سرمقاله روزی نامه ی جمهوری "دولت سوریه در موضع قدرت"

 روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 7 آذرماه سال 1396
 در یک دورانی در شهر دیگری بودم وبا دو تاازهمشهری ها هم خانه بودم .یک روز عصر وقتی کلید راانداختم و وارد خانه شدم احساس کردم  دوست نزدیکم آقا مهدی یکی ازهم خانه هایم دارد صحبت می کند ومی گوید خیلی مردی، خیلی آقایی، خیلی با حال وبا معرفتی و... خلاصه حرف نداری .  فکر کردم مهمان وارد خانه شده  ودوستم دارد با وی حرف می زند. ولی  وقتی به دوستم آقا مهدی نزدیک شدم متوجه شدم کسی مهمان نیست .
سئوال کردم باکی حرف می زدی گفت جلوی آینه باخودم . گفتم برای چه باخودت حرف می زدی؟ مگر قاطی کردی؟
گفت نه .برای اینکه کسی که تحویلم نمی گیرد . حداقل خواستم به خودم دلداری بدهم وخودم، خودم را تحویل بگیرم
. اکنون داستان سوریه ویران شده ودر بن بست قرار گرفتن بشار اسد جنایتکار است .چون همچون حضور پاسداران در سوریه نقش بشار اسد جنایتکار هم برای بازیگر اصلی روسیه در سوریه که آمریکا هم سهیم شده به آخر خط رسیده.چون است قرار است که درنشست آتی سورچی  طرحی برای برکناری بشار اسد جنایتکار تدارک دیده شود ولی سرمقاله نویس خواب نما شده است زیرا بابدو بیراه گفتن به عربستان مدعی شده که دولت سوریه درموضع قدرت است و...
  
در آستانه شروع دور جدید مذاکرات ژنو درباره سوریه موسوم به «ژنو – 8» هیئت معارضان سوری تحت نظر محمد بن سلمان با پس گرفتن پیش شرط خود، برای حضور در ژنو اعلام آمادگی کرده است. این گروه متشکل از حدود یکصد معارض سوری ادعا می‌کنند که با یکدیگر همفکر و هم عقیده هستند و به عنوان پیش شرط خواستار کناره‌گیری بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه در جریان دوره انتقالی بودند. این خواسته با مخالفت جدی سوریه، روسیه و شورای امنیت مواجه گردید و معارضان که خواسته‌های دربار سعودی را انعکاس می‌دادند ناچار به عقب نشینی شده و آمادگی خود را برای حضور در مذاکرات بدون پیش شرط اعلام کردند.تا همین جای قضیه به خوبی آشکار است که سعودی‌ها در تمام این مدت چند ساله سرگرم یک جنگ نیابتی از جانب صهیونیست‌ها علیه دولت و مردم سوریه بوده‌اند و ماموریت داشتند یک حلقه امنیتی مورد اعتماد و قابل اتکا برای اسرائیل در اطراف رژیم صهیونیستی ایجاد کنند تا بلکه به تصور اشغالگران، محیط پیرامونی برای صهیونیست‌ها امن شود. آل سعود حتی هنوز هم تلاش می‌کند لبنان را هم به نفع صهیونیست‌ها به آشوب و ناامنی بکشاند ولی تاکنون تمامی محاسباتش با شکست و ناکامی مواجه شده است.بن سلمان در این فاصله سعی کرده مراتب کارآئی و خوش خدمتی خود را به صهیونیست‌ها نشان دهد و ثابت کند که می‌تواند مهره قابل اعتمادی برای آنها به حساب آید. با این حال، مشکل اصلی سلمان و فرزندش این است که تحقق چنین اهدافی درون خانواده سعودی و نزد شاهزادگان و دربار فاسد آل سعود هم با مخالفت‌های جدی مواجه است. البته سلمان با توسل به بازداشت‌های فله‌ای و تحت پوشش مبارزه با فساد، تمامی مخالفین خود را به حبس کشیده ولی مشکل این است که نفرات کلیدی و صاحبنظران لحظه‌های بحرانی هم در این قلع و قمع مخالفین، در بازداشت به سر می‌برند و بن سلمان با چند عنصر خودفروخته و نادان، برای تصمیم سازی‌های کلیدی به شدت ناتوان و منفعل ظاهر شده‌اند.
موضوع مهم‌تر اینکه حتی حامیان همیشگی دربار سعودی هم درباره عواقب چنین سیاست‌های ناپخته‌ای دچار تردید و سردرگمی شده‌اند و عملاً حاضر نیستند حداقل در ظاهر، همانند گذشته از مواضع دربار سعودی جانبداری کنند زیرا مطمئن نیستند که چنین تصمیماتی استمرار داشته باشد و حتی در صورت استمرار هم به اهداف مورد نظر دست یابد.تازه‌ترین مورد از این دست، اصرار دربار سعودی و معارضین تحت فرمان بن سلمان برای کناره‌گیری قطعی بشار اسد از قدرت است که در مدتی کمتر از چند روز، پس گرفته شد و طرفداران کناره‌گیری اسد عقب نشینی کردند. همین مواضع نابخردانه در شرایطی که آمریکا، اروپا و ترکیه دیگر هیچگونه اصراری نسبت به چنین خواسته‌ای ندارند، انزوای روزافزون ریاض و متحدانش را به خوبی آشکار می‌سازد.پس از شکست قطعی داعش در عملیات زمینی، امروزه داعش و حامیانش نه تنها حرف تازه‌ای برای گفتن ندارند بلکه حتی در شرایطی نیستند که بر مواضع گذشته نیز پایداری و اصراری داشته باشند. در مذاکرات ژنو 8 اگر قرار بود مواضع ریاض محور قرار گیرد، پیشاپیش محکوم به شکست بود ولی هنوز هم شانس چندانی برای موفقیت ندارد. این بدان معنی است که ژنو 8 حتی قبل از تشکیل هم، عملاً برتری محور پیروز در میدان مبارزه علیه داعش را به وضوح ثابت کرده است. به عبارت روشن تر، مذاکرات آستانه و سوچی، موفق‌ترین محور برای پیشبرد صلح و ثبات و امنیت در سوریه تلقی می‌شود و محور شرارت غربی – عبری – عربی حتی با اصرار بن سلمان و مزدورانش راه به جائی نخواهند برد. شکنندگی مواضع سعودی‌ها بازتاب شکست داعش و حامیانش ارزیابی می‌شود و کاملاً بعید است که شکست خوردگان عملیات زمینی در جبهه نظامی بتوانند شکست خود را در جبهه سیاسی جبران کنند.