نگاه بازجویانه اوین نامه ي کیهان
سربازجو شریعت نداری به ديروزنامه هاي
زنجيره اي رقیب 11 تیر -96
توهين و فحاشي مديران ارشد دولتي جزو اصول دموکراسي است؟!
سرويس سياسي- عبدالله ناصري در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ به اين سوال که «اگر به جاي دکتر روحاني بوديد در چهار سال آينده چه اقداماتي انجام مي داديد؟» گفت: «يک دولت بسيار منسجم تشکيل مي دادم و تقريبا 60 درصد کابينه را تغيير مي دادم، به ويژه تيم اطلاع رساني مقتدري را به کار مي گرفتم و در انتخاب وزرا نيز به اين مسئله توجه جدي تري مي کردم که وزرايي انتخاب شوند که آماده پرداخت هزينه براي دولت و تحقق مطالبات مردم باشند. با مردم نيز صادقانه سخن مي گفتم. همچنين سعي مي کردم ارتباط بيشتري با مردم داشته باشم و واقيعت هاي جامعه را با آنان بي پرده بگويم.»
ناصري در بخش ديگري از اين مصاحبه گفت: «کابينه يازدهم يک کابينه دو قطبي بود يعني بخشي از وزيران آن کارآمد و توانمند بودند... اما قطب ديگر نيز وزراي ضعيف و ناهمسو بودند که در اين دولت بايد اين مسئله حل شود و دولت تک قطبي و چابک ايجاد شود.»
تجربه به کارگيري مديران و وزراي پير در کابينه دولت يازدهم و ناکارآمدي و کم تحرکي برخي وزرا باعث شد تا چابک سازي و جوان کردن دولت دوازدهم به يک مطالبه عمومي تبديل شود. دولت يازدهم در ابتداي کار مدعي شد که «ژنرال ها» را به خط کرده است و مسائل کشور را در 100 روز حل مي کند.
پيش از اين «شهربانو اماني» منتخب پنجمين دوره شوراي شهر تهران و فعال سياسي اصلاح طلب در مصاحبه با آرمان گفته بود کابينه دوازدهم ژنرال نمي خواهد.
تحريم هاي ضد ايراني اتحاديه اروپا، يارگيري موفق ظريف!
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «يارگيري موفق ظريف در اروپا» نوشت: «ظريف به دنبال يارگيري از تيم اروپاييان عليه ترامپ وکنگره آمريکاست. در حال حاضر با توجه به شکاف بين اروپا و آمريکا، ديگر سرنوشت اروپا تحت فرمان ترامپ نيست و از طرفي ديگر تمام اين کشورها پايبند به مندرجات برجام هستند. ظريف مي تواند با استفاده از اين دو نکته؛ کشورهاي آلمان، ايتاليا و فرانسه و... را به جذب سرمايه گذاري هاي بيشتر در ايران ترغيب و رعايت مفاد برجام را براي تحت فشارقراردادن آمريکا به آنها گوشزد کند.»
روزنامه دولتي ايران نيز ديروز در يادداشتي به قلم حسن بهشتي پور تاکتيک غيرمعقول دلخوشي به اروپا پس از ناکامي در خوشبيني به آمريکا را مطرح کرد و نوشت: «اهميت اقتصادي کار با ايران در فضاي پسابرجام براي اروپايي ها مانع از ورود آنها به تنشي خواهد بود که کاخ سفيد درصدد است عليه ايران به راه بيندازد. آنها به دنبال مستحکم تر کردن پيوندهاي اقتصادي با ايران بوده و سعي مي کنند همه موانع موجود را هم بردارند و رابطه اقتصادي با ايران را به دهه قبل از تحريم ها بازگردانند. تاکيد ويژه مقام هاي بلندپايه اروپا بر اجراي برجام در ديدارهايي که با آقاي ظريف داشتند، از اين هدف آنها حکايت مي کند. ضمن آنکه گزارشي هم که دبيرکل سازمان ملل درباره برجام منتشر کرده است، نسبت به گزارش هاي بان کي مون، دبيرکل سابق سازمان ملل مثبت تر است و نشان از تغيير مسالمت آميز فضا به نفع ايران دارد.»
