گزیده ها قسمت ششم

   گزیده ها قسمت  ششم 7 خرداد-97
خبر ويژه 
اروپايي ها اگر صداقت دارند بايد عليه آمريكا قطعنامه بدهند
«نگارش قطعنامه عليه آمريکا؛ آزمون عملي ساده اي که فاصله حرف و عمل اروپا را مشخص مي کند»
    
به گزارش رجانيوز، از جمله شروط ترسيم شده رهبر انقلاب براي مذاکره با کشورهاي اروپايي نگارش قطعنامه اي توسط اين کشورها عليه آمريکا به خاطر نقض قطعنامه 2231 است.
    
رهبر معظم انقلاب در ديدار با سران قوا و جمعي از مسئولان و کارگزاران نظام با ترسيم شروط ايران براي مذاکره با کشورهاي اروپايي که در واقع بايد آن را «خطوط قرمز» مذاکرات پيش رو دانست، خاطرنشان کردند:
    «
آمريکا قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ آنهايي که عضو شوراي امنيت اند بايستي در مقابل اين حرکت آمريکا، قطعنامه اي عليه او به شوراي امنيت ببرند؛ يک قطعنامه عليه آمريکا به عنوان اينکه اين [کشور] ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ است. يکي از کارهايي که بايد بکنند اين است. »
     
نگارش قطعنامه توسط کشورهاي اروپايي عضو شوراي امنيت موضوعي است که پيش تر منتقدان برجام نيز به آن اشاره کرده بودند اما متاسفانه تيم مذاکره کننده هسته اي اقدامي براي عملياتي کردن آن انجام نداد. تاسف آورتر آن که مطابق اخبار خبرگزاري هاي روسي، مقامات روسيه پيشتر و در زماني که آمريکا به نقض آشکار برجام مي پرداخت خواهان اجراي همين طرح و محکوميت ايالات متحده در مجامع بين المللي بودند اما با مخالفت تيم ايراني، خواست روسيه هيچگاه وارد فاز عملياتي نشد.
     
شرطي که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند همان راه کار مورد اشاره منتقدان بود که پس از تصويب تحريم کاتسا توسط آمريکا براي مقابله با آن طرح شد.
    
رجانيوز 11 ماه قبل درباره راهکار مقابله با تحريم هاي کاتسا نوشت: براي مقابله با تحريم جديد مي توان دو راه حل حقوقي و عملياتي درنظر گرفت. در باب راه حقوقي بايد اشاره کرد که انگلستان، فرانسه، روسيه و چين همگي عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل هستند. ديدگاه هاي روسيه و چين به طور سنتي به ايران نزديک تر است و انجام رايزني هاي کوتاهي مي تواند آن هاي را متقاعد سازد که تحريم جديد آمريکا نقض قطعنامه 2231 است البته روسيه از آن جايي که خود نيز به تحريم جديد آمريکا اضافه شده به طور قطع همراهي بيشتري خواهد کرد. موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا هم معتقد است که ايران توافق هسته اي را به شکل کامل اجرا کرده است.
     
با توجه به اين شرايط وزارت امور خارجه بايد از طرف هاي اروپايي، روسيه و چين بخواهد که با صدور قطعنامه اي در شوراي امنيت از آمريکا که به تعهداتش ذيل قطعنامه 2231 پايبند باشد. در واقع ايران بايد همان مدل رفتاري از طرف هاي اروپايي، روسيه و چين مطالبه کند که آنها پيش تر در رابطه با ايران به کار بردند.
خبر ويژه 
از حرمت شكني روز قدس فتنه گران تا تله گذاري به بهانه افطار
در ادامه تحرکات باند خاتمي براي بازگرداندن حيثيت اين دست اندرکار فتنه و آشوب نيابتي سال 88، وي در ضيافت افطار محمدرضا عارف شرکت کرد و پشت سر ناطق نوري به نماز ايستاد. عارف در سال هاي قبل نيز برخي سران گروهک نهضت آزادي را به مهماني افطار دعوت کرده بود.
    
