نگاه بازجویانه اوین ن به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب


نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان  سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب. 6 مرداد -97
هنوز خواب اوباما را مي بينند!
    يک روزنامه زنجيره اي که برجام را هم بزک مي کرد، در مطلبي به مدح اوباما پرداخت. روزنامه زنجيره اي ديگري نيز ماجراي استعفاي نوبخت را استعفا بازي ناميد.

        
سرويس سياسي روزنامه شرق در شماره روز پنج شنبه يادداشتي را در تمجيد و تکريم اوباما رئيس جمهور پيشين آمريکا منتشر کرد و وي را ستود! در اين يادداشت ادعا شده است: «علاوه بر جواني و قدرت رهبري و مقبوليت اجتماعي بايد دو عنصر ديگر را نيز افزود؛ ميشل اوباما و نبود هرگونه فساد در کارنامه زندگي اوباما. جمع اين عوامل باعث مي شود که فضا براي اثرگذاري او در جامعه ايالات متحده، حداقل به عنوان يک متفکر سياسي، بسيار مناسب ارزيابي شود...او اعتقاد دارد با کسي که حقايق را در نظر نمي گيرد، نمي توان تعامل كرد. هرچند اين گفته هاي او طعنه اي به کاخ سفيد است، اما در پس زمينه آن بروز تفکر و برداشت او از جهان پيرامون را نشان مي دهد
    در بخش ديگري از يادداشت مذکور ادعا شده است: «او هيچ گاه از اصول اخلاقي عدول نکرده؛ نه پرونده فسادي دارد و نه از رانتي بهره جسته است و تنها بر استعداد خود تکيه دارد؛ برخلاف ساکن کنوني کاخ سفيد که ارباب جرايد را دروغگو مي داند، در حالي که خود او بر هيچ اصول اخلاقي اي استوار نيست. اوباما يک انترناسيوناليستِ برابرطلبِ فرصت طلبِ عقل گراست. جمع اين احوالات متضاد در يک سياست مدار نادر است. انتخابات کنگره و رياست جمهوري در پيش است و به زودي کمپين ها آغاز مي شود و هر روز نقش اوباما در آسمان سياسي کشورش پررنگ تر خواهد شد. نقشه تفکر اوباما ما را در بررسي جهت گيري حزب دموکرات رهنمون خواهد بود

    اين ادعاها در حالي است که نقض برجام در دي ماه ۹۴ توسط اوباما آغاز شد. آن هم در اولين روز اجراي برجام! همان زماني که مدعيان اصلاحات در هواي خوش بيني به آمريکا به سر مي بردند و از فروپاشيدن ساختار تحريم ها مي نوشتند. اين طيف يادشان نرفته، کسي که هر روز مي گفت گزينه نظامي روي ميز است، همين اوباما بود که مقام ارشد دولت يازدهم او را مودب و باهوش يافته بود! و مضافا غارت ۲ ميليارد دلاري اموال ايران، تمديد آيسا، تصويب قانون محدوديت ويزا، تصويب بيش از ۸۰ طرح ضدايراني در کنگره آمريکا و پابرجا ماندن تحريم سوئيفت در دوره همو بود. بيشترين حملات به غيرنظاميان با هواپيماهاي بدون سرنشين در دولت اوباما و با امضاي شخص او صورت گرفت. اين موضوع در خود آمريکا موجب اعتراض گروه هاي حامي صلح و برخي موسسات مردم نهاد شده بود و آن را يکي از نقاط سياه کارنامه اوباما مي دانند. اين فرد باهوش و مودب! در آبان سال ۹۵ و در واپسين روزهاي رياست جمهوري خود، قانون وضعيت اضطراري عليه ايران را تمديد کرد و آخرين لگد خود را به برجام کوبيد.