توهين به شعور مخاطب، به امري رايج در روزنامه هاي زنجيره اي تبديل شده است. اين روزنامه مدعي اصلاحات در حالي از يارگيري موفق ظريف در اروپا مي گويد که همزمان با سفر وزير خارجه کشورمان، اتحاديه اروپا ليست جديدي از افراد و نهادهاي تحريمي در ايران را که در فعاليت هاي هسته اي و موشکي نقش دارند، اعلام کرد. در اين فهرست اسامي اشخاصي چون سردار قاسم سليماني و نهادهايي چون سازمان صنايع دفاعي به چشم مي خورد.
«فدريکا موگريني» مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا- بهمن 95- به صراحت و البته با گستاخي اعلام کرد که «تحريم هاي اروپا در برخي موارد شديدتر از تحريم هاي آمريکا است».
دو گروه «سهل انديش» و «ماموريت دار براي بزک غرب» که ديروز - بدون توجه به توانمندي هاي داخلي - آدرس حل مشکلات را در آغوش گرفتن کدخدا معرفي کرده بود، امروز و پس از خسارت محض برجام - همچنان بدون توجه به توانمندي هاي داخلي- نسخه در آغوش گرفتن فرزندخوانده آمريکا يعني اروپا را پيچيده است.
تعريف جديد روزنامه زنجيره اي از دموکراسي!
روزنامه زنجيره اي شرق در سرمقاله شماره ديروز خود به قلم سردبير به انتقادها از رئيس جمهور پرداخته و آن را مقابله با دمکراسي خواند!
در حالي که پيش از اين آزادي نقد و بيان نظرات مخالف از کارويژه هاي حکومت هاي دمکراتيک با نظام مردمسالار خوانده شده بود روزنامه هاي زنجيره اي اين روزها هر گونه نقدي را مخالفت با دمکراسي مي خوانند!
سردبير شرق بي آن که به شهرآشوبي هاي مدعيان اصلاحات در سال 88 عليه راي مردم و رئيس جمهور منتخب ملت در آن سال بپردازد نوشت: «مخالفان روحاني با هتاكي به او دست به كار خطرناكي مي زنند. اين گروه خواسته يا ناخواسته اين پيام را به دنيا مي دهند که دولتي با بيش از ٢٤ ميليون راي قوي تر از اراده آنان نيست. اين حملات تخريبي به روحاني بيش از آنكه مصرف داخلي داشته باشد كه دارد، بر ديپلماسي جهاني ايران اثري سوء مي گذارد و كار را براي دولت دوازدهم و ديپلمات هايش در عرصه بين المللي سخت تر مي كند. در واقع اين بار هتاكان عليه آراي مردم اقدام كرده اند و در يك كلام روبه روي دموكراسي ايستاده اند.»
نويسنده به اين سوال پاسخ نداد که اگر انتقاد از رئيس جمهور منتخب با 24 ميليون راي مقابله با دموکراسي است شورش و اردوکشي خياباني عليه ساختار سياسي در کشور براي ابطال نتايج انتخابات و اعلام پيروزي نامزد شکست خورده در سال 88 چه نامي مي تواند داشته باشد؟!
نکته ديگر آنکه هيچ عقل سليمي از هتاکي و فحاشي حمايت و استقبال نمي کند اما خاموش کردن صداي منتقدان و ايجاد جو خفقان به بهانه مقابله با هتاکي، روشي است که اين روزها دولت و حاميانش براي مقابله با منتقدان در پيش گرفته اند.
نکته پاياني آنکه آيا توهين و فحاشي مديران و مسئولان ارشد دولتي به ديگران از اصول دمکراسي است؟! به نظر مي رسد اولين گام در راه مقابله با چنين پديده هاي زشتي، داشتن صداقت و کنارگذاشتن معيارهاي دوگانه است.
