خط انصاف را تضعیف نکنیم

 خط انصاف را تضعیف نکنیم    8آذر-96
 دررژیم قرون وسطایی ولایت فقیه عدالت وانصاف و آزادی کیلویی چتد است که انصاف دارای خط باشد و توصیه شده  باید خط انصاف نه تضعیف که تقویت  و رعایت شود؟
تهران- ایرنا- از هنگامی که شورای شهر تهران و به تبع آن شهردار تهران تغییر کرد، دو نگاه و رویکرد به نسبت متفاوت درباره چگونگی مواجهه شهردار و شورای جدید با دوران مدیریت آقای قالیباف مطرح بود.
روزنامه اعتماد در ستون نگاه روزبه قلم الیاس حضرتی، آورده است: برخی که به نسبت جوان‌تر بودند، اعتقاد به یک تحول شدید مدیریتی داشتند و در کنار آن خواهان بیان حقایق و شاید یک‌سویه‌ای علیه شهردار سابق و دوران مدیریت بلندمدت او بودند. در مقابل اکثریت اصلاح‌طلبان ضمن آنکه معتقد به بیان مشکلات و میراث شهردار سابق بودند، ولی توصیه می‌کردند که عدالت و میانه‌روی نیز رعایت شود و به نکات مثبت آن دوره نیز پرداخته شود و در انتخاب نیروها تا حد ممکن بر توان داخلی شهرداری تکیه شود، به ویژه در سطوح مدیران میانی این اصل رعایت شود. همچنین در برخورد با برنامه‌های شهردار سابق اصل انصاف و اخلاق رعایت شود این گروه به صراحت نظرات خود را بیان می‌کردند و در عمل آقای نجفی شهردار تهران نیز همین خط‌مشی را طی کرد.

برای نمونه در مورد انتصابات صریحا موضع‌گیری کرد و خط انصاف و غیرسیاسی بودن را اعلام کرد. بلافاصله دستور داد که یک نظرسنجی معتبر از مردم تهران صورت گیرد تا نگاه آنان را نسبت به شهرداری، مشکلات آن، مسائل شهر و نیز عملکرد شهردار سابق و انتظارات از شهردار فعلی بسنجند و نتایج آن را به صورت شفاف عرضه کرد که نظرات مردم درباره آقای قالیباف واقعی و قابل قبول بود. همچنین برخی از برنامه‌های آقای قالیباف را که به دلایل سیاسی انجام شده بود، متوقف نکرد، هرچند مستندات لازم را برای این کار داشت، ولی اجازه داد که مطالعه‌ای جدی‌تر صورت گیرد که نمونه مهم آن خط 7 متروی تهران است. خطی که در زمان افتتاح آن، قاطبه نهادهای بالادستی شهرداری و نیز برخی از اعضای شورای شهر نسبت به افتتاح آن معترض بودند و آن را غیرایمن می‌دانستند. با این وجود آقای نجفی پس از بررسی همه‌جانبه و پس از دو ماه این خط را تعطیل کرد تا خطری متوجه امنیت مسافران نباشد. نمونه دیگر بحث املاک نجومی است که مدیریت جدید خویشتن‌داری کردند و وارد جزییات و تبلیغات و افشاگری نشدند، در حالی که می‌توانستند چنین کنند...

هرچند هنوز خبری از دستگاه قضایی در رسیدگی به این ماجرا نیست. با وجود تمام اینها آقای قالیباف در یک جلسه عمومی که هفته گذشته داشتند با نادیده گرفتن این موارد درباره املاک نجومی گفتند که: «ابتدا گفته شد 2400 میلیارد فساد مالی صورت گرفته اما امروز بعد از رسیدگی‌ و حسابرسی‌ها در قوه قضاییه و مجلس در آخرین گزارش آمده که این رقم کمتر از شش میلیارد تومان است و این همان جوسازی‌ای است که نمی‌گذارند کار به درستی پیش برود و همین خطر جدی در انحراف افکار عمومی است... باید بگویم که تعطیلی خط هفت مترو نیز کار سیاسی است... اکنون نیز من هیچ حرفی نمی‌زنم و فقط یک آدرس می‌دهم، بهتر است سیاسیون تاریخچه سایت‌های جریان خود را وقتی که من در نیروی انتظامی بودم ببینند و یادشان بیاید که درباره عملکرد من چه می‌گفتند و بعد که شرایط برای‌شان سخت آمد چه گفتند.» این اظهارات موجب می‌شود که طرف مقابل هم به سوی رویکرد اول سوق پیدا کند و به طور قطع به نفع آقای قالیباف نیست. چون خودشان بهتر از هر کسی می‌دانند که چه رفتاری در شهرداری شده است. شاید به نفع فضای سیاسی هم نباشد، بنابراین آقای قالیباف باید قدری سیاست و خویشتنداری از خود نشان دهند و اجازه ندهند که رویکرد شهرداری موجود نسبت به وی تغییر کند. در مورد توقف خط 7 مترو شهرداری تهران پس از بررسی مفصل دلایل خاصی را اعلام کرده است. آقای قالیباف لازم بود به جای اعلام سیاسی بودن این تصمیم آن دلایل را با ارایه مستندات رد می‌کرد. درباره واگذاری املاک نجومی نیز همان مسوولیت 6 میلیاردی که گفته‌اند را اگر می‌پذیرفتند خوب بود، زیرا دیگر مجبور نبودند شعار 96 درصدی و 4درصدی را بدهند.

درباره انتصابات بهتر است مقایسه‌ای میان نیروهای صفر کیلومتری که ایشان در شهرداری آوردند با نیروهایی که آقای دکتر نجفی آورده است کنند تا روشن شود که شهردار فعلی تا چه حد ملتزم به انتصابات غیرسیاسی است. همچنین زمان حضور ایشان در نیروی انتظامی سایت‌ها نقش مهمی نداشتند ولی در هر حال این نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان در نقد وی منصفانه برخورد می‌کنند اگر کار خوبی دیدند حمایت و اگر کار بدی دیدند مخالفت می‌کنند و بالاخره‌ ای کاش درباره این خبر که هفته گذشته منتشر شد نیز اعلام نظر می‌کردند: «در یک دهه اخیر سوله‌های مدیریت بحران شهر تهران بیشتر از آنکه به مکانی امن برای مواقع بروز بحران برای پایتخت نشینان تبدیل شود؛ یا برای ساخت برنامه‌های تلویزیونی مانند خندوانه در اختیار دست‌اندرکاران رسانه ملی قرار داشت یا تبدل به شهربازی شده بود.

آن تعداد سوله‌های بحرانی که باقی مانده بود به نفع قشر خاص تبدیل به ورزشگاه شده بود مانند سوله بحران منطقه 16 واقع در محله باغ آذری.» آیا پس گرفتن سوله‌های بحران هم عملی سیاسی است؟ آیا حاضرید چند خط توضیح دهید که براساس کدام مجوز می‌توان سوله بحران را برای فیلمبرداری اجاره داد؟ آیا اگر پرسیده شود که سیاست‌های رسانه مثلا ملی در برابر شهرداری دوره ایشان را همین بذل و بخشش‌ها تعیین می‌کرد حرف ناپسندی است؟ از این موارد خیلی بیش از آنکه تصور کنید هست. اجازه دهید قدری آرامش در فضای شهری ایجاد شود. خلاصه اینکه خط انصاف را تضعیف نکنیم به نفع جامعه و مردم و همه است.

*
منبع:روزنامه اعتماد،1396،9،7
**
گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده:شهربانو جمعه