سرلشکر صفوی: عربستان ظرفیت ایجاد تهدید علیه ایران را ندارد

 سرلشکر صفوی: عربستان ظرفیت ایجاد تهدید علیه ایران را ندارد 11  اردیبهشت -97
راستی چنانچه پاسداران از خالی بندی و شعارهای پوچ تو خالی دادن وقمپیز درکردن خلع شوند چه برای گفتن وخودنمایی کردن دارند؟
تهران- ایرنا - دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا گفت: عوامل قدرت ملی جمهوری اسلامی نسبت به عوامل قدرت ملی عربستان برتری دارد و این کشور ظرفیت ایجاد تهدید علیه ایران را ندارد.
به گزارش ایرنا از دفتر دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا، سردارسرلشکر پاسدار سیدیحیی صفوی روز سه شنبه در اجتماع دو هزار نفری دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش با تشریح عوامل قدرت ملی عربستان اظهار داشت: اگر قدرت نظامی عربستان توان برتری بود می توانستند بر حوثی ها در یمن پیروز شوند در حالی که آنها بمدت سه سال است در جنگ نابرابر دریمن مغلوب شده اند و شکست خورده اند.
وی با بیان اینکه در جنگ نظامی فقط تجهیزات نظامی ملاک نیست، خاطرنشان کرد: در جنگ فقط تجهیزات ملاک برتری نیست زیرا در دوران دفاع مقدس، صدام را دیدیم که به چه روزی افتاد و همه می دانند که تهدید کننده های ایران چقدر آسیب پذیر هستند.

**
در جنگ کشورهای اسلامی بیشترین منفعت را رژیم صهیونیستی برد
وی در ادامه با تشریح عملیات های کربلای 4 و 5 و با اشاره به منافع جنگ تحمیلی و سایر جنگ های منطقه برای رژیم صهیونیستی گفت: در جنگ عراق علیه ایران و حمله عراق به کویت در سال 1990 بیشترین منفعت را رژیم صهیونیستی برد و حتی در جنگ یمن و جنگ سوریه که منابع اقتصادی و انسانی مسلمانان به هدر رفت بیشترین منفعت را این رژیم در برقراری امنیت خود بهره برد.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با تشریح منابع مالی و انسانی فعال هر دو طرف درگیر در جنگ تحمیلی افزود: در طول جنگ تحمیلی عراقی ها حدود 65 میلیارد دلار خرج جنگ کردند، در شروع جنگ جمعیت ما حدود 37 میلیون نفر در سال 59 بود و جمعیت عراق 16 میلیون نفر بود، جمعیت ما بیش از دو برابر عراق و مساحت کشور ما 4 برابر عراق بود. عراقی ها از مجموع جمعیت شان حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر تا دو میلیون نفر را بصورت اجباری وارد جنگ کردند و یک و نیم تا دو میلیون نفر کارگر خارجی را در عراق بکارگیری کرد .
سرلشکر صفوی ادامه داد: در طول جنگ تحمیلی دو میلیون نفر را بصورت داوطلب بسیجی وارد جنگ در سپاه و جهاد سازندگی کرد به طوری که افرادی بودند که شاید بیش از دو بار یا بیشتر وارد جنگ شدند و این آمار دو میلیون نفر در حقیقت تعداد برگه اعزام ها به جنگ بود.

**
شلمچه قطعه ای از بهشت
وی با اشاره به منطقه عملیاتی شلمچه افزود: منطقه شلمچه سرزمین عجیبی است، در این منطقه 4 عملیات انجام گرفته و بیش از 25 هزار شهید داده ایم یعنی تقریبا یک دهم کل شهدای جنگ در این منطقه به شهادت رسیده اند و شلمچه در حقیقت قطعه ای از بهشت است و هر کسی که در شلمچه جنگید اگر در روز عاشورا بود در کنار امام حسین (ع) می جنگید و به شهادت می رسید.
مشاور عالی مقام معظم رهبری با اشاره به روند شکل گیری عملیات های ارتش و سپاه گفت: از مهرماه 59 تا خردادماه سال 1360 فرماندهی عملیات ها را ارتش عهده دار بود و اگر سپاه می خواست عملیات کند باید تحت فرماندهی ارتش عملیات می کرد، از مهرماه سال 1360 تا عملیات بدر و تا سال 1362 فرماندهی عملیات ها بصورت مشترک بود یعنی امضاء طرح های عملیاتی توسط شهید عالی مقام صیاد شیرازی و امضاء دیگر توسط محسن رضایی و یا توسط من که جانشین ایشان در قرارگاه مرکزی کربلا بودم انجام میگرفت.
وی اضافه کرد: از زمستان سال 1362 حضرت امام (ره) آیت الله هاشمی رفسنجانی را بعنوان فرمانده جنگ منصوب کردند و فرمانده جنگ بعنوان فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء در مورد عملیات ها تصمیم می گرفت که قرارگاه خاتم یک برای سپاه و خاتم دو برای ارتش بوجود آمد و نیروی هوایی ارتش پشتیبانی عمیات ها را عهده دار بود و از سال 64 به بعد قرار شد سپاه جداگانه طرح ریزی و اجرای عملیات کند و سپاه توانست سه عملیات بزرگ فتح فاو ، شکستن دروازه شرقی بصره در کربلای 5 و تصرف حلبچه را انجام دهد و قرار شد که ارتش هم جداگانه عملیات نماید و بنا بر تصمیم فرماندهی عالی جنگ مرحوم آیت الله هاشمی به یکدیگر هم کمک کنند.

