به عصر خداحافظی با رانندگی نزدیک می‌شویم



به عصر خداحافظی با رانندگی نزدیک می‌شویم 11اسفند-96 
در حال حاضر ٩ شرکت از شرکت‌های بزرگ دنیا در تلاش‌اند تا مالک اکوسیستم غالب صنعت خودروسازی شوند. آلفابت (گوگل)، اپل، اوبر، فورد، جی‌ام، دایملر، بی‌ام‌و، تسلا، فولکس‌واگن و ولوو! هر که بتواند هم‌زمان همه مؤلفه‌ها را توسعه دهد، اکوسیستمی خواهد داشت که مابقی شرکت‌ها مجبور به استفاده از آن می‌شوند. در واقع هر کسی که زودتر بتواند مالک این اکوسیستم شود، تا سال‌ها برنده بازی خواهد بود. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد گوگل پتانسیل بسیار بالایی برای تصاحب جایگاه برتر رقابت داشته باشد؛ چرا که در همه ابعاد اکوسیستم، توانمندی دارد و در حال سرمایه‌گذاری است.
به گزارش ایسنا، وحید شامخی، مشاور مدیریت استراتژیک، در روزنامه شرق نوشت: «مدتی قبل «بیل گیتس» پایه‌گذار شرکت مایکروسافت، مقایسه‌ای میان صنعت خودرو و صنعت کامپیوتر انجام داد و گفت: «اگر جنرال‌موتورز تکنولوژی‌های صنعت خودرو را مثل صنعت کامپیوتر توسعه می‌داد، الان ماشین‌هایی داشتیم که ٢٥ دلار قیمت داشتند و با یک گالون سوخت هزار مایل راه می‌رفتند! چند وقت بعد، جنرال‌موتورز پاسخی به اظهارنظر «بیل گیتس» منتشر کرد و گفت اگر جنرال‌موتورز می‌خواست تکنولوژی‌هایش را مثل مایکروسافت توسعه دهد، ماشین‌های امروز این مشخصات را داشتند:
بدون دلیل خاصی از کار می‌افتادند و بعد خیلی عادی مردم ماشین را یک بار خاموش و روشن می‌کردند، مشکل حل می‌شد و به راهشان ادامه می‌دادند.
هر از چند گاهی ماشین کلا خاموش می‌شد و دیگر روشن نمی‌شد تا تعمیرکار یک موتور جدید نصب کند و مشکل حل شود.
ماشین‌ها به‌ طور معمول می‌توانستند تنها یک نفر را سوار کنند، مگر این که به ازای هر نفر اضافه، لایسنسِ اضافه خریداری شود!
کیسه‌های هوا قبل از عمل‌ کردن می‌پرسیدند آیا شما مطمئن هستید که نیاز به بازشدن کیسه هوا هست؟
تحولات علم و تکنولوژی هیچ حوزه‌ای را بی‌بهره نمی‌گذارد. یکی از حوزه‌ها و صنایعی که در حال تحولات اساسی است، صنعت جذاب خودرو است. سال ٢٠١٦ مدیرعامل شرکت خودروسازی جنرال‌موتورز گفت تغییراتی که در صنعت خودرو در پنج تا ١٠ سال آینده شاهد خواهیم بود، بسیار بیشتر از تغییراتی است که در ٥٠ سال اخیر مشاهده کرده‌ایم! دلیل این تحولات بزرگ چیست؟ تحلیل‌های شرکت معتبر مشاوره مدیریت مک‌کنزی، چهار روند جالب در این صنعت را در افق ١٥ سال آینده مطرح می‌کند. روند تنوع در انواع وسایل نقلیه، روند ماشین‌های خودران (بدون نیاز به راننده)، روند برقی‌شدن خودروها و روند متصل‌شدن همه تجهیزات به یکدیگر! مک‌کنزی معتقد است که در نتیجه این چهار روند، فضای متفاوتی در صنعت خودرو و حمل‌و‌نقل در سال ٢٠٣٠ به بعد خواهیم داشت. مثلا استفاده از خودروها به صورت مشترک و چندنفره متداول‌تر می‌شود که به‌ اصطلاح به آن جابه‌جایی اشتراکی (Shared Mobility) می‌گویند. مفهوم خودروی شخصی تغییراتی خواهد داشت چون نیازی به راننده وجود ندارد. بیش از ٥٠ درصد خودروها تا حد زیادی خودران بوده و حدود ١٥ درصد آنها کاملا خودران خواهند شد.