اساس مشکلات روحاني در دولت يازدهم
محمد غرضي وزير دولت سازندگي در يادداشتي که روزنامه زنجيره اي قانون آن را منتشر کرد نوشت: «مشكل اساسي دولت اول حسن روحاني اين بود كه در مدت زمان مديريت چهارساله خود بر كشور، هيچ گاه نتوانست رضايت تمامي جريانها را جلب كند و همين موضوع موجب شد تا او نتواند رييسجمهور كل كشور باشد. ديده نشدن دستاوردهاي دولت اول روحاني در ميان افكار عمومي موجب شد تا هجمه مخالفان و منتقدان دولت به شدت مورد توجه قرار بگيرد. روحاني در دولت دوم خود بايد به گونهاي عمل كرده و اعضاي كابينه را به شكلي انتخاب كند كه بتواند رييس جمهور تمام ملت و تمام كشور باشد.»
پيش از اين بارها منتقدين تاکيد داشته اند که دولت يازدهم در عمل به وعده هاي خود در حل مشکلات معيشتي مردم و به ويژه مشکل اشتغال موفقيتي به دست نياورده و براي پوشاندن اين نقطه ضعف مجبور شده است دست به حاشيه سازي ها از جمله ايجاد رعب و وحشت از گذشته و نيز احتمال پيروزي رقبا بزند، دشمن سازي فرضي از سوي رئيس جمهور و دولت نيز اين روزها با همين هدف صورت مي گيرد.
رشد منفي اقتصاد
روزنامه اعتماد در گزارشي اقتصادي با عنوان «نرخ بهره وري 2 واحد درصد عقب ماندگي دارد» به موضوع رشد منفي نرخ بهره وري در اين سال ها پرداخته است.
در اين گزارش آمده است: «نرخ بهره وري ٢ واحد درصد عقب تر از هدف گذاري است. در برنامه ششم توسعه پيش بيني شد سالانه 2/8 درصد بهره وري كل عوامل توليد افزايش يابد. اين نرخ در واقع ٣٥ درصد از نرخ رشد اقتصاد ٨ درصدي در برنامه را سهم گيري مي كند.»
اگرچه هر از گاه دولتمردان و برخي روزنامه هاي حامي دولت تلاش کردند تا وضعيت اقتصادي را در تراز رو به رشد و مثبت ارزيابي کنند اما اين گزارش در ادامه به رشد منفي اقتصاد در سال هاي اخير اشاره دارد: «اين اهداف اما از آنجا كه در سال هاي گذشته و به ويژه در برنامه پنجم توسعه به طور متوسط مساوي صفر بود در سال هاي اخير همزمان با رشد منفي اقتصاد، نرخ بهره وري نيز رو به سراشيبي رفت. هرچند در سال گذشته نرخ رشد بهره وري مثبت ٩ شد اما در پنج سال گذشته يعني از سال ١٣٩١ تا ١٣٩٥ به طور متوسط نرخ بهره وري كل عوامل توليد 0/74- درصد بوده است.»
فحاشي به منتقدين خوي کاخ نشيني، يقه دريدن براي مفسدان اقتصادي
روزنامه اجاره اي بهار که به دليل تعطيلات يک هفته اي از موج فحاشي، تهمت و ناسزاگويي زنجيره اي ها و تيم عمليات رواني دولت به شعر انتقادي قرائت شده توسط ميثم مطيعي مداح اهل بيت در نماز عيد فطر جا مانده بود، براي اداي دِين و سهم خود، يادداشتي سراسر توهين و تهمت و البته تناقض عليه مطيعي با تيتر «حق دارند چنين اشعاري بخوانند!» به عنوان سر مقاله ديروز خود منتشر کرد.
