نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب.

نگاه بازجویانه  اوین نامه ی کیهان  سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب. 7 شهریور -96
جريان اصلاح طلب سياسي کار و کوته نگر است
    روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به برجام پرداخت و نوشت: «مردم کشورمان قدرشناس بوده و آثار غيرقابل انکار توافق هسته اي را در زندگي خود و همچنين موقعيت کشور را در جهان به عيان ملاحظه مي کنند

    سرويس سياسي- نويسنده با اشاره به انتقادات به برجام افزوده است: «با وجود اين، مخالفت خواني ها در اين اندازه، در واقع مانعي جدي در اجراي برجام نيست؛ هرچند موجب دغدغه ذهن دست اندرکاران شده و تضعيف روحيه آنها را در پي خواهد داشت. آنچه در عرصه داخل تهديدي جدي براي برجام و دادن بهانه به آمريکاست، نيات شوم بازيگران منطقه اي براي کشاندن پاي آمريکا به اين درگيري ها، سرمايه گذاري رژيم صهيونيستي و برخي کشورهاي عرب در حاشيه سازي و همراه کردن آمريکا و متحدان اروپايي آن از طريق بزرگ نمايي اقدامات کشورمان در توسعه برنامه دفاعي و به خصوص موشکي است

    روزنامه زنجيره اي شرق در ادامه تاکيد کرده است: «ايران دلايل قانع کننده فراواني براي افزايش توان و قدرت نظامي خود در حراست از مردم و مرزهاي خود در شرايط آشوب زده منطقه دارد. تبليغات و حاشيه سازي هاي جانبي و تحريک آميز در پيشبرد اين هدف ملي، بهانه لازم را براي مخالفان و بدخواهان در همسوسازي افکار عمومي، مجامع بين المللي و کشورهايي که پس از برجام با ايران همکاري مي کنند، فراهم خواهد كرد. اجازه دهيد سخن را با اين مدعا به پايان برسانم که امروز حراست از برجام وظيفه اي ملي است

    در زمينه اين يادداشت نکات گفتني فراواني هست؛ نخست آنکه برجام به ادعاي دولت يازدهم و کنوني قرار بود تحريم ها را در روز نخست برطرف سازد ولي از لحظه امضاي برجام و همزمان با اجراي تعهدات از سوي ايران به بهانه هاي گوناگون تحريم ها باقي مانده و يا بر ميزان آنها افزوده شده است، سوال اينجا است که ايران با وجود بقا و افزوده شدن تحريم ها چه الزام و انگيزه اي براي بقاي برجام بايستي داشته باشد؟ 

    نکته دوم اينکه نويسنده هر چند افزايش توان دفاعي کشور را ضروري مي شمارد ولي به تصريح تمرکز بر روي تقويت اين توان را زمينه ساز سوءاستفاده قدرت هاي بين المللي مي شمارد و در انتها نتيجه مي گيرد که بايستي براي بقاي برجام بکوشيم، نتيجه اين استدلال آن است که اگر صنعت دفاعي متوقف شود بهانه از دست غربي ها خارج خواهد شد! پيرامون اين نکته بايد گفت که صنعت دفاعي و موشکي يکي از پله هاي بهانه جويي هاي سلطه گران است. اگر پذيرفته شود آنها قدم به پله بعدي مي گذارند و بهانه بعدي مطرح مي شود. چند روز قبل روزنامه اعتماد در سرمقاله خود به درستي به تجربه تاريخي که از کشورهايي مانند ليبي داريم اشاره کرده و گفته بود: بهانه جويي غرب براي خلع سلاح، مقدمه اي است براي سرنگون کردن نظام و سپس همان بلايي که امروز مردم ليبي دچار آن هستند.

    سوم آنکه نويسنده راي روحاني در انتخابات اخير را به قدرشناسي مردم از برجام تعبير کرده است که اين استدلال صراحتا با واقعيات ميداني تناقض دارد، بر اساس نظرسنجي دانشگاه مريلند که دسامبر سال گذشته [آذر- دي 1395] صورت گرفته است تقريبا سه چهارم شرکت کنندگان در نظرسنجي (يعني بيش از 7 نفر از هر 10 نفر) تاکيد کرده بودند که توافق هسته اي، «شرايط زندگي مردم را بهبود نبخشيده است» و پس از آن نيز اتفاق خاصي در زندگي مردم رخ نداده است.