حال در ادامه تلاش می‌کنیم تا کمی بیشتر وضعیت خودروهای بدون راننده، تأثیراتش، یکی از مهم‌ترین پروژه‌های جاری، رقابت و چالش‌های جدی آن را مرور کنیم.
سطوح خودران‌بودن!
برای این که درک بهتری از میزان خودران‌ بودن خودروها در شرایط فعلی داشته باشیم، استانداردی تعریف شده است که شش سطح دارد؛ سطح صفر تا سطح پنج. سطح صفر یعنی کنترل خودرو کاملا دستی و به‌ وسیله انسان است. سطح پنج یعنی کنترل کامل خودرو به‌ صورت اتوماتیک انجام می‌شود و این کنترل کامل آن‌ قدر خوب است که انگار یک راننده ماهر خودرو را کنترل می‌کند. خیلی از ماشین‌هایی که در چند سال اخیر تولید شده‌اند، تا سطح دو، میزان خودران‌ بودن را پوشش می‌دهند. برای مثال این آپشن که ماشین خود را در میان خطوط بزرگراه‌ها نگه می‌دارد یا کروز کنترل هوشمند (فاصله با خودرو جلویی را ثابت نگه می‌دارد) یا پارک دوبل خودکار و شاید مؤثرتر از چند مثال قبل، ترمز اضطراری که اگر راننده به‌ موقع اقدام به ترمز نکند، ماشین به‌ صورت اتوماتیک ترمز اضطراری می‌گیرد، از مصادیق سطح دو هستند. اما تأثیرات تحولات صنعت خودرو و به‌ ویژه ماشین‌های خودران تنها محدود به ایمنی بیشتر ماشین‌ها نمی‌شود.
آیا خودران‌بودن تنها ایمنی را بیشتر می‌کند؟
تحول در خودروها، تحولات بزرگی در حوزه‌ها و مشاغل مختلف نیز ایجاد خواهد کرد. برای مثال در بحث اشتغال، بسیاری از رانندگان شغل خود را از دست خواهند داد. شرکت اوبر که یک شرکت تاکسی اینترنتی است، تلاش زیادی می‌کند تا تاکسی‌های بدون راننده راه بیندازد! به همین منظور قرارداد همکاری با شرکت خودروسازی ولوو و مرسدس‌بنز نیز بسته است. همچنین این خودروها کاربرد ارزشمندی در صنایع سنگین و پرخطر دارند. برای مثال خودروهایی که برای حفاری معادن، ساخت‌وساز یا جابه‌جایی بارهای سنگین استفاده می‌شوند. یا شرکت‌های بیمه‌گذار قوانین کاملا جدیدی نیاز خواهند داشت. پیش‌بینی‌های شرکت مشهور ارنست اند یانگ حاکی از آن است که صنعت بیمه سیر نزولی خواهد داشت؛ چرا که خودران‌ شدن خودروها، تعداد ماشین‌ها را کاهش می‌دهد، فرهنگ استفاده از خودروهای جمعی و اشتراکی را تقویت می‌کند، ریسک رانندگی را کمتر می‌کند و در نتیجه تمایل برای بیمه و نیاز به آن کمتر خواهد شد. «الان ماسک» پایه‌گذار شرکت تسلا که تلاش زیادی برای ساختن خودروهای بدون راننده و خودران می‌کند، به تازگی گفته است اگر شرکت‌های بیمه آن چه نیاز خودروهای جدید است را نمی‌پذیرند، خودمان وارد صنعت بیمه می‌شویم!
