نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان سربازجوشریعت نداری به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب 7 مرداد – 96
توجيه
تحريم ها و فشارهاي آمريکا با سايه خيالي جنگ
روزنامه اعتماد در شماره روز پنج شنبه در گزارشي به اما و اگرها و احتمالات و سخناني که اين روزها پيرامون کابينه دوازدهم مطرح است پرداخته و نقل قول هايي از وزراي دولت يازدهم آورده است.
در بخشي از اين نوشتار آمده است: «ديدار فرماندهان ارشد سپاه با حسن روحاني از ديگر موضوعاتي بود كه جداي از استمرار حضور واعظي در دولت بعدي، مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت. واعظي گفت: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يك نهاد انقلابي در ايران است و همواره دولت و همه نظام نگاه شان به سپاه به عنوان يك نيروي انقلابي مخلص بوده است.»
اين گزارش در ادامه به نقل از واعظي آورده است: «البته به طور طبيعي ممكن است در شلوغي انتخابات حرف هايي هم زده شود كه بايد آنها را تمام شده بدانيم، زيرا اگر قرار باشد دولت چهار سال كشور را اداره كند مگر مي شود هماهنگي و همكاري بسيار نزديكي بين دولت وسپاه نباشد؟ ما وظيفه خود مي دانيم هر طور كه مي توانيم به سپاه كمك كنيم و انتظار و نياز هم داريم كه سپاه به دولت كمك كند، لذا فكر مي كنم اين ديدارها اتفاقات طبيعي بعد از انتخابات است كه رقابت ها كنار گذاشته مي شود و رفاقت ها براي كار در كشوري كه اطرافش اين همه ناامني است، شروع شود. سپاه خط مقدم جبهه است و دولت با تمام وجود از سپاه پشتيباني مي كند.»
فارغ از اينکه ديدار آقاي روحاني با چند تن از فرماندهان ارشد سپاه، تصويري از همدلي را منتشر کرد و بي ترديد هر قدر همدلي، دوست شادکن است، اختلاف موجب دشمن شاد شدن است و بايد از اصل چنين اتفاقي استقبال کرد و آن را به فال نيک گرفت، اما نکته اي مطرح است، چنانکه وزير محترم گفته «در شلوغي انتخابات حرف هايي هم زده شد!» آيا شايسته است که کساني که در رده هاي بالاي قوه مجريه قرار دارند عليه بنيه دفاعي دولت و کشورشان موضع بگيرند؟ واقعا شلوغي انتخابات توجيه درستي براي آن گفته هاست و آيا همين شلوغي براي نامزدهاي ديگر نبود؟
دايه هاي مهربان تر از مادر!
در هفته گذشته، طرح جامع تحريم هاي ايران در مجلس نمايندگان آمريکا تصويب شد. کارشناسان اين تحريم را جامع ترين بسته تحريمي آمريکا عليه ايران در طول تاريخ مي نامند و از آن با عنوان سياه چاله تحريم يا مادر تحريم ها ياد مي کنند. با اينکه اين «مادر تحريم ها» به اذعان رئيس جمهور ايران و ديگر مقامات نقض برجام است روزنامه آفتاب يزد در نقش دايه مهربان تر از مادر ظاهر شده است!
اين روزنامه در واکنش به اين اقدام در گزارشي نوشت: «اين تحريم ها از گذشته بود و آنچه در کنگره به تصويب رسيده است به معناي نقض برجام نيست اما در ماده26 برجام به اين امر اشاره شده است که آمريکا بايد شرايطي فراهم کند که وضعيت اقتصادي و مبادلات ايران بهبود يابد، آنها قرار بود شرايط را براي مناسبات تجاري ايران فراهم کنند و صحبتي از تحريم هايي به اين نحو در ساختار برجام نبود.
