يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " تركيه، عواقب عمليات عفرين "

 اوین نامه ی کیهان یکشنبه 8 بهمن ماه سال 1396
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " تركيه، عواقب عمليات عفرين "
چون سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع که خمینی اوایل انقلاب با عنوان صدور انقلاب به برون مرز برروی آن  تأکید کرد . بنابراین پس ازآن تبدیل به دیپلماسی  رسمی رژیم ولایت فقیه شده است .  لذا سیاست جنگ افروزی ومداخله جویی در امور داخلی کشورهای منطقه و همسایه بطور سیستماتیک دنبال می شود . برای همین قلم زنان رسانه های خبری ومطبوعاتی به خصوص اوین نامه ی کیهان  مجازند بطور آشکار هرروز این سیاست مداخله جویی در امور داخلی کشورهای منطقه وهمسایه را پیگیری کنند .برای همین یادداشت نویس اوین نامه کیهان ترکیه را تهدید کرده است چرا درسوریه عملیات نظامی داشته است؟

در سوريه کسي از اقدام ترکيه حمايت نمي کند، دولت، عرب ها، کردها، ترکمن ها، شيعيان، اهل سنت، علوي ها، دروزها و مسيحي ها همه اقدام ترکيه بخصوص از روز اول بهمن ماه که تانک هاي آن به سمت عفرين سرازير شدند را «تجاوز نظامي» و اقدامي «اشغالگرانه» به حساب مي آورند.
    
موضع کشورهاي خارجي که در پرونده سوريه تاثيرگذار هستند نيز با اقدام نظامي ارتش ترکيه هماهنگ نيست و از اين رو مي توان گفت اين کشور دست به اقدامي زده که همگان شکست آن را انتظار مي کشند. از آنجاکه اقدام ترکيه پيچيدگي هايي دارد و نتايج مختلفي را در پي مي آورد، نگاه به آن از چند منظر اهميت دارد:
    1
- عمليات ترکيه در شمال سوريه توجيه درستي ندارد. کردهاي سوريه اگرچه به واسطه پيوند خوردن با آمريکا عليه کشورشان شايسته سرزنش مي باشند و مي توان اين پيوند را زمينه ساز تجاوز نظامي ترکيه دانست، اما در اين صحنه صاحب خانه به حساب آمده و درمقابله با «ارتش بيگانه» ذي حق محسوب مي شوند. رجب طيب اردوغان براي آنکه توجيهي براي تجاوز نظامي خود بياورد، مي گويد اقدامات کردها در شمال سوريه براي امنيت مرزهاي جنوبي کشور خود يعني مناطق کردنشين جنوب ترکيه خطرناک مي باشد اين درحالي است که به دليل آنکه کل جمعيت کردهاي سوريه بين 300 تا 500 هزار نفر بوده و لااقل در سه منطقه مجزا از يکديگر زندگي مي کنند، با وجود مخالفت جدي دولت مرکزي سوريه، قادر به جداسازي شمال نبوده و نمي توانند حکومتي مستقل يا حتي فدرالي تشکيل دهند و لذا مي توان گفت با توجه به جمعيت حدود 20 ميليوني کردهاي ترکيه و مجتمع بودن آنان، تحولات منطقه کردي سوريه تاثيري بر امنيت ترکيه برجاي نمي گذارد.
    