نويسنده اين نوشتار سخيف و پرتناقض اين مداح اهل بيت را به دريافت پول براي قرائت اين شعر انتقادي متهم کرد و نوشت: «اگر مشخص شود که به واسطه همان چند بيت به ظاهر شعر در نماز عيد فطر چه پاداش هايي مي گيرند، شايد کسان ديگري به غير از هم سفره اي هاي آن مداح هم حاضر شوند اشعاري به مراتب بدتر و سخيف تر بخوانند. وقتي شما مي تواني با چند بيت شعر مهمترين تريبون ها را در اختيار داشته باشي و به واسطه آن راه صدساله را يک شبه بپيمايي بايد بتواني چنين خوش خدمتي کني. مخصوصا وقتي در نظر داشته باشيم که در اين کشور کساني هستند که ساليان سال درس خواندند و تلاش کردند و در عين شايستگي تنها آرزوي آنها داشتن يک شغل با مزاياي حداقلي است، يا کارگراني که شبانه روز کار مي کنند ولي از عهده مخارج زندگي که همان معيشت باشد بر نمي آيند.»
اين روزنامه که گويا تريبون نماز عيد فطر و ميثم مطيعي را با ميتينگ تبليغاتي رئيس جمهور و هزينه صدها ميليوني براي اجراي چند دقيقه فلان خواننده معروف اشتباه گرفته، توضيح نداد که چگونه شعرخواني يک مداح اهل بيت با مدرک دکتري در انتقاد به خوي کاخ نشيني، لزوم توجه مسئولان به فقرا و جلوگيري از تبعيض، تضييع حقوق تحصيلکردگان بيکار يا کارگران فقير است و مستحق توهين و فحاشي، اما حقوقهاي نجومي، اختلاس هاي نجومي، وامهاي نجومي و حق اوقات فراقت آقا زاده ها از سفره انقلاب و بيزنس رانتي و قاچاق دختر وزير نشانه «مظلوميت» دولت است و شايسته دفاع
ترور شخصيت در روزنامه زنجيره اي
روزنامه اعتماد در شماره ديروز، گزارش روز خود را به منتقدان دولت اختصاص داده و با عباراتي سخيف به ترور شخصيت ايشان پرداخته بود.
موضع کلي اين گزارش که با عنوان «رقباي ديروز، منتقدان امروز» منتشر شده بود حمله به منتقدان دولت با به کارگيري واژه هايي زشت و ناپسند بود. بر پيشاني اين نوشتار اين جمله نقش بسته که «انتقادهاي ابراهيم رئيسي و محمدباقر قاليباف ادامه دارد». گويا از منظر اين روزنامه حامي دولت پس از انتخابات ديگر نبايد از عملکرد ضعيف دولت انتقاد کرد.
در بخشي از اين گزارش آمده است: «قاليباف يادداشت خودش را در كانال تلگرامي اش با اين عنوان كه: « نه به فرافكني و هوچي گري/ صداي منتقدان را خاموش نكنيد» منتشر كرده است. او نوشته «همانقدر كه اهانت به رييس جمهور در روز قدس اسباب تاسف و قطعا محكوم است تلاش براي ساكت كردن صداي منتقدان هم نادرست است». به نوشته او «كساني كه آن تخريب و اين نقد را مانند هم مي دانند در واقع به دنبال ساكت كردن همه مخالفان هستند. آنان كه هميشه دم از تساهل و «زنده باد مخالف من»، «آزادي بيان» و «تحمل نقد» مي زنند ولي در عمل با فشار رسانه اي ساكت كردن منتقدان را در دستور كار دارند.»
قاليباف اين را هم نوشته كه ديوار «هوچي گري كشيدن» بين مطالبات مردمي و وظايف مسئولان اقدام ناصوابي است و دودش به چشم ملت مظلوم خواهد رفت.»
سپس اين رسانه حامي دولت با به کارگيري عبارات «لوله کردن» و «گاز انبري» تلاش کرده است تا ضمن ترور شخصيت به شيوه اي ديگر به خاموش کردن صداي منتقدان بپردازد. پرداختن به برخي سال هاي دهه هاي گذشته در حالي توسط اين روزنامه مطرح شده است که براي نمونه مواضع و اقدامات بسياري از اشخاصي که امروز مورد مدح و ستايش زنجيره اي ها قرار دارند در دهه 60 امروزه در دسترس همگان قرار دارد.