واکنش دوپهلوي اين روزنامه زنجيره اي در حالي است که تحريم S722 که توسط مجلس نمايندگان آمريکا تصويب شد، علاوه بر آنکه صراحتاً نقض بندهاي ۲۶، ۲۸ و ۲۹ برجام و بند 3 و 5 ضميمه B قطعنامه 2231 شوراي امنيت است، براساس دستور اجرايي ۱۳۳۸۲ سال ۲۰۰۵ رئيس جمهور وقت آمريکا عليه ايران به بهانه «هسته اي» بنيان گذاشته شده است.
در حال حاضر نه تنها تحريم هاي قبلي (حتي هسته اي؛ مانند تحريم U-turn) سر جاي خود باقي ماند بلکه تحريم هاي بي سابقه؛ شديد و جديدي در عصر پسابرجام عليه ايران تصويب شد، با اين تفاوت که ديگر بخش زيادي از توان هسته اي را از دست داده ايم و همزمان تحريم هم مي شويم.
اين در حالي است که قرار بود براساس وعده و وعيدهاي فراوان دولتمردان و رسانه هاي حامي دولت، «فتح الفتوح برجام»! دو دستاورد اصلي در پي داشته باشد. اولي لغو بالمره تمامي تحريم ها در روز اجراي توافق(يعني دي ماه ۹۴) و دومي گشايش اقتصادي براي عموم مردم.
سهم خواهي ممنوع
مدعيان اصلاحات در روزها و ماه هاي گذشته همزمان که به دنبال سهم خواهي از رئيس جمهور براي کابينه دوازدهم بوده اند اين سهم خواهي را با لطايف الحيل فراوان منکر شده بودند، با اين وجود روزنامه زنجيره اي شرق در شماره پنجشنبه گذشته طي يادداشتي به قلم تابش از اعضاي فراکسيون اميد مجلس سهم خواهي را ممنوع اعلام کرد!
در بخشي از اين يادداشت آمده است: آنچه همه جريان هاي سياسي کشور بايد به آن توجه داشته باشند، تعهد شخص رئيس جمهور به مردم و حقي است که براساس راي اکثريت، در چينش کابينه دارد. سهم خواهي با هر عنوان و با هر توجيهي انجام شود، اگرچه از سوي دکتر روحاني پذيرفته نمي شود اما مي تواند فضاي سازنده فعلي را دچار مشکل و فشارهايي بر دکتر روحاني وارد کند.
سايه خيالي جنگ
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي ضمن اذعان به هم سويي خطرناک عليه ايران به مقايسه ترامپ با اوباما پرداخته و رئيس جمهور سابق آمريکا را عالم و اديب خواند!
نويسنده در يادداشت خود آورده است: «فکر مي کنم سياست مردان آمريکا از کارهاي غيرعادي و از رفتار متفرعنانه و درعين حال عاميانه ترامپ خسته شده اند. زبان انگليسي کودکانه او در مقايسه با سخنوري عالمانه و بلاغت ادبي اوباما، برايشان مايه سرشکستگي است. رفتارهاي کاسب کارانه، اهميت ندادن به اصول اخلاقي در سياست و دروغ گويي بي پروا و طفره رفتن ها و انکارهاي سخنان پيشين خودش، براي سران هر دو حزب بزرگ آمريکا حيرت انگيز است.»
تلاش زنجيره اي ها براي بزک کردن دولت هاي گذشته آمريکا در حالي است که اوباما رئيس جمهور پيشين اين کشور که مدعيان اصلاحات او را مودب، اديب و عالم مي خوانند ضمن حمايت از فتنه 88 به زعم خود تحريم هاي فلج کننده عليه ايران را طراحي و به اجرا گذاشت و راهي که امروز ترامپ مي رود، زيرسازي آن در دولت اوباما انجام شده است.