    اما غرب باوران خودباخته و مدعيان اصلاحات که براي خسارت محض برجام سنگ تمام گذاشته و گلويشان را با فحاشي عليه منتقدان پاره کردند، براي انحراف افکار عمومي از نقش خود در اين توافق يکطرفه پروژه ترامپ هراسي را کليد زدند؛ در شرايطي که روساي جمهور آمريکا در عنادورزي با نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران هيچ اختلافي با هم ندارند الا اينکه ترامپ نماد آمريکاي کاملا بدون نقاب است. مدعيان اصلاحات البته به خوبي از گزاره هاي فوق آگاهند؛ ادامه بزک آمريکا ناشي از خيانت اين طيف به منافع ملي و مصالح کشور است.

       

    بسته توافقي، اسم رمز برجام هاي 2 و 3 و... است
    روزنامه آرمان در مطلبي نوشت: «مسئولان ما بايد نگاهي همه جانبه داشته و از هيچ امکاني چشم پوشي نکنند و بايد يک بسته توافقي خوب و مناسب از نگاه ايران را مطرح کنند. يا بگويند که از نظر ايران يک مذاکره خوب داراي چه ويژگي هايي است. اصل مذاکره کار بدي نيست اما اينکه تحت چه شرايطي مذاکره کنيم يا بر سر چه موضوعاتي مذاکره کنيم، چه امتيازاتي بدهيم يا چه امتيازاتي از طرف مقابل بگيريم بسيار مهم است.بايد مسئولان ايران به دنيا نشان بدهند که اهل صلح و گفت وگو و مذاکره هستند».

    روزنامه هاي زنجيره اي پيش از اين بارها مدعي بودند که بايد درباره ديگر موضوعات همچون توان موشکي و قدرت منطقه اي و حقوق بشر همانند برجام با طرف غربي مذاکره کنيم.

    بر همين اساس مشخص است که مقصود اين روزنامه زنجيره اي از بسته توافقي، همان برجام هاي 2 و 3 و...است.

    پيشنهاد مضحک ارائه بسته توافقي از سوي ايران به طرف غربي در حالي است که تجربه پرهزينه و عبرت آموز برجام در مقابل ديدگان افکار عمومي قرار دارد. برجام ثابت کرد که توان هسته اي تنها يک بهانه براي آمريکا و هم پيمانان اين کشور است. هدف اصلي خالي کردن دست ايران از مولفه هاي قدرت ساز و تعليق اقتصاد کشور است. تجربه عبرت آموز برجام به ما ثابت کرد که بايد به جاي چشم دوختن به نقطه هاي خيالي، به نقطه هاي اميدبخش که همان ظرفيت هاي عظيم داخلي و اجراي اقتصاد مقاومتي است، چشم دوخت و اقدام کرد.   

    
تصويب قانوني خوب و «ان قلت» اصلاحات!
    روزنامه اعتماد در شماره روز پنج شنبه ضمن يادداشتي به بهانه تصويب قانون منع به کارگيري بازنشستگان اين سوال را مطرح کرده که «آيا مشكل مديريت كشور پيري مديران است؟» بعيد که کسي پيدا شود و به اين سوال پاسخ «آري» دهد. قطع به يقين مشکل مديريت کشور فقط پيري نمي توان باشد.

    اما روزنامه اعتماد و نويسنده آن پيري را مشکل مديريت کشور نمي داند بلکه عارضه مشکلي ديگر عنوان مي کند: «به نظر مي رسد كه مشكل چيز ديگري است و پيري فقط يكي از عوارض آن است

    پيري مديران يکي از مشکلات مديريتي کشور است و بالاخره براي حل مشکلات مديريت کشور بايد از جايي شروع کرد و قطعا از هر جايي که شروع شود عده اي هستند که «ان قلتي» در کار بياورند و شائبه اي را تدارک ببيند. در اين باره بايد به اين موضوع نيز توجه کرد که ممکن است در ميان مديران پير مديري توانمند و پرانرژي هم يافت اما قطعا نگاه قانونگذار به استثناها نيست.