خاتمي مدت هاست به اعتبار انزوا و سرگشتگي خودساخته، سعي مي کند در مراسم ختم و افطار و... حضور پيدا کند و با انداختن شخصيت هاي سياسي در رودربايستي و گرفتن عکس با آنها چنين القا کند که از موضع اتهام خارج شده است!! باند او سناريوهاي مشابهي را در حسينيه جماران (عليه رئيس مجلس و رئيس صدا و سيما) و همچنين در مراسم روضه خواني قدرت الله سليماني (عليه وزير اطلاعات) به اجرا گذاشتند و اين در حالي است که خيانت بزرگ خاتمي در همراهي با دروغ تقلب و به آشوب کشاندن 8 ماهه کشور مطابق نقشه آمريکا و انگليس و اسرائيل، هرگز از اذهان پاک نخواهد شد.
    
نکته قابل تامل در مورد تمسک باند خاتمي به ناطق نوري اينکه همين طيف در انتخابات سال 76 به تخريب و ترور شخصيت ناطق پرداختند و حتي در مقابل مجلس پنجم شعار مي دادند «مجلس زوري نمي خوايم/ ناطق نوري نمي خوايم».
    
اما فارغ از تله گذاري فتنه گران براي امثال ناطق نوري که مدت هاست در جريان است، يک سوال مهم تر وجود دارد: ضيافت افطار براي کساني است که ماه مبارک رمضان را محترم مي شمارند؛ با اين وصف، آيا جماعتي که آشوبگران را در سال 88 تحريک به حرمت شکني عليه مقدسات اسلامي کردند و همان ها در روز قدس ضمن کشيدن سيگار و نوشيدن علني آب در انظار، اقدام به حرمت شکني ماه رمضان کردند، اعتقادي به حرمت روزه ماه مبارک رمضان دارند که افطارش نيز محترم و موجه باشد؟!
    
و بالاخره اينکه خاتمي با اين قبيل صحنه ساز ي ها نمي تواند خود را از بار سنگين خيانتي که مرتکب شده برهاند. مگر اينکه اعلام توبه کند و تضمين دهد که جبران خواهد کرد و حقيقت دروغ تقلب را به مردم بگويد. به تعبير قرآني «الا الذين تابوا و اصلحوا و بينوا
خبر ويژه 
زيباكلام: فراكسيون اميد دنبال منافع خود هستند نه مردم
صادق زيباکلام مي گويد فراکسيون اصلاح طلبان در مجلس هيچ کاري براي مردم انجام نداده و مردم ناراضي هستند اما مهم اين است که با رفتن اعضاي فراکسيون اميد به مجلس، نامزدهاي ديگر نتوانستند به مجلس بروند.
    
زيباکلام در مطلبي آشفته مي نويسد: از دل اصلاح طلباني که به قوه مقننه راه يافتند، فراکسيون اميد برآمد. فراکسيوني که در اين دو سال همواره زير ذره بين جامعه صاحب نظران حرکت مي کرد.
    
متاسفانه امروزه هر کجاي جامعه که قدم مي گذاريم، با انبوهي از گلايه ها و انتقادات مواجه هستيم که حل آن را از دولت روحاني و اصلاح طلبان مي خواهند. سوال مردم اين است که پس فايده و عملکرد نمايندگان مجلسي که به آنها راي داديم چه بود؟ مردم مي خواهند بدانند که فراکسيون اميد چه گامي در حل مشکلات اقتصادي، حقوق شهروندي و غيره برداشته است. اگر فقط بخواهيم بگوييم که دستاورد فراکسيون اميد چه بوده است، قطعاً بايد گفت که اشتباه کرده ايم که به همه آنها راي داديم. زيرا اين فراکسيون که امروز مي بينيم، در عمل هيچ کاري نکرده است.
    
بنابراين انتظار منطقي افرادي که به ليست اميد راي دادند، بسيار بيشتر از عملکرد الان آنها بود. اما ما بايد واقع بين باشيم. ورود ليست اميد به مجلس دهم پس از انتخابات 139مانع از بسياري کج رفتاري ها شد. خيلي از مردم حتي انتظار نداشتند که با راي دادن به ليست اميد، اين نمايندگان يک تنه براي پايمال نشدن حقوق مردمشان و رفع معضلات بجنگند، بلکه بيشترين هدف در اين بود که افرادي را به مجلس بفرستيم که جاي تندروها را بگيرند. تندروهايي که جز ايستادن برابر دولت هيچ نقش ديگري در مجلس نداشته اند.
    