نويسنده در ادامه يادداشت خود ايران را از هرگونه واکنش به حملات دولت آمريکا بازداشته و نوشته است: «به موجب اسناد ويکي ليکس که بعدا به تاييد مقام هاي سياسي آمريکا نيز رسيد، عربستان سعودي و متحدانش از سال ها پيش به آمريکا فشار مي آورند و اصرار دارند که آمريکا ايران را بمباران کند و «سر مار را به سنگ بکوبد». اکنون رئيس جمهور، ارتشيان و کنگره آمريکا نيز دراين باره به توافق و تفاهمي رسيده اند که تصويب تحريک آميز تشديد تحريم ها عليه ايران، درواقع نوعي کمين کردن براي آزمودن واکنش ايران است تا شايد بهانه اي براي شليک دست دهد؛ شليک فاجعه آميزي که اسرائيل و حامي بزرگ آن را به شادماني وا مي دارد.»
در مورد «سايه جنگ» که توسط رسانه هاي فارسي زبان خارجي به داخل کشور تزريق شد نکته ها و حرف هاي بسياري گفته شده است. آمريکا در عراق و افغانستان وارد شد اما در باتلاقي گير افتاد که هنوز با تبعات آن درگير است. عراق و افغانستان در آن دوره در بدترين شرايط ممکن بودند اما آمريکا در همانجا نيز زمين گير شد چنانکه صاحب نظران غربي گفتند آمريکا اسير سياست منطقه اي ايران شد و عراق را از صدام گرفت و ناخواسته به ايران سپرد. در همان برهه که شرايط از هميشه مهياتر بود به ايران حمله نشد اما در اين سال ها گويا هنوز سايه خيالي جنگ تنها از ميان مدعيان اصلاح طلبي قرباني مي گيرد! قربانيان خوش باوري و تهديدهاي پوچ رسانه اي!
آدرس غلط حاميان برجام
حاميان دولت در روزهاي اخير و به دنبال تصويب طرح جامع تحريم هاي ايران در مجلس نمايندگان و مجلس سناي آمريکا، براي فرار از مسئوليت و پاسخگويي متناسب در قبال اين تحريم ها، دست به مغالطه و عوام فريبي زده اند.
روزنامه ايران روز پنج شنبه در سرمقاله خود نوشت: «تحريم هاي جديد مجلس نمايندگان آمريکا در حالي عليه ايران به تصويب رسيده است که اين بار موضوعاتي غيرهسته اي از جمله برنامه موشکي ايران، ادعاي حمايت از تروريسم و مباحث مربوط به حقوق بشر بناي اين تحريم ها قرار گرفته است. يعني مسائلي که بارها طرف هاي توافق هسته اي تلاش کردند مذاکره درباره آنها را در قالب گفت وگوهاي هسته اي بگنجانند اما با مخالفت ايران رو به رو شدند.»
در بخش ديگري از اين يادداشت آمده است: «وقتي طرف مقابل به بهانه موضوعات غيرهسته اي، تحريم هاي جديدي را تصويب مي کند، ايران هم در واکنش اقدامات واکنشي خود را خارج از چارچوب برنامه هسته اي در دستور کار قرار دهد. يعني تحريم هاي غيرهسته اي آمريکا با اقدامات غيرهسته اي ايران مواجه شود.»
بايد توجه کرد که تحريم هاي جديد آمريکا «به بهانه» برنامه موشکي، تروريسم و حقوق بشر تصويب شده نه اينکه موارد تحريم به اين موضوعات خلاصه و محدود باشد. از اين رو، اين طرح که از آن به عنوان «جامع ترين زيرساخت تحريمي» يا «مادر تحريم ها» ياد مي شود، دست آمريکا را براي تحريم هاي هسته اي نيز باز مي گذارد. حتي اين تحريم ها صراحتا نقض بندهاي 26، 28 و 29 برجام و بند 3 و 5 ضميمه «ب» قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل است. اما حاميان دولت و مدعيان اصلاحات با مغالطه اينطور جا مي زنند که طرح جامع تحريم ها، موارد غيرهسته اي را در بر مي گيرد! و به همين دليل ربطي به برجام ندارد و نبايد آن را نقض برجام تلقي کرد!
«محرمانگي تجاري» قرارداد توتال!
