشگیری از این قبیل حوادث، توانمند ساخت؟
واقعیت این است که جامعه، روزهای سختی را بر اثر این فاجعه پشت سر گذاشته و باید با درس گرفتن از این حادثه، به گونهای مهیا، مجهز و آگاه شود که کشور را در برابر احتمال تکرار چنین فجایعی، مصون و توانمند سازد.
این حق طبیعی مردم است که از روند تحولات مثبت و منفی در این زمینه مطلع شوند تا بتوانند پیامدهای این حادثه را به خوبی رصد کنند. اطلاعرسانی درخصوص ابعاد مختلف این حادثه و بررسیهای بعدی، لازم است استمرار یابد و فقط به انعکاس اخبار و گزارشات مربوط به آواربرداری و شناسایی هویت قربانیان فاجعه محدود نشود که فقط به احساسات دامن بزند.
این نکته به ویژه با در نظر گرفتن فضاسازیهای برخی عناصر مغرض در فضای مجازی اهمیت و حساسیت مضاعفی پیدا میکند و نشان میدهد که اگر رسانهها، مسئولین مرتبط و به ویژه رسانه ملی به درستی اطلاعرسانی کنند و به ابهامات و تردیدها پاسخ دهند و انتظارات جامعه را برآورده سازند، در واقع جوسازیهای بیگانه و عوامل مغرض را تا سرحد امکان خنثی و بیتاثیر ساختهاند ولی ما با سکوت خود برای پاسخگویی مسئولانه، پای عناصر بیمسئولیت و مغرض را به این ماجرا باز میکنیم و فضای تبلیغاتی در اختیار آنها میگذاریم.
به راستی چرا ماهیت فاجعه هنوز هم برای مردم روشن نیست؟ چرا کسی مسئولیت قبول نمیکند؟ چرا هر سازمانی تلاش میکنند مسأله را به خارج از قلمرو مسئولیتش ارجاع دهند؟ چرا کسی استعفا نمیدهد بلکه سازمانهای مرتبط سعی دارند فقط به ابراز همدردی با خانواده شهدای آتشنشان اکتفا کنند؟ درحالی که چنین فاجعهای نیازمند پیگیری و تحقیق است که سهم و مسئولیت هر سازمانی در این حادثه به دقت روشن و منعکس شود. تا کسی فرصت نیابد در پشت احساسات مردم پنهان شود و از پاسخگوئی در این مقوله طفره برود یا موج سواری کند.
موضوع مهمتر به پیشگیریهای لازم و اجتناب ناپذیر برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی باز میگردد. این برای مردم بسیار دردناک است که در یک آتش سوزی، چنین خسارات بزرگ و جبران ناپذیر جانی و مالی را شاهد باشند و همه چیز با بدرقه پیکر آتش نشانان شهید، به فراموشی سپرده شود. نباید بگذاریم که این حادثه جانسوز مشمول مرور زمان شود و مردم را از آگاهی درباره مسائل مرتبط با آن محروم سازیم. به راستی شهرداری و شورای شهر تهران در کجای این فاجعه قرار دارند و در کجا باید قرار میداشتند؟ آیا آنها به مسئولیتهای مورد انتظار به درستی عمل کردهاند و اگر کرده اند، این فاجعه چگونه قابل توجیه است؟ آیا آتش نشانی از تجهیزات و امکانات لازم برای مهار آتش و از جمله از مواد مناسب جهت اطفاء حریق توسط «کف» با هدف پرهیز از استفاده بیحد و مرز از آب، بهرهمند بوده است که مانع سنگینتر شدن سازه بر اثر آب نشود؟
یا حکم رئیس جمهور، هیأت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو تشکیل شده است گفته میشود: این هیأت ویژه متشکل از کارشناسان زبده و کارآشنا و مرتبط با مسائل قابل طرح و پیگیری در مقوله فاجعه پلاسکو میباشد که میتوانند موارد مرتبط را از دیدگاه تخصصی پیگیری نمایند.
تشکیل این هیأت و پیگیری مسأله صرفاً از دیدگاه فنی - تخصصی و مشخصاً به دور از هرگونه پیشداوری و پرهیز از اعمال حب و بغض سیاسی میتواند گرهی از مشکلات جامعه را بگشاید و ما را در راه مقابله و مهمتر از آن پیشگیری از حوادث مشابه، یاری دهد. این کمترین انتظاری است که مردم از دستگاهها، سازمانها و نهادهای مسئول دارند و مایلند نتایج بررسیها به یک جمع بندی روشن و کارآمد منجر شود که برای حال و آینده، گرهگشا و موثر باشد.
اطلاع یافتن افکار عمومی از قصورها و تقصیرها میتواند به مردم برای شناخت افراد کمک کند. این شناخت، مهمترین امکان برای قضاوت مردم درباره افراد و تصمیم گیری آگاهانه درباره آنان در مواقع لازم است.
موضوع مهمی که باید در کانون توجه مسئولین قرار گیرد، تامین نیازهای آتش نشانی و سایر دستگاههای مقابله با حوادث است که ماجرای ساختمان پلاسکو نشان داد در این زمینه کم توجهیهای زیای صورت گرفته است. جای تاسف بسیار است که بعضی امور غیرمرتبط با دستگاههای مسئول، بودجههای کلانی دریافت میکنند و کار مفیدی هم انجام نمیدهند ولی آتش نشانی حتی در مرکز کشور فاقد امکانات لازم و ضروری است. در فضای دور از احساسات کنونی باید به این واقعیت تلخ توجه شود و این کمبودها برطرف گردد.