تردید قالیباف 11 اسفند –
95
دل کند از چشم دوختن به قبضه ی قدرت برای پاسداران به خصوص
اگر چنانچه وابسته به بیت خامنه ای باشد به آسانی امکان ندارد .
«آقای شهردار باز هم دچار شک و تردید شده است. چند بار تجربه شکست او را به
این نتیجه رسانده که باید زمانی پا به میدان بگذارد که همه برادران اصولگرایش پشت
سرش قرار بگیرند والا چیزی جز شکست در کارنامه سیاستورزیاش ثبت نخواهد شد.»
به گزارش ایسنا، خبرآنلاین نوشت: «اسفند ۹۵ پر ماجرا شده است. خیلی بیشتر از آن چه تصور میشد. معادلات انتخاباتی با
سرعت بیشتری شکل میگیرد؛ تصمیمات پنهانی و محرمانه انتخاباتی رونمایی شده و یکییکی
رخ مینمایند. گویی این که رودربایستیها کنار رفته و حرفها و کنشهای انتخاباتی
صریح جای خود را به تصمیمات پشت پرده و حرفهای دو پهلو داده است. در جدیدترین
تحولات زمزمهها و نشانهها حکایت از تصمیات جدید آقای شهردار تهران دارد.
روایت یک نامزدی
وقتی محمدباقر قالیباف در انتخابات سال ۹۲ نتوانست از «شهر» به «کشور» برسد و با کمک دوستان همجناحیاش شهردار
پایتخت باقی ماند. او در مدتی که حسن روحانی، رییسجمهور بوده، موضع مشخصی درباره
او و دولتش نداشته است. گاهی به شکل پیشبینی نشدهای به حمایت از اقدامی در دولت
پرداخته و گاه با شیبب بسیار زیاد منتقد دولت شده است. او در همه سه سال و نیم
گذشته به عنوان نامزد احتمالی انتخابات سال ۹۶ مورد بحث بوده است.
حتی یک بار که موج گمانهزنیها در این مورد افزایش یافت، مرتضی طلایی،
رفیق قدیمیاش گفت: «نکتهای را بگویم که مربوط به آخرین دیدارم با ایشان است. از
ایشان سؤال کردم که آیا شما واقعاً قصدی برای شرکت در انتخابات دارید؟ ایشان در
پاسخ گفت که من چنین قصدی ندارم و تصمیمی نگرفتهام. این عینا سخن کسی است که در
مظان این است که میخواهد از بهشت به پاستور برود. البته بعضی اوقات برخی رفتارها
از جانب دوستان و گروههای سیاسی مصداق دوستی خاله خرسه است. اینجاست که برخی چون
دوست دارند آقای قالیباف رئیسجمهور شود و مشکلات کشور حل شود، نوعی حرف میزنند و
رفتار میکنند که جامعه احساس کند، آقای قالیباف میخواهد به پاستور برود. از آن
سو گروههای سیاسی رقیب هم این موضوع را تبدیل به فرصت یا فشار و تخریب میکنند
برای زیر سوال بردن خدمات شهرداری. این شکل طرح موضوع برای آقای قالیباف آوردهای
که ندارد هیچ، بلکه ریزش هم دارد.»
بعد از آن اظهار نظر اما شرایط تغییر کرد؛ خاصه چند هفته اخیر که فضای
سیاسی و انتخاباتی تغییرات زیادی داشته است. او بر اساس شواهد متعددی که وجود
داشته یک نامزد انتخاباتی آن هم با شانس بالا در بین خیل زیاد کاندیداها بوده است.
محمدباقر قالیباف از برخورد رقبا با او در مورد موضوع کاندیداتوری این گونه سخن
گفته است: «نفر میفرستند پیش من میگویند فلانی تو بیا بگو در انتخابات شرکت نمیکنم،
در این شرایط از تو حمایت هم میکنیم، این بحثها هم جمع میشود و این قدر هم فشار
نمیآورند. من هم گفتم من یک مجاهد و خدمتگزار هستم و به این افتخار میکنم. ما
انقلاب کردیم که همین زد و بندها اتفاق نیفتد و فضای باز سیاسی وجود داشته باشد.
هر چقدر شما تخریب کنید، ما محکمتر ایستادهایم. در این مورد اخیر هم جز بحثهای
سیاسی موضوع چیز دیگری نیست.»
موافقان و مخالفان یک کاندیدای ریاستجمهوری
در این میان اما از وقتی احتمال نامزدی محمدباقر قالیباف جدی شده است،
موافقان و مخالفان کاندیداتوری او نیز به صورت روشنتری در این مورد ابراز نظر
کردهاند. چنانچه محمدرضا باهنر گفته است: «از نظر ما قالیباف با سایر نامزدهای
شکست خورده تفاوت دارد؛ چون همیشه دوم شده و از این نظر قابل توجه است و مثل سایر
نامزدهای شکست خورده نیست که او را کنار بگذاریم.»
در میان اصولگرایان اما همه مانند باهنر فکر نمی کنند. پایداری ها و حامیان
سعید جلیلی فعلا بزرگترین و جدی ترین مخالفان نامزدی محمدباقر قالیباف هستند. آنها
البته بر خلاف دیگر مخالفان این مخالفتشان را پنهان نمی کنند. سیدمحمدجواد ابطحی
عضو جبهه پایداری در این مورد گفته است: «آقای قالیباف با توجه به حواشی که برای
او درست شد قبل از این که اعلام حضور کند با پرونده های مربوط به املاک نجومی و
حادثه تلخ پلاسکو سعی کردند بیشترین هجوم را نسبت به او انجام دهند به نحوی که از
حضور در صحنه رقابت منصرفش کنند. در مجموع این تحلیل ها و بحث ها روی بخشی از آرای
مردم اثر خواهد داشت بر همین اساس فکر می کنم اگر روی قالیباف وحدت نظر شود می
توان امیدوار بود منتها اگر در کنار قالیباف نامزدهای مستقل وارد شوند نمی توانیم
روی موفقیت قالیباف اطمینان صد درصدی داشته باشیم. در بین قشر خاکستری که تعیین
کننده مهم توفیق کاندیدا هستند متأسفانه این ریزش رای قالیباف نسبت به سال ۹۲ را داریم.»