روزنامه ايران مصاحبه اي با حسينعلي اميري، معاون پارلماني دولت را منتشر کرده است. وي درباره قرارداد بحث برانگيز توتال مي گويد: «برخي از نمايندگان راجع به محرمانه بودن اين قرار داد سوال داشتند در حالي که محرمانگي در چنين قراردادهايي به هيچ وجه محرمانگي سياسي و امنيتي نيست بلکه منظور محرمانگي تجاري است و در همه جاي دنيا نيز اسرار اقتصادي و تجاري شرکت ها و کشورها در قراردادها حفظ مي شود تا به منافع شان آسيب نرسد و اين عرف تجارت است.»
اميري همچنين اظهار داشت: «محرمانگي در قراردادهاي تجاري با محرمانگي امنيتي و سياسي متفاوت است... متاسفانه اين رسانه احتمالا از روي بي اطلاعي و ضعف دانش با حذف کلمه «تجاري» از عبارت «محرمانگي تجاري» تلاش کرد، اين گونه القا کند که دولت مثلا در قراردادهاي نفتي مردم را محرم نمي داند.»
معاون پارلماني دولت مدعي محرمانگي تجاري قرارداد توتال است و آن را عرف تجارت مي خواند. بايد پرسيد آيا مجلس و نهادهاي نظارتي هم نامحرم هستند که حاضر نيستيد متن قرارداد را براي بررسي در اختيار نمايندگان قرار دهيد؟ آيا حضور تيم کرسنت در وزارت نفت دولت يازدهم با وجود بي توجهي به منافع و مصالح ملي از سوي دست اندرکاران و امضاء کنندگان قرارداد کرسنت و محکوميت ايران به پرداخت جريمه 18 ميليارد دلاري، امضاي قرارداد با توتال با وجود سابقه بدعهدي و پرداخت رشوه از سوي اين شرکت و تلاش براي محرمانه نگه داشتن مفاد قرارداد، شواهد و قرائني براي خسارت هاي سنگين مجدد حاصل از انفعال و تساهل اين تيم نيست؟
روزنامه اعتماد در شماره روز پنج شنبه در گزارشي به اما و اگرها و احتمالات و سخناني که اين روزها پيرامون کابينه دوازدهم مطرح است پرداخته و نقل قول هايي از وزراي دولت يازدهم آورده است.
در بخشي از اين نوشتار آمده است: «ديدار فرماندهان ارشد سپاه با حسن روحاني از ديگر موضوعاتي بود كه جداي از استمرار حضور واعظي در دولت بعدي، مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت. واعظي گفت: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يك نهاد انقلابي در ايران است و همواره دولت و همه نظام نگاه شان به سپاه به عنوان يك نيروي انقلابي مخلص بوده است.»
اين گزارش در ادامه به نقل از واعظي آورده است: «البته به طور طبيعي ممكن است در شلوغي انتخابات حرف هايي هم زده شود كه بايد آنها را تمام شده بدانيم، زيرا اگر قرار باشد دولت چهار سال كشور را اداره كند مگر مي شود هماهنگي و همكاري بسيار نزديكي بين دولت وسپاه نباشد؟ ما وظيفه خود مي دانيم هر طور كه مي توانيم به سپاه كمك كنيم و انتظار و نياز هم داريم كه سپاه به دولت كمك كند، لذا فكر مي كنم اين ديدارها اتفاقات طبيعي بعد از انتخابات است كه رقابت ها كنار گذاشته مي شود و رفاقت ها براي كار در كشوري كه اطرافش اين همه ناامني است، شروع شود. سپاه خط مقدم جبهه است و دولت با تمام وجود از سپاه پشتيباني مي كند.»