سرويس سياسي- عبدالله ناصري در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ به اين سوال که «اگر به جاي دکتر روحاني بوديد در چهار سال آينده چه اقداماتي انجام مي داديد؟» گفت: «يک دولت بسيار منسجم تشکيل مي دادم و تقريبا 60 درصد کابينه را تغيير مي دادم، به ويژه تيم اطلاع رساني مقتدري را به کار مي گرفتم و در انتخاب وزرا نيز به اين مسئله توجه جدي تري مي کردم که وزرايي انتخاب شوند که آماده پرداخت هزينه براي دولت و تحقق مطالبات مردم باشند. با مردم نيز صادقانه سخن مي گفتم. همچنين سعي مي کردم ارتباط بيشتري با مردم داشته باشم و واقيعت هاي جامعه را با آنان بي پرده بگويم.»
ناصري در بخش ديگري از اين مصاحبه گفت: «کابينه يازدهم يک کابينه دو قطبي بود يعني بخشي از وزيران آن کارآمد و توانمند بودند... اما قطب ديگر نيز وزراي ضعيف و ناهمسو بودند که در اين دولت بايد اين مسئله حل شود و دولت تک قطبي و چابک ايجاد شود.»
تجربه به کارگيري مديران و وزراي پير در کابينه دولت يازدهم و ناکارآمدي و کم تحرکي برخي وزرا باعث شد تا چابک سازي و جوان کردن دولت دوازدهم به يک مطالبه عمومي تبديل شود. دولت يازدهم در ابتداي کار مدعي شد که «ژنرال ها» را به خط کرده است و مسائل کشور را در 100 روز حل مي کند.
پيش از اين «شهربانو اماني» منتخب پنجمين دوره شوراي شهر تهران و فعال سياسي اصلاح طلب در مصاحبه با آرمان گفته بود کابينه دوازدهم ژنرال نمي خواهد.
تحريم هاي ضد ايراني اتحاديه اروپا، يارگيري موفق ظريف!
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «يارگيري موفق ظريف در اروپا» نوشت: «ظريف به دنبال يارگيري از تيم اروپاييان عليه ترامپ وکنگره آمريکاست. در حال حاضر با توجه به شکاف بين اروپا و آمريکا، ديگر سرنوشت اروپا تحت فرمان ترامپ نيست و از طرفي ديگر تمام اين کشورها پايبند به مندرجات برجام هستند. ظريف مي تواند با استفاده از اين دو نکته؛ کشورهاي آلمان، ايتاليا و فرانسه و... را به جذب سرمايه گذاري هاي بيشتر در ايران ترغيب و رعايت مفاد برجام را براي تحت فشارقراردادن آمريکا به آنها گوشزد کند.»
روزنامه دولتي ايران نيز ديروز در يادداشتي به قلم حسن بهشتي پور تاکتيک غيرمعقول دلخوشي به اروپا پس از ناکامي در خوشبيني به آمريکا را مطرح کرد و نوشت: «اهميت اقتصادي کار با ايران در فضاي پسابرجام براي اروپايي ها مانع از ورود آنها به تنشي خواهد بود که کاخ سفيد درصدد است عليه ايران به راه بيندازد. آنها به دنبال مستحکم تر کردن پيوندهاي اقتصادي با ايران بوده و سعي مي کنند همه موانع موجود را هم بردارند و رابطه اقتصادي با ايران را به دهه قبل از تحريم ها بازگردانند. تاکيد ويژه مقام هاي بلندپايه اروپا بر اجراي برجام در ديدارهايي که با آقاي ظريف داشتند، از اين هدف آنها حکايت مي کند. ضمن آنکه گزارشي هم که دبيرکل سازمان ملل درباره برجام منتشر کرده است، نسبت به گزارش هاي بان کي مون، دبيرکل سابق سازمان ملل مثبت تر است و نشان از تغيير مسالمت آميز فضا به نفع ايران دارد.»