خبرهایی بسیار عجیب از اردوگاه اصولگرایان
چند روز اول اسفندماه برای اصولگرایان بسیار مهم بوده است. آنها تحولات
تاثیر گذاری را در این مدت پشت سر گذاشته اند. مهمترینش این بوده است که جبهه
مردمی نیروهای انقلاب یا همان جمنا یک مجمع عمومی داشته که در آن ۲۱ نامزد خود را معرفی و برای رسیدن به یک فهرست ده نفره رای گیری کرده است.
نتیجه این رای گیری البته اعلام نشده اما بر اساس اخبار درز کرده در این
رای گیری محمدباقر قالیباف نفر اول نبوده است. از سوی دیگر دقیقا بعد از
برگزاری این نشست صدای اعتراض در اردوگاه اصولگرایان بلند شده است. چند نامزد در
پیدا و پنهان گفته اند که نسبت به جمنا نقد دارند و خارج از سیکل آن ماجرا
کاندیداتوری خود را دنبال خواهند کرد. از جانب دیگر هم موتلفه و هم جبهه پایداری
اعلام کرده اند که عضو جمنا نبوده و نتیجتا متعهد به نتایج مجمع آن نیستند.
این ها همگی اخبار ناخوشایندی برای محمدباقر قالیباف است. اخباری که موجب
شده یک زمزمه به صورت جدی این روزها در فضای رسانه ای و سیاسی مطرح باشد؛
«محمدباقر قالیباف از نامزدی در انتخابات منصرف شده است.» قسمت عجیب ماجرا اما
آنجاست که افراد نزدیک به او هم این گزاره را پررنگ کرده اند. برای مثال،
قربانزاده از افراد نزدیک به او گفته است :«قالیباف برای کاندیداتوری در انتخابات
مذاکره اى با این جبهه نداشته است و اعضاى جبهه و نیروهاى منتخب بر اساس لطف،
علاقه و اعتقاد خود نام وی را مطرح کردند. به نظر بنده قالیباف قصدى هم براى حضور
در انتخابات ریاست جمهورى ندارد و منش و روش وی همیشه بر حمایت از هر حرکتى بوده و
هست که براى کمک به مردم و حل مشکلات آنها صورت گیرد و بر این اساس نیز در آینده
عمل خواهد کرد.» یا در تحولی دیگر سیدمحمود رضوی نیز گفته است: «شنیده های من
از عدم کاندیداتوری محمد باقر قاالیباف در انتخابات سال ۹۶ حکایت می کند.»
آیا او به واقع از حضور در انتخابات منصرف شده است؟ حسین سبحانی نیا از
چهره های اصولگرا پیش تر یک جمله مهم در مورد شرط قالیباف برای نامزدی در انتخابات
مطرح کرده و گفته بود :« من شنیدهام که آقای قالیباف مطرح کردند در صورتی وارد
عرصه میشوم که مجموعه اصولگرایان برای کاندیداتوریام اتفاق نظر داشته باشند و
ایشان میخواهند وفاق جمعی برای کاندیداتوریاش وجود داشته باشد که البته منطقی هم
همین است. اگر مثل دور گذشته کاندیداهای اصولگرایی متعدد باشند فایده ای ندارد و
آرا پراکنده میشود لذا باید منتظر باشیم. البته به نظر می رسد رای نیاوردن آقای
قالیباف در دو دوره نیز به دلیل همین نبود اتفاق نظر بوده است.»
اگر مبنا را بر درستی این شنیده بگذاریم به نظر می رسد اولین دغدغه قالیباف
که موجب شده او در نظر برای نامزدی در انتخابات با شک مواجهش شود همین عدم اجماع
اصولگرایان و همه گیری میل نامزدی در انتخابات است. او می داند در چنین صحنه شلوغی
کسب نتیجه مثبت از انتخابات بعید خواهد بود.
نکته دوم که می تواند علت تضعیف میل قالیباف برای نامزدی باشد دریافت
اخباری از احتمال اجماع بر سر گزینه دیگری غیر از اوست. او احتمال نامزدی سید
ابراهیم رییسی را جدی دیده است.
از سوی دیگر احتمالا محمدباقر قالیباف از عزم سعید جلیلی برای حضور در
انتخابات به این نتیجه رسیده که با این حضور باز یک دوقطبی میان روحانی وجلیلی شکل
خواهد گرفت و او به حاشیه رانده می شود.
دلیل این شک برای نامزدی هر چه که باشد به نظر می رسد هنوز برای قالیباف
حجت نهایی بر کنارهگیری نیست. شاید که او تنها خواسته، ناز انتخاباتی کند. به نظر
، اصولگرایان به همین راحتی ها از کنار نامزدی او عبور نخواهند کرد. شاید این روش
انتخاباتی او تاثیری در تغییر این فضا شلوغ داشته باشد. آیا قالیباف حاضر است یک
بار دیگر ریسک حضور در انتخابات ریاست جمهوری را بپذیرد؟»