فارغ از اينکه ديدار آقاي روحاني با چند تن از فرماندهان ارشد سپاه، تصويري از همدلي را منتشر کرد و بي ترديد هر قدر همدلي، دوست شادکن است، اختلاف موجب دشمن شاد شدن است و بايد از اصل چنين اتفاقي استقبال کرد و آن را به فال نيک گرفت، اما نکته اي مطرح است، چنانکه وزير محترم گفته «در شلوغي انتخابات حرف هايي هم زده شد!» آيا شايسته است که کساني که در رده هاي بالاي قوه مجريه قرار دارند عليه بنيه دفاعي دولت و کشورشان موضع بگيرند؟ واقعا شلوغي انتخابات توجيه درستي براي آن گفته هاست و آيا همين شلوغي براي نامزدهاي ديگر نبود؟
دايه هاي مهربان تر از مادر!
در هفته گذشته، طرح جامع تحريم هاي ايران در مجلس نمايندگان آمريکا تصويب شد. کارشناسان اين تحريم را جامع ترين بسته تحريمي آمريکا عليه ايران در طول تاريخ مي نامند و از آن با عنوان سياه چاله تحريم يا مادر تحريم ها ياد مي کنند. با اينکه اين «مادر تحريم ها» به اذعان رئيس جمهور ايران و ديگر مقامات نقض برجام است روزنامه آفتاب يزد در نقش دايه مهربان تر از مادر ظاهر شده است!
اين روزنامه در واکنش به اين اقدام در گزارشي نوشت: «اين تحريم ها از گذشته بود و آنچه در کنگره به تصويب رسيده است به معناي نقض برجام نيست اما در ماده26 برجام به اين امر اشاره شده است که آمريکا بايد شرايطي فراهم کند که وضعيت اقتصادي و مبادلات ايران بهبود يابد، آنها قرار بود شرايط را براي مناسبات تجاري ايران فراهم کنند و صحبتي از تحريم هايي به اين نحو در ساختار برجام نبود.
واکنش دوپهلوي اين روزنامه زنجيره اي در حالي است که تحريم S722 که توسط مجلس نمايندگان آمريکا تصويب شد، علاوه بر آنکه صراحتاً نقض بندهاي ۲۶، ۲۸ و ۲۹ برجام و بند 3 و 5 ضميمه B قطعنامه 2231 شوراي امنيت است، براساس دستور اجرايي ۱۳۳۸۲ سال ۲۰۰۵ رئيس جمهور وقت آمريکا عليه ايران به بهانه «هسته اي» بنيان گذاشته شده است.
در حال حاضر نه تنها تحريم هاي قبلي (حتي هسته اي؛ مانند تحريم U-turn) سر جاي خود باقي ماند بلکه تحريم هاي بي سابقه؛ شديد و جديدي در عصر پسابرجام عليه ايران تصويب شد، با اين تفاوت که ديگر بخش زيادي از توان هسته اي را از دست داده ايم و همزمان تحريم هم مي شويم.
اين در حالي است که قرار بود براساس وعده و وعيدهاي فراوان دولتمردان و رسانه هاي حامي دولت، «فتح الفتوح برجام»! دو دستاورد اصلي در پي داشته باشد. اولي لغو بالمره تمامي تحريم ها در روز اجراي توافق(يعني دي ماه ۹۴) و دومي گشايش اقتصادي براي عموم مردم.
سهم خواهي ممنوع
مدعيان اصلاحات در روزها و ماه هاي گذشته همزمان که به دنبال سهم خواهي از رئيس جمهور براي کابينه دوازدهم بوده اند اين سهم خواهي را با لطايف الحيل فراوان منکر شده بودند، با اين وجود روزنامه زنجيره اي شرق در شماره پنجشنبه گذشته طي يادداشتي به قلم تابش از اعضاي فراکسيون اميد مجلس سهم خواهي را ممنوع اعلام کرد!
در بخشي از اين يادداشت آمده است: آنچه همه جريان هاي سياسي کشور بايد به آن توجه داشته باشند، تعهد شخص رئيس جمهور به مردم و حقي است که براساس راي اکثريت، در چينش کابينه دارد. سهم خواهي با هر عنوان و با هر توجيهي انجام شود، اگرچه از سوي دکتر روحاني پذيرفته نمي شود اما مي تواند فضاي سازنده فعلي را دچار مشکل و فشارهايي بر دکتر روحاني وارد کند.