توهين به شعور مخاطب، به امري رايج در روزنامه هاي زنجيره اي تبديل شده است. اين روزنامه مدعي اصلاحات در حالي از يارگيري موفق ظريف در اروپا مي گويد که همزمان با سفر وزير خارجه کشورمان، اتحاديه اروپا ليست جديدي از افراد و نهادهاي تحريمي در ايران را که در فعاليت هاي هسته اي و موشکي نقش دارند، اعلام کرد. در اين فهرست اسامي اشخاصي چون سردار قاسم سليماني و نهادهايي چون سازمان صنايع دفاعي به چشم مي خورد.
«فدريکا موگريني» مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا- بهمن 95- به صراحت و البته با گستاخي اعلام کرد که «تحريم هاي اروپا در برخي موارد شديدتر از تحريم هاي آمريکا است».
دو گروه «سهل انديش» و «ماموريت دار براي بزک غرب» که ديروز - بدون توجه به توانمندي هاي داخلي - آدرس حل مشکلات را در آغوش گرفتن کدخدا معرفي کرده بود، امروز و پس از خسارت محض برجام - همچنان بدون توجه به توانمندي هاي داخلي- نسخه در آغوش گرفتن فرزندخوانده آمريکا يعني اروپا را پيچيده است.
تعريف جديد روزنامه زنجيره اي از دموکراسي!
روزنامه زنجيره اي شرق در سرمقاله شماره ديروز خود به قلم سردبير به انتقادها از رئيس جمهور پرداخته و آن را مقابله با دمکراسي خواند!
در حالي که پيش از اين آزادي نقد و بيان نظرات مخالف از کارويژه هاي حکومت هاي دمکراتيک با نظام مردمسالار خوانده شده بود روزنامه هاي زنجيره اي اين روزها هر گونه نقدي را مخالفت با دمکراسي مي خوانند!
سردبير شرق بي آن که به شهرآشوبي هاي مدعيان اصلاحات در سال 88 عليه راي مردم و رئيس جمهور منتخب ملت در آن سال بپردازد نوشت: «مخالفان روحاني با هتاكي به او دست به كار خطرناكي مي زنند. اين گروه خواسته يا ناخواسته اين پيام را به دنيا مي دهند که دولتي با بيش از ٢٤ ميليون راي قوي تر از اراده آنان نيست. اين حملات تخريبي به روحاني بيش از آنكه مصرف داخلي داشته باشد كه دارد، بر ديپلماسي جهاني ايران اثري سوء مي گذارد و كار را براي دولت دوازدهم و ديپلمات هايش در عرصه بين المللي سخت تر مي كند. در واقع اين بار هتاكان عليه آراي مردم اقدام كرده اند و در يك كلام روبه روي دموكراسي ايستاده اند.»
نويسنده به اين سوال پاسخ نداد که اگر انتقاد از رئيس جمهور منتخب با 24 ميليون راي مقابله با دموکراسي است شورش و اردوکشي خياباني عليه ساختار سياسي در کشور براي ابطال نتايج انتخابات و اعلام پيروزي نامزد شکست خورده در سال 88 چه نامي مي تواند داشته باشد؟!
نکته ديگر آنکه هيچ عقل سليمي از هتاکي و فحاشي حمايت و استقبال نمي کند اما خاموش کردن صداي منتقدان و ايجاد جو خفقان به بهانه مقابله با هتاکي، روشي است که اين روزها دولت و حاميانش براي مقابله با منتقدان در پيش گرفته اند.
نکته پاياني آنکه آيا توهين و فحاشي مديران و مسئولان ارشد دولتي به ديگران از اصول دمکراسي است؟! به نظر مي رسد اولين گام در راه مقابله با چنين پديده هاي زشتي، داشتن صداقت و کنارگذاشتن معيارهاي دوگانه است.