    
    
عصبانيت از پايان يافتن تخريب و اتهام!
    روزنامه آفتاب يزد در مطلبي نوشت: «انتخابات که تمام شد، شوراي شهر جديد هم که به خير گذشت(!) و شهردار جديد هم که از سوي شوراي شهر برگزيده شد، انگار نه انگار که قاليباف همان کسي است که او را زير رگبار مسلسل انتقاد و اتهام مي بستند... حالا قاليباف تبديل به همان مدير جهادي شده که اصولگرايان از آن دم مي زنند. سيدحسن خميني از خاطرات مردم داري قاليباف مي گويد و حالا در جديدترين اقدام، موسوي خوئيني ها ديگر روحاني اصلاح طلب در نامه اي خطاب به نجفي مي نويسد: «بنده اطلاعات لازم را براي داوري درباره آنچه گفته مي شد و يا گفته مي شود ندارم، اما در سال هاي گذشته، تهران را هر سال آبادتر از سال قبل ديده ام. سال ها پيش، بنده از يکي از دوستان مشترک، که قطعاً جنابعالي هم وي را صاحب نظر در امور شهري تهران بزرگ مي دانيد، درباره مديريت آقاي قاليباف سوال کردم. آن دوست محترم از توانايي و مديريت قابل قبول ايشان ياد کرد».».

    
    
کوته نظر خواندن بزرگان اصلاح طلب
    روزنامه عصبي آفتاب يزد که سابقه توهين به هم قطاران خويش را بسيار در کارنامه زرد خود دارد در ادامه نوشت: «آيا بايد اين اظهارنظرهاي چهره هاي شاخص اصلاح طلب را به حساب تعامل و اعتدال گذاشت و يا به حساب کوته نگري و سياسي کاري جريان اصلاح طلب؟ و آيا اساسا ساير چهره هاي اصلاح طلب نيز با اين خط مشي خوئيني ها موافق اند؟»

    افراطيون مدعي اصلاحات در هفته ها و ماه هاي اخير، حجم گسترده اي از تخريب و سياه نمايي عليه کارنامه قاليباف را کليد زدند و مدعي شدند که شهر سوخته و ويرانه تحويل گرفته اند.

    تخريب و سياه نمايي از کارنامه پربار قاليباف تنها راهي است که مدعيان اصلاحات و رسانه هاي زنجيره اي اين جريان براي سال هاي پيش رو در نظر گرفته اند تا با معرفي شهر به عنوان شهر سوخته يا تحويل گرفتن ويرانه، اقدامات و کم کاري هاي بعدي خود را توجيه کنند. محمدباقر قاليباف ۱۲ سال بر کرسي شهرداري تهران تکيه زد و در اين مدت اقدامات قابل توجهي از خود بر جاي گذاشت. در حال حاضر کارنامه قاليباف به مشکلي بزرگ پيش روي مدعيان اصلاحات تبديل شده است.

    تجربه ثابت کرده هر بار که مدعيان اصلاحات کرسي مديريتي جديدي را در دست مي گيرد، ضمن رفتن به ماه عسل چندماهه در ابتداي کار، مدت زيادي را صرفاً به تخريب و سياه نمايي عملکرد قبلي ها مي گذرانند؛ رويه اي که بيش از هر چيز زمينه را براي توجيه رخوت و بي عملي هاي احتمالي آتي در افکار عمومي ميسر مي سازد.

    ظاهرا اظهارات سيد حسن خميني و موسوي خوئيني ها، ماه عسل مدعيان اصلاحات را خراب کرده است.

    
    
انتقاد از درک وارونه اصلاح طلبان!
    روزنامه اعتماد در سرمقاله ديروزش با عنوان «در فهم نادرست يک توصيه درست» به مسايل و موضوعات پيرامون شهرداري تهران پرداخته بود.

    در اين نوشتار ابتدا به نامه آقاي موسوي خوئيني ها که به نجفي نوشته شده بوداشاره شده است. خوئيني ها در بخشي از اين نامه به شهردار جديد تهران توصيه مي کند که تحت تاثير فضا سازي ها قرار نگيرد. فضاسازي هايي که توسط رسانه هاي اصلاح طلب از چندين هفته پيش عليه شهردار سابق تهران (قاليباف) شروع شد. خوئيني ها در بخش هايي از نامه اش گفته است: «مايلم، با عرض پوزش، مطلبي را يادآور شوم و آن اين است كه لطف بفرماييد و برخلاف آنچه در ماه هاي گذشته در برخي محافل و در بعضي رسانه ها رواج داشته است، جنابعالي سنت حسنه اي را كه درخورِ شان و شخصيت شماست در پيش بگيريد... آرزو مي كنم و از خداوند مي خواهم كه جنابعالي يكي از مديران شايسته اي باشيد كه سنتِ خوب قدرداني از كارهاي خوب گذشته را با عملِ خود در جامعه رواج دهيد و مشكلات به جامانده را پس از رفع آنها در كارنامه ماهانه و سالانه خود به مردم گزارش بفرماييد

