مردم را نا امید نکنیم

 مردم را نا امید نکنیم 6 آذر -96
 عملکرد وارونه وماهیت عقب مانده همراه باعوامفریبی ووارونه ودروغگویی رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه آنقدر آشکار شده است که موجب توهم زدایی شدید شده است وشانس فریبکاری وگول زدن تبلیغاتی خیلی کاهش یافته است.
تهران- ایرنا- تغییر شورای شهر تهران و به احتمال زیاد شوراهای شهرهای بزرگ این امید و انتظار را ایجاد کرده است که تحولی ملموس در نحوه اداره شهر و نگاه به مشکلات آن ایجاد شود.
روزنامه اعتماد در ستون نگاه روز به قلم الیاس حضرتی، آورده است: امید به اینکه پس از گذشت 4 سال شاهد آن باشیم که شهرهای ما یک گام به جلو برداشته باشند. یک گام اساسی که به اصلاح امور اصلی شهر کمک کند. با این مقدمه کوتاه، طبیعی است که علاقه‌مندان به امور شهر مترصد آن هستند که اعضای شوراهای شهر چه می‌گویند و مسائل و مشکلات شهری را چگونه تحلیل می‌کنند و در نهایت و براساس نگاه جدید چه راه‌هایی را برای حل این مشکلات پیشنهاد می‌کنند. پیش از پرداختن به دو مورد از این اظهارات و نقد آن بد نیست که به نکته مهمی اشاره شود. گمان نمی‌رود که کسی ما یا اعضای شورای شهر را مجبور به اظهارنظر کند.

بنابراین ضرورتی ندارد که درباره هر موضوعی اظهارنظر کنیم. هرگونه سخنی را باید موکول به شناخت مساله کرد و این کار بسیار سختی است. اگر سخن نسنجیده‌ای بگوییم، نه تنها موجب ناامیدی مخاطب می‌شویم، بلکه باید انرژی زیادی را صرف توجیه بعدی آن کنیم. به قول امام علی(ع) تا وقتی که سخن نگفته‌ایم، صاحب آن هستیم، ولی هنگامی که نظر دهیم، دیگر مالک آن نیستیم و به نوعی تابع آن هستیم (قریب به مضمون) بنابراین همه متولیان امر و در اینجا و بطور مشخص اعضای شورای شهر و مسوولان شهرداری باید دقت کنند که اظهارنظرات آنان واجد اهمیت است و نباید به گونه‌ای باشد که ناامیدی و یأس را نسبت به اصلاح وضع شهر در مخاطبان ایجاد کند.

مساله ترافیک و آلودگی هوا دو موضوع ریشه‌ای و مهم کلانشهرهای کشور از جمله تهران است؛ در اینجا به دو اظهارنظر از سوی مقامات شهری در این مورد اشاره می‌شود. اولی را یکی از معاونان جدید شهردار تهران و دومی را یکی از اعضای شورای شهر جدید اظهار داشته‌اند. آقای معاون اظهار کرده؛ تا هنگامی که مردم نخواهند مساله ترافیک حل شود و تا خود مردم همکاری نکنند، هیچ‌وقت کسی نمی‌تواند مشکل کسی را حل کند! وی در ادامه به این آیه شریفه اشاره کرد مبنی بر اینکه تا مردمی نخواهند سرنوشت خود را تغییر دهند، خداوند نیز سرنوشت آنان را تغییر نخواهد داد، ترافیک را مصداق این آیه معرفی کرده است! عضو جدید شورای شهر نیز در اظهارنظری عجیب چنین گفت که: «8 برابر ظرفیت معابر خودرو داریم. اگر مردم تصمیم بگیرند خودروی بی‌کیفیت نخرند، خودروسازهای ما کاری نمی‌توانند بکنند