اساس مشکلات روحاني در دولت يازدهم
محمد غرضي وزير دولت سازندگي در يادداشتي که روزنامه زنجيره اي قانون آن را منتشر کرد نوشت: «مشكل اساسي دولت اول حسن روحاني اين بود كه در مدت زمان مديريت چهارساله خود بر كشور، هيچ گاه نتوانست رضايت تمامي جريانها را جلب كند و همين موضوع موجب شد تا او نتواند رييسجمهور كل كشور باشد. ديده نشدن دستاوردهاي دولت اول روحاني در ميان افكار عمومي موجب شد تا هجمه مخالفان و منتقدان دولت به شدت مورد توجه قرار بگيرد. روحاني در دولت دوم خود بايد به گونهاي عمل كرده و اعضاي كابينه را به شكلي انتخاب كند كه بتواند رييس جمهور تمام ملت و تمام كشور باشد.»
پيش از اين بارها منتقدين تاکيد داشته اند که دولت يازدهم در عمل به وعده هاي خود در حل مشکلات معيشتي مردم و به ويژه مشکل اشتغال موفقيتي به دست نياورده و براي پوشاندن اين نقطه ضعف مجبور شده است دست به حاشيه سازي ها از جمله ايجاد رعب و وحشت از گذشته و نيز احتمال پيروزي رقبا بزند، دشمن سازي فرضي از سوي رئيس جمهور و دولت نيز اين روزها با همين هدف صورت مي گيرد.
رشد منفي اقتصاد
روزنامه اعتماد در گزارشي اقتصادي با عنوان «نرخ بهره وري 2 واحد درصد عقب ماندگي دارد» به موضوع رشد منفي نرخ بهره وري در اين سال ها پرداخته است.
در اين گزارش آمده است: «نرخ بهره وري ٢ واحد درصد عقب تر از هدف گذاري است. در برنامه ششم توسعه پيش بيني شد سالانه 2/8 درصد بهره وري كل عوامل توليد افزايش يابد. اين نرخ در واقع ٣٥ درصد از نرخ رشد اقتصاد ٨ درصدي در برنامه را سهم گيري مي كند.»
اگرچه هر از گاه دولتمردان و برخي روزنامه هاي حامي دولت تلاش کردند تا وضعيت اقتصادي را در تراز رو به رشد و مثبت ارزيابي کنند اما اين گزارش در ادامه به رشد منفي اقتصاد در سال هاي اخير اشاره دارد: «اين اهداف اما از آنجا كه در سال هاي گذشته و به ويژه در برنامه پنجم توسعه به طور متوسط مساوي صفر بود در سال هاي اخير همزمان با رشد منفي اقتصاد، نرخ بهره وري نيز رو به سراشيبي رفت. هرچند در سال گذشته نرخ رشد بهره وري مثبت ٩ شد اما در پنج سال گذشته يعني از سال ١٣٩١ تا ١٣٩٥ به طور متوسط نرخ بهره وري كل عوامل توليد 0/74- درصد بوده است.»
فحاشي به منتقدين خوي کاخ نشيني، يقه دريدن براي مفسدان اقتصادي
روزنامه اجاره اي بهار که به دليل تعطيلات يک هفته اي از موج فحاشي، تهمت و ناسزاگويي زنجيره اي ها و تيم عمليات رواني دولت به شعر انتقادي قرائت شده توسط ميثم مطيعي مداح اهل بيت در نماز عيد فطر جا مانده بود، براي اداي دِين و سهم خود، يادداشتي سراسر توهين و تهمت و البته تناقض عليه مطيعي با تيتر «حق دارند چنين اشعاري بخوانند!» به عنوان سر مقاله ديروز خود منتشر کرد.