**
ارتش بعثی با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکایی ها و حمله شیمیایی فاو را پس گرفت
سرلشکر صفوی در ادامه به این سئوال پاسخ داد که چرا فاو را از دست دادیم، گفت: شهر فاو 20 بهمن ماه 1364 به تصرف نیروهای سپاه اسلام درآمد. از سال 65 بنا بر تصمیم فرمانده جنگ آیت الله هاشمی استراتژی جنگ از جنوب به شمال غرب تغییر پیدا کرد. دلیل منطقی اش هم این بود که دیگر ما سرزمینی در جنوب نداشتیم که بشود در آن عملیات نظامی انجام داد.
«
بنابراین عمده قوای تهاجمی که لشکرها و تیپ های سپاه بودند، از جنوب به شمال غرب کشور سمت مریوان منتقل شدند؛ در حالی عمده قوای ما برای تصرف حلبچه در سال 67 به شمال غرب رفت که هر یگان ما چند خط پدافندی داشت
وی در این باره افزود: لشکر ثارالله یک خط پدافندی در فاو و یک خط پدافندی در شلمچه داشت، بقیه نیروهایش هم آمده بود و در حلبچه می جنگید، لشکر عاشورا هم همین وضعیت را داشت. هر لشکری حداقل دو خط پدافندی داشت و در حقیقت ما یک نوع تجزیه قوا برایمان صورت گرفته بود، یعنی لشکرهایمان چند تکه شده بود و به آنها هم عملیات هجومی و هم عملیات پدافندی داده بودیم.
وی افزود: در چنین شرایطی عراقی ها فروردین سال 67 با اطلاعاتی که از آمریکایی ها راجع به استعداد و وضعیت نیروهای ما گرفته بودند، ما را غافلگیر و برای بازپس گیری فاو حمله کردند. آن موقع ما در مجموع 15 گردان بیشتر در فاو نداشتیم، در حالی که سال 64 با حدود 140-150 گردان فاو را گرفته بودیم، در زمان حمله عراق به فاو، آنها تقریبا با چهار یا پنج برابر نیروی بیشتر به ما حمله کردند.
این فرمانده دوران جنگ تحمیلی در این باره گفت: در سه جاده البحار، جاده استراتژیک و جاده ام القصر، عراق حداقل سه لشکر را گذاشته بود و به این ترتیب با سه برابر قوا به ما حمله کرد، ما زمانی که فاو را گرفتیم 50 گردان توپخانه پشتیبانی داشتیم، اما وقتی که به ما حمله کردند، ما 5 گردان توپخانه هم پشتیبان آتش نداشتیم. نیروی هوایی و هوانیروز هم نداشتیم. از همه مهمتر، وقتی عراقی ها به ما حمله کردند، ما عمده قوایمان در حلبچه و تمام فرماندهان اصلی هم در کرمانشاه بودند.
سرلشکر صفوی افزود: در حقیقت همان طور که ما عراق را در تصرف فاو غافلگیر کردیم، آنها هم با اطلاعاتی که آمریکایی ها به آنها دادند در بازپس گیری فاو ما را غافلگیر کردند. یعنی ما نفهمیدیم که عراق می خواهد فاو را پس بگیرد. بنابراین به طور مشخص فاو از سال 64 تا 67 در اختیار ما بود.
سرلشکر صفوی با اشاره به شرایط حمله عراق به فاو گفت: وقتی عراق به فاو حمله کرد، همه ما فرماندهان در بیمارستان امام حسین(ع) کرمانشاه بودیم، آقای رضایی رو کرد به ما گفت کی حاضر است برود به فاو؟ بنده چون بیشتر از همه فرماندهان منطقه را می شناختم قبول کردم بروم، به اتفاق سرداران مرتضی قربانی، حاج قاسم سلیمانی، اصغر صبوری، یکی دو تا دیگر از فرماندهان لشکرها از کرمانشاه با یک هلی کوپتر 214 مستقیم به سمت فاو حرکت کردیم. از کرمانشاه به فاو در دزفول هلی کوپتر سوخت زد و هرچه بالگرد به سمت آبادان نزدیک شد گفت سوخت من دارد تمام می شود، می گفتم برو باید ما را به فاو برسانی و وقتی که در فاو نشست، دیگر یک قطره هم بنزین نداشت، بالگرد در فاو ماند تا اینکه فردا با گالن براش سوخت آوردیم که بتواند برگردد. عراقی ها در آن سه جاده ای که نام بردم داشتند حمله می کردند تا دو روز مقاومت شد و سپس عقب روی به سمت ایران صورت گرفت.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در دلایل باز پس گیری فاو توسط عراق گفت: ارتش عراق با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکایی ها و 3 برابر توان رزمی به نیروهای ما حمله کرده بود و علاوه بر پشتیبانی آتش توپخانه و هوایی از بمباران شیمیایی آن هم از نوع سیانور استفاده کرد.
وی ادامه داد: در جمع بندی، عملیات های پیروزی فاو در سال 64 و پیروزی کربلای 5 در شلمچه و رسیدن به پشت دروازه بصره توازن قوا بنفع ایران تمام شد و سرنوشت جنگ با صدور قطعنامه 598در سال 1366 که ایران آن را در سال 67 پذیرفت خاتمه یافت.
سرلشکر صفوی افزود: در آن قطعنامه مطالبی که ایران خواسته بود از جمله مشخص کردن آغازگر جنگ یعنی متجاوز توسط دبیر کل سازمان ملل آقای خاویر پرز دکوئیار مشخص شد و ایشان عراق را بعنوان متجاوز اعلام کرد و نیروهای صلح سازمان ملل UN در مرز عراق و ایران قرار گرفتند و عراق در این جنگ شکست خورد و ایران پیروز شد.