تنها در يک صورت مناطق کردي - از عفرين در غرب حلب تا کوباني در شمال شرق حلب - براي ترکيه خطرآفرين است، آن هم زماني است که تروريست هاي کرد و غيرکرد مخالف دولت ترکيه در مناطق شمالي سوريه استقرار داشته باشند و بيم آن برود که آنان با عبور از مرز سوريه، امنيت ترکيه را مختل نمايند. اما اگر به صحنه تحولات شمال سوريه نگاه بيندازيم درمي يابيم که هيچگاه چنين گروهي در اين منطقه و به طور کل در سوريه پديد نيامده است. از قضا در اين منطقه و مناطق ديگر، خود ترکيه گروه هاي تروريستي را پديد آورده و بي دريغ به تجهيز آنان مبادرت ورزيده و امنيت سوريه و موتلفين آن را به طور جدي تهديد کرده است درواقع اين مناطق شمال سوريه نبوده که جنوب ترکيه را تهديد کرده بلکه اين مرکز وجنوب ترکيه بوده که شمال و مرکز سوريه را طي شش سال گذشته به طور مدام تهديد کرده است. کمااينکه در خلال چهار روز گذشته لااقل سه کاروان نظامي با حجم وسيعي از سلاح و نيروهاي تروريستي از مرزهاي ترکيه به جنوب استان ادلب يعني منطقه تحت سيطره النصره گسيل شده اند بنابراين درواقع اين دولت سوريه است که حق عمليات نظامي در جنوب ترکيه را دارد و نه دولت ترکيه.
    2-
درعين حال شواهد و قرائن مي گويند احتمال موفقيت ارتش ترکيه و نيروهاي تروريستي موسوم به «سپر فرات» - که درواقع ترکيبي از «جيش الحر» و «النصره» مي باشند - بسيار کم است. اقدامات ارتش ترکيه عليه شهرستان «عفرين» - که نزديک به 460 هزار نفر جمعيت دارد - از 25 دي ماه گذشته با گلوله باران شروع شد و پس از پنج روز به ورود تانک ها و جنگنده هاي آن به اين منطقه انجاميد. با اين وصف نزديک به دو هفته از اقدامات ارتش ترکيه گذشته و طي اين مدت دستکم 58 نفر از نيروهاي مشترک ارتش و سپر فرات، کشته و يا اسير و دست کم 150 نفر ديگر از آنان زخمي شده اند و البته در اين بين 48 نفر از ساکنان شهرستان عفرين که فقط شش نفر آنان کرد بوده اند نيز کشته شده اند. اما در روي زمين نتيجه تصرف حدود 11 روستاي اين شهر شامل روستاهاي مناطق شيراوا، راجو و سه و چهار ارتفاع در منطقه جندرسه بوده که بعضي از آنها نيز توسط کردها باز پس گرفته شده اند. اين در حالي است که در اين عمليات تعداد نيروهاي ارتش ترکيه و سپر فرات لااقل پنج برابر نيروهاي کرد و غيرکرد مدافع عفرين بوده است.
    
اگرچه در صحنه نظامي نمي توان قاطع سخن گفت اما مي توان گفت شرايط منطقه و روند حاکم به آن از احتمال بيشتر شکست کامل ارتش ترکيه و نيروهاي مزدور مرتبط با آن خبر مي دهند. ترکيه در اين ميدان از هيچ پشتيباني واقعي بهره نمي برد و در آينده نيز نمي تواند از ميان عناصر فعال در عرصه امنيتي سوريه براي خود پشتيباني پيدا کند. اين در حالي است که کردها با همه خطاکاري شان به دليل آنکه در سرزمين و کشور خود مي جنگند و در صورت اصلاح روابط با دولت مرکزي مي توانند از پشتيباني ارتش سوريه و موتلفين آن نيز برخوردار شوند با يک حساب و کتاب ساده رياضي شانس بيشتري براي پيروزي در اين ميدان دارند.
    3-
در اين بين جريان کرد سوريه پس از مواجه شدن با هجوم ارتش ترکيه طي بيانيه اي از ارتش سوريه خواست نيروهاي خود را به مناطق شمالي اعزام و آنها را تحويل بگيرد. اين بيانيه چندين معنا را در خود جاي داده بود و شامل اعتراف به ناتواني در شکل دهي به يک فدرالي کردي در شمال، آمادگي براي جبران خطاها و جفاهايي که در حق دولت مرکزي روا داشته، نااميدي از حمايت آمريکايي ها يا روس ها در مناقشه با ارتش ترکيه و استفاده از فرصت براي جلب حمايت هاي ارتش سوريه مي شود. در اين بين ارتش سوريه ضمن آنکه صراحتاً اقدام ارتش ترکيه را «تجاوز نظامي» به خاک کشور خود خواند و بر دفاع از جان و مال مردم منطقه عفرين تاکيد کرد اما از اجابت درخواست رسانه اي گروه کردي موسوم به pyd اجتناب نمود و آن را بي پاسخ گذاشت.
    