نويسنده اين نوشتار سخيف و پرتناقض اين مداح اهل بيت را به دريافت پول براي قرائت اين شعر انتقادي متهم کرد و نوشت: «اگر مشخص شود که به واسطه همان چند بيت به ظاهر شعر در نماز عيد فطر چه پاداش هايي مي گيرند، شايد کسان ديگري به غير از هم سفره اي هاي آن مداح هم حاضر شوند اشعاري به مراتب بدتر و سخيف تر بخوانند. وقتي شما مي تواني با چند بيت شعر مهمترين تريبون ها را در اختيار داشته باشي و به واسطه آن راه صدساله را يک شبه بپيمايي بايد بتواني چنين خوش خدمتي کني. مخصوصا وقتي در نظر داشته باشيم که در اين کشور کساني هستند که ساليان سال درس خواندند و تلاش کردند و در عين شايستگي تنها آرزوي آنها داشتن يک شغل با مزاياي حداقلي است، يا کارگراني که شبانه روز کار مي کنند ولي از عهده مخارج زندگي که همان معيشت باشد بر نمي آيند.»
اين روزنامه که گويا تريبون نماز عيد فطر و ميثم مطيعي را با ميتينگ تبليغاتي رئيس جمهور و هزينه صدها ميليوني براي اجراي چند دقيقه فلان خواننده معروف اشتباه گرفته، توضيح نداد که چگونه شعرخواني يک مداح اهل بيت با مدرک دکتري در انتقاد به خوي کاخ نشيني، لزوم توجه مسئولان به فقرا و جلوگيري از تبعيض، تضييع حقوق تحصيلکردگان بيکار يا کارگران فقير است و مستحق توهين و فحاشي، اما حقوقهاي نجومي، اختلاس هاي نجومي، وامهاي نجومي و حق اوقات فراقت آقا زاده ها از سفره انقلاب و بيزنس رانتي و قاچاق دختر وزير نشانه «مظلوميت» دولت است و شايسته دفاع
ترور شخصيت در روزنامه زنجيره اي
روزنامه اعتماد در شماره ديروز، گزارش روز خود را به منتقدان دولت اختصاص داده و با عباراتي سخيف به ترور شخصيت ايشان پرداخته بود.
موضع کلي اين گزارش که با عنوان «رقباي ديروز، منتقدان امروز» منتشر شده بود حمله به منتقدان دولت با به کارگيري واژه هايي زشت و ناپسند بود. بر پيشاني اين نوشتار اين جمله نقش بسته که «انتقادهاي ابراهيم رئيسي و محمدباقر قاليباف ادامه دارد». گويا از منظر اين روزنامه حامي دولت پس از انتخابات ديگر نبايد از عملکرد ضعيف دولت انتقاد کرد.
در بخشي از اين گزارش آمده است: «قاليباف يادداشت خودش را در كانال تلگرامي اش با اين عنوان كه: « نه به فرافكني و هوچي گري/ صداي منتقدان را خاموش نكنيد» منتشر كرده است. او نوشته «همانقدر كه اهانت به رييس جمهور در روز قدس اسباب تاسف و قطعا محكوم است تلاش براي ساكت كردن صداي منتقدان هم نادرست است». به نوشته او «كساني كه آن تخريب و اين نقد را مانند هم مي دانند در واقع به دنبال ساكت كردن همه مخالفان هستند. آنان كه هميشه دم از تساهل و «زنده باد مخالف من»، «آزادي بيان» و «تحمل نقد» مي زنند ولي در عمل با فشار رسانه اي ساكت كردن منتقدان را در دستور كار دارند.»
قاليباف اين را هم نوشته كه ديوار «هوچي گري كشيدن» بين مطالبات مردمي و وظايف مسئولان اقدام ناصوابي است و دودش به چشم ملت مظلوم خواهد رفت.»
سپس اين رسانه حامي دولت با به کارگيري عبارات «لوله کردن» و «گاز انبري» تلاش کرده است تا ضمن ترور شخصيت به شيوه اي ديگر به خاموش کردن صداي منتقدان بپردازد. پرداختن به برخي سال هاي دهه هاي گذشته در حالي توسط اين روزنامه مطرح شده است که براي نمونه مواضع و اقدامات بسياري از اشخاصي که امروز مورد مدح و ستايش زنجيره اي ها قرار دارند در دهه 60 امروزه در دسترس همگان قرار دارد.