واقعیت این است که اگر بخواهیم با این نگاه وارد مسائل شهر و حل آنها شویم، بطور قطع چهار سال بعد وضع بدتر خواهد شد که بهتر نمی‌شود. اینکه افرادی در مصادر قدرت قرار بگیرند، سپس به راحتی مشکلات را متوجه مردم کنند نه، عقلانی است و نه اخلاقی. اینکه مردم می‌خواهند مساله ترافیک حل شود شکی نیست، به همین علت نیز گمان کرده‌اند که ترکیب شورای شهر را تغییر دهند و افراد بهتری را انتخاب کنند، تا بلکه مساله ترافیک را حل کنند والا، اگر قرار بود که خودشان مستقیم وارد عمل شوند، مثلا ماشین نخرند، یا اصولا از خانه بیرون نروند! دیگر نیازی به انتخاب افراد برای شورای شهر و شهرداری نبود. بنابراین مساله از نظر مردم تمام شده است. از اینجا به بعد مدیران هستند که باید طرح و برنامه و... دهند تا ترافیک حل شود. قرار نیست که تک‌تک مردم به صورت خودجوش اقدامات موردنظر آقایان را انجام دهند. ذهنیت غیردقیق، موجب بیان اظهارات غیرقابل قبولی خواهد شد. بگذریم از اینکه معلوم نیست چرا گفته می‌شود تهران 8 برابر ظرفیت معابر، خودرو دارد ولی فرض کنیم که این اعداد درست باشد. اما راه‌حل آن چه ربطی به نخریدن خودروی کم‌کیفیت دارد؟ حالا اگر خودرو باکیفیت خریدیم، مشکلی به وجود نمی‌آید؟

به علاوه مگر همین شورا در نخستین اقدام از همین خودروهای ساخت داخل برای اعضای خود نخرید؟! از سوی دیگر سرانه خودرو حتی در تهران هنوز هم از بسیاری از شهرهای جهان پایین‌تر است. شهرهایی که ترافیک چندانی هم ندارند. این نحوه مناسب برای حل مساله نیست. این پاک کردن صورت مساله است. از همه مهم‌تر وظیفه شورای شهر و شهرداری این نیست که بگویند مردم خودرو نخرند، مگر خودمان خودرو نداریم؟ احتمالا بیش از یکی هم داریم. اگر پول داشته باشیم خودروی باکیفیت می‌خریم در غیر این صورت همین بی‌کیفیت‌ها!! را می‌خریم. در این صورت چگونه می‌توان به مردم گفت که خودرو نخرند؟ وظیفه شورای شهر و شهرداری، ارایه راه‌های جایگزین حمل‌ونقل عمومی و به طور مشخص مترو و اتوبوس است. حمل‌ونقلی که سریع‌تر، ایمن‌تر و تا حدودی ارزان‌تر باشد. در چنین حالتی مردم انتخاب خواهند کرد و عقل اقتضا می‌کند که حمل‌ونقل عمومی را برگزینند.

وظیفه شهرداری و شورای شهر تنظیم و تصویب مقرراتی است که هزینه استفاده از خودروهای کم‌کیفیت و آلوده‌کننده را بالا ببرد و مردم به صورت عادی آن را نخواهند خرید، تا هنگامی که خودروساز کیفیت آن را ارتقا دهد. به‌علاوه استاندارد تولید را بالا ببریم و جلوی تولید کم کیفیت را بگیریم؛ چرا مشکل را متوجه مردم کنیم؟ ترافیک، آلودگی هوا، جرم و جنایت، بی‌اعتمادی و... همه اینها موضوعاتی اجتماعی هستند و راه‌حل آنها نیز در انتخاب و اجرای سیاست اجتماعی مناسب است و نه توصیه به افراد که این کار بشود خوب است یا آن کار دیگر، بد است. هنگامی که هیچ یک از ما و اعضای شورای شهر برای رفتن به محل کار خود از مترو استفاده نمی‌کنیم، حق نداریم از دیگران بخواهیم که از خودرو استفاده نکنند یا نخرند تا از ما رفع مسوولیت شود و امور ترافیک و آلودگی هوا بهبود یابد. تقلیل دادن امر اجتماعی به رفتار فردی، به معنای آن است که کاری نمی‌توانیم انجام دهیم! و این به معنای ناامید کردن مردم است.

*
منبع:روزنامه اعتماد،1396،9،5
**
گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه