گزیده ها قسمت سوم 12 بهمن - 96
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان گفت: بیماری سرطان، دومین عامل مرگ و میر پس از بیماری های قلبی و عروقی در ایران و کاشان است، ولی آموزش و آگاهی بخشی عمومی، مهم ترین راهکار پیشگیری از آن محسوب می شود که برنامه پیشگیری و کنترل بیماری های غیرواگیر و عوامل خطر آن از برنامه های تحول سلامت در حوزه بهداشت است.
بر اساس آمار سال ٩٣ که برای اولین بار منتشر می شود، تعداد مبتلایان به سرطان در کشور ۱۰۹ هزار نفر است و شایع ترین سرطان های کل کشور در زنان به ترتیب سرطان پستان با شیوع ٣١.٣ در هر ١٠٠ هزار نفر، سرطان روده بزرگ و سرطان پوست هر کدام ١١ ، سرطان معده ٩.٨ و سرطان تیرویید ٧ در هر ١٠٠ هزار نفر است.
به گزارش ایسنا، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان گفت: بیماری سرطان، دومین عامل مرگ و میر پس از بیماری های قلبی و عروقی در ایران و کاشان است، ولی آموزش و آگاهی بخشی عمومی، مهم ترین راهکار پیشگیری از آن محسوب می شود که برنامه پیشگیری و کنترل بیماری های غیرواگیر و عوامل خطر آن از برنامه های تحول سلامت در حوزه بهداشت است.
سید علیرضا مروجی در چهارمین نشست انجمن روابط عمومی شهرستان کاشان، اظهار کرد: بر اساس آمار سال ٩٣ که برای اولین بار منتشر می شود، تعداد مبتلایان به سرطان در کشور ۱۰۹ هزار نفر است و شایع ترین سرطان های کل کشور در زنان به ترتیب سرطان پستان با شیوع ٣١.٣ در هر ١٠٠ هزار نفر، سرطان روده بزرگ و سرطان پوست هر کدام ١١ ، سرطان معده ٩.٨ و سرطان تیرویید ٧ در هر ١٠٠ هزار نفر است.
به گفته وی، شایع ترین سرطان های کل کشور در مردان نیز به ترتیب سرطان معده با عدد ٢١ تا ٢٢ در هر ١٠٠ هزار نفر، سرطان پوست ١٨.٦، پروستات ١٦ تا ١٧، روده بزرگ ١٥ و سرطان مثانه ١٣ درهر ١٠٠ هزار نفر است.
وی افزود: بروز سرطان در کاشان و آران و بیدگل 12107 در صد هزار نفر است که از این بین سرطان های پستان، پوست، خون، روده بزرگ و پروستات رتبه اول تا پنجم بروز سرطان در دانشگاه علوم پزشکی کاشان را دارند.
مروجی گفت: هر چند میزان بروز سرطان در ایران و کاشان از متوسط جهانی آن پایین تر است، ولی با توجه به گستردگی عوامل خطر بروز این بیماری، مشارکت جمعی برای آگاه سازی مردم جهت مبارزه با این بیماری لازم است.
سرپرست روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی کاشان نیز در این نشست گفت: اجرای هفته پویش ملی مبارزه با سرطان یک تلاش موثر و همگانی است که با هدف اطلاع رسانی عمومی در باره این بیماری و زندگی سالم در هفته اول بهمن اجرا شد.
حوریه زاهد اظهار کرد: آگاه سازی کارکنان اداره های دولتی و عمومی، از طریق پخش تیزرهای آموزشی در شبکه های اجتماعی از اهمیت بسزایی در افزایش آگاهی عمومی نسبت به این بیماری برخوردار است.
این دستکند پناهگاهی در زیر بافت تاریخی شهر سفیدشهر از توابع شهرستان آران و بیدگل قرار دارد.
دومین دستکند پناهگاه زیرزمینی در کاوش‌های باستان‌شناسی در ایران کشف شد.
به گزارش تسنیم: زهرا ساروخانی - سرپرست هیئت باستان‌شناسی در شمال اصفهان اظهار داشت: «این دستکند پناهگاهی در زیر بافت تاریخی شهر سفیدشهر از توابع شهرستان آران و بیدگل قرار دارد.»
وی افزود: «ورودی اصلی آن از طریق یک چاه به عمق دو متر در گوشه یکی از اتاق‌های دستکند سرداب خانه تاریخی بقال حفر شده است.»
سرپرست هیئت باستان‌شناسی در شمال اصفهان با اشاره به شروع کاوش باستان‌شناسی در شهر زیرزمینی سفیدشهر از دو روز پیش تصریح کرد: «هنوز اطلاعات کاملی درباره قدمت و چگونگی گسترش آن به‌دست نیامده است.»
وی عنوان کرد: «داخل فضاهای مورد اشاره تا ارتفاع یک متر و 20 سانتی‌متری پر شده و کاوش در آن بسیار سخت و زمان‌بر است.»
ساروخانی گفت: «شهر زیرزمینی سفیدشهر بعد از نوش‌آباد دومین شهر زیرزمینی شناسایی شده در ایران (دستکند پناهگاهی زیر بافت تاریخی شهر) است.»
فصل اول کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر زیرزمینی سفیدشهر آران و بیدگل اصفهان با مجوز ریاست پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری در حال انجام است.
شهر زیرزمینی نوش‌آباد که آن را شهر زیرزمینی «اویی» نیز می‌نامند در نوش‌آباد از بخش مرکزی شهرستان آران و بیدگل و در مجموعه تاریخی چاله سی شهری قرار دارد و دارای قدمت 1500 ساله است و به دوره ساسانیان مربوط می‌شود.
زن جوان برای اینکه اموال شوهرش را تصاحب کند، نقشه قتل او را اجرا کرد. او بعد از طرح دوستی با مردی، از وی خواسته بود همسرش را برای چندین ماه حبس کند که جنایتی هولناک رقم خورد.
روز ٢٣ دی ماه سال گذشته بود که زن جوانی به کلانتری ١٤٨ انقلاب مراجعه کرد و در شکایتی به مأموران گفت: «همسرم به نام مهدی ٤٠ ساله صبح برای رفتن به محل کارش در جاده مخصوص کرج از خانه خارج شد و پس از آن پاسخگوی تماس‌های تلفنی من نیست.»
به گزارش شهروند، زن جوان برای اینکه اموال شوهرش را تصاحب کند، نقشه قتل او را اجرا کرد. او بعد از طرح دوستی با مردی، از وی خواسته بود همسرش را برای چندین ماه حبس کند که جنایتی هولناک رقم خورد.
روز ٢٣ دی ماه سال گذشته بود که زن جوانی به کلانتری ١٤٨ انقلاب مراجعه کرد و در شکایتی به مأموران گفت: «همسرم به نام مهدی ٤٠ ساله صبح برای رفتن به محل کارش در جاده مخصوص کرج از خانه خارج شد و پس از آن پاسخگوی تماس‌های تلفنی من نیست.»
با آغاز رسیدگی به پرونده و در شرایطی که همسر فقدانی به نام «لیلا» متولد ١٣٦٠ در اظهاراتش مدعی بود که از ناپدیدشدن همسرش هیچ اطلاعی ندارد، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی از محل کار لیلا در یک شرکت خصوصی اطلاع پیدا کردند که وی با یکی از همکارانش به نام «خلیل» متولد ١٣٥٨ طرح دوستی ریخته است. پس از اقدامات پلیسی مشخص شد که خلیل همزمان با طرح شکایت لیلا در محدوده محل زندگی فقدانی یعنی محدوده خیابان جمالزاده شمالی حضور داشته است.
در ادامه مشخصات خودروی فقدانی در سیستم جامع پلیس ثبت و پس از گذشت مدت کوتاهی مشخص شد که این خودرو به صورت پارک‌شده در یک پارکینگ عمومی در شهرستان کیانشهر وجود دارد.
همزمان با کشف خودرو، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی با بررسی سوابق پرونده‌های فقدان افراد در سیستم جامع پلیس اطلاع پیدا کردند که جسد سوخته‌ای در بیابان‌های نطنز در شهرستان بادرود توسط تعدادی از اهالی محل پیدا شده است.
با انجام اقدامات پلیسی و جمع‌بندی اطلاعات به دست آمده در خصوص مشارکت احتمالی خلیل در ارتکاب جنایت، وی دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد.
خلیل که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت، به داشتن ارتباط با همسر مقتول و مشارکت در جنایت اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: «لیلا از من خواسته بود که برای چندین ماه همسرش را در محل ناشناسي حبس و نگهداری کنم تا او بتواند پس از گرفتن امضا و اثر انگشت از همسرش نسبت به انتقال اموال او اقدام کند. روز ٢٢ دی سال گذشته به خانه مقتول در خیابان جمالزاده شمالی رفتم. با هماهنگی قبلی لیلا در خانه را باز کرده بود. من وارد خانه شدم.
لیلا قبل از آمدن من، همسرش را با داروی خواب‌آور بیهوش کرده بود. زمانی که بالای سر مقتول رسیدم، به نظر فوت کرده بود. او را بسته‌بندی کرده و داخل ماشین گذاشتم. داخل ماشین بود که اطمینان پیدا کردم، مقتول فوت کرده است. جسد را به بیابان‌های نطنز برده و پس از انتقال جسد به داخل یک گودال آن را آتش زدم؛ قصد فروش ماشین مقتول را داشتم. ماشین را به ایرانشهر برده و پس از آن به تهران آمدم.»
با اعتراف خلیل به مشارکت در جنایت، همسر مقتول نیز دستگیر شد. لیلا در اعترافاتش به مأموران گفت: «این جنایت به هیچ عنوان توسط من انجام نشده و زمانی که خلیل وارد خانه شد، مرا به داخل اتاقی هدایت کرد. پس از آن به همراه یکی از دوستانش، همسرم را از خانه خارج کردند.»
با توجه به اظهارات جدید لیلا، تحقیقات از «خلیل» درخصوص حضور افرادی دیگر در محل جنایت در دستور کار قرار گرفت و او به‌ناچار به همراهی یکی از دوستانش به نام «سهیل» در انتقال مقتول به خارج از خانه و محل کشف جسد اعتراف کرد.
با شناسایی «سهیل» به عنوان سومین متهم پرونده، او نیز روز دهم بهمن ماه امسال در شهرستان کرج شناسایی و دستگیر شد. «سهیل» در اعترافاتش ضمن اعتراف به همراهی در انتقال مقتول، در اظهاراتی متفاوت به کارآگاهان گفت: «قرار شد تا در ازای مبلغی مناسب همراه خلیل شویم. زمانی که وارد آپارتمان شدم، مقتول به حالت نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود اما هنوز زنده بود. پس از بستن دست و پای مقتول دو نفری مقتول را به داخل ماشین شخصی‌اش منتقل کرده و پس از آن به راه افتادیم.»در طول مسیر، هر نیم‌ساعت، خلیل سرنگی را به مقتول تزریق می‌کرد.
خلیل مدعی بود که داروی بیهوشی است.»سهیل در اعترافاتش با معرفی یکی از دوستانش به نام فرشاد گفت: «از آنجا که ماشین ندارم، به همراه یکی از دوستانم به نام فرشاد که ماشین ٢٠٦ داشت به تهران آمدم. پس از آن در زمان انتقال مقتول به خارج از تهران، فرشاد از ما جدا شد و من به همراه خلیل به راه افتادیم.»با توجه به حضور فرشاد در محل سکونت مقتول، او نیز روز ١١ بهمن ماه دستگیر شد و برای تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
سه مرد اعدامی که تا اجرای حکم قصاص فاصله‌ای نداشتند با تلاش مسئولان واحد صلح و سازش دادسرای جنایی پایتخت، از اولیای دم مهلت و رضایت گرفتند.
یکی از محکومان که برای دومین بار توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد مرد جوانی بود که بامداد 11 مرداد سال 92 در جریان درگیری خونین خیابانی، پسر 22 ساله دانشجو را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود.
به گزارش ایران، سه مرد اعدامی که تا اجرای حکم قصاص فاصله‌ای نداشتند با تلاش مسئولان واحد صلح و سازش دادسرای جنایی پایتخت، از اولیای دم مهلت و رضایت گرفتند.
فرصت 5 ماهه به قاتل
یکی از محکومان که برای دومین بار توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد مرد جوانی بود که بامداد 11 مرداد سال 92 در جریان درگیری خونین خیابانی، پسر 22 ساله دانشجو را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود.
یکی از محکومان که برای دومین بار توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد مرد جوانی بود که بامداد 11 مرداد سال 92 در جریان درگیری خونین خیابانی، پسر 22 ساله دانشجو را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود.
پدرمحمد مهدی به مأموران کلانتری 138 جنت آباد گفت: «پسرم درحالی که با چاقو مجروح شده بود پیش از انتقال به بیمارستان گفت توسط مردی که قصد سرقت خودرو سمند ما را داشت هدف حمله قرار گرفته است.»این درحالی بود که همزمان با انتقال مصدوم به بیمارستان، پسر جوان به‌دلیل اصابت ضربه چاقو به گردنش و شدت خونریزی پس از 3 روز تسلیم مرگ شد.
به دنبال مرگ مرد جوان بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق وارد عمل شده و در بررسی‌های صورت گرفته، کارآگاهان به راننده خودرو سوزوکی ویتارای سفید رنگی رسیدند که در زمان حادثه در محل حضور داشت. در ادامه بررسی‌ها روز 18 مهر، مظنون که «مهدی» نام داشت، در اصفهان بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
او گفت: شب حادثه برای گردش به برج میلاد رفته بودم. اما به علت ناآشنایی با منطقه، ناخواسته سر از محله جنت آباد درآوردم. برای پرسیدن نشانی و خرید سیگار و آبمیوه، خودرویم را در کنار خیابان پارک کردم و در حال حرف زدن با تلفن همراه پیاده شدم. نزدیک مقتول که رسیدم داشتم با یکی از دوستانم به نام «صمد» صحبت می‌کردم. من، او را با لهجه محلی «سمند» صدا می‌کردم. مقتول به تصور اینکه قصد سرقت خودرو سمند آنها را از جلوی خانه‌شان دارم با من درگیری لفظی پیدا کرد که دعوایمان بالا گرفت و من با چاقویی که در جیبم داشتم ضربه‌ای به او زدم و فرار کردم.
با اعتراف متهم جوان به قتل و بازسازی صحنه جنایت، او در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران، پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. اوایل سال‌جاری، «مهدی» برای اجرای حکم آماده شد اما خانواده مقتول به او مهلت دادند. اما پس ازپایان این فرصت، چند روز قبل متهم جوان برای بار دوم پای چوبه دار رفت که این بار نیز توانست از اولیای دم 5 ماه مهلت بگیرد.
گذشت بدون چشمداشت
قاتل سرباز جوان، یکی دیگر ازمحکومان بود که با گذشت 8 سال از جنایت موفق شد با جلب رضایت اولیای دم از مرگ رهایی یابد. سال 88 سرباز جوان در حوالی شهرک چیتگر-درغرب تهران- به پرایدی مشکوک شد و وقتی با بررسی شماره پلاک فهمید خودرو سرقتی است، به راننده دستور ایست داد.
قاتل سرباز جوان، یکی دیگر ازمحکومان بود که با گذشت 8 سال از جنایت موفق شد با جلب رضایت اولیای دم از مرگ رهایی یابد. سال 88 سرباز جوان در حوالی شهرک چیتگر-درغرب تهران- به پرایدی مشکوک شد و وقتی با بررسی شماره پلاک فهمید خودرو سرقتی است، به راننده دستور ایست داد.
اما راننده پراید بدون توجه به اخطارهای او متواری شد.ولی زمانی که پی برد سرباز جوان همچنان در تعقیبش است به طرفش شلیک کرد و او را ازپای درآورد. با مرگ سرباز جوان، تحقیقات تخصصی برای دستگیری متهم آغاز شد و سرانجام متهم ردگیری و دستگیر شد. راننده پراید در دادگاه به قصاص محکوم شد. اما زمانی که در یکقدمی اجرای مجازات مرگ قرار گرفته بود، خانواده مقتول به خاطر رضای خدا از قصاص‌اش گذشت کردند.