    نويسندگان روزنامه اعتماد پس از ذکر اين نامه به انتقاد از اصلاح طلبان پرداخته اند، يعني آنهايي که درک درستي از نامه مذکور نداشته اند: «هنگامي كه برخي از اين دوستان اصلاح طلب سخنان و مواضع اصلاح طلبان شاخص را تا اين حد وارونه مي فهمند، معلوم نيست كه چگونه قادر هستند كه مواضع مخالفان اصلاح طلبان را به نحو درستي درك و فهم كرده و با آنان گفت وگو كنند؟ آنان كه دم از ضرورت ارزيابي و نقد كارنامه قاليباف يا هر كس ديگري مي زنند، شايسته است كه پيش از هر اقدامي نظرات و ديدگاه هاي موجود ميان خود را به صورت منصفانه درك و ارزيابي كنند

    
    
سابقه يک رفتار ناپسند!
    سرمقاله اعتماد در ادامه در تشريح نامه مذکور به نکته اي قابل تامل اشاره مي کند: « توصيه آقاي خوييني ها نفي از يك رفتار ناپسند است كه هر مديري هنگامي كه به سر كار مي آيد محور بيشتر سخنانش نقد مديران و عملكرد گذشته آنان است

    اوج اين رفتار ناپسند؛ (يعني نقد مديران و عملکرد گذشته آنان) دقيقا مصداق اقدامات چهارساله گذشته دولتمردان تدبير و اميد و رسانه هاي حامي دولت نيست؟ در طول دوره قبل رياست جمهوري که تازگي تمام شد ترجيع بند سخنان دولتمردان و رسانه هاي حامي دولت يازدهم، فرافکني و ارجاع به دولت قبل (دولت دهم) بود، چرا که در برابر عمل نکردن به دولت تدبير و اميد به وعده هايش و عدم ارائه کارنامه مناسب و... همواره دولت قبل مقصر بود. تکرار همواره اين موضوع دستمايه اي براي ساختن لطيفه و جملات طنز در شبکه هاي مجازي خاصه توئيتر شد. اين فرافکني حتي به مناظره هاي انتخابات رياست جمهوري 96 نيز کشيده شد و سيدابراهيم رئيسي که يکي از نامزدها بود در مصاحبه کوتاه صدا و سيما با وي پس از پايان يکي از مناظره ها پيشنهاد داد که مناظره اي ميان حسن روحاني و محمود احمدي نژاد انجام شود تا يکبار براي هميشه اين موضوع حل شود که دولت در برابر هر انتقادي به فرافکني به دولت دهم مي پرداخت.

    
    
مقروض شدن؛ دستاورد ديگر برجام!
    روزنامه زنجيره اي بهار در گزارشي نوع انعکاس استقراض 8 ميليارد يورويي در رسانه ملي را بهانه اي براي حمله به صدا و سيما قرار داد و نوشت: « انعکاس رسانه اي همين قرارداد بزرگ وام خارجي اخير که در يک دهه گذشته بي نظير بوده در سازمان سياسي-رسانه اي صداوسيما به چه شکل بوده است؟ مي توان به جرات گفت که مجموع خبرها و تحليل هاي مرتبط با اين قرارداد در يک شبانه روز به يک ساعت هم نرسيد در حالي که تيم سياسي هميشه ثابت صداوسيما اگر قرار بود الفباي فعاليت رسانه اي را هم رعايت کند مي بايست با اين خبر مهم نوع ديگر مواجه شد. ريشه اين رفتار غيرحرفه اي را مي توان در ذبح منافع ملي پاي تمايلات جناحي دانست. هنگامي که اصل و اساس تصميم گيري ها بر مبناي جناح گرايي باشد آن گاه حتي دستاوردهاي آشکار توافقي که تمامي ارکان تصميم گيري در نظام آن را تاييد کرده باشند هم کتمان مي شود

    اين روزنامه زنجيره اي اصلاح طلب در حالي با فضاسازي استقراض چند هزار ميلياردي دولت را قراردادي بي نظير عنوان کرده و به رسانه ملي به دليل عدم همسويي با فضاسازي و بزک کردن اين استقراض بزرگ حمله مي کند که اخيرا برخي کارشناسان اقتصادي اصلاح طلب نظير فرشاد مومني، درباره آينده فروشي دولت هشدار داده بودند. وي ضمن انتقاد بعضي از چينش وزرا و بي برنامگي دولت جديد، گفته بود «دولت خام فروش دارد به سمت دولت آينده فروش و تعهدات بيشتر خارجي حرکت مي کند».