سايه خيالي جنگ
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي ضمن اذعان به هم سويي خطرناک عليه ايران به مقايسه ترامپ با اوباما پرداخته و رئيس جمهور سابق آمريکا را عالم و اديب خواند!
نويسنده در يادداشت خود آورده است: «فکر مي کنم سياست مردان آمريکا از کارهاي غيرعادي و از رفتار متفرعنانه و درعين حال عاميانه ترامپ خسته شده اند. زبان انگليسي کودکانه او در مقايسه با سخنوري عالمانه و بلاغت ادبي اوباما، برايشان مايه سرشکستگي است. رفتارهاي کاسب کارانه، اهميت ندادن به اصول اخلاقي در سياست و دروغ گويي بي پروا و طفره رفتن ها و انکارهاي سخنان پيشين خودش، براي سران هر دو حزب بزرگ آمريکا حيرت انگيز است.»
تلاش زنجيره اي ها براي بزک کردن دولت هاي گذشته آمريکا در حالي است که اوباما رئيس جمهور پيشين اين کشور که مدعيان اصلاحات او را مودب، اديب و عالم مي خوانند ضمن حمايت از فتنه 88 به زعم خود تحريم هاي فلج کننده عليه ايران را طراحي و به اجرا گذاشت و راهي که امروز ترامپ مي رود، زيرسازي آن در دولت اوباما انجام شده است.
نويسنده در ادامه يادداشت خود ايران را از هرگونه واکنش به حملات دولت آمريکا بازداشته و نوشته است: «به موجب اسناد ويکي ليکس که بعدا به تاييد مقام هاي سياسي آمريکا نيز رسيد، عربستان سعودي و متحدانش از سال ها پيش به آمريکا فشار مي آورند و اصرار دارند که آمريکا ايران را بمباران کند و «سر مار را به سنگ بکوبد». اکنون رئيس جمهور، ارتشيان و کنگره آمريکا نيز دراين باره به توافق و تفاهمي رسيده اند که تصويب تحريک آميز تشديد تحريم ها عليه ايران، درواقع نوعي کمين کردن براي آزمودن واکنش ايران است تا شايد بهانه اي براي شليک دست دهد؛ شليک فاجعه آميزي که اسرائيل و حامي بزرگ آن را به شادماني وا مي دارد.»
در مورد «سايه جنگ» که توسط رسانه هاي فارسي زبان خارجي به داخل کشور تزريق شد نکته ها و حرف هاي بسياري گفته شده است. آمريکا در عراق و افغانستان وارد شد اما در باتلاقي گير افتاد که هنوز با تبعات آن درگير است. عراق و افغانستان در آن دوره در بدترين شرايط ممکن بودند اما آمريکا در همانجا نيز زمين گير شد چنانکه صاحب نظران غربي گفتند آمريکا اسير سياست منطقه اي ايران شد و عراق را از صدام گرفت و ناخواسته به ايران سپرد. در همان برهه که شرايط از هميشه مهياتر بود به ايران حمله نشد اما در اين سال ها گويا هنوز سايه خيالي جنگ تنها از ميان مدعيان اصلاح طلبي قرباني مي گيرد! قربانيان خوش باوري و تهديدهاي پوچ رسانه اي!
آدرس غلط حاميان برجام
حاميان دولت در روزهاي اخير و به دنبال تصويب طرح جامع تحريم هاي ايران در مجلس نمايندگان و مجلس سناي آمريکا، براي فرار از مسئوليت و پاسخگويي متناسب در قبال اين تحريم ها، دست به مغالطه و عوام فريبي زده اند.