اگر در مجلس دهم دلواپسان و تندروهاي ديگر هم ورود مي کردند، دولت به همين دستاوردهاي کوچک نيز نمي توانست برسد.
    
اگر در مجلس دهم، همچنان تندروها حضور پيدا مي کردند، وضعيت بدتر از چيزي مي شد که اکنون شاهد هستيم.
    
اما بايد تاکيد کرد که فراکسيون اميد تاکنون کارهاي زيادي را که مي توانست انجام دهد، انجام نداده. هر چند معتقد هستم اگر زمان به قبل بازگردد باز هم بايد به ليست اميد راي داد تا مجلس هاي قبل مانند نهم و هشتم و هفتم دوباره تکرار نشوند. منتها نه به شيوه اي که راي داديم. بايد ليست ديگري مي بستيم که 30 نفر افراد کارآمد آن را تشکيل مي دادند. 30 نفري که پاي تک تک راي مردم مي ايستادند و به جاي آنکه دنبال منافع خود باشند، دنبال منافع مردم باشند. ايراد از عملکرد فراکسيون اميد و رئيس آن بسيار است.
خبر ويژه 
مخالفت عارف با حضور برخي اعضاي شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان
ارگان حزب کارگزاران مي گويد محمدرضا عارف، عذر برخي اعضاي شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان را که مورد نظر خاتمي بوده اند، خواسته است.
    
روزنامه سازندگي نوشت: مدتي است شوراي عالي اصلاح طلبان که وظيفه آن سياستگذاري در امر انتخابات از يک سو و تعيين راهبردهاي جريان اصلاحات از ديگر سو است، برگزار نمي شود. رياست اين شورا بر عهده محمدرضا عارف است.
    
ظاهرا بحث بر سر چگونگي اعضاي جديد باعث اختلاف شده و آقاي عارف فعلا ترجيح مي دهد تا برطرف شدن مشکلات و اختلافات، شورا را با اعضاي سابق برگزار نکند.
    
اکنون مدتي است که اين شورا برگزار نمي شود. محمدرضا عارف، به سمت رئيس اين شورا، قصد دارد در ترکيب اشخاص حقيقي، تغييراتي به وجود بياورد. به همين دليل نيز شنيده ها حاکي از آن است که او عذر برخي را خواسته و برخي را جايگزين آنها کرده است. همين امر دستمايه اختلاف جديد در شوراي عالي اصلاح طلبان شده است.
    
بر سر اين اختلاف، البته چندين جلسه نيز برگزار شده است، حتي سيدمحمد خاتمي با برخي از سياسيون درباره آن صحبت کرده و قرار بر اين شده است عده اي به ديدن عارف بروند و مشکل را برطرف کنند. اما عارف نه تنها حاضر به تشکيل جلسه در اين باره نشده، بلکه حاضر نشده شوراي عالي را به روال سابق و با افراد قبلي تشکيل دهد.
    
از اين گذشته، عملکرد فراکسيون اميد در مجلس و کم کاري عارف به عنوان رئيس فراکسيون نه تنها آراي عارف، بلکه آراي ديگر اصلاح طلبان را تهديد مي کند. نه فراکسيون اميد و نه عارف هيچ يک نتوانستند در حد و اندازه نام اصلاح طلبان ظاهر شوند. به همين دليل در محافل سياسي و برخي از مجالس عمومي، سخن از تغيير برخي نمايندگان فعلي مجلس و نام هاي جديد به ميان آمده است.
    
شوراي عالي اصلاح طلبان بايد براي انتخابات مجلس آينده، برنامه جديدي ارائه کند اما به نظر مي رسد که آقاي عارف ادامه برنامه قبلي را با اعضاي فعلي به صلاح نمي داند.
    
در حال حاضر شوراي عالي نزديک به 45 عضو دارد که 15 نفر آن اعضاي حقيقي هستند و مابقي، نمايندگان احزاب و تشکل هاي سياسي. اما ظاهرا 15 عضو حقيقي باب طبع آقاي عارف نيستند.