یکی از مهم‌ترین پروژه‌های جاری درباره خودروهای بدون راننده چهار ویژگی به عنوان ویژگی اصلی ذکر می‌شود که به اصطلاح به آنها ACES (Autonomoud, Connected,   Electric and Shared Mobility)y می‌گویند. یعنی خودران باشند، برقی باشند، به وسایل دیگر قابلیت اتصال داشته باشند و همین‌طور قابلیت استفاده برای جابه‌جایی اشتراکی را داشته باشند. «وِیمو» یکی از جذاب‌ترین و قوی‌ترین پروژه‌های این حوزه است که از این چهار ویژگی برخوردار است. شاید دلیلش پشتوانه گوگل و تخصصش در حوزه فناوری اطلاعات و تکنولوژی‌های ارتباطی باشد. بر اساس تعریف این پروژه، «وِیمو» یک سرویس جابه‌جایی اشتراکی است که به‌ وسیله یک خودرو خودران و بدون راننده محقق می‌شود. به‌ واسطه نرم‌افزارهای قابل تغییر آن، عملکردهای مختلفی را از خود نشان می‌دهد و اطلاعاتش را با همه دستگاه‌های دیگر شرکت آلفابت (شرکت مادر گوگل) مثل تلفن‌های همراه، وسیله‌های پوشیدنی (ساعت هوشمند، کفش هوشمند، لباس هوشمند و...) و وسایل منزل به اشتراک می‌گذارد. چهار مسیر درآمدزایی برای «وِیمو» تصور شده است؛ خدمات جابه‌جایی اشتراکی، حمل‌ونقل عمومی، اشتراک‌گذاری اطلاعات و باربری. پروژه «وِیمو» با شرکت لیفت (Lyft) که یک سرویس اشتراک‌گذاری جابه‌جایی مثل اسنپ و تپسی خودمان است و البته مالک اصلی‌اش شرکت جنرال‌موتورز است، قرارداد همکاری امضا کرده‌ که نشان از عزم جدی این پروژه برای ورود به این حوزه دارد. نرم‌افزار و سخت‌افزار این پروژه، تکنولوژی بسیار کلیدی و مهمی است که احتمالا به‌ واسطه پشتوانه گوگل مشتریان زیادی در شرکت‌های دیگر خواهد داشت. اما چرا؟
رقابت بر سر چیست؟
در واقع پروژه «وِیمو» داستانی فراتر از تنها یک ماشین خودران است. آلفابت یا برای این که به گوشمان آشناتر باشد، همان گوگل، می‌خواهد با طیف محصولات و خدماتش از هر لحظه ما داده جمع‌‌آوری کند. صبح، شب، رفت‌وآمدمان، محل کارمان و نهایتا زمان رانندگی! وقتی صحبت از اکوسیستم این حوزه می‌کنیم، نرم‌افزار، سخت‌افزار و به واسطه آن خدمات جابه‌جایی جدید یا نوآورانه مثل هواپیماهای بدون سرنشین، خدمات مکان‌یابی و همه را شامل می‌شود. برای مثال سال‌های قبل وقتی رقابت بر سر اکوسیستم تلفن‌های هوشمند بود، اندروید گوگل، آی‌اُ‌اس اپل، ویندوز مایکروسافت، بلک‌بری و سامسونگ هر یک تلاش می‌کردند تا بر دیگری غلبه کنند و آن چه امروز می‌بینیم باقی‌ ماندن تنها دو رقیب جدی یعنی اندروید گوگل و آی‌اُاس اپل است. می‌شود گفت در حال حاضر ٩ شرکت از شرکت‌های بزرگ دنیا در تلاش‌اند تا مالک اکوسیستم غالب این صنعت شوند. آلفابت (گوگل)، اپل، اوبر، فورد، جی‌ام، دایملر، بی‌ام‌و، تسلا، فولکس‌واگن و ولوو! هر که بتواند هم‌زمان همه مؤلفه‌ها را توسعه دهد، اکوسیستمی خواهد داشت که مابقی شرکت‌ها مجبور به استفاده از آن می‌شوند. در واقع هر کسی که زودتر بتواند مالک این اکوسیستم شود، تا سال‌ها برنده بازی خواهد بود. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد گوگل پتانسیل بسیار بالایی برای تصاحب جایگاه برتر رقابت داشته باشد؛ چرا که در همه ابعاد اکوسیستم، توانمندی دارد و در حال سرمایه‌گذاری است.