روزنامه ايران روز پنج شنبه در سرمقاله خود نوشت: «تحريم هاي جديد مجلس نمايندگان آمريکا در حالي عليه ايران به تصويب رسيده است که اين بار موضوعاتي غيرهسته اي از جمله برنامه موشکي ايران، ادعاي حمايت از تروريسم و مباحث مربوط به حقوق بشر بناي اين تحريم ها قرار گرفته است. يعني مسائلي که بارها طرف هاي توافق هسته اي تلاش کردند مذاکره درباره آنها را در قالب گفت وگوهاي هسته اي بگنجانند اما با مخالفت ايران رو به رو شدند.»
در بخش ديگري از اين يادداشت آمده است: «وقتي طرف مقابل به بهانه موضوعات غيرهسته اي، تحريم هاي جديدي را تصويب مي کند، ايران هم در واکنش اقدامات واکنشي خود را خارج از چارچوب برنامه هسته اي در دستور کار قرار دهد. يعني تحريم هاي غيرهسته اي آمريکا با اقدامات غيرهسته اي ايران مواجه شود.»
بايد توجه کرد که تحريم هاي جديد آمريکا «به بهانه» برنامه موشکي، تروريسم و حقوق بشر تصويب شده نه اينکه موارد تحريم به اين موضوعات خلاصه و محدود باشد. از اين رو، اين طرح که از آن به عنوان «جامع ترين زيرساخت تحريمي» يا «مادر تحريم ها» ياد مي شود، دست آمريکا را براي تحريم هاي هسته اي نيز باز مي گذارد. حتي اين تحريم ها صراحتا نقض بندهاي 26، 28 و 29 برجام و بند 3 و 5 ضميمه «ب» قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل است. اما حاميان دولت و مدعيان اصلاحات با مغالطه اينطور جا مي زنند که طرح جامع تحريم ها، موارد غيرهسته اي را در بر مي گيرد! و به همين دليل ربطي به برجام ندارد و نبايد آن را نقض برجام تلقي کرد!
«محرمانگي تجاري» قرارداد توتال!
روزنامه ايران مصاحبه اي با حسينعلي اميري، معاون پارلماني دولت را منتشر کرده است. وي درباره قرارداد بحث برانگيز توتال مي گويد: «برخي از نمايندگان راجع به محرمانه بودن اين قرار داد سوال داشتند در حالي که محرمانگي در چنين قراردادهايي به هيچ وجه محرمانگي سياسي و امنيتي نيست بلکه منظور محرمانگي تجاري است و در همه جاي دنيا نيز اسرار اقتصادي و تجاري شرکت ها و کشورها در قراردادها حفظ مي شود تا به منافع شان آسيب نرسد و اين عرف تجارت است.»
اميري همچنين اظهار داشت: «محرمانگي در قراردادهاي تجاري با محرمانگي امنيتي و سياسي متفاوت است... متاسفانه اين رسانه احتمالا از روي بي اطلاعي و ضعف دانش با حذف کلمه «تجاري» از عبارت «محرمانگي تجاري» تلاش کرد، اين گونه القا کند که دولت مثلا در قراردادهاي نفتي مردم را محرم نمي داند.»
معاون پارلماني دولت مدعي محرمانگي تجاري قرارداد توتال است و آن را عرف تجارت مي خواند. بايد پرسيد آيا مجلس و نهادهاي نظارتي هم نامحرم هستند که حاضر نيستيد متن قرارداد را براي بررسي در اختيار نمايندگان قرار دهيد؟ آيا حضور تيم کرسنت در وزارت نفت دولت يازدهم با وجود بي توجهي به منافع و مصالح ملي از سوي دست اندرکاران و امضاء کنندگان قرارداد کرسنت و محکوميت ايران به پرداخت جريمه 18 ميليارد دلاري، امضاي قرارداد با توتال با وجود سابقه بدعهدي و پرداخت رشوه از سوي اين شرکت و تلاش براي محرمانه نگه داشتن مفاد قرارداد، شواهد و قرائني براي خسارت هاي سنگين مجدد حاصل از انفعال و تساهل اين تيم نيست؟