شرطی برای رهایی
آیدین که به اتهام قتل ناپدری‌اش در فهرست محکومان اعدامی بود، توانست با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران از خانواده اولیای دم مهلت بگیرد. او که سال‌ها قبل و در 15 سالگی با دوستانش به شمال رفته بود، در کنار ساحل با پسری درگیر شد و او را به قتل رساند. پسر نوجوان پس از بازداشت به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شد و مدتی بعد با رضایت اولیای دم آزاد شد و به تهران بازگشت. اما این آزادی دوامی نیاورد.چراکه 8 سال قبل بار دیگر به اتهام قتل ناپدری‌اش دستگیر شد. براساس اسناد پرونده، این جنایت عصر ۳ فروردین سال 87 توسط مأموران کلانتری 101 تجریش به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد. همسایه‌ها که از بوی تعفن خانه همسایه کلافه شده بودند، موضوع را به پلیس گزارش داده بودند.
آیدین که به اتهام قتل ناپدری‌اش در فهرست محکومان اعدامی بود، توانست با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران از خانواده اولیای دم مهلت بگیرد. او که سال‌ها قبل و در 15 سالگی با دوستانش به شمال رفته بود، در کنار ساحل با پسری درگیر شد و او را به قتل رساند. پسر نوجوان پس از بازداشت به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شد و مدتی بعد با رضایت اولیای دم آزاد شد و به تهران بازگشت. اما این آزادی دوامی نیاورد.چراکه 8 سال قبل بار دیگر به اتهام قتل ناپدری‌اش دستگیر شد. براساس اسناد پرونده، این جنایت عصر ۳ فروردین سال 87 توسط مأموران کلانتری 101 تجریش به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد. همسایه‌ها که از بوی تعفن خانه همسایه کلافه شده بودند، موضوع را به پلیس گزارش داده بودند.
با حضور مأموران در محل، جسد مرد 55 ساله‌ای به نام حسن، داخل وان حمام پیدا شد. تحقیقات مقدماتی نشان داد قاتل یا عاملان جنایت، پس از آنکه مرد میانسال را به قتل رساندند، جسد را در پتو پیچیده وآنرا با نوار چسب بسته و در وان پر از آب حمام خانه رها کرده بودند. کارشناس‌ها پس از بررسی جسد متلاشی شده دریافتند از زمان مرگ 25 روز گذشته است. اما سالم بودن درهای ورودی فرضیه ارتکاب جنایت، از سوی آشنایان مقتول را قوت بخشید. در حالی که تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت آغاز شده بود مشخص شد مقتول زن دوم داشته اما پس از کشف جسدش، این زن و پسرش ناپدید شده بودند.
کارآگاهان با این احتمال که مادروفرزند در این جنایت دست داشته باشند، تحقیقات برای دستگیری آنها را آغاز کرده وآنها را شامگاه سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در نزدیکی تهران دستگیر کردند. پسر جوان که «آیدین» نام داشت در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: «حسن» از مدت‌ها قبل با مادرم اختلاف و مشاجره داشت. روز حادثه به خانه مادرم رفته و با حسن درگیر شده و خفه‌اش کردم. وقتی جسدش روی زمین افتاد از خانه بیرون رفتم و شب برگشتم. وقتی دوباره برگشتم جسد را داخل پلاستیک و پتو پیچیدم وآنرا داخل وان حمام گذاشتم.»
قاتل پس ازتأیید نهایی حکم قصاص اش، اوایل امسال برای مجازات پای چوبه دار رفت اما از آنجا که مادر مقتول فوت کرده بود و عموی ناتنی مرد میانسال به‌عنوان اولیای دم شناخته شد، به قاتل مهلت داد. اما با گذشت 7 ماه پسرجوان بار دیگر پای چوبه داررفت ولی این بار نیز عموی ناتنی مقتول به او مهلت داد چراکه مدعی شده باید بررسی کند که آیا او از جنایتی که مرتکب شده پشیمان است یا تظاهر می‌کند.
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران گفت: با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران، دو محکوم به قصاص موفق به دریافت مهلت شدند و محکوم دیگر نیز توانست از اولیای دم رضایت بگیرد.