چه زمانی با رانندگی خداحافظی می‌کنیم؟
شاید جالب باشد که در حال حاضر بزرگ‌ترین چالش این تحول در صنعت خودرو، تکنولوژی نیست! چالش‌های اصلی این ماجرا، یکی چالش قانون‌گذاری و دیگری چالش زیرساخت است. در ارتباط با قانون‌گذاری به نظر می‌رسد فازهای اولیه این خودروها استفاده در مناطق خاصی از شهرها یا لاین‌های خاصی در بزرگراه‌ها باشد. جالب است که قانون‌گذاری چنین خودروهایی شاید از قانون‌گذاری حرکت هواپیماها پیچیده‌تر باشد؛ چرا که تعداد، تکرار و نزدیک‌ بودن خودروها به یکدیگر در جابه‌جایی زمینی قابل مقایسه با هوایی نیست و علاوه بر آن انسان‌های پیاده، حیوانات، زباله‌ها و موانع دیگر هم به این پیچیدگی می‌افزایند. یکی دیگر از پیچیدگی‌های قانون‌گذاری این تحول صنعتی، وجود هم‌زمان ماشین‌های بدون راننده و با راننده است. اگر همه خودروها بدون راننده باشند، قانون‌گذاری و مدیریت آنها به مراتب ساده‌تر خواهد بود اما همان‌طور که هنوز برخی، خودروهای دنده‌معمولی را به اتوماتیک ترجیح می‌دهند، احتمالا در آینده هم برخی رانندگی خودشان را ترجیح بدهند! در ارتباط با زیرساخت‌ها هم، برای مثال تعداد زیادی سنسور نیاز است تا در همه‌جا بتوانند اطلاعات مورد نیاز ماشین بدون راننده را در خیابان جمع‌آوری کنند و طبیعتا این مسئله هزینه‌های قابل‌توجهی خواهد داشت. از همین رو است که تخمین‌ها حاکی از آن است که از ٢٠٣٠ این‌گونه خودروها با قیمت زیاد حدود ٢٠ تا ٣٠ درصد بازار را پوشش دهند اما فراگیرشدن بیشترشان حدود سال ٢٠٥٠ باشد. پس اگر بخواهیم حداقل ١٠ یا ١٢ سال فرصت داریم تا در این رقابت مشارکت کنیم. فناوری‌های نوظهور هم فرصت هستند و هم تهدید؛ فرصت هستند چون هنوز برنده مشخص نشده است و همه در حال تلاش‌اند اما تهدید هستند چون ممکن است منابع بسیار زیادی اتلاف کنند و به نتیجه نرسند. نکته دیگری که درباره آنها وجود دارد این است که لزوما هر کسی که بخواهد در آنها موفق شود و برنده باشد، نباید یک مسیر مشخص را تکرار کند. این به آن معنی است که اگر ما لزوما در صنعت خودرو امروز جزء پیشروها نیستیم، این‌گونه نیست که در زمین جدید بازی خودروهای بدون راننده هم جزء پیشروها نباشیم! زمینه‌های رقابت در حال تغییر است و شاید ما در آنها بتوانیم فوق‌العاده باشیم! شانسمان را امتحان کنیم؛ شاید خودروسازی کشورمان بتواند خودروهای جذاب‌تر و قابل‌رقابت‌تری در ١٥ یا ٢٠ سال آینده داشته باشد