    پس از تصويب اين قانون بسياري در جناح هاي مختلف از آن استقبال کردند و شايد اين قانون زمينه پوست اندازي طيف مديران را فراهم کند. با اين وجود نويسنده يادداشت مذکور مشکل اصلي را اين چنين عنوان مي کند: « ولي مهم ترين آنها، دايره بسته مديران است. دايره اي كه عموما محدود به مجموعه اي از افراد است كه ابراز ارادت مي كنند يا درگذشته چنين كرده اند. بسياري در پوشش هاي رياكاري خود را به گونه اي در آورده اند كه مقامات بالادست مي پسندند

    اکنون که قانون عدم به کارگيري بازنشستگان تصويب شده از انتشار اين يادداشت و ايجاد تشکيک در جوانگرايي چه کساني سود مي برند؟ در خبرها آمده بود که در اوايل هفته گذشته لابي هايي از سمت برخي استانداران و فرمانداران که با اجراي اين قانون بايد پست دولتي را رها کنند؛ آغاز شد. ديگر اينکه شايد اين قانون به شکستن انحصار در برخي مديريت ها بينجامد.

    هر چه باشد مدير جوان به موفقيت نزديکتر است چرا که او دغدغه نشان دادن عرضه و صلاحيت خود و جلب اعتماد مسئولين و مردم را دارد. صد البته که در جوانگرايي بايد انتخاب ها بر اساس پاک دستي و توان و دانش و همسويي با اهداف انقلاب (که بيش از همه چيز به محرومين و مستضعفين توجه داشت و دارد) باشد تا انتخاب مدير جوان تحول آفرين باشد.

       

    حمله روزنامه اصلاح طلب به دولت در ماجراي استعفاي نوبخت
    روزنامه قانون در شماره روز پنج شنبه تيتر يک خود را به عبارت «استعفا بازي!» اختصاص داد و روتيتر زد: «جريان موسوم به اعتدال به جاي ژست هاي دلسوزانه براي مردم، دولت را رها كند

    قانون نوشت: «حال اين جريان در پي آن است كه بااستفاده از وضعيت خاص كشور، موضوع استعفاهاي خود را به ميان بكشند و به نوعي نمايشي را پيش ببرند كه گويي حضور آنها در دولت ضروري است و شخص اول دولت نيز به آنها نياز دارد. در همين راستا روزهاي گذشته خبري توسط برخي رسانه ها منتشر شد كه استعفا و جابه جايي اعضاي اين جريان در دولت را نشان مي داد؛ موضوعي كه با مانور روي آن سعي شد تا فشار افكار عمومي براي پايان دادن به سيطره بخشي از دولت بر تمام كابينه را تحت تاثير قرار دهد. در همين حال نوبخت روز گذشته بعد از نشست هيئت دولت به ميان خبرنگاران آمد و در رابطه با مسائل مربوط به اين روزها گفت كه بعد از اينکه نابساماني هايي به وجود آمد و مردم دچار مشکل شدند، انتظار و مطالبه مردم اين بود که وضعيت بازار ارز بهبود پيدا کند و اين موضوع با ترميم و تغيير کابينه و تيم اقتصادي دولت همراه دانسته شد. ترجيح دادم براي اينکه زمينه اي در جهت اصلاح پيش آيد و دست رئيس جمهور هم باز باشد، داوطلبانه از تمام مسئوليت هاي موجود دولت کناره گيري کنم زيرا مردم را دوست دارم و اگر رفتنم کمک کند دريغ نخواهم کرد. صميمانه اين استعفا را به آقاي رئيس جمهور دادم و عده اي گفتند فداکاري شده و برخي گفتند فضاسازي شده که تسويه حساب سياسي شود

    در بخش ديگري از اين گزارش با ميان تيتر «تکميل سناريو» آمده است: «واعظي، يارغار نوبخت نيز براي تكميل سناريوي نوشته شده توسط كارگردانان دولت دوازدهم، اندكي بعد از اين نطق شبه نتخاباتي خبر استعفاي نوبخت را سوء برداشت(!) از گفت وگوي وي در حاشيه جلسه هيئت دولت، اعلام و اين خبر را تکذيب کرد و اظهار داشت: آنچه رسانه ها از قول آقاي نوبخت نقل کرده اند به هيچ وجه صحت ندارد

    روزنامه شرق نيز در همين زمينه تيتر «روحاني» نپذيرفت، «واعظي» تکذيب کرد را انتخاب کرد و روتيتر زد: «تعارف نوبخت و رئيس جمهوري»