اقدام ارتش در هر دو بخش درست بود. ارتش سوريه نمي توانست اقدام مداخله گرانه نظامي ترکيه را توام با «حسن نيت» تلقي کند و لذا بايد محکوم مي کرد و حق مقابله را براي خود محفوظ مي داشت. اما در عين حال ارتش نمي توانست به درخواستي که فقط در رسانه مطرح شده و فاقد پيوست سياسي است، پاسخ مثبت بدهد و در منطقه اي که اولويت عملياتي او نيست، درگير شود. ارتش منطقاً بايد منتظر مي ماند تا نشانه هاي اطمينان آورتري از گرايش کردها به «حل جامع» مسائل خود با دولت مرکزي بروز يابد. از قضا عدم پيگيري اين موضوع از سوي کردها نشان داد هنوز درک لزوم حل مسائل با دولت مرکزي در کردها راسخ نشده است.
    4- موضع آمريکا و روسيه در تشديد بحران امنيتي شمال سوريه قابل تامل بود. آمريکا به عنوان عضوي از ناتو در برابر اقدام عضوي ديگر از اين پيمان نظامي نمي توانست عليه اقدام نظامي ترکيه موضع گيري کند. چه اينکه رجب طيب اردوغان با درک اين موضوع و براي آنکه اقتدارنمايي کرده باشد، اعلام کرد در صورت مواجه شدن با مخالفت آمريکا يا اعضاي اتحاديه اروپا از ناتو خارج و مقر آن را در ترکيه تعطيل مي کند. اين در حالي بود که يک طرف ديگر تهاجم، کردهايي بودند که آمريکا طي سه سال گذشته اطمينان داده بود از دستيابي آنان به حکومتي مستقل يا فدرالي در شمال سوريه- حدفاصل عفرين تا کوباني- حمايت مي کند. واشنگتن در اين صحنه وعده هايي که به کردها داده بود را فراموش کرد و عملاً دست ترکيه را براي قلع و قمع آنان باز گذاشت.
    
از آن طرف روسيه هم براي خود در حمايت از کردها نفعي قايل نبود و به ترکيه و معامله با آن چشم دوخته بود. وقتي ترکيه شروع به گلوله باران تعدادي از روستاهاي اطراف شهرستان «عفرين» کرد، روس ها نيروهاي خود را از اين مناطق عقب کشيدند و حال آنکه مي توانستند با هشدار به ترکيه مانع گلوله باران مراکز استقراري خود شوند. عقب نشيني روسيه که يک اقدام غيراخلاقي به حساب مي آيد، دست ترکيه را در عمليات باز گذاشت و لذا در نوبت هاي متوالي به گلوله باران و حملات هوايي عليه مردم بي پناه شمال سوريه مبادرت ورزيد اين در حالي بود که در سال هاي گذشته روسيه روابط نسبتاً گرمي با P.K.K و شاخه هاي کردي مرتبط با آن داشت و از جنبه ايدئولوژي با آنان همراهي نشان مي داد. طبعاً در اين صحنه روسيه با نگاه به نقش ترکيه در ناتو به امکان مهار رفتار ناتو و استفاده از ظرفيت آنکارا چشم دوخته و اين در حالي است که هنوز نمي توان باور کرد که رجب طيب اردوغان در انتخاب ميان واشنگتن و مسکو در نهايت مسکو را ترجيح مي دهد حجم بالاي مبادلات اقتصادي ترکيه با اروپا و آمريکا در نسبت با روابط محدود اقتصادي آنکارا- مسکو، چنين احتمالي را کمرنگ مي کند.
    5-
اقدام ترکيه بدون شک سوچي و آستانه را تضعيف کرده است. ائتلاف براي گسترش مناطق کمتر درگير بين ايران، روسيه و ترکيه با مخاطره و دشواري روبرو شده است. اين موضوع مي تواند اوضاع سوريه را بار ديگر به سمت ترجيح اقدامات نظامي براي پايان دادن به بحران شش ساله اين کشور سوق دهد. طبعاً در اين روند ترکيه و گروه هاي نه چندان توانمندي چون «جيش الحر» و «نيروهاي سپر فرات» تا حد زيادي در حاشيه قرار مي گيرند. نويسنده